آخرین اخبار

توضيحات کامل عليرضا داوودنژاد از بازار نا امن سينماي ايران اخبار فرهنگي و هنري

توضيحات کامل عليرضا داوودنژاد از بازار نا امن سينماي ايران

  بزرگنمايي:

چه خبر - گفت و گو با عليرضا داوودنژاد

رضا داودنژاد مسايل مختلفي را مطرح کرده و از تاريخچه شکل‌گيري حرفه کارگردان تهيه‌کننده در سينماي ايران و نقش‌ آنها در سينماي بعد انقلاب تا امروز سخن گفته است که در ادامه مشروح اين گفت‌وگو را مي خوانيم.
شما به تازگي سخنگوي مجمع فيلم‌سازان شده‌ايد، دغدغه اين تشکل صنفي که محل تجمع تهيه‌کننده کارگردان‌هاي سينماي ايران است، اين روزها چيست؟
‌ شوراي مرکزي مجمع فيلمسازان درباره‌ي مسايل اصلي سينما همچون سرمايه‌گذاري، تهيه‌کنندگي، توزيع و نمايش دغدغه‌هاي خيلي جدي دارد و به نظرش آثار و تبعات ناامني بازار سينما ابعادش آشکارتر شده و باعث شده تا در شوراي مرکزي مجمع گفت‌وگوهايي جريان پيدا کند که بتوانيم در فهم صورت مسئله و چاره‌جويي براي آن به نتيجه‌گيري‌هاي معيني دست پيدا کنيم. به عبارت ديگر ما بار ديگر با توجه به نقش جريان تهيه‌کننده -کارگرداني که تاثير تعيين‌کننده آن را مخصوصا در توليدات سال‌هاي اخير شاهد هستيم، بار ديگر اين پرسش‌ها را مطرح کرديم که اصولا مجمع چه چشم‌اندازي را از سينماي ايران دنبال مي‌کند و ارزيابي‌اش از شرايط موجود چيست و چه مسيري را براي وصول به آن چشم‌انداز پيشنهاد مي‌کند؟
پس قاعدتا بايد با پرسش از چشم‌اندازي که مجمع فيلمسازان از آينده سينماي ايران در نظر دارد، جلو برويم!
چشم‌انداز ما اين است که در بازاري امن، امان و قابل نظارت، کنترل براي تهيه‌کنندگان بتوانيم براي انواع مخاطبان، انواع فيلم‌ها را توليد کنيم و آنها را در سراسر کشور به نمايش درآوريم و با کسب ابتکار عمل در بازار داخل زمينه‌هاي لازم و پايداري را براي ورود ان‌ها به بازارهاي منطقه و دنيا ايجاد کنيم. در چشم‌انداز ما بازار سينماي ايران بايد در گام اول از بازار محدود سالن‌هاي نمايش که بخش عمده مخاطبان آن در کمتر از 15 شهر کشور هستند خارج شده و در سراسر کشور گسترش پيدا کند.
در اين چشم‌انداز مجمع شما و ساير تشکل‌هاي تهيه‌کنندگي در شوراي عالي تهيه‌کنندگان مشترک هستند؟!
بله،البته در شوراي عالي تهيه‌کنندگان انواعي از گرايشات وجود دارد، تهيه‌کنندگاني که جز تهيه‌کنندگي کار ديگري در سينما انجام نمي‌دهند، تهيه‌کنندگاني که در پخش فيلم هم فعال هستند، تهيه‌کنندگاني که سينماداري هم مي‌کنند و تهيه‌کنندگاني که علاوه بر تهيه، پخش ، سينماداري در بازار ويدئوي خانگي هم فعال هستند؛ بنابراين قابل تصور است که تفاوت گرايش‌ها و منفعت‌ها مي‌تواند در طراحي اهداف و اصول و روش‌هايي که هر کدام از اين گرايشات درنظر مي‌گيرند، موثر باشد. البته باور من اين است که اکثريت غريب به اتفاق تهيه کنندگان با ويژگي‌هاي ذکر شده در اين چشم‌انداز هم‌نظر هستند.
با نگاهي به تاريخچه سينماي ايران، «تهيه‌کنندگي ـ کارگرداني» در چه دوراني شکل گرفت؟
به عنوان مقدمه بايد ببينيم؛ تهيه‌کنندگي در سينماي ايران چه مسيري را طي کرده و در عمل چه ضرورت‌هايي به شکل‌گيري اين جريان و تبديل آن به فعال‌ترين تشکل تهيه‌کنندگي موثر بوده است.با شکل گرفتن صنعت سينما در ايران مثل همه جاي ديگر دنيا که صاحب صنعت سينما شدند ابتداً فيلم‌ها در پلاتوها ساخته مي‌شد.
اين موضوعي که به آن اشاره کرديد به چه دوراني برمي‌گردد؟
اين موضوع به اوايل تاريخ سينما در دنيا و در ايران مربوط مي‌شود که تا حدود 50 سال پيش هم که من به سينما وارد شدم اين روند ادامه‌ داشت. در سينماي ايران مثلا «پارس فيلم»، «عصر طلايي»، «مهرگان فيلم»، «ايران فيلم» و استوديوهايً ديگري که همه فيلم تهيه مي‌کردند وجود داشت، اين استوديوها معمولا پلاتو داشتند يعني يک چهار ديواري وسيع با سقف بلند که نورها و دکورها در آنها نصب مي‌شد و بخش مهمي از صحنه‌هاي فيلم در داخل آن فيلمبرداري مي‌شد. پر حجم و سنگين بودن ابزار فيلمبرداري، نور پردازي، صدابرداري طوري بود که حمل و نقل و جابه‌جايي آنها ممکن و منطقي نبود و معمولا عمده کارهاي توليد فيلم در استوديوها انجام مي‌شد و غالباً اين استوديوها لابراتوار، استوديوي تدوين، صدا و کارگاه دکور هم داشتند. به تدريج با کوچک شدن ابزار فيلمبرداري و صدابرداري که قابل حمل و نقل مي‌شدند و افزايش حساسيت نگاتيو که احتياج به حجم نورپردازي بالا را کاهش مي‌داد، توليد فيلم هرساله آسان‌تر و آسان‌تر مي‌شد، مخصوصا که با پيوستن هنر دوبله به روند توليد فيلم ايراني،سينماي ايران به اين سمت رفت که فيلمسازي از استوديوها و پلاتوها به سمت خيابان‌ها و محله‌هاي واقعي روانه شود.
در دوراني که من وارد سينما شدم، تهيه‌کنندگي در حال انتقال از استوديوها به دفاتر فيلمسازي بود، دفتر فيلمسازي اپارتمان يا خانه بود که به استوديوي صدا، لابراتور و پلاتو احتياجي نداشت ولي براي ديدن فيلم‌ معمولا يک سالن نمايش داشت و همچنين انبار وسايل فيلمبرداري و يا زيرزميني براي نگهداري کپي‌ها و اتاق‌هايي براي کارهاي دفتري توليد و پخش فيلم. به مرور زمان ضرورت مالکيت ابزار توليد هم براي تهيه‌کننده منتفي شد و با جداشدن پخش از توليد که هرکدام از اين مراحل داستان‌هاي عبرت انگيز خودشان را دارند، سر انجام کار به يک آپارتمان کوچک محدود شد و بالاخره توليد فيلم از شرايط استوديو محور به وضعيت دفتر محور منتقل شد.
ظاهرا شما داريد از اواخر دهه چهل و شرايط ورود سينماي به دهه پنجاه مي‌گوييد که گويا دوران افزايش توليد و رونق سينماي ايران است؟
همين طور است! در اين دوران هنوز آثار واردات بي‌در و پيکر فيلم خارجي بر بازار پخش و نمايش و نهايتا جريان توليد داخلي معلوم نشده بود و براي تهيه‌کننده ايراني در داخل کشور بازاري با ظرفيت نسبتا شناخته شده و گردش مالي معين وجود داشت و تهيه‌کنندگان به اين مسئله آگاه بودند که با وجود تعداد سالن سينماهاي موجود در سطح کشور چه تعدادي از سالن‌ها به فيلم‌هاي خارجي و چه تعدادي به توليد فيلم‌هاي ايراني اختصاص دارد و همچنين از حداقل ميزان دريافتي فروش فيلم‌ از تهران و شهرستان هم نسبتاً مطمئن بودند. براساس اين حداقل‌ها سقفي براي مخارج و دستمزدها تعيين مي‌شد که اين سقف‌ها متغير بود و با نتايج اقتصادي کار هر يک ازعوامل توليد که تا چه ميزان در بازار سينما توفيق پيدا کنند، تغيير مي‌کرد و با قاعده عرضه و تقاضا تنظيم مي‌شد.
ظاهرا از اوايل دهه پنجاه که از قضا شما هم در سينما کار حرفه‌اي‌تان را شروع کرده بوديد جريان واردات فيلم شتاب تازه‌اي پيدا کرده بود و تاثير آن بر فضاي توليد داخلي محسوس‌تر مي‌شد.
از دهه 50 به بعد با افزايش واردات فيلم‌ خارجي و افزايش قيمت تمام شده‌ي فيلم‌هاي داخلي و همچنين به دليل افزايش سانسور، رقابت بين دفاتر توليد فيلم داخلي و دفاتر واردات فيلم خارجي براي دستيابي به سرمايه‌هاي فعال در سينما و همچنين مراکز پخش فيلم و نهايتاً سالن‌هاي سينماي تهران و شهرستان‌ شدت گرفت و به تدريج به سمت پيروزي جريان واردات فيلم و تضعيف، ورشکستگي دفاتر تهيه و توليد فيلم داخلي سوق پيدا کرد.
و از همين دوران سقوط آمار توليد شروع شد و ظاهرا از سالي حدود صد فيلم در سال ١٣56به کمتر از ١5 فيلم رسيد؟
بله که يکي از آنها را هم با اسم “قدغن ” من تهيه کرده بودم.
يعني شما کار تهيه‌کننده – کارگرداني را قبل از انقلاب شروع کرديد؟
بله و در واقع توليد اين تعداد اندک فيلم ايراني درسال 56 آخرين مقاومت سينماي ضربه خورده ايران در مقابل امواج واردات فيلم خارجي بود. در اين شرايط بعضي از صاحبان استوديوهاي فيلمسازي که هنوز و به سختي تشکيلات خود را حفظ کرده بودند و همچنين بسياري از دفاتر توليد و پخش فيلم داخلي به سمت واردات رفته بودند و آن گروه که سرشان بي‌کلاه ماند و با بيکاري و بحران مواجه شدند، نيروهاي شاغل در بخش توليد فيلم بودند.
و سال بعد انقلاب شد؟!
بله و البته از نظر من پيوندي نمادين بين ورشکستگي سينماي ايران و بروز انقلاب وجود داشت،به ياد دارم پيش از انقلاب وقتي قصد داشتم در زمينه تهيه‌کنندگي فعاليت کنم، اتحاديه تهيه‌کنندگان مقاومت مي‌کرد و اجازه نمي‌داد تا کارگردان‌ها در زمينه تهيه‌کنندگي فعاليت کنند. اما من اصرار داشتم و دست بردار نبودم و بالاخره يکي از پخش‌ فيلم‌ها پا در مياني کرد و پيشنهاد داد پروانه را به نام او بگيرم و من هم به ناچار قبول کردم. البته ماهيت آن مقاومتي که از ناحيه تشکيلات صنفي و دولتي در مقابل تهيه‌کنندگي کارگردان‌ها وجود داشت و هنوز هم گهگاه به اشکالي خود را نشان داده در اساس قابل درک است چرا که معمولا سياستمداران ترجيح مي‌دهند گوش اهل فرهنگ و هنر و انديشه را به دست اهل سرمايه بسپارند تا از اين طريق و توسط ساز و کارهاي بازار بتوان آنها را کنترل و مديريت کرد. اما طبيعي است که در مملکت‌هايي نظير ما گرايش ذاتي سرمايه به دردسر کمتر و سود تضمين شده‌تر معمولا اين وسوسه و تمايل را در صاحبان سرمايه ايجاد مي‌کند که اگر توليد با سختي و گرفتاري همراه است، خود را از دردسرهاي آن خلاص کنند و در صورت امکان به جريان واردات بپيوندد و به اين ترتيب در سينما فقط نيروي انساني شاغل در بخش توليد است که خود را ناچار از مقاومت در مقابل اين روند مي‌بيند و دائم نگران است که بروز موانع و اقسام مضيقه و تنگنا در مقابل جريان توليد نهايتاً به غلبه جريان واردات بيانجامد و آن‌ها بيکار و از زندگي ساقط شوند.
و لابد به همين دليل است که جريان تهيه‌کنندگي فيلم در بعد از انقلاب توسط کارگردان‌ها آغاز مي‌شود؟
در بعد از انقلاب عينا همين اتفاق براي توليد کنندگان فيلم افتاده بود و عملا سينماي ايران تعطيل شده بود و در شرايطي که بعضي اهالي سينما به دادگاه‌ها احضار مي‌شدند کمتر کسي پيدا مي‌شد که حاضر باشد پول به سينما بياورد و فيلم تهيه کند، مخصوصا که کليشه‌هاي آشنا و رايج در فيلم‌هاي خارجي و داخلي مثل برهنگي و خشونت جايي در سينماي پس از انقلاب نداشتند و اساسا مسايلي مثل جذب سرمايه و انتخاب موضوع و روش اجرا و بيان سينمايي مسايلي بود که دست به دست هم داده بود و عملا توليد فيلم را گرفتار تعطيلي و بحران کرده بود و در عوض شرايط را براي يکه تازي فيلم‌هاي ته انباري خارجي که در غياب کمپاني‌ها بازار را فتح کرده بودند فراهم کرده بود. پيداست که در چنين شرايطي مسئله فقط کمبود نقدينه‌گي نبود که احتمالا با کمک بانکها مي‌توانست حل شود بلکه مساله شيوه تازه و منحصربه فردي از فيلمسازي بود که جز به يمن ابتکار عمل ورود فيلمسازان جوان و مستعد حل شدني نبود؛به اين ترتيب بود که جريان تهيه‌ و توليد فيلم دوباره در ايران پا گرفت و با ورود نسل تازه کارگردانهاي جوان به عرصه تهيه‌کنندگي و با کمک بنياد سينمايي فارابي بار ديگر سينماي ايران تجديد حيات کرد.
اين نسل تازه چه کساني بودند؟
افرادي مثل کيومرث پوراحمد، کيانوش عياري، مهدي صباغ‌زاده، قاري زاده ، محمد علي سجادي و…از جمله کارگرداناني هستند که در آن زمان چرخ توليد را به حرکت درآوردند اما همان طور که چرخ توليد به حرکت درآمد و در طول ساليان، سينما جان تازه‌اي گرفت،به تدريج افرادي از بدنه خود مديريتي سينما تحت عنوان تهيه‌کننده و پخش‌کننده وارد بازار سينما شدند و زمزمه‌ي تفکيک دوباره تهيه‌کنندگي و کارگرداني از يکديگر و سپردن گوش اهل انديشه به دست اهل سرمايه و اهل سياست آغاز شد. چرا که سينماي ايران در طول چند سال به دليل بعضي مراقبت‌هاي سنجيده و همچنين شکسته شدن سلطه فيلم خارجي جان تازه‌اي گرفته بود و با بعضي درخشش‌ها در گيشه و جشنواره‌ها مي‌توانست به ابزاري کارامد براي کسب درامد و قدرت سياسي بدل شود.
پس مباحثي که مربوط به جدا کردن مشاغل تهيه‌کنندگي و کارگرداني مي‌شود، از همين جا شروع شد؟
بله. در واقع نيروهايي که با انقلاب در نهادهاي رسمي و دولتي وارد سينما شده بودند با سرپا شدن سينما علاقه‌مند شدند که وارد جريان توليد، توزيع و نمايش شوند و عملاً اختيار سينما را در همه زمينه‌ها به دست گيرند و از مواهب مالي، سياسي و اجتماعي آن برخوردار شوند و در اين مسير تهيه‌کننده – کارگردان‌ها را مانعي در سر راه خود مي‌ديدند. اين جريان از اواخر دوران انوار و بهشتي شروع شد و در دوره‌هاي بعد شدت گرفت و در دوره آقاي شمقدري رفت که به قانون بدل شود،اما مقاومت تهيه‌کننده – کارگردان‌ها که در واقع آغازگران سينماي تازه ايران بودند و بسياري از فيلم‌هاي اثر گذار در گيشه‌ها و جشنواره‌ها حاصل کار آنها بود مانع از موفقيت اين جريان شد . مخصوصا که با رسمي شدن تشکيلات تهيه‌کننده -کارگردان‌ها و افزايش چشمگير سهم آنها در توليدات موفق ساليان اخير و روندي که فناوري توليد و توزيع و نمايش طي کرده و انحصارهاي مالي و سياسي را بر ابزار توليد و توزيع و نمايش شکسته است ترديدي نمانده که سرنوشت اين جريان با اينده سينما در ايران و جهان گره خورده و نه تنها قابل حذف نيستند بلکه اينده فناوري تضمين کننده افزايش و تکثير ان هاست.
باتوجه به شرايط فعلي که فيلم‌ها اغلب فروش ندارند و کارگردان‌ها معمولا سرمايه لازم را براي توليد يک فيلم ندارد، آيا با اضافه شدن دغدغه سرمايه، کارگردان مي‌تواند توليد خلاقانه‌اي داشته باشد؟
من هم در پي اين پرسش شما، اين سوال را مطرح مي‌کنم که اگر فيلم‌ها فروش ندارند و توليد فيلم به صرفه نيست، پس کساني که پول وارد سينما مي‌کنند دنبال چه هستند؟
باتوجه به اينکه تعدادي از کساني که سرمايه‌دار هستند غير سينمايي هستند، آيا شما به اين‌ پول‌ها اعتقادي داريد؟ به نظر شما اين پول‌ها مي‌تواند در نجات دادن سينما موثر باشد؟
آنچه مي‌تواند سينماي ايران را نجات دهد نه سرمايه‌هاي مشکوک و نه سرمايه‌هاي سياسي دولتي و نه احياناً سرمايه‌هايي‌ست که مي‌تواند از خارج وارد سينماي ايران شود؛ اگرچه هرکدام از اين‌ها مي‌توانند به نوبه خود جايي در سينماي ما پيدا کنند. آنچه مي‌تواند سينماي ايران را نجات بدهد در وهله اول يک بازار امن و سراسري در ايران است که بتواند بين سينماي ايران و انواع مخاطبان ايراني آن رابطه‌اي زنده و متقابل ايجاد کند تا جريان فيلمسازي در کشور با کسب سفارش و سرمايه از مردم به امنيت و تضمين ماندگاري برسد.
بارها گفته‌ايد که ناامني بازار ، مشکل اصلي سينما است!
بله، مشکل اصلي سينما هميشه ناامني بازار سرمايه‌گذاري،تهيه، توليد، تبليغ ، توزيع و نمايش بوده و هست،به رسميت پذيرفتن ناامني و کنار آمدن با اين وضع ويرانگر اتفاق بسيارغم‌انگيز و در عين حال قابل تأملي است. اين پرسش‌ها مطرح است که ما چگونه با اين موضوع کنار آمديم ؟ چرا همچنان نمي‌توانيم آمار دقيقي از فروش در سالن‌هاي نمايش داشته باشيم؟ چگونه با اين موضوع که بازار ويدئو خانگي به دست بازار سياه سرقت و قاچاق افتاده است، کنار آمديم؟ چگونه با اينکه تلويزيون ديگر فيلم‌هاي ما را معرفي و تبليغ و خريداري نکند، کنار آمده‌ايم؟ چگونه با اينکه ماهواره‌ها با حجم عظيم نمايش برنامه‌ها، فيلم‌ها و سريال‌هاي دوبله شده مخاطبان ما را به تاراج ببرد و فيلم‌هاي ما را بدون پرداخت هيچ هزينه‌اي پخش کنند و درکنارش محصولات قاچاق خود را در سراسر کشور بفروشند، کنار آمده‌ايم؟ چگونه با اين که سايت‌هاي اينترنتي فيلم‌هاي ما را براي فروش پهناي باند به تاراج گذاشته‌اند، کنار آمده‌ايم؟ چگونه با اينکه دولت، وزارت بهداشت، وزارت راه و ترابري،سازمان جهانگردي، فيلم‌هاي ما در وسايل حمل ونقل عمومي مثل اتوبوس، قطار ، کشتي، هواپيما و همچنين هتل‌ها و بيمارستان‌ها فيلم‌هاي ما را به طور رايگان نمايش بدهند، کنار آمده‌ايم؟ اين وضعيت ممکن است براي تهيه‌کنندگاني که در سينماداري و پخش فيلم هم ذينفع هستند قابل تحمل باشد اما براي تهيه‌کنندگان صرف و يا تهيه کننده – کارگردان‌ها قابل تحمل نيست.
شايد به همين دليل است که ورود سرمايه‌هاي دولتي به سينما و يا ورود سرمايه‌هايي که منشاء آنها معلوم نيست توجيه و فرصت پيدا مي‌کنند.
همين‌طور است و به اين ترتيب توليدات ميل مي‌کنند به سمت باز توليد تکراري کليشه‌هاي مستعل سياسي، تجاري و شاهد هستيم که هرساله اين نوع فيلم‌ها اکران‌هاي سينما را اشغال مي‌کنند، در حاليکه لااقل حدود شصت، هفتاد در صد آنها ورشکسته مي‌شوند ولي همچنان باز توليد مي‌شوند و خسارت بسيار بزرگتر و اساسي‌تر از زيان‌هاي مالي اين است که بتدريج فضاي ديداري شنيداري کشور عملا به تسخير ماهواره‌ها و بازارهاي سياه سرقت و قاچاق مي‌افتد و در واقع منظومه هنري و رسانه‌اي داخلي در مقابل رقيبان و حريفان منطقه‌اي و بين‌المللي شکست مي‌خورد و نهايتاً ابتکار عملي که با پيشتازي کارگردان – تهيه‌کننده‌ها به دست توليد کننده داخلي افتاده بود با سوداگري و سياست‌بازي دوباره به دست توليدکنندگان بيرون از مرزها مي‌افتد و اين بار علاوه بر هاليوود و باليوود ، سريال‌هاي ترک نيز به اشغال‌کنندگان فضاي ديداري شنيداري کشور اضافه مي‌شود و همه دست در دست هم به سمت حذف توليدکننده ايراني از چرخه بازار کالاهاي فرهنگي پيش مي‌روند و ما با سکوت وانفعال از آنها استقبال مي‌کنيم، اگر چه عده‌اي نيز از مواهب هنگفت مالي ناشي از اين شرايط منتفع مي‌شوند.
مجمع فيلمسازان براي خروج از اين بحران چه راهکاري در پيش رو دارد؟
اتکا به فناورهاي جديد مي‌تواند در جذب سرمايه و به جريان افتادن توليد و ايجاد يک فضاي امن در بازار سينماما را ياري کند. ابزار ديجيتال چه در فيلمبرداري و چه در صدابرداري وچه در کارهاي استوديويي و کارهاي بعد از توليد به دليل ساده و ارزان‌تر شدن، فيلمسازي را از انحصار قدرت‌هاي مالي و سياسي بيرون آورده است، پس ما در توليد در شرايطي هستيم که مي‌توانيم به خودمان تکيه کنيم. همچنين با ديجيتال شدن سالن‌هاي نمايش در بخش اکران و نمايش نيز امکان اينکه بتوانيم فيلم‌هاي خود را به سالن‌هاي مختلف برسانيم، وجود دارد. مشکل در ساير بخش‌هاي بازار نمايش است که متاسفانه از دست ما خارج شده و در دست سارقان و قاچاقيان و ماهواره‌ها قرار گرفته است. با توجه به دسترس پذيرشدن اينترنت ارزان و پرسرعت سيستم وي او دي (ويديوي درخواستي) مي‌تواند اين مشکلات را تا حدود زيادي براي سينماي ما حل کند.ما معتقديم ويديوي در خواستي يا همين وي او دي که الان وارد ايران شده و در ابعادي محدود مشغول کار است و متاسفانه بيشتر در اختيار فيلم‌هاي خارجي‌ست بالاخره روزي همچون راديو، تلويزيون ويديو و ماهواره فراگيرخواهد شد و مردم ايران تنها با فشردن يک دکمه ريموت کنترل، مي‌توانند از فهرستي که بر روي صفحه تلويزيون مي‌آيد فيلم مورد نظرشان را انتخاب کنند و ببينند. اين بازار عظيم ده‌ها ميليوني هم مي‌تواند در ادامه بازار سياه ويديو و ماهواره در اختيار دربست محصولات وارداتي قرار بگيرد و قاتل جان ما شود و هم مي‌تواند با دور انديشي و ابتکار عمل نهادهاي صنفي و دولتي به قول معروف قاتل نان ما شود و به کار امنيت بخشي و توسعه بازار توليدات داخلي در بيايد. در چنين بازاري که حداقل در سال چند هزار فيلم نياز دارد بايد با پژوهش، آموزش، تربيت نيروي انساني و افزايش انواع توليدات ابتکار عمل را به دست بگيريم و نه اينکه با انفعال و دفع الوقت اجازه بدهيم اين بازارهم يکسره به اختيار محصولات وارداتي دربيايد و رقابت را در شبکه ويديوي درخواستي نيز به رقباي خارجي ببازيم.
گويا در زمان اقاي ايوبي اين پروژه کليد خورده بود و شما به عنوان نماينده شورايعالي تهيه کنندگان در ان مشارکت داشتيد؟
همين طور است. در موسسه رسانه‌هاي تصويري در دوران آقاي ايوبي (رييس وقت سازمان سينمايي) از طريق شوراي عالي تهيه‌کنندگان طي صحبت‌هايي که با صاحبان زير ساختهاي وي او دي داشتيم به نتايج خوبي هم رسيديم از جمله اين که بايد از اين ظرفيت به نفع توليد ملي که بسيار هم بيشتر از توليدات خارجي مورد استقبال مردم قرار دارد استفاده کرد. بنا براين به طرحي رسيديم که از آن با عنوان “نهضت توليد محتوي “ياد مي‌کرديم. بنا بر اين طرح براي صندوقي به نام “صندوق توليد محتوا”، اساسنامه‌اي نوشتيم تا فيلم‌هاي خارجي که داراي اسناد معتبر مالکانه هستند و از طريق وي او دي پخش مي‌شوند، بخشي از درآمد خود را به صندوق توليد محتوا بدهند و صندوق توليد محتوا هم به توليد محتواي مناسب در سطح کشور کمک کند.اين روزها به دليل محدوديت ظرفيت نمايشي يعني سالن‌هاي نمايش ناچار هستيم به لطايف الحيل راه را براي ورود نيروهاي تازه مسدود کنيم ‌و از آنجايي که بخش اعظم ظرفيت‌هاي نمايشي ديگري که داريم مانند ماهواره ، ويدئو، اينترنت و… در دست سارقان و قاچاقچيان قرار گرفته، ناچاريم دايم با چاره انديشي‌هاي فرسايشي ورود نيروهاي تازه را با تعداد سالن‌هاي سينماي موجود تنظيم کنيم.
با راه‌اندازي وي او دي يا همين شبکه ويديوي درخواستي، بازار قاچاق ويديو به تدريج کاهش مييابد و در عين حال مي‌توان با بازاري تازه و وسيع با ده‌ها ميليون مخاطب ارتباط برقرار کرد که اين روند باعث مي‌شود تا گردش مالي عظيمي ايجاد ‌شود و ديگر چيزي به نام کمبود ظرفيت نمايش که امروزه سايه‌اش را بر روي توليد و نحوه ورود نيروها به سينما انداخته وجود نداشته باشد و در سراسر کشور موج عظيمي از جريان اشتغال در پژوهش، آموزش و توليد شکل بگيرد.
از زمان آقاي ايوبي بحث ويديوي درخواستي (وي او دي) شکل گرفت اما هنوز عملياتي نشده است؟
از ديدگاه من بروز اين قبيل موانع و مقاومت‌ها يک دليل بنيادي دارد که آن هم نداشتن حساسيت نسبت به ناامني در بازار کالاهاي فرهنگي است و ريشه اين بي‌تفاوتي هم به اين برمي‌گردد که اساسا برخي علاقه‌اي ندارند تا در اين سرزمين، کالاي فرهنگي توليد شود، چراکه با اين روند جريان توليد تقويت شده و در پي آن جريان اصلي‌تري که برخي در آن منفعت‌هاي مالي دارند زير سوال مي‌رود. بنابراين انگيزه دشمني با سينماي ايران بسيار فراتر از اين مخالفت‌هاي ظاهري و موضعي است و در اشکال و لفافه‌هاي مختلفي پيچيده و مطرح مي‌شود. چون اگر جامعه‌اي جريان توليد فيلم هاي سينمايي داشته باشد و مخصوصا اگر اين صنعت بومي و ملي باشد، يعني توليداتش خارج از چهارچوب کليشه‌هاي رايج در بازار سينماي دنيا باشد، معنايش اين است که شما با ملتي مواجه هستيد که خوب مي‌بيند، خوب مي‌شنود، خوب احساس مي کند، خوب مي‌فهمد،خوب تجسم مي‌کند و معني بازنمايي ،ريتم و ساختار را خوب مي‌داند و مسلماً چنين جامعه‌اي نحوه‌ي حضورش در اجتماع و برخوردش با سياست و امور عمومي و اجتماعي متفاوت خواهد بود. به طور حتم چنين ملتي موافق طبع و پسند کساني که مي‌خواهند دارايي‌هاي ملت را به تاراج بسپارند و به جاي آنها جنس بنجل بياورند و بخوردش بدهند همراهي نخواهد کرد. به عبارت ديگر جامعه‌اي که شاهد و ناظر و زنده و خلاق ومولد باشد به اينکه امکان ابداع و ابتکار عمل از دست او گرفته شود و بازارهاي داخلي‌اش به هواي منافع مالي و سياسي دلالان بين المللي يکسره تسليم واردات شود تن نمي‌دهد.
به هر حال به نظر مي‌رسد با وي او دي بيشتر بازار ويدئوي خانگي به امنيت دست پيدا مي‌کند ؛ براي ساير بازارهايي که بر شمرديد مثل سالن‌ها ، سايت‌ها ، نمايش‌هاي غيرقانوني و…چه فکري داريد؟
با برخي افراد دانشگاهي و متخصص که در زمينه فناوري‌هاي روز، اطلاعات دارند، مذاکراتي درباره نوسازي صنعت سينما در ايران و به روز رساني مناسبات و تجهيزات توليد، توزيع و نمايش داشته‌ايم و به اين نتيجه رسيديم که مي‌توانيم در سينماي ايران شبکه اينترنتي محدودي داشته باشيم که ميان توليدکننده، استوديو صدا، استوديو تصوير، سالن نمايش، وي او دي ، شرکت‌هاي تبليغاتي، شبکه‌هاي مجازي و حتي شوراي صنفي به صورت آنلاين عمل کند؛ به اين ترتيب افرادي که توليد اثري را شروع مي‌کنند از همان ابتدا مي‌توانند براي معرفي محصول خود و ايجاد بازار، شروع به فعاليت، ساخت تيزر و پخش آن در شبکه‌هاي مجازي بکنند و همچنين مخاطبان خود را در سراسر کشور پيدا بکنند، اين بهترين بازاري است که مي‌توان انواع توليدات را براي انواع مخاطب در آن بوجود آورد.
در اين شبکه بين صاحبان فيلم و صاحبان سالن ارتباط مستقيم ايجاد مي‌شود و ارسال کپي و مواد تبليغاتي براي سينماها از طريق اينترنت انجام مي‌شود و همچنين نظارت بر سالن و گيشه‌هاي بليط از همين طريق صورت ميگيرد و نهايتاً سهم صاحب سالن و سهم صاحب فيلم از فروش هر بليط از همان مبدا تقسيم مي شود ومستقيماً به حساب آنها واريز مي‌شود.
شوراي عالي هم در جريان اين طرح هست؟
بله اين طرح که در کليت آن بسيار ساده است توسط يکي از اساتيد در دو سه صفحه نوشته شد و به اطلاع اعضاي شوراي عالي رسيد و مورد تائيد قرار گرفت و تحت عنوان نوسازي صنعت سينماي ايران ضميمه صورت جلسه شد.
ايا مي‌شود اين طرح را با توجه به خلاصه و کلي بودنش در اختيار ما بگذاريد تا آن را در ادامه همين مصاحبه منتشر کنيم؟
بله حتما. چه بهتر که اين طرح در معرض اطلاع همه اهالي و علاقمندان قرار بگيرد تا کار ما را در رسيدن به چشم انداز مشترک اسان‌تر کند.
در واقع از ديد شما راهکار امن شدن بازار سينما همان راهکاري است که از ان طريق صنعت سينما به روز و نو مي‌شود؟
مي‌توان با نوسازي صنعتي و فني سينما از مرحله توليد تا نمايش، شرايط جديدي فراهم کنيم تا توليدکننده داخلي براي اينکه بتواند بازارهاي از دست رفته خود را پس بگيرد با توليدکننده‌هاي رقيب منطقه‌اي و جهاني و در استانداردهاي جهاني وارد يک رقابت جدي شود. مجمع فيلمسازان ايراني به اينکه چگونه حرفه خود را حفظ و به توليد رونق بدهد و سپس قدرت بازپس‌گيري بازارهاي از دست رفته را به دست آورد، فکر مي‌کند. مجمع فيلم‌سازان در کنار شوراي عالي تهيه کنندگان به اين فکر مي‌کند که براي دستيابي به اين مقصود و تکميل زنجيره ديجيتالي توليد تا نمايش ، چگونه بين توليد ديجيتالي واکران و نمايش که تقريبا ديجيتالي شده مراحل معرفي، تبليغ و پخش نيز روزآمد شود؟!
اخيرا با آقاي حيدريان هم جلسه‌اي داشتيد، ايا در اين جلسه مباحث اميدوار ‌کننده‌اي مطرح شد؟
اين جلسه با حضور تعدادي از دست‌اندرکاران سينما و بعضي از اعضاء مجمع فيلم سازان برگزار شد و قرار است که اين جلسات ادامه داشته باشد. به نظرم مواضعي که آقاي حيدريان اعلام کرد با مسائلي که مجمع فيلمسازان مطرح مي‌کند مغايرتي نداشت. ايشان هم در اظهاراتي که داشت وهم در مواضعي که در برنامه جامع خود اعلام کرده به فکر ايجاد امنيت و توسعه بازار و نوسازي صنعت سينماي ايران با فناوري‌هاي روز است.
آيا فکر مي‌کنيد در اين دوره‌هاي کوتاه مدت مديريت‌هاي سينمايي، مي‌توان به اين اهداف دست پيدا کرد؟
به نظرم اگر سياست‌هاي کلي حکومت اين باشد که ما نبايد در جامعه روحيه ابداع، ابتکار، خلاقيت و توليد را از بين ببريم و بايد آن را تقويت کنيم و اگر در ادامه اين انديشه، قواي قضاييه، مقننه و مجريه همگي خود را مسئول بدانند؛ برنامه روزآمد کردن صنعت سينماي ايران در کمتر از يک سال اجرايي مي‌شود و نتايج مثبت آن در افزايش توليد و رونق اشتغال به سرعت معلوم مي‌شود.
آيا فکر مي‌کنيد آقاي حيدريان از اين برنامه‌ها پشتيباني کنند؟
با توجه به برخوردهاي آقاي حيدريان در جلسه اخير متوجه شدم که ايشان علاقه‌مند هستند از اين نوع برنامه‌ها و چاره انديشي‌ها پشتيباني کنند اما اينکه سازمان سينمايي بتواند و امکانات و همراهي‌هاي ضروري را داشته باشد، چيز ديگري است. بنابراين لازم است تا کل مسئولان کشور از جمله مسئولان قوا آن را جدي بگيرند و به آن واکنش نشان دهند تا بتوانيم فضاي امني را براي بازار کالاي فرهنگي ايجاد کنيم در غير اين صورت گرايش به توليد در مملکت ضربه اساسي خواهد خورد.


منبع: isna.ir



ارسال نظر شما

Protected by FormShield

اخبار خواندنی

فرزاد حسني، نيما شاهرخ شاهي، متين ستوده در اکران رالي ايراني 2

انتقاد صريح رضا کيانيان از زيرآب زني ها در جشنواره جهاني فجر 98

فيلمي که داريوش فرهنگ به همسر اولش، سوسن تسليمي تقديم کرد

پوريا پورسرخ، مهراوه شريفي نيا، شبنم قليخاني در جشنواره فجر

چهره خاص هديه تهراني روي پوستر بين المللي فيلم + عکس

فروش آلبوم شجريان به نفع سيل زدگان + عکس و آدرس مراسم امضا

روز چهارم جشنواره و استقبال پرشور مردم از نيکي کريمي! + عکس

شوخي پيمان قاسم خاني با ليگ 2 در جشنواره فيلم فجر

ژست خودماني مهران مديري و پيمان قاسم خاني + عکس

تصوير پارسا پيروزفر و باران کوثري در پوستر بي حسي موضعي + عکس

زيبا کرمعلي، الميرا دهقاني، فرشته حسيني و... در جشنواره فجر

منير فرمانفرماييان درگذشت

چهره جديد و متفاوت پارسا پيروزفر در جشنواره جهاني فجر

علي مصفا روي پوستر انگليسي فيلم سروش صحت + عکس

اميليا کلارک، دواين جانسون/ هنرمندان در بين 100 چهره تاثيرگذار 2019 + عکس

ريحانه پارسا، نويد محمدزاده، رضا داودنژاد و همسرش در جشنواره فجر

ماجراي شهاب حسيني و فيلم اولي هاي مهجور در جشنواره جهاني فجر

ديدگاه عباس کيارستمي درباره فيلمسازي درباره زندانيان

مهتاب کرامتي، فاطمه معتمد آريا و مريم معصومي در روز سوم جشنواره

رونمايي از پوستر «مصائب شيرين 2» فيلم خانوادگي داوودنژاد

عکس ترسناک شهاب حسيني روي پوستر يک فيلم

سوء استفاده دوباره ترامپ از سريال «بازي تاج و تخت»! + عکس

فيلم هاي جشنواره کن 2019 اعلام شد

مهناز افشار بر روي پوستر فيلم کارگردان ژاپني + عکس

ترلان پروانه، نگار جواهريان و بازيگران ديگر در جشنواره جهاني فجر

نويد محمدزاده پاي چوبه دار روي پوستر خارجي فيلم + عکس

اکران 2.5 ميليارد توماني «غلامرضا تختي» ويژه سيل زدگان + عکس

افتتاحيه سي و هفتمين جشنواره جهاني فيلم فجر با کنايه به حاتمي کيا + عکس

تگزاس 2 با چه شرطي جايگزين فيلم توقيفي رحمان 1400 شد؟

نامگذاري خياباني به نام محمدرضا شجريان در تهران + عکس

نويد محمدزاده پس از يک سال نظرش را عوض کرد!

مريم اميرجلالي: عطاران تلفنم را جواب نمي دهد! + عکس

تصوير جالب از ستاره درگذشته بر روي پوستر جشنواره کن 2019 + عکس

هزينه جشنواره فجر 6.3 ميليارد تومان! +عکس

معرفي 6 نفر از مهمانان ويژه جشنواره جهاني فجر

داوران جشنواره جهاني فيلم فجر معرفي شدند + عکس

نارضايتي خالق بازي تاج و تخت Game of Thrones از پايان سريال

احمد اقتداري درگذشت + عکس وصيت نامه

براي سينماي ايران که فقط 15 بازيگر آقا و خانم دارد، متاسفم!

تاثير قيمت دلار بر زندگي سوپراستارهاي سينماي ايران!!

ستاره فيلم‌هاي «اينگمار برگمن» در 83 سالگي درگذشت

سازندگان GOT همزمان با پخش قسمت آخر به مکان نامعلوم مي روند!!

توقف اکران فيلم «رحمان 1400» به دليل تخلف در نمايش

امين حيايي، مهتاب کرامتي و ... در حال جمع آوري کمک هاي مردمي به سيل زدگان + عکس

جزئيات کنسرت خيريه شهرام ناظري براي سيل زدگان

معرفي چهار فيلم بخش جام جهان نما جشنواره‌ جهاني فجر

اين نقش انگ الناز شاکردوست بود!! + عکس

نقاشي اي که 30 سال پيش جمشيد مشايخي با عشق از چهره همسرش کشيد + عکس

جديدترين عکس ها از «ترميناتور» منتشر شد + عکس

مرگ بازيگر بريتانيايي حين اجرا روي صحنه!