سخنان جنجالي حامد بهداد در برنامه سي و پنج
سينما
بزرگنمايي:
چه خبر - حامد بهداد در برنامه سي وپنج جيراني
بهداد در ابتداي برنامه در پاسخ به سخنان جيراني مبني بر اينکه نبايد اين گلايهها را در مورد کيميايي مطرح ميکردي، گفت:
شما شاهد بوديد که من قدم براي بياحترامي جلو نگذاشتم، سوژه حرف من آقاي کيميايي نبود حرف به اشتباه به آن سمت کشيده شد اگر چه درست گفتم، حرفم چپ رفت من نميتوانستم آن جايزه را قبول کنم دل مردم براي آن شکسته بود. شما به اين مردم نازنين خس و خاشاک ميگوييد چطور دلتان مي آيد؟ کاش آن جايزه را نميگرفتم، سال 89 همچنان مانند يک جوان ناپخته و بيتجربه از آن بياحترامي که به ما شد بغض دارم.
بهداد در ادامه درباره برخوردش با کيميايي توضيح داد:
تصور کنيد کسي که مانند من به صورت خالصانه فرد ديگري را دوست داشته باشد و هر سال به ديدارش برود و با او گپ بزند، پس از مدتي به دليل مسائلي که مشخص نيست او را طرد کند. من در مهرورزيدن به ديگران به خودم باور دارم اگر کسي نميتواند ديگران را دوست داشته باشد مشکل از اوست، اين بياحترامي نيست. من اگر بازيگر نميشدم البته الان هم هستم٬ منتقد مي شدم. من همه را دوست دارم. ميتوانم به شما آدرسهايي بدهم مبني بر اينکه من را تاييد کنيد. اين رفتارها و فرافکنيها منتج از اين است که ديگران را نميتواني دوست داشته باشي.
بهداد با بيان اينکه گلايه حق هنرمند است بيان کرد:
آقاي مشايخي در خانه خود داشت فرياد ميزد و گلايه ميکرد و اگر در خانه خود اين کار را نکند کجا اين کار را انجام دهد؟ منتقدين، نويسندگان، سينماگران، فستيوال فجر و … همه يک خانواده هستيم و بايد بستري را براي بيان گلايهها و درد دل هايمان ايجاد کنيم. آقاي مشايخي درست ميگويد، نديدن من، شما و همه سينماگران در طي اين سالها باعث جمع شدن گلايه و انتقاد در سينه استاد مشايخي شد. نبايد ميگذاشتيم آقاي مشايخي مجلس را ترک ميکرد ما سر سفره پيشکسوتان مهمان هستيم و او صاحب خانه بود و بايد او را باز ميگردانديم و از او بابت آن کليپ عذرخواهي ميکرديم.
بازيگر «جرم» با اشاره به اينکه نفرت پراکني را دوست ندارد، گفت:
من از نفرت پراکني بدم ميآيد و مورد تاييدم نيست، ما بايد درک کنيم اين مسايل را، آقاي مشايخي چند سال دارد؟ خدايي نکرده اگر تار مويي از سر ايشان کم شود خودمان را سرزنش نميکنيم؟
بهداد بار ديگر با اشاره به برخورد کيميايي گفت:
همين استاد که دم از مردانگي و جوانمردي ميزنند وقتي پدرم درگذشت يک تسليت خالي هم نگفتند و تلفن هم نزدند. در حاليکه استاد مهرجويي از کرج براي تسليت گفتن به خانه من آمدند و من اصلا باورم نمي شد که استاد مهرجويي در خانه ما هستند. گمان ميکنم اگر دو سه فيلم براي آقاي کيميايي بازي کردم براي آقاي مهرجويي هم بازي کردم و همه آنچه اتفاق افتاد همانطور بود که انتظار ميرفت و برخوردها بيانگر همه چيز بود، وقتي پدرم فوت شد به جز دو بار گريه نکردم و زماني که آقاي کيارستمي ما را تنها گذاشت بسيار گريه کردم و هر روز درگير و ناراحت بودم زيرا که در اين خشکسالي فرهنگي وجود چنين فردي يک غنيمت بود.
بهداد در بخش ديگر اين برنامه با ارائه توضيحاتي درباره نقش خود در فيلم «سد معبر»، نقل قولي از يک مامور سدمعبر بيان کرد و گفت:
يک مامور سدمعبر سر صحنه اين فيلم به من گفت آقاي بهداد اين لباس مقدس است نقش را خوب بازي کن، در حاليکه من سيلي زدن مامور سدمعبر به مادر گيلکي را ديدم، هر جا اين لباس ها وجود دارد قدرتي پشت آن است تا خود را مقدس بنامد و هر کاري مي خواهد بکند و به گوش مادر گيلکي سيلي بزنند. تنها قشري که لباس ندارد و نميتواند براي خود مصونيتي داشته باشد ما هستيم به دليل آنکه از نزديک با مردم در ارتباط هستيم. البته من تنها سدمعبر را خطاب نمي کنم بلکه فساد را در حالت کلي مدنظر دارم.
بازيگر «نارنجي پوش» با اشاره به کم کار بودنش در سال هاي اخير بيان کرد:
مهمترين صدمهاي که خوردم توقيف فيلم «خانه دختر» بود که خيلي برايش زحمت کشيديم و متن مجوز اکران و ساخت داشت، فيلم در آن دوره مديريت ناديده گرفته شد و در هيچ زمينهاي به ما توجه نشد، در اصل بياحترامي مطلق بود. من که عادت دارم و هميشه اين ديده نشدنها را داشتهام؛ از هيئت داوران جشنواره فجر گلايه دارم و همچنين از يک دوستي که در هيئت داوران بود و در حوزه بازيگري فعاليت مي کرد انتظار داشتم از نگاه کارشناسي داوري کند که جدي نيست و اهميتي ندارد.
بهداد درباره اينکه قرار بود در فيلم «ابد و يک روز» بازي کند، گفت:
قرار نبود در «ابد و يک روز» بازي کنم. نويد محمدزاده به عنوان نقش برادرش در اين فيلم من رو پيشنهاد داده بود. اين اتفاق مرسومي است.
اين بازيگر درباره علت استقبال مردم در سال هاي اخير از تئاتر گفت:
ما مشکلات و فراز و نشيبهاي زيادي در کشور داشتيم، از آغاز انقلاب تا جنگ و پس از آن و سپس در دورهاي که يکسري اختلافات به وجود آمد و زمان زيادي طول کشيد تا مردم دوباره اعتماد کنند و بتوانند ببخشند، اما الان فضاي داخلي امني داريم و مردم در سبد کالايشان محصولات فرهنگي هم قرار دادهاند و به ديدن تئاتر، نمايشگاههاي تجسمي و … ميروند.
او درباره تفاوت تئاتر و سينما اضافه کرد:
در تئاتر آزادي بيان بيشتر است و در سينما شاهد سانسور بيشتر هستيم، اهالي تئاتر با مطالعه تر هستند و معدل سوادي بالاتري نسبت به سينما دارند.
بهداد با بيان اينکه سينماي ما دوباره به دوران فيلمفارسي بازگشته است گفت:
قرار سينما در جمهوري اسلامي ايران اين نبود، قرار نبود چنين فيلمهايي ساخته شود، قرار بود آثار ديگري بسازيم، تيغ مميزي روي روشنفکران تيز است. اما براي لودگي و مسخرهبازي برنده نيست. اين مردم کساني بودند که «گاو» داريوش مهرجويي را مي ديدند، سطح توقع و انتظار مردم را پايين آوردند.
او درباره بازيگراني که در نسل جديد تاييدشان مي کند، بيان کرد:
بازي نويد محمدزاده را ميتوانم قبول کنم و سليقه من را تامين ميکند، همچنين بازي هومن سيدي هم همين احساس را برايم دارد و احساس ميکنم که خودم هم نماينده نسل خودم هستم.
بهداد در پايان درباره مشهد و لغو کنسرت در اين شهر گفت:
متاسفم که در مشهد اجازه کنسرت نمي دهند، اينکه کنسرت آقاي ناظري را به هم زدند کار درستي نبوده است و به نظرم موسيقي بايد به مشهد راه پيدا کند، خراسان سرزمين موسيقي است.
منبع: cinemacinema.ir
-
يکشنبه ۵ شهريور ۱۳۹۶ - ۱۱:۲۴:۳۰ AM
-
۶۲۴ بازدید
-
-
چه خبر