بزرگنمايي:
چه خبر -
درباره افراد چپ دست بيشتر بدانيم
همه آدمهاي دنيا با انواع تفاوتها متولد ميشوند اما جالبترين فرق 10درصد آدمهاي دنيا با بقيه، چپ دست بودن آنهاست. در مورد افراد چپ دست، داستان و خرافه و باورهاي زيادي وجود دارد. اما بد نيست بدانيد اين افراد هيچ تفاوتي با بقيه افراد ندارند، فقط ترجيح ميدهند با دست چپ کارهايشان را انجام دهند.
چرا چپ دست ميشويد
در قديم باورهاي غلطي در اين مورد وجود داشت که خانوادهها، با چپ دست شدن بچهها مخالفت ميکردند. اگر بچهاي تمايل داشت با دست چپ بنويسد يا کاري انجام دهد، با هر روشي او را وادار به ترک اين کار ميکردند. در قديم خيلي از بچهها را با گذاشتن مداد لاي انگشتان مجبور ميکردند از دست راست استفاده کنند. اين قضيه از ارتباط شيطان با دست چپ، تحويل کارنامه اعمال بد به دست چپ در روز قيامت و تفکراتي شبيه اين نشات گرفته بود.
اما اين کار کم کم منسوخ شد و خانوادهها پي بردند چپ دست بودن نه تنها ننگ و عار نيست بلکه ميتواند نشانه باهوشتر بودن بچهها باشد. آنها در دنياي متفاوتي زندگي ميکنند که انتخاب خودشان نيست، آنها با يک ژن به دنيا آمدهاند که ناخود آگاه آنها را چپ دست کرده است. پس هيچ نقشي در اين انتخاب ندارند. تحقيقات نشان داده که تعامل پيچيدهاي از ژنها و طبيعت اين مسئله را باعث ميشود. البته که ژنهاي خاصي به نام «ژنهاي چپ دستي» هم پيدا نشدهاند.
اما واقعيت اين است که افراد چپ دست در خانواده و اصل و نسبشان چپ دستهاي بيشتري داشتهاند. روانشناسان معتقدند که چپ دستها بيشتر از راست دستها، توانايي دارند تا از هر دو سمت بدنشان استفاده کنند. به عبارت ديگر دو نيمکره مغز آنها راحتتر از راست دستها با هم ارتباط برقرار ميکنند. يک تحقيق منتشر شده در مجله آمريکايي روانشناسي، نشان داد که افراد چپ دست خلاقتر از افراد راست دست هستند.
همچنين افراد چپ دست، داراي تفکر واگراي بهتري هستند، يعني توانايي ارائه راه حلهاي بهتر و بيشتري براي حل مسئله دارند. البته اگر پدر و مادر هر دو چپ دست باشند، نصف فرزندان آنها هم احتمالا چپ دست خواهند بود. اگر پدر و مادر هر دو راست دست باشند فقط 2 درصد فرزندانشان چپ دست خواهد بود. و البته تعداد مردان چپدست بيشتر از زنان است.
تفاوتهاي فيزيولوژيکي
افراد چپ دست فقط از لحاظ دست غالبشان متفاوت نيستند. در مورد آنها نظرات مختلفي وجود دارد که نشان ميدهد آنها خيلي با راست دستها فرق ميکنند. چپ دستها فقط10 درصد کل دنيا را در بر گرفتهاند اما در خطر بيشتري براي ابتلا به بيماريهاي رواني قرار دارند. محققان ميگويند در جامعههايي که شيوع بيماريهاي عصبي و رواني خاص در آنها بالاتر است، درصد چپ دستهاي جامعه نيز بالاتر بوده است.
مطالعات ديگري نشان داد که 20 درصد افراد مبتلا به اين بيماريها از جمله افسردگي، اختلال دوقطبي، اسکيزوفرني و شيدايي، چپ دست بودهاند. چپ دستي به دليل قدرت بيشتر نيمکره راست مغز است در حالي که در راست دستها قدرت نيمکره چپ بيشتر است. به دليل اين تفاوت مغزي، چپ دستها باهوشتر و خلاقتر از راست دستها هستند و اين فکر از اينجا آمده که بسياري از هنرمندان و نوابغ گذشته از دست چپ استفاده ميکردند.
چپ دستها در درک مسائل هندسي و فضايي و همينطور تصور ذهني اشياء بسيار قدرتمندند. اين مهارتها آنها را شطرنج باز يا معماران نخبهاي ميکند. در ميان افرادي که بازيکن بيسبال ميشوند، بيشتر از 25 درصد دست چپ را براي گرفتن توپ به هنگام بازي، انتخاب ميکنند. در اين ميان مشخص است که مهارت بازيکنان چپ دست به مراتب بيشتر از راست دستها خواهد بود.
چپ دستها در بازيهاي تک نفره مثل تنيس و بوکس هم در مقابله با راست دستها، برتري به نسبت بيشتري دارند. شمشيربازي، بوکس و خصوصا تنيس روي ميز از ديگر بازيهاي موفقيت آميز براي چپ دستهاست. حريفانشان معمولا تجربه کافي در برابري با افراد چپ دست را ندارد و در عين حال بازيکنان چپ دست بيشتر با حريفان راست دست مسابقه ميدهند و در اين زمينه ماهرترند.
دانشمندان در تحقيقاتشان اعلام کردند شيوع اختلالات شنوايي، بيش فعالي و برخي اختلالات رفتاري خاص در چپ دستها بيشتر است. البته دليل واقعي اين مساله را هنوز نميدانند، اما به نظر ميرسد مغز اين افراد پيچيدگي بيشتري نسبت به راست دستها داشته باشد. هنر و خلاقيت چپ دستها بالاتر از راست دستها است. آنها جالبتر و پيچيدهتر فکر ميکنند و معمولا در يک گروه از دوستان، ايدههاي بهتري به سرشان ميزند.
بيشتر افراد براي انجام فعاليتهايشان، مثل صحبت کردن به نيمکره چپ مغز وابسته هستند. بيشتر راست دستها در اين گروه قرار دارند. اما حدود 30 درصد چپ دستها براي بيشتر فعاليتها به نيمکره راست مغز وابستهاند و در بقيه آنها در انجام فعاليتها نيمي از مغز بر نيمي ديگر برتري ندارد. مطالعات نشان داده، وجود يک نيمکره مغزي غالب در انجام فعاليتهاي روزانه باعث افزايش کارايي فرد ميشود و به همين خاطر است که خطر اختلالات يادگيري و ناهنجاريهاي رواني در چپ دستها بيشتر است.
اما از جهت ساير شرايط باليني مطالعههاي زيادي نشان دادهاند که شيوع بيماريهاي نظير آرتريت روماتوئيد و زخمهاي گوارشي در جمعيت چپ دست به طور قابل توجهي کمتر از راست دستها خواهد بود.
تحقيقي که در سال 2008 بر روي هزار و هفتصد زن سوئدي و کودکان پنج سالهشان انجام شد ثابت کرد، احتمال به دنيا آوردن نوزادي چپ دست يا نوزادي که بتواند از دو طرف مغزش استفاده کند، توسط مادراني که در دوران بارداري خود شرايط استرس زاي بيشتري را تجربه کردهاند، بسيار بيشتر است. اين تحقيق در سال 2008 در نشريه روانشناسي و روان پزشکي کودکان در سوئد به چاپ رسيده است. افزايش سن مادر، احتمال تولد بچه چپ دست را بيشتر ميکند. افراد چپ دست 4 تا 5 ماه ديرتر از افراد راست دست به بلوغ ميرسند.
چپ دستها قدرت بالاتري در شنيدن تغييرات ريز و ظريف صداها دارند. نيمکرههاي راست و چپ مغز هر کدام در درک و تحليل برخي صداهاي خاص قدرت دارند و چيزي که واضح است قدرت نيمکره راست مغز، يعني نيمکرهاي که چپ دستها بيشتر به کار ميگيرند قدرت بيشتري در تحليل و شناخت تغييرات ريز و دقيق در صداها دارد.
خرافات و باورها
برخي باورهاي غلط و گاه عجيب در مورد افراد چپ دست وجود دارد که دانستن آنها خالي از لطف نيست.
از نظر تاريخي افراد چپدست هميشه پايينتر از راستدستان قرار گرفته شدهاند، زيرا همواره اين باور غلط وجود داشته که آنها بهدليل ناتواني در استفاده از دست راست، به سحر و جادو پناه ميبرند. دست دادن با دست چپ نوعي بياحترامي محسوب ميشود. اين باور از قرون وسطي به وجود آمده که ميگفتند وقتي آدمها از دست چپ براي شستشو در توالت استفاده ميکنند، نبايد با همان دست با ديگران دست بدهند، بنابراين افراد چپدست همواره بايد يادشان باشد در مواجه با ديگران دست راست خود را جلو بياورند.
کلمه بدخواه در زبان انگليسي ريشه لاتيني دارد که معناي آن چپ ميشود اما از زمان بسيار قديم در کتابهاي لغتنامه در کنار ريشه اين کلمه از واژههاي شيطانصفت يا بدشانس استفاده کردهاند، بنابراين اين تفکر غلط از قديم رايج شده که چپدستها بدخواه هستند.
يونانيان و روميان باستان بر اين باور بودند که تنها راه نجات از دست شيطان که او هم چپدست بوده، اين است که نشانههاي عشق را در دست چپ بيندازيم. از آن زمان مرسوم شد که حلقههاي عروسي در انگشت سوم دست چپ قرار بگيرند.
در کارتون سيمپسونها، شخصتي به اسم ند فلاندرز فروشگاهي به نام «لفتوريوم» براي چپدستها راهاندازي ميکند. بهاينترتيب کودکان چپدست از همان ابتدا ميدانند که براي زندگي در دنياي راستدستها مشکل خواهد داشت. در بيسبال اصطلاحي به نام چپي وجود دارد که براي بازيکنان دستچپ استفاده ميشود. اين لقب بيشتر از اينکه بهعنوان وجه تمايز آنها از راستدستها به کار رود، در مواقعي که اشتباهي در زمين ميکنند استفاده ميشود؛ درست ضربه بزن چپي.
در غرب ايالت ويرجينيا شهري به نام «Left Hand» وجود دارد اما متأسفانه نام اين شهر از روي چپدستها انتخاب نشده و در حقيقت اين شهر محدوده ثبتنشدهاي در غرب ويرجينياست که رودي از سمت چپ آن رد ميشود.
روز جهاني چپ دستها
اما چپ دستها با همه مشکلاتي که در دنياي راست دستها دارند بالاخره توانستند يک روز را در تاريخ به خودشان اختصاص دهند. در سال 1976 نام گذاري روز جهاني چپ دستها برابر با 13 اوت به تصويب رسيد. دليل نامگذاري اين روز انتقاد از اين است که تمامي ابزارها و امکانات براي راست دستها طراحي شده مثل صندليهاي يک دسته، صندلي راننده در خودرو، ميزهاي پر کردن فرم در بانکها و ادارهها، تيغه قيچي، چاقو. هميشه چپ دستها مجبور به استفاده از وسايل راست دستها هستند.
يکي ديگر از هدفهاي اين روز مبارزه با باورهاي خرافاتي درباره چپ دستهاست. آنها در ذهنشان جهاني براي چپ دست را تصور ميکنند، در حالي که جهان بيروني براي راست دستها ساخته شده است. در نتيجه ناچار هستند جهاني براي خود بسازند که هم براي چپ دست هاست و هم راست دستها.
بهاينترتيب هر ساله به طراحان مختلف يادآوري ميشود که در اين دنيا به جز راستدستها، افراد ديگري هم زندگي ميکنند بايد از دست چپ استفاده کنند. خبرنگار تلگراف مينويسد: «آنها تنها يک روز در سال فرصت دارند به شما يادآوري کنند که با وجود تمام چالشها ناچار به زندگي در دنياي راستدستها هستند، بنابراين به احترام دوستان چپدست خود تنها يک دقيقه همه چيز را کنار بگذاريد و به گرفتاريهايي که دوستان چپدستتان در دنياي شما دارند، نگاهي بيندازند.»
افراد مشهور چپ دست
در گذشته و خيلي از جوامع چپ دستي نوعي ناهنجاري و عادت ناپسند به حساب آمد و معمولا سعي ميکردند کودکان را به راست دستي عادت دهند اما گذشت زمان و صفحات تاريخ نشان داد، چپ دستهايي در جهان بودهاند که به شهرت رسيدهاند. براي مثال با چند نفر از آنها آشنا شويد:
لئوناردو داوينچي، ناپلئون، ماهاتما گاندي، مدير شرکت IBM، جوليا رابرتز، جان اف کندي، جيم کري، بوش پدر، باراک اوباما، بوروس ويليس، آنجلينا جولي، بيل گيتس، انيشتين، چارلي چاپلين، ارسطو، افلاطون، بتهون، فريدريش نيچه، ماري کوري، استيو مک کوئين، نيکول کيدمن، اسحاق نيوتن، پيکاسو، ويليام شکسپير، آميتاب باچان، ديگو مارادونا، مک انرو اعجوبه تنيس، و حتي حسن روحاني رئيس جمهور کشورمان.
منبع: faradeed.ir