بزرگنمايي:

چه خبر - قتل جنون آميز پسر 11 ساله

متهم جوان، شامگاه جمعه 17 شهريور امسال، ابوالفضل را به بهانه نشان دادن کبوتر به پشت بام خانه سه طبقه‌شان دريکي ازمحله‌هاي جنوب تهران کشاند و او را در لانه کبوترها ازپا درآورد. بعد هم با کمک برادرش جسد را داخل چمداني گذاشته و آن را در بيابان‌هاي اطراف جاده قم - تهران رها کردند. اين جنايتکار پس از انتقال به شعبه دهم بازپرسي دادسراي امور جنايي تهران به تشريح جزئيات ماجرا پرداخت.
متهم 22 ساله ضمن ابراز پشيماني، درباره انگيزه‌اش گفت: «چون خودم در کودکي و درست زماني که هم سن و سال ابوالفضل بودم مورد آزار و اذيت قرار گرفته بودم با ديدن ابوالفضل تصميم گرفتم او نيز مثل من قرباني نشود. آن روز وقتي ابوالفضل را ديدم به فکرم رسيد که او را از حادثه‌اي که در کمينش بود نجات دهم. مقتول را مي‌شناختم و بارها او را در حال بازي در پارک ديده بودم. آن روز به بهانه نشان دادن کبوترهايم وزماني که مادر و برادرم خانه نبودند به پشت بام کشاندم. بعد هم بدون آنکه نقشه‌ تجاوز در سر داشته باشم او را با ضربات چاقو کشتم. بعد از قتل، جسد را داخل نايلون پيچيدم و در انباري گذاشتم که برادرم وارد خانه شد. از حال پريشانم و بريدگي دستم متوجه شد که اتفاق بدي افتاده است. ماجرا را برايش گفتم و تصميم گرفتيم جسد را از خانه خارج کنيم.
برادرم داخل خانه ماند و من به حوالي ترمينال جنوب رفتم و خودروي پرايدي را دربست گرفتم. به خانه آمدم و به همراه برادرم جسد ابوالفضل را که داخل چمدان بود در ماشين گذاشته و به سمت قم حرکت کرديم. ما به قم رفتيم و حتي از ميدان هفتاد و دو تن قم هم گذشته بوديم که از راننده خواستم برگردد.
در راه بازگشت در 55 کيلومتري تهران از راننده خواستم نگه دارد. چمدان را از ماشين خارج کردم و پس از طي 500 متر آن را در حالي که جسد ابوالفضل داخلش بود رها کرده و به تهران برگشتيم. از کاري که کرده‌ام پشيمانم و دلم مي‌خواست که زمان به عقب برگردد تا مرتکب چنين اشتباهي نمي‌شدم. اما افسوس که خيلي ديرشده است.» درپي اظهارات پسر جوان، بازپرس «دشتبان» دستور ادامه تحقيقات در اين خصوص را صادر کرد تا پس از تکميل پرونده، کيفرخواست صادرشود.

منبع: isna.ir