ديوار برلين به خاطر يک اشتباه فرو ريخت!
جهان
بزرگنمايي:
چه خبر - واقعيتهاي جالب در مورد ديوار برلين
«ترديدي نيست قرن بيستم، قرن رويدادهاي بزرگ، اتفاقات عجيب، جنايتهاي هولناک و تصميمگيريهاي خطاست. تقابل ميان بلوک شرق و دنياي غرب، يکي از اين رويدادهاي عجيب قرن بيستم بود. تقابلي که تنها يکي از پيامدهاي آن ساخت ديوار برلين بود. اين ديوار براي سالها به عنوان مظهر جدايي بلوک شرق و غرب از يکديگر بود. بدون شک ديوار برلين يکي از نمادهاي جنگ سرد است و خونهاي بسياري در پاي آن فرو ريخت. اين ديوار به سال 1989 ميلادي فرو ريخت اما واقعيتهاي جالبي در مورد ساخت و فرو ريختن اين ديوار وجود دارد که خواندن آنها خالي از لطف نيست.
قريب به 30 سال ديوار بتني برلين به عنوان مظهري از پرده آهنين ايستاده بود و جلوي فرار کردن شهروندان را از شرق کمونيست برلين به سمت برلين غربي سرمايهداري ميگرفت. هر چند در شب 9 نوامبر 1989 ميلادي مقامات رسمي آلمان شرقي به ناگهان درهاي مرزي را گشودند و هزاران آلماني روي ديوار شروع به شادي کردند و البته با چکش و تيشه به جان ديوار افتادند. در مورد اين ديوار قصهها و حکايت شنيدني فراواني وجود دارد. حکايتي که روندي سي ساله را در کنار ديوار آهنين روايت ميکند.
ديوار برلين به خاطر يک اشتباه فرو ريخت
در جريان کنفرانس خبري که در عصر روز 9 نوامبر 1989 برگزار شد، «گونتر شبافسکي» از دفتر سياسي آلمان شرقي بدون مقدمه اعلام کرد که محدوديتها روي ويزاي مسافرتي برچيده خواهد شد. وقتي از او سوال کردند که اين سياست جديد چه موقع اجرا ميشود، او در پاسخ گفت: به سرعت و بدون هيچ تاخيري! اما در حقيقت اين سياست قرار بود که روز بعد ابلاغ شود و همچنان نيازمند عبور از فرآيند طولاني صدور ويزا بود. پاسخ گيجکننده شبافسکي و گزارش غلط رسانهها باعث شد تا هزاران نفر از شهروندان برلين شرقي به سمت ديوار بروند. در ايستگاه بازرسي خيابان «بُرنهولمر»، «هارالد جاگر» افسر مسئول با گروه زيادي از افراد مواجه شد. او در انتظار پاسخ از مقامات ارشد بود و تنها چيزي که ميشنيد توهين بود. از طرف ديگر او روز بعد منتظر دريافت آزمايش تشخيص سرطان خود نيز بود. هارالد که عصبي و درمانده بود مرز را با تشخيص خودش باز کرد و ساير ايستگاهها نيز همين کار را کردند.
ديوار برلين 15 سال پس از جنگ سرد ساخته شد
بيش از 2 ميليون نفر از شهروندان آلمان شرقي که بيشترشان کارگران و متخصصان حرفهاي بودند بين سالهاي 1949 و 1961 به آلمان غربي گريختند. اتحاد جماهير شوروي درخواستهاي آلمان شرقي مبني بر ساخت ديوار در سال 1953 را رد کرده بود اما با رسيدن آمار فرارها به 1000 نفر در روز، در تابستان 1961 رهبر شوروي «نيکيتا خروشچف» سرانجام دستور ساخت را داد. ساکنان برلين در صبح 13 اوت 1961 در حالي از خواب برخواستند که يک ديوار ساخته شده از سيم خاردار بين شرق و غرب برلين فاصله انداخته بود. در روزهاي بعد آلمان شرقي شروع به ايجاد مانع بتني کرد.
ديوار برلين در حقيقت 2 ديوار بود
43 کيلومتر از ديواري که برلين را به شرق و غرب تقسيم کرده بود، شامل 2 ديوار بتني بود که بين آنها 140 متر فاصله قرار داشت که به نام نوار مرگ شناخته ميشد. در اين فاصله برجکهاي نگهباني، سنگرها، سگهاي نگهبان، نورافکنها و مسلسل قرار داشت.
بيش از 100 نفر در حين عبور از ديوار جان باختند
مرکز مطالعه تاريخ معاصر پوتسدام و مرکز اسناد و تاريخ ديوار برلين گزارش کردهاند که حداقل 138 نفر بر اثر تيراندازي، حوادث تصادفي يا خودکشي پس از عدم موفقيت در عبور از ديوار کشته شدهاند؛ اگر چه ديگر محققين اعداد بالاتري را عنوان ميکنند. اولين قرباني «ايدا زيکمن» بود که در 22 اوت 1961 در پرش از پنجره آپارتمانش که در طبقه چهارم کنار ديوار برلين قرار داشت، کشته شد. آخرين قرباني جواني بود که در مارس 1989 سعي داشت با کمک يک بالن از ديوار عبور کند اما بر اثر برخورد با خطوط انتقال برق کشته شد.
بيش از 5000 نفر از ديوار برلين عبور کردند
اولين فردي که از ديوار برلين فرار کرد افسر 19 ساله آلمان شرقي سرجوخه «کنراد شومان» بود که از روي سيم خاردار يک متري عبور کرد. صحنه اين فرار تاريخي با گرفتن يک عکس جاودانه شد. همراه با افزايش ارتفاع ديوار نقشههاي فرار نيز ماهرانهتر ميشدند. فراريان در محفظههاي مخفي درون خودرو خود را پنهان ميکردند و فرار از طريق تونل ومجراهاي فاضلاب نيز مرسوم شده بود. «برادران بتک» پيچيدهترين نقشه فرار را اجرا کردند. برادر بزرگتر به نام «اينگو» با استفاده از يک تشک که روي رودخانه شناور شده بود، در سال 1975 فرار کرد. 8 سال بعد برادر بعدي به نام «هولگر» با استفاده از کمان، يک کابل فلزي را به ساختماني در طرف ديگر ديوار پرتاب کرد و از روي کابل خود را به سمت ديگر ديوار رساند. در سال 1989 دو برادر ديگر با استفاده از يک هواپيماي خيلي سبک برادر کوچکشان به نام «ايگبرت» را نجات دادند.
راحت شدن خيال جان اف کندي زماني که ديوار ساخته شد
در ژوئن 1961 «خروشچف» به «کندي» هشدار داد اگر نيروهاي غربي برلين را ترک نکنند، غرب برلين را محاصره خواهند کرد. حرکتي ستيزهجويانه که ميتوانست به جنگ منجر شود. وقتي کندي خبر ايجاد ديوار برلين به جاي محاصره برلين را شنيد به يکي از دستيارانش به طور محرمانه گفت: راه حل خوبي نيست اما خيلي بهتر از شروع جنگ است. اين پايان بحران برلين است. ما نترسيدهايم آنها هستند که ترسيدهاند. ما قصد نداريم هيچ کاري بکنيم؛ چرا که هيچ راهحل جايگزيني به جز جنگ وجود ندارد.
در 26 ژوئن 1963 کندي در اجتماع برلينيها در کنار ديوار با زبان آلماني به آنها گفت که من يک برليني هستم. او قصد داشت تا با اعلام اين موضوع که او يک برليني است اتحاد بين برلينيها را به نمايش بگذارد. اما بعضي از منتقدين ميگويند او با اضافه کردن يک حرف اضافه در کنار لغت برلين به آلماني گفته است که من يک دونات ژلهاي هستم. البته زبانشناسان ميگويند که کندي دچار يک اشتباه گرامري نشده است؛ چرا که وقتي گوينده براي مخاطبان در مورد مليت صحبت ميکند وجود اين حرف اضافه ضروري است. پس جاي هيچ ابهامي براي شنونده باقي نميماند.
مردم در آلمان شرقي به ديوار ميگفتند سنگر ضد فاشيستي
دولت آلماني شرقي ادعا ميکرد که منظور از ايجاد اين ديوار نگه داشتن مردم خودش در برلين شرقي نبود بلکه مانعي در راه جاسوسان و عقايد آلماني غربي است. دو هفته بعد از صدور دستور ساخت ديوار، رهبر آلماني شرقي «والتر اولبريخت» ادعا کرد: ما تمام رخنهها در خانه خودمان را بستيم و سوراخهايي را که دشمنان آلمان از طريق آن وارد ميشدند را پر کرديم.
دروازه براندنبورگ زماني بخشي از يک ديوار قرن هجدهمي بود
پادشاه پروس، فردريک ويليام دوم بود که دستور ساخت دروازه پيروزي را داد. دروازهاي که در نقش پشت صحنه سخنرانيهاي مشهور کندي و ريگان ظاهر شد. وقتي ساخت اين دروازه در سال 1791 به پايان رسيد، دروازه براندنبورگ ديواري که از دهه 30 به دور شهر قرار داشت را به هم متصل کرد.
يک تکه از ديوار برلين در کازينوي لاسوگاس
ديوار برلين در تابستان 1990 به طور رسمي تخريب شد. بيش از 40,000 تکه از اين ديوار براي پروژههاي ساخت و ساز درون خود آلمان دوباره مورد استفاده قرار گرفت اما چند صد قطعه از اين ديوار در سراسر دنيا پراکنده شدند از باغ واتيکان گرفته تا ديوار سرويس بهداشتي در کازينويي در لاسوگاس. چنين سرنوشتي براي ديواري که بيش از سه دهه خانوادهها، دوستان و عزيزان را از يکديگر جدا کرده بود، نشان ميدهد فاصلهگذاريهايي از اين دست هرگز نميتواند ثابت و پايدار باشد. ديوار برلين نمونه بارزي از شکست سياستهاي جنگطلبانه قرن بيستم است.»
منبع: isna.ir
-
يکشنبه ۲۲ مرداد ۱۳۹۶ - ۳:۰۷:۰۹ PM
-
۱۰۶ بازدید
-
-
چه خبر