آزاده نامداري ميخواست هميشه تو چشم باشد، اين هم نتيجه اش!
اجتماعي
بزرگنمايي:
چه خبر - آزاده نامداري خطاي استراتژيک آزاده نامداري
اين اتفاق را ميتوان از چند منظر بررسي کرد و بخشي از حقيقت را در هر بعد آن يافت.نخست اين که قطعا موقعيتي که نامداري در آن گرفتار آمده، خوشايند نيست. اما خود او بيشترين سهم را در شکل گيري اين لحظات از زندگياش دارد.
سلبريتي شدن و تلاش براي در چشم بودن و ديده شدن، کاري است که نامداري سالهاست انجام داده. اين معروف و محبوب بودن بخشي از فرهنگ اجتماع امروز است. محصولي وارداتي از غرب و رسانههاي غربي که در کنار جذابيتها و زرق و برقهايش پيامدهايي منفي دارد. آن هم براي جامعه سنتي و مذهبي ايران.
اگر روزگاري خانم مجري، تصوير دسته گل اهدايي همسرش را در فضاي مجازي منتشر ميکرد و لايک ميگرفت، حالا هم بايد شنونده واکنشهاي تند آنهايي باشد که از اين تصاوير آشفته شدهاند. قطعا از آن جماعت اهل هياهو و آنان که در فضاي مجازي دنبال سوژه براي هورا کشيدن و فحش دادن هستند، دفاع نميکنم و اعمال بدون منطق، صرفا احساساتي و فرصت طلبانهشان را نفرت انگيز ميدانم. اما نميشود شما پا به دريا بگذاريد و تر نشويد.
نکته بعد شيوه معرفي نامداري است. او مجري سازمان صدا و سيما بوده. عمده شهرتش را مديون اجراي آيتم «تازهها» در بخشي از برنامه خانواده شبکه يک است.
روزگاري که دختري جوان بود، با چادر و کاملا شبيه بسياري از مجريهاي تلويزيون با ادبياتي صميمي که او را از ديگران متمايز ميکرد، شناخته شد.
نامداري چادر قهوهاي و سرمهاي را هم تست کرد اما انتقادها مانع از آن شد که نوآوريهايش را در اين زمينه ادامه دهد.
پوشش نامداري به خود او مربوط است و دليلي براي انتقاد يا تعريف از او نيست. حتي اين که خارج از ايران طور ديگري بوده، به ديگران ربطي ندارد و محل بحث نيست. آزاده نامداري مجري را بايد با تسلطش در حرفهاش داوري کرد نه به خاطر نوع پوشش. اما او در سازماني فعاليت ميکرد که نوع پوشش ميتواند باعث ترقي و بهتر ديده شدن شود. به همين دليل و متاسفانه مثل بسياري از مجريهاي چادري خانم تلويزيون، نوع پوشش او زمينهاي براي رشد و ترقياش شد.
تصاوير سوئيس نشان ميدهد که با وجود استفاده از مواهب چادري بودن، او اعتقاد قلبي به اين پوشش ندارد. پس بحث رياکاري مطرح ميشود و به دليل زشتي رياکاري است که جامعه عليه او موضع ميگيرد. جامعهاي که درگير بحران اخلاق و تماشاگر رواج رياکاري است.
پس نامداري را بهانه تاختن ميکند و به نابرابري، بيعدالتي و رياکاري واکنش نشان ميدهد. اما يک وجه ديگر ماجرا، دستگاهي است که آزاده نامداري و مجرياني شبيه او را به برند و ستاره تبديل ميکند.
واقعيت اين است که مفهوم حقيقي «حجاب» و در پرده بودن زن با نوع رفتار و پوشش اغلب اين چهرهها ربطي ندارد. صورتهاي آرايش کرده، استفاده از روسريها و مانتوهاي رنگي و نمايش کيفهاي دستي مارکدار و اشتياق براي بودن در کنار ستارههاي سينما و ورزش و سبک زندگي آنها با حجابي که انتخاب کردهاند همخواني ندارد. البته که حجاب به معناي محدود بودن نيست، اما در دين ما حجاب واقعي الزاماتي دارد که تنها در پوشاندن موها و بدن خلاصه نميشود.
تعبير صدا و سيمايي از حجاب، سادهترين و دم دستيترين تعريف از آن است. مفهومي که مورد نظر اين دستگاه است تا مخاطب جذب کند و برنامههايش را به خورد مردم بدهد. نتيجه اين که آناني که ظاهرا حجاب دارند، رفتار و سلوکي شبيه افراد متدين و محجبه ندارند. حتي در ظاهر هم نميتوانند مشي مذهبي داشته باشند.
در اين غائله آزاده نامداري يک اشتباه استراتژيک کرد، نبايد پس از انتشار تصاويرش مقابل دوربين مينشست و آسمان ريسمان ميبافت. ميشد در سکوت فرصت داد تا سوژهاي ديگر ذهن افکار عمومي را به خود جلب کند. اما حضور او، کار را بدتر کرد.
شعور آناني که عکسهايش را ديده بودند به بازي گرفته شده بود و واکنشها تندتر شد. به نظر ميرسد آنچه اتفاق افتاده باعث خواهد شد مسير حرفهاي خانم مجري دچار مشکل شود.
او براي کنجکاوي يک شهروند که کيلومترها دور از وطن، مجري تلويزيون را بدون حجاب تشخيص داده بهاي زياد خواهد پرداخت و اين شايد ظالمانه باشد. اما ميشود فلاش بک زد و به مسيري فکر کرد که نقطه پايانش انتشار اين تصاوير است. به سازماني که کارمندانش را مجبور به رياکاري ميکند، به جامعهاي که به آنان که صريحاند و پاي اعتقادشان ميايستند انگ ناسازگاري ميزند اما رياکاران را پاداش ميدهد و به جواناني که براي شهرت و محبوبيت، خود واقعيشان را به مسلخ ميبرند.
اما انتهاي اين مسير، تلخي و تاريکي است. آزاده نامداري نخستين نفر نيست که تاوان رياکاري را ميدهد و آخرين نفر نخواهد بود که تشت رسوايياش از بام ميافتد و بيرحمانه نقد ميشود.
ماجراي عجيب آزاده نامداري به زودي فراموش ميشود و فضاي مجازي درگير سوژه و حادثهاي ديگر خواهد شد. اما نام نامداري، در ذهن بسياري از ايرانيها خواهد ماند. با تصاويري که از سوئيس به همه جهان رسيد و يک سفر رويايي تابستاني را به کابوس تبديل کرد.
منبع: جام نيوز
-
دوشنبه ۹ مرداد ۱۳۹۶ - ۹:۴۰:۱۴ PM
-
۱۹۳ بازدید
-
-
چه خبر