هفتمين جلسه محاکمه دو متهم پرونده فساد نفتي
اقتصادي
بزرگنمايي:
چه خبر - وکيل شرکت نفت: براي روشن شدن مسائل آقاياني که نامشان مطرح ميشود به دادگاه بيايند
در ابتداي جلسه دادگاه قاضي مقيسه از افشار وکيل مدافع مهدي شمس خواست که در جايگاه قرار گيرد و به ادامه دفاعيات خود بپردازد.
افشار وکيل مدافع متهم رديف دوم پرونده در جايگاه قرار گرفت و گفت: در موضوع معرفي در کيفرخواست به معرفي سازمان ها و نهادهاي دولتي از طريق موکل من اشاره شده و مي گويند موکل من در معرفي بابک زنجاني به نهادها دخيل بوده است. موکل من زنجاني را به نهادها و سازمانهاي دولتي معرفي نکرده است؛ اين را با قاطعيت مي گويم. موضوع بزرگنمايي در کيفرخواست محرز است. خود کيفرخواست مدعي است که موکل من زنجاني را به فردي به نام «و.د» معرفي کرده که ايشان مسئوليتي در موضوع نفت ندارد بلکه مديرعامل يک شرکت سهامي خاص است. اين شرکت نه دولتي بلکه سهامي خاص است و وظيفه فروش نفت را هم ندارد.
در ميان اظهارات افشار، وکلاي شرکت نفت درخواست دفاع داشتند که افشار از آنها خواست که بگذارند ابتدا دفاعيات را کامل قرائت کند و پس از اتمام آن اگر موضوعي بود، مطرح شود.
قاضي مقيسه در پاسخ به اين موضوع گفت: اين دليل نمي شود هر چيزي که دلتان بخواهد بگوييد. اگر مسئلهاي بگوييد که خلاف واقع باشد نمايندگان نفت دفاع مي کنند.
مهدوي يکي از وکلاي شرکت نفت در پاسخ به ادعاهاي وکيل متهم رديف دوم بيان کرد: اين مصوبه شرکت نفت است که به صندوق بازنشستگان شرکت ملي نفت اجازه مي دهد که نفت بفروشد.
قاضي مقيسه ادامه داد: پس اين معرفي هم به خاطر موضوع نفت بوده است؟
افشار پاسخ داد: بر اساس کيفرخواست اين معرفي توسط موکل من انجام نشده، من مي گويم بر فرض صحت معرفي فقط اين معرفي به «و.د» انجام شده است. بر اساس پرونده فروش نفت موضوع صندوق بازنشستگان يک محموله يعني 3 ميليون بشکه بوده که فقط يک ميليون از آن عملياتي مي شود.
قاضي مقيسه پاسخ داد: پس يک ميليون بشکه را قبول داريد که موکل شما در اين باره دخالت داشته است؟
وکيل مهدي شمس پاسخ داد: خير، معرفي بايد قبل از اين موضوع باشد. جلسهاي در ماه سوم سال 91 انجام شده که موکل من در آنجا حضور داشته است.
قاضي مقيسه گفت: اين جلسه براي چه بوده، آيا مي خواستند به سونا بروند؟
وکيل مهدي شمس پاسخ داد: خير، نمي خواستند به سونا بروند. جلسه مربوط به کشتي ها بود.
قاضي مقيسه گفت: کشتي ها براي موضوع نفت بوده؛ در واقع براي حمل و نقل آن؛ پس شما مشارکت در جلسه را مي پذيريد؟
وکيل متهم رديف دوم گفت: حضور بوده نه مشارکت.
قاضي مقيسه ادامه داد: فروش يک ميليون بشکه و حضور را مي پذيريد؟
وکيل مهدي شمس گفت فروش نفت از طريق صندوق بازنشستگان داراي يک پروسه مالي بوده که از ماه اول سال آغاز شده و بر اساس پرونده و اظهارات اشخاص ابتدائا بحث مالي آن به وجود مي آيد. در لوزان سوئيس موضوع 300 ميليون يورو پولي بوده که صندوق بازنشستگان براي اقلام غذايي لازم داشته که در آنجا بحث مالي به وجود مي آيد. بعد از اينکه زنجاني موضوع مالي را به وجود مي آورد، شرکت نفت از طريق پتروپارس مطالبات را به صندوق بازنشستگان ميدهد. بعد از اين موضوع بايد گفت اصلا ايشان اين معرفي ها را انجام نداده و فقط در آن جلسه حضور داشته است.
افشار وکيل مهدي شمس با استناد به اين موضوع که در سال 1390 از بابک زنجاني تقدير شده نتيجه گرفت که آشنايي بابک زنجاني با شرکت ملي نفت از سالهاي قبل بوده است.
وکيل مدافع متهم رديف دوم ادامه داد: اين معرفي به «و.د» نميتواند در راستاي اين باشد که 15، 16 محموله ديگر هم در اين موضوع مطرح شود. بيشتر محموله ها از طريق اچ کي فروخته شده است. بايد توجه کنيم که واگذاري نفت از طريق صندوق بازنشستگان انجام شده که اين خود باعث مي شود در مظان اتهام قرار گيرند.
وي افزود: تمام کيفرخواست نقل مي کند ولي دليل نمي آورد، سند و شاهد ندارد. نفت نزد صندوق بازنشستگان چه کار مي کرده است؟
قاضي مقيسه پاسخ داد: در آن زمان نيروي انتظامي نفت مي فروخت. صندوق بازنشستگان شرکت ملي نفت نمي توانست اين کار را انجام دهد؟ شما چه کار داريد که اين نفت در آنجا چه کار ميکرده يا نمي کرده، شما به يک ميليون بشکه اقرار مي کنيد.
افشار پاسخ داد: آقاي قاضي من نمي توانم عليه موکلم اقرار کنم. اين صندوق مربوط به يک محموله بوده، ساير محموله ها چه؟
قاضي مقيسه گفت: پس موکل شما نقش داشته است؟
وکيل مدافع متهم رديف دوم پاسخ داد: 14 يا 15 محموله ديگر مربوط به معرفي موکل من نبوده است. اگر معرفي صرف باشد که باعث شده ثروت ملي به دست هر کسي داده شود، اين فاجعه است. يک محموله را مي پذيريم، اما 15 محموله ديگر را چه کسي داده است؟
يکي از وکلاي شرکت نفت در اين ميان بيان کرد: آقاي «ن . م» مي گويد شمس به عنوان نماينده زنجاني معرفي شده است. «ن. م» ميگويد يک ايميل به شمس ارسال کردم که ميگويد اگر ميخواهيد نفت بخريد 300 ميليون يورو واريز کنيد و آنها هم با اسناد جعلي نشان دادند که واريز کردند.
وکيل متهم رديف دوم به اين گفته وکيل شرکت ملي نفت پاسخ داد و گفت: آقاي «ن.م» دقيقا همان جايگاه آقاي «و. د» را دارد. موکل من در تمام جلسات با استناد صحبت کرد و اگر ايميلي هم وجود داشت مستند نشان داد. شما هم مستند صحبت کنيد و اگر در اينباره ايميلي وجود دارد نشان دهيد. محموله مربوط به صندوق بازنشستگان هشتمين محموله است و موضوع آن سه ميليون بشکه بود، در حالي که موضوع اچ کي 12 يا 13 محموله است.
مهدوي يکي از وکلاي شرکت ملي نفت بيان کرد: براي اينکه موضوع بهتر روشن شود از رياست دادگاه درخواست دارم در هر جلسه آقاياني که نامشان مطرح مي شود حضور پيدا کنند.
افشار گفت: من هم از اين موضوع استقبال مي کنم.
وکيل متهم رديف دوم ادامه داد: اظهارات دوستان در تحقيقات بايد مستند باشد.
قاضي مقيسه پاسخ داد: اين را دادگاه بايد تشخيص دهد.
افشار گفت: اظهارات اين افراد نمي تواند بدون دليل و استناد باشد که همه موارد را به موکل من منتسب کنند.
قاضي مقيسه گفت: براي چه کسي بايد مستند باشد؟ براي دادگاه بايد مستند باشد. بر فرض هم اگر مستند باشد شما قبول نداريد که مستند است. به کرّات افراد درباره ارتباط موثر اقرار کردهاند که معرفين اصلي فلاح و شمس بودهاند. اگر اين دو نفر نبودند و اين اعتمادها را جلب نمي کردند وزير و شرکت نفت اعتماد نمي کردند. آنها نمي دانستند که اين افراد به قصد منافع شخصي آمده اند.
قاضي مقيسه ادامه داد: موکل شما دفاع خود را انجام داده، اگر مطلبي داريد بگوييد.
وکيل متهم رديف دوم گفت: از شما ممنونم که فرصت دفاع مي دهيد اما اگر مطلبي عليه موکل اظهار مي شود بايد با دليل باشد. در کل کيفرخواست در موضوعي که به موکل من اشاره مي شود فاقد دليل اثباتي است. ما بايد بتوانيم در برابر دلايلي که گفته مي شود دليل بياوريم. کيفرخواست بر اساس اظهار شخصي صحبت مي کند. مي گويند زنجاني و بانک هاي زنجاني را موکل من به شرکت نفت معرفي کرده است. در هيچ جايي از اظهارات اين موضوع وجود ندارد که موکل من بانک ها را معرفي کرده است.
قاضي مقيسه گفت: با اطلاع به اينکه بانک هاي مالزي و تاجيکستان اعتباري ندارند شمس نفت را فروخته و از اسناد جعلي هم خبر داشته که اين بانک ها اصلا وجود ندارد.
وکيل مهدي شمس پاسخ داد: خير؛ به هيچ عنوان اينگونه نبوده است. آيا معرفي موکل من به تنهايي کفايت مي کند؟ آيا موکل من معرفي کرده که 1 ميليارد و 400 ميليون يورو پول نقد به ايزو پرداخت شود؟ آقاي قاضي بحث فروش نفت موضوع آساني نيست. تشريفات و مقدمات دارد. صرفا از عهده وزير نفت برمي آيد.
قاضي مقيسه گفت: شمس، زنجاني را به عنوان مالک دو بانک و شريک بانک ملت معرفي مي کند و در موضوع فروش نفت به گونهاي راي «و.د» و وزير نفت را مي گيرد.
يکي ديگر از وکلاي مهدي شمس در پاسخ به اين گفته قاضي سوال پرسيد که چرا آنها پذيرفتند؟
افشار ادامه داد: در راي ديوان ... که قاضي مقيسه گفت: راي ديوان را نخوانيد، از آن بگذريد. اينجا جاي تحليل راي ديوان نيست.
در ادامه وکيلمدافع متهم رديف دوم از قاضي خواست که به اظهارات وي درباره سخنان «ج» و «و.د» توجه کند و گفت: اين دو نفر در رأي ديوان ...
قاضي مقيسه در اين ميان گفت: به رأي ديوان چه کار داريد؟ از پرونده سخن بگوييد.
وکيلمدافع متهم رديف دوم ادامه داد: توجه شما را به جلد سوم پرونده و اظهارات آقاي «ج» جلب ميکنم. در بخشي از اين اظهارات ميگويد من مطلع نشدهام که بابک زنجاني را چه کسي به وزير نفت معرفي کرده است. منشأ قراردادهاي ايزو با صندوق بازنشستگان در خصوص ...
قاضي مقيسه دوباره تاکيد کرد: رأي ديوان را نخوانيد، رأي ديوان محترم است ولي آن را تکرار نکنيد.
وکيلمدافع متهم رديف دوم ادامه داد: آشنايي زنجاني با مجموعه مديران شرکت نفت، وزير و ... مربوط به سال 1387 است. مربوط به زماني که بابک زنجاني با چند نهاد فعاليت بازرگاني داشته است.
قاضي مقيسه بيان کرد که بخشي از اظهارات بابک زنجاني را براي شما ميخوانم: «من از سال 88 شمس و فلاح را ميشناختم. فلاح گفت شمس ميتواند به شما کمک کند. به شمس گفتيم نفت در حال متروکه شدن است. شمس گفت من اين کار را انجام ميدهم» مهم اين است سه نفر طبق پرونده پول کشور را به غارت بردهاند.
افشار پاسخ داد: اين اظهارات زنجاني بعد از موضوع نفت است.
قاضي مقيسه بيان کرد: شما چه کاري به نهادهاي ديگر داريد. پيرامون نفت و زنجاني صحبت کنيد. زنجاني عطرفروش بوده يا هر چه بوده، اين دو نفر وي را معرفي کردهاند و يک اعتمادي ايجاد شده است.
افشار پاسخ داد: هيچ مستندي دال بر اين موضوع نيست. اظهارات زنجاني وحي منزل نيست. ميگويد نفت متروکه شده که اين موضوع بايد اواخر سال 91 باشد و ارتباطي به سال 87 ندارد. من در مورد زنجاني و درباره مديران نفت صحبت ميکنم. در سال 1390 از زنجاني تقدير شده است.
قاضي مقيسه گفت: از بابک زنجاني دفاع نکنيد، رأي ايشان صادر شده، در مورد موکلتان صحبت کنيد.
وکيل مدافع متهم رديف دوم گفت: من ميگويم آشنايي و معرفي زنجاني به آن مجموعه، از قبل بوده است.
قاضي مقيسه افزود: باشد يا نباشد، چه چيز ديگري براي ارائه داريد؟
وکيل متهم گفت: فرض کنيد اين معرفي انجام شده، آيا معرفي به وزير نفت بوده؟ موضوع صندوق بازنشستگان موضوع يک محموله بوده، مابقي مربوط به صندوق نيست. اگر معرفي به صندوق بازنشستگان انجام شده متعاقب آن معرفي، معرفيهاي ديگر هم انجام شده است. نميتوانيد اين معرفي اوليه را در جايگاه معرفيهاي ديگر قرار دهيد. اگر موکل من به صندوق بازنشستگان معرفي کرده به HK و وزير نفت اين معرفي را انجام نداده است. به فرض ميگوييم به صندوق بازنشستگان اين معرفي انجام شده است. يک محموله بوده، ساير محمولهها که به اين صورت نبوده است.
قاضي مقيسه بيان کرد: تا شب اينجا هستيم و شما ميگوييد معرفي کرده، معرفي نکرده؛ اين شد دفاع شما.
وکيل متهم رديف دوم ادامه داد: در خصوص معرفي 13 بند وجود دارد که بايد گفت قراردادها بين صندوق بازنشستگاه و HK انجام شده است. اگر بگوييم معرفي بر اساس...
قاضي مقيسه گفت: تحليل نکنيد، اگر چيزي داريد لايحه کنيد و يا کتاب بنويسيد. شايد يک روزي براي آن خواننده پيدا شود.
وکيل مدافع مهدي شمس ادامه داد: شما بايد اينها را بخوانيد. من براي کسي کتاب نمينويسم که کسي بخواهد بخواند. من بايد اظهاراتم را به شما بگويم. اين موضوع شاه بيت پرونده است. معرفي در حقوق جرم نيست. من مدتي پيش خودم تحليل کردم که اين موضوع معرفي را و جرم آن را از کجا گرفتهاند. شايد منظورشان از مانور متقلبانه است.
قاضي مقيسه گفت: تحليل شما محترم است. آن را لايحه کنيد و يا کتاب بنويسيد و به دانشگاه ارائه دهيد. شما از کيفرخواست صادر شده دفاع کنيد، وقت دادگاه را نگيريد.
وکيل مدافع مهدي شمس گفت: اگر بخواهيم فرض کنيم که شمس نقش پررنگي داشته بايد حداقل به او نقشي ميدادند. اگر اين معرفي به اين ميزان موثر بوده بايد يک نقشي به عنوان شاهد، ضامن و يا طرف قرارداد به او ميدادند. موکل من در انعقاد قرارداد و واگذاري نفت هيچ نقشي نداشته است.
در اين ميان نماينده دادستان خطاب به افشار گفت: قرارداد با ايزو را ايشان منعقد کرده است.
افشار پاسخ داد: من از بهر حسين در اضطرابم، تو از عباس ميگويي جوابم.
مهدوي وکيل مدافع شرکت نفت گفت: من نميدانم شايد ايشان ضوابط فروش نفت را نميداند. در زمان تحريم بحث تشريفات مطرح نيست.
وکيل مهدي شمس گفت: آقاي مهدوي به موضوع مهمي اشاره کرد که در آن در زمان تحريم به هر وسيلهاي ميخواستند نفت بفروشند.
قاضي مقيسه گفت: بفروشند، نه اينکه غارت کنند. موکل شما 10 کشتي را تحويل گرفته، از مالزي به فال برده، بخشي از ثمن را دريافت کرده و به فرموده رئيسش بابک زنجاني، هواپيما خريده است.
وکيل مهدي شمس گفت: من در جلسات پيش هم به اين موضوع اشاره کردم. کجا را جرم ميدانيم که ميگوييم نقشش موثر بوده و تأثيرگذار هم بوده است؟ دادسرا مدعي شده موکل من در فروش نفت به دليل معرفي نقش داشته و آقاي نجفي آن را به موضوع فال و ايزو مرتبط ميکنند، موکل من در آنجا نقشي نداشته است.
وي افزود: من بايد در مورد موضوع معرفي دفاع کنم. اگر معرفي را کنار بگذاريم ميبينيم که موکل من هيچ نقشي در فروش نفت نداشته است.
وکيل مدافع متهم رديف دوم گفت: آقاي مهدوي به نکته خوبي اشاره کردند. آن زمان تحريم بود با شرايط خاص خودش. صندوق بازنشستگان خودش غير محمولهاي که ميدهد محمولههاي ديگر را نميدهد و خودش ميگويد يک محموله داديم. من ميگويم که نقش معرفي موکلم را نميپذيرم. اگر هم به صندوق بازنشستگان معرفي کرده آن شرکت سهامي خاص است نه نهادها و سازمانهاي دولتي. اگر اينها نتوانستند نگهداري و صيانت کنند نقشي نسبت به موکل من وجود ندارد.
وکيل مهدي شمس گفت: استعلام از وزارت اطلاعات گرفته شد و آنها ميگويند از انباشته شدن وجوه نزد زنجاني خودداري کنيد.
قاضي مقيسه گفت: اين موضوع، موضوع خوبي است ولي به آن عمل نشد. وزارت اطلاعات گفته از اين کار بپرهيزيد ولي اين کار انجام نشده است.
وکيل مدافع متهم گفت: ميگويم موکل من علاوه بر اينکه معرفي نکرده نقشش هم موثر نيست و دلايلي وجود دارد مبني بر اينکه معرفي نميتواند باعث شود اين نفت به ايشان واگذار شود. معرفي پس از موضوع قراردادهاي نفتي بوده و رابطه بين صندوق بازنشستگان و ايزو وجود دارد و حسابهاي HK در بانک FIIB در ماه دوم سال 91 افتتاح ميشود، چرا بايد HK اين کار را بکند؟
قاضي مقيسه گفت: اشتباه کرده و اعتماد کردند. اگر اين کار را انجام ميدادند اين بلا سر بيتالمال نميآمد.
وکيل مهدي شمس گفت: من به تاريخها کار دارم. آن معرفي براي ماه سوم است و افتتاح حسابها براي ماه دوم. رابطهها و معرفيها از قبل بوده و پيوندها هم از قبل بوده است.
قاضي مقيسه گفت: از 88 اين پيوندها مبارک باشد.
در ادامه قاضي مقيسه ضمن تذکر به وکيل مدافع متهم رديف دوم گفت: يک ساعت است در مورد معرفي صحبت ميکنيد.
وکيل مدافع مهدي شمس بيان کرد: موضوع مهمي است. من بايد در محضر شما آن را ارائه کنم. قضيه اتهام موکل من آنقدر شفاف و روشن است که با دليل حضور خودشان حقيقت را نشان ميدهند. من خارج از موضوع حرف نميزنم. اتفاقاً در موضوع ادعا دلايل و تاريخ را مطرح ميکنم. آشنايي با ايزو و صندوق بازنشستگي و HK مهم است ولي شما ميگوييد نميخواهيد بپذيريد. شما يک بار به اين فکر کنيد که شايد موکل من راست ميگويد.
قاضي مقيسه عنوان کرد: شما که نميتوانيد من را مجبور يا مجاب به کاري کنيد. من طبق مستندات پرونده حکم صادر ميکنم.
افشار گفت: بحث مانور متقلبانه را توضيح ميدهم و بعد رد ميشوم.
قاضي مقيسه گفت: انشاءالله رد شويد.
رييس شعبه 28 دادگاه انقلاب افزود: آقاي افشار بنشينيد، آقاي فلاحتي براي دفاع در جايگاه حاضر شود.
وکيل مدافع متهم رديف دوم عنوان کرد: اجازه دفاع به من نميدهيد؟
قاضي مقيسه گفت: بعداً وقت ميدهيم.
مهدي شمس خطاب به قاضي گفت: شما تصميمها را گرفتهايد.
قاضي مقيسه پاسخ داد: تصميم نگرفتهايم آقاي شمس. وکيل مدافع شما کاري جز معرفي نکرد و چيزي جز آن نگفت. آقاي افشار شما مطالب را جمعبندي کنيد و در موضوع صحبت کنيد. تحليل سياسي شما را ما نبايد گوش دهيم.
افشار پاسخ داد: مانور متقلبانه سياسي نيست، حقوقي است.
در ادامه فلاحتي ديگر وکيل مدافع متهم رديف دوم در جايگاه قرار گرفت و گفت: با توجه به اينکه تشکيل دادگاه رسانهاي است و دوست و دشمن دادگاه را رصد ميکنند، براي مقدمه در دفاع از موکل لازم است به چند اصل اشاره کنم.
وي ادامه داد: اصل اول، اصل 37 قانون اساسي است که جزء امتيازات محسوب ميشود. اصل برائت در قانون آيين دادرسي کيفري آمده است. همچنين اصل صحت و اصالت معاملات که در قانون پولشويي آمده و به طور کل اصل عدم ولايت فردي بر فرد ديگر که هيچ کس حق تحکم به ديگري ندارد مگر اينکه دليلي باشد و اجازهاي از طريق ذات اقدس الهي وجود داشته باشد.
وکيل مدافع متهم رديف دوم با بيان اينکه مسأله اين است که در سال 89، جمهوري اسلامي ايران توسط دشمنان اسلام تحريم شد، خاطرنشان کرد: تا نظام را به زانو درآورند و نگذارند نظام ادامه پيدا کند. مسئولين امر آن زمان بچههاي نظام بودند. بانک مرکزي تحريم شد، هيچ پولي جابجا نميشد. طرف ديگر ايران اسلامي براي ادامه کار مجبور بود دست به اقداماتي بزند. آن زمان کاري نداريم که معرفي کرده يا معرفي نکرده، نفتي بايد به فروش ميرفت که هم خطر نگهداري بود و هم اين طرف نياز بود. چه اشخاصي پا به ميدان ميگذارند که به نظام کمک کنند؟ فردي که باتوان باشد. متهم رديف اول معرفي ميشود و به ميدان ميآيد.
فلاحتي ادامه داد: سرمايه متهم اول مهم نيست بلکه توانايياش مهم است که چه تواني در پيشبرد کار و استخدام افراد توانمند داشته است و با توانايي و فکري که داشته از دوستاني مانند دکتر شمس و دکتر فلاح براي پيشبرد کارش استفاده ميکند. هيچ فردي از منويات او مطلع نشد، نه دولت و نه کارگزارانش. بابک زنجاني رفته شرکتي را تأسيس کرده و براي جابجايي نفت اقداماتي را انجام داده در ادامه نيرو لازم داشته است. اگر اجازه بدهند آقاي شمس توضيح بدهد بسيار جالب خواهد بود.
قاضي مقيسه عنوان کرد: آقاي شمس بردند و فروختند را قبول داريد؟ تعبير خودتان را قبول داريد؟
شمس پاسخ داد: بله قبول دارم.
فلاحتي ديگر وکيل متهم رديف دوم اين پرونده گفت: دادسرا آقاي شمس را خطاب قرار داد که چرا آقاي شمس در شرکت فال دقت، تحقيقات و مطالعات نکردهاند و آن شرکت را براي فروش نفت معرفي نمودند که بايد گفت دادسرا و نماينده محترم همين خطابي که به شمس داريد را چرا به شرکت نفت و HK نداريد؟ چرا آن دو نفر که سابقه 30 سال خدمت داشتند فقط به صرف معرفي، از ديگران رفع تکليف شده است و تحقيقات که اينجا خطاب ميشود چرا آنجا فراموش شد.
وکيل مدافع متهم رديف دوم اضافه کرد: تحريم باعث شده که اين دادگاه تشکيل شود. والله اين افراد، افرادي نبودند که قصد مبارزه با نظام و تخريب داشته باشند. مسأله اين است که چرا پول برنگشت. چون پول برنگشته است امر حقوقي را به امر کيفري تبديل کردند.
قاضي مقيسه خطاب به فلاحتي گفت: خودتان 30 سال قاضي بوديد و حکمهاي سنگيني صادر کرديد، هم در کرمانشاه و هم در مازندران. حرفهايي که ميزنيد، اسناد جعلي، خريد شرکت و واريز پول حقوقي است؟
فلاحتي پاسخ داد: اين مواربد براي متهم رديف اول است.
قاضي مقيسه گفت: اول و دوم نيست، اينها شبکهاند.
فلاحتي گفت: اينها چي بردند؟
قاضي مقيسه پاسخ داد: خودش گفت چه اموالي کسب کرده و حتي يک مورد را هم برنگرداند. کسي بدون منفعت قدم برنميدارد. به جاي دفاع از بيتالمال ميگوييد اين پرونده حقوقي است. آيا کلاهبرداري حقوقي است؟ اينکه بانکي وجود ندارد، حقوقي است؟
قاضي مقيسه گفت: ادعاها مطرح شده، شما در جواب دادستاني اگر دفاعي داريد بفرماييد.
فلاحتي گفت: هيچ مدرکي در اين راستا وجود ندارد.
قاضي مقيسه پاسخ داد: اين نظر شماست.
وکيل متهم رديف دوم گفت: البته اگر براي شما محرز است ... که قاضي مقيسه در اين بين عنوان کرد: محرز نيست، اگر دليل داريد بياوريد.
وکيل مدافع متهم رديف دوم عنوان کرد: ما نميگوييم بيتالمال برنگردد، اما روند بازگرداندن اين نيست. بپرسيد آقا اين پول کجاست؟
نماينده دادستان خطاب به فلاحتي گفت: بعد از سه سال شما بگوييد کجاست؟
فلاحتي ادامه داد: مگر با اعدام مشکل حل ميشود؟ به خاطر اخلال جزئي اينها را محکوم کردند!
قاضي مقيسه گفت: اخلال در نظام جرم است.
فلاحتي پاسخ داد: بايد کاري کرد مبلغ برگردانده شود، اعدام صحيح نيست.
قاضي مقيسه پاسخ داد: اموال بايد ستانده شود.
فلاحتي تأکيد کرد: ما هم همين را ميگوييم.
قاضي مقيسه ادامه داد: موکل شما امروز نه تنها براي بازگشت اموال کمک نکرده است حتي براي بازگرداندن اموال حرام نيز يک قدم برنداشته است. بايد دادگاه حکم صادر کند و اموال را برگرداند.
نجفي نماينده دادستان پاسخ داد: تا جايي که ميدانم دهها سفر در اين راستا انجام شده است، با اسناد جعلي پرينتي ارائه شده که اموال برگشته است. جاي تعجب دارد پروندهاي که سراسرش اسناد جعلي محرز است، چطور کيفري نيست؟
قاضي مقيسه گفت: اينجا زمين فوتبال نيست که فرياد ميزنيد سند دست شماست، سند دست ماست. شما که هيچ چيزي را قبول نداريد. به گمان شما هيچ چيزي وجود ندارد. اگر مدرکي غير شعار دادن داريد ارائه دهيد. اينجا جاي شعار دادن نيست. درباره پرونده صحبت کنيد. وقتي صحبت ميکنيد نفس هم نميکشيد.
فلاحتي گفت: شما اجازه نميدهيد نفس بکشم.
در ادامه فلاحتي خطاب به رياست دادگاه گفت که من براي ارائه دفاعيات در اين جلسه آماده نبودهام و اظهارات خود را در همين جا به پايان ميرسانم.
افشار ديگر وکيل مهدي شمس در جايگاه قرار گرفت و گفت: بايد در پاسخ به آقاي نجفي بگويم، بله اين پرونده کيفري است ولي در بحث آقاي زنجاني کيفري است. جعل و استفاده از اسناد مجعول، اخلال در نظام اقتصادي اينها کيفري است ولي دليل بياوريد، دليلي بياوريد در مورد مداخله موکل من در اين موضوع. در کيفرخواست دلايل بسياري در بحث معرفي مطرح ميشود. من بايد از چه چيز استفاده کنم؟ من بايد از چيزي دفاع کنم که ميخواهند موکل من را به وسيله آن به اين موارد مرتبط کنند.
وي افزود: موکل من هيچگاه در هيچ يک از عملياتهاي اجرايي پيرامون فروش نفت از اچ کي و موضوع ISO شرکت نداشته و هيچ دليلي هم مبني بر آن وجود ندارد. من بايد در مقابل ادعايي که بيان ميشود، دليل بياورم. دليلي مبني بر نقش موکل من وجود ندارد.
قاضي مقيسه از افشار پرسيد: آيا شما 218 جلد پرونده را مطالعه کرديد؟
افشار پاسخ داد: مختصرا
قاضي مقيسه گفت: شما ميگوييد مختصر و ميگوييد موارد بر دلايل وجود ندارد. هر جلد 300 يا 400 صفحه دارد و شما ميگوييد مختصر مطالعه کرديد و ادعا ميکنيد که مدارک در اين پرونده وجود ندارد. اين را از پروندهاي ميگوييد که مطالعه نکرديد. اگر اسناد و مدارک ندارد، آيا اينها کاغذ باطله است؟ اينها تحقيقات است. بهتر اين است که با دليل دفاع کنيد نه اينکه بدون استناد صحبت کنيد. اينها را موکل شما بايد به شما بگويد نه من. موکل شما بايد بگويد اين چه نحوه دفاع است؟
افشار پاسخ داد: سه ماه در شعبه در خدمت شما بوديم و پرونده را مطالعه ميکرديم.
قاضي مقيسه گفت: اين که ميگوييد مدرکي نيست واهي است است.
وکيل متهم رديف دوم گفت: کيفرخواست بايد متضمن دليل باشد. کيفرخواست بايد مستند باشد.
نماينده دادستان گفت: هست
افشار خطاب به نماينده دادستان پاسخ داد: نيست
قاضي مقيسه گفت: نماينده دادستان ميگويد هست شما ميگوييد نيست. با دليل صحبت کنيد.
افشار گفت: نافي را نفي کافي است. ادعايي که در پرونده مطرح شده کفايت نميکند. من بر اساس ادعاهاي کيفرخواست صحبت ميکنم و ميخواهم از نماينده دادستان سئوالي بپرسم.
قاضي مقيسه اظهار کرد: اينجا جاي سوال و جواب نيست.
افشار پاسخ داد: يکي از ادعاها بحث معرفي است. در هيچ يک از قراردادها موکل من نه حضور داشته و نه امضا کرده است. در آنجا نه نماينده بوده نه کارگزار. اگر هم دليلي هست ارائه شود.
نماينده دادستان از رياست دادگاه خواست تا اظهاراتي را ارائه دهد و پس از اخذ اجازه از رياست دادگاه، گفت: شما ميگوييد موکل شما کارگزار نبوده. اين ادعاي شما برخلاف اظهارات موکل شماست.
وکيل متهم رديف دوم گفت: در کجا؟
نجفي گفت: آيا در جلسات پيشين حضور نداشتيد؟ شما ميگوييد در هيچ قراردادي حضور نداشته است.
فلاحتي ديگر وکيل متهم رديف دوم تلاش ميکرد تا در ميان اظهارات نجفي بياناتي را ارائه دهد که در اينجا قاضي مقيسه واکنش نشان داد و گفت که در اين صورت شما را از دادگاه اخراج ميکنم. صحبت کردن هنر نيست.
نجفي گفت: شمس هم قبول دارد که به نمايندگي ISO با فال قرارداد منعقد کرده و به فال نفت داده است. محمولهها را تحويل گرفته و بخشي از وجوه را دريافت کرده و هزينه کرده است. خودش هم قبول دارد که کارگزار بوده، البته ما ميگوييم مشارکت بوده است.
وکيل متهم رديف دوم به بيانات نجفي پاسخ داد: من يک موضوعي را گفتم و پاسخش را از موضوع ديگري بيان کردم. در بحث خريد نفت از شرکتهاي تابعه وزارت نفت نقش موکلم را در فروش نفت مطرح کردند نه خريد نفت. هيچ دليلي مبني بر حضور و مشارکت موکل من در خصوص خريد نفت وجود ندارد.
قاضي مقيسه گفت: انقدر موارد را تکرار نکنيد اگر مسالهاي نداريد بنشينيد و اگر مطالعه کرديد اين فرصت را به شما ميدهيم که دفاع کنيد. آقاي افشار خودتان را آماده کنيد و ما اجازه ميدهيم که مطالبتان را مطرح کنيد.
قاضي مقيسه از نماينده دادستان خواست تا در جايگاه حضور پيدا کند و کيفرخواست متهم رديف سوم حميد فلاح هروي را قرائت کند.
افشار واکنش نشان داد و گفت: مطالب من هنوز تمام نشده است.
قاضي مقيسه: دفاع آخر را که نگرفتيم. فرصت به شما داده ميشود تا دفاع کنيد. اين نحوه دفاع درست نيست، وقت دادگاه گرفته ميشود.
افشار گفت: نماينده دادستان که پرونده را خواندهاند دليل بياورند.
پس از اينکه افشار وکيل متهم رديف دوم جايگاه دفاع را ترک کرد، نجفي نماينده دادستان در جايگاه حضور پيدا کرد و به قرائت کيفرخواست متهم رديف سوم حميد فلاحهروي پرداخت.
نجفي گفت: اتهامات حميد فلاح هروي افساد في الارض از طريق مشارکت در اخلال نظام اقتصادي با علم ضربه زدن به نظام اقتصادي کشور، مشارکت عالمانه و عامدانه براي تشکيل شبکه سازمان يافته براي جعل، مشارکت در کلاهبرداري از شرکت ملي نفت، مشارکت در کلاهبرداري از سازمان تامين اجتماعي با موضوع 5 فقره چک و مشارکت در پولشويي است.
پس از اينکه کيفرخواست متهم رديف سوم حميد فلاحهروي توسط نماينده دادستان قرائت شد، قاضي مقيسه از متهم رديف سوم پرسيد که آيا آمادگي دفاع داريد؟ يا جلسه ديگر اين کار را انجام ميدهيد؟
فلاحهروي پاسخ داد که جلسه بعد دفاع ميکند.
قاضي مقيسه 11:45 پايان هفتمين جلسه را اعلام کرد.
منبع: isna.ir
-
شنبه ۷ مرداد ۱۳۹۶ - ۵:۴۲:۳۶ PM
-
۹۲ بازدید
-
-
چه خبر