بزرگنمايي:

چه خبر - اشتباهات بعد از دعواهاي زناشوييبا هم سرد رفتار نکنيد

پس از دعواهاي زناشويي اصولا دو طرف حوصله حرف زدن با هم را ندارند. اما اگر پس از گذشت زمان، هنگامي که هر دو آرام تر بوديد و همسرتان نزد شما آمد و به هر بهانه اي مي خواست با شما حرف بزند، از پاسخ دادن به او امتناع نکنيد. بدترين کار ممکن در اين شرايط اين است که سکوت اختيار کنيد و به اصطلاح قيافه بگيريد. تکرار اين مسايل، فاصله بزرگي ميان زن و شوهر ايجاد مي کند که شايد خسارت هاي جبران ناپذيري نيز در پي داشته باشد.

جملات يا واژه هايي که هنگام دعواهاي زناشويي از دهان همسر خود مي شنويد را ناديده بگيريد. به آنها اهميت ندهيد و بگذاريد همان جا وسط دعواهاي زناشويي خاک شوند. بار سنگين آنها را به دوش نکشيد. بدون شک هنگام دعواهاي زناشويي دو طرف قربان صدقه هم نمي روند و واژه هاي نااميدکننده به کار مي برند.
هنگام ناراحتي به او نگوييد ببخشيد
وقتي در اوج بحث و دعواهاي زناشويي هستيد گفتن خشک و خالي «ببخشيد» دردي را دوا نمي کند. بايد سعي کنيد پس از اينکه اوضاع بهتر شد، نزد او برويد و عذرخواهي کنيد و سوتفاهم پيش آمده را برايش توضيح دهيد.

بهتر است انرژي خود را براي يافتن راهکار صرف کنيد. نه براي فکر کردن به اينکه چه چيزي باعث دعوا شد. تفاوت ميان دعواهاي زناشويي خوب و دعواهاي زناشويي بد اين است که بتوانيد براي مشکل خود راهکار مناسب بيابيد.

اين جمله همچون استفاده از پاک کن براي پاک کردن ماژيک يا خودکار است. حرفي که بيان کرده ايد را گفته ايد. همسر شما هم در پاسخ خواهد گفت: «ولي تو همين را گفتي!» کليد کردن روي حرف ها و اينکه من اين را گفته ام يا نگفته ام، يا منظورم از اين حرف اين بوده يا نبوده است، مرور گذشته ها است، مرور اتفاق هايي که افتاده و آبي که ريخته شده است. بايد سعي کنيد مشکل را برطرف کنيد.

هزاران مساله ناراحت کننده در زندگي وجود دارند که مي توانيد به واسطه آنها دعوا راه بيندازيد. اينکه تقصيرها را گردن طرف مقابل بيندازيم کار درستي نيست. اگر شما ناراحت، عصباني يا دلخور هستيد يا خبرهاي ناراحت کننده شنيده ايد، بايد اين مساله را با همسرتان در ميان بگذاريد. اين مساله به آرام ماندن جو، کمک شاياني مي کند. کم خوابي موجب حساسيت بيشتر اعصاب مي شود.

براي اين که زندگيتان با تمام دعواهاي زناشويي اي که ممکن است در آن اتفاق افتد، از هم نپاشد بايستي حداقل هايي را رعايت نماييد

عشق نياز به توجه دارد. فقط هم بهانه اي براي به دست آوردن کسي نيست، وسيله اي براي با او ماندن است. با اين وجود، خيلي هايمان کارمان که راه افتاد، ولش مي کنيم به حال خودش؛ خب طبيعي است که دق مي کند و مي ميرد. در مورد اختلاف هايي که پيش مي آيد، اول از هر چيز به اين غفلت توجه کنيد.
وقتي رابطه تان به خطر مي افتد، اولين دليل مي تواند اين باشد که در حفاظت از عشق غفلت کرده ايم. امکان فراموش کردن هشتمين سالگرد، بسيار بيشتر از امکان از ياد بردن اولين سالگرد است. تصور کنيد چه چيزهاي مهم ديگري را در ازدواجمان ممکن است به فراموشي بسپاريم يا با مرور زمان در مورد آنها تنبلي کنيم. غفلت طولاني در انجام دادن وظايف حفاظت از عشق مي تواند رابطه زناشويي را از بين ببرد.
صفات خوب همسرتان را در تحسين و در رسيدن به خواسته هاي مهم او را تشويق کنيد با يکديگر وقت صرف کنيد. از با هم بودن لذت ببريد. به نقاط مشترک و چيزهايي که هر دو دوست داريد، بپردازيد. کاري کنيد که اوقات کار و تفريح به صورت يکسان بين دو نفر شما تقسيم مي شود. خود را به جاي همسرتان بگذاريد.

اتفاق هاي جاري زندگي تاثير زيادي روي روابط صميمي شما مي گذارند. به ويژه وقتي مشکلي پيش مي آيد. اغلب ما مسووليت هاي شغلي مان را با وجود خسته کننده بودنشان هر روز انجام مي دهيم تا بتوانيم زندگي را اداره کنيم. گاهي هم ساعت ها پس از حس کردن خستگي مفرط به کار خود ادامه مي دهيم و زماني بالاخره مشغله و البته انرژي مان تمام مي شود و حال و حوصله هيچ چيز و هيچ کس را نداريم، برمي گرديم خانه، انتظار هم نداريد که در اين شرايط به ويژه وقتي مساله هر روز و حتي آخر هفته ها باشد، اتفاقي نيفتد. يا حداقل ما را از خيلي از وظايف همسريمان غافل نکند..
معاشرت هاي بيهوده را محدود کنيد. اکثر ما بيش از 50 درصد زماني که صرف معاشرت با ديگران مي کنيم، فقط انرژي مان را تلف مي کند. همزمان، کارهاي بي اهميت يا اضافه کارهاي وسواسي را رها کنيد. ممکن است خانه شما کاملا تميز و مرتب نباشد يا هميشه مفصل ترين شام ها را تهيه نکنيد. در عوض، لااقل کمي انرژي براي زندگي دارد. براي با هم بودن و در عين حال، زمين نماندن کارها هم، بعضي کارها را به اتفاق يکديگر انجام دهيد.

شايد خودتان ندانيد اما خداي شما مي داند که خيلي از انتقادها، عيب جويي ها و تحقيرهايي که گاهي از سر خيرخواهي مي کنيد، رابطه شما را مسموم کرده و خودتان نمي دانيد. يک واقعيت غيرقابل انکار هم مي گويد که هيچ آدمي دوست ندارد در محيطي و با کسي زندگي کند که دائم تحقير شود. خيلي هم فکر نکنيد، اين کار شما خيلي ساده و گاهي بدون اينکه بدانيد انجام مي شود.
تقريبا همه کساني که شريک زندگي خود را تحقير مي کنند، کار خود را درست مي دانند. اين افراد از کلمات تحقيرآميز براي تعيين تکليف کردن و درس دادن به ديگران استفاده مي کنند. تهيه فهرست جملات ممنوعه همانطور که از اسمش پيداست، بهترين کار براي شروع است.
فهرستي از کلمات و جملاتي که نمي خواهيد همسرتان به کار ببرد تهيه مي کنيد. پيشگيري از مشاجره به ويژه در شرايطي که مي خواهيد جمله تان را اصلاح کنيد، تمرين مهمي است. گاهي هم يکي از شما ديگري را رنجانده است، با انکار کردن مساله و بروز دادن عصبانيت با تحقيرهاي مخفي، کاري از پيش نمي بريد. مرد باشيد و حرفتان را بزنيد.

شما بايد ياد بگيريد که با وجود همه تفاوت هايتان، يک زندگي قابل تحمل و بلکه خوب بسازيد اما نکته اصلي اين است که بفهميم چگونه تفاوت ها مي توانند عشق را از بين ببرند. در عين حال بدانيم که تفاوت هايي که به حس نزديکي و تفاهم لطمه اي نمي زند، براي رابطه زناشويي ما مشکلي ايجاد نمي کند.
يکي از اختلاف نظرهاي اخيرتان را در نظر بگيريد و به بحث بگذاريد. قطعا يکي از شما بيشتر از ديگري به اين تفاوت اهميت مي دهد. به عنوان مثال در مورد شرايط دعوت کردن از مهمان اختلاف نظر داريد. در اين مورد خاص ببينيد کدام يکي از شما به اين مساله حساسيت بيشتري داريد. مثلا از يک تا 10 امتياز بدهيد.
در اين مورد خاص، بديهي است که خانم خانه حساسيت بيشتري براي مهيا بودن شرايط خانه براي دعوت از مهمان دارد. براي او درجه اهميت 10 و براي شما 7 است. در اين موقعيت، شما بايد قبول کنيد هر وقت چنين موقعيتي پيش آمد، حرف حرف او باشد

شما آن اولش جذب يک ويژگي خاص در همسرتان شده ايد اما زندگي پيچيده تر از اين حرف هاست. خيلي چيزهاي ديگر هم هست. بعد از يک مدتي متوجه مي شويد يک چيزهايي از زندگي مشترک مي خواهيد که او بهتان نمي دهد (و البته احتمالا شما هم) چيزهاي ساده اي مثل احترام جلوي جمع. يکي از دلايل اصلي دعواهاي زناشويي نيازهاي پاسخ نگرفته شما هستند.
بايد بدانيد، از او براي کارهايش که نيازهاي شما را برآورده مي کند تشکر کنيد. اين نيازتان را هم به شکل ساده و روشن بگوييد تا بداند چه کاري از او مي خواهيد. همزمان، از او بپرسيد آيا نياز شما را درک مي کند؟ بپرسيد چگونه مي توانيد کمکش کنيد تا نيازهايتان را بهتر برآورده کند. حتما هم بپرسيد در ازاي کمک و همراهي او چه کاري مي توانيد برايش انجام دهيد.
هرگز کاري نکنيد که همسر شما مجبور شود در مورد احتياج هاي شما حدس بزند. هرگز بيش از يک نياز را در يک زمان مطرح نکنيد. هرگز هنگام مطرح کردن نيازتان در تمجيد از همسرتان کوتاهي نکنيد. هرگز زماني که همسرتان سعي مي کند به احتياج شما رسيدگي کند، او را براي کم کاري در اين مورد سرزنش نکنيد.

منبع : nabzema.ir