مهران مديري: خسرو شکيبايي کودکي بود که توسط خدا تنبيه شده بود!
سينما
بزرگنمايي:
چه خبر -
مهران مديري: مطمئنم روزي در بهشت با خسرو شکيبايي کار خواهم کرد...
مهران مديري در يادداشتي که در کتاب خسرو شکيبايي از او منتشر شده نوشته است:
« از روزي که او را شناختم و از اولين باري که او را ديدم، حالش خوب نبود. اصولا هيچ وقت حالش خوب نبود. منظورم بدحالي جسمانياش نيست. احساس خوشبختي دروني نداشت. از آن آدمهايي بود که ذات اندوه را در خود داشت. اين در صدايش بود. در لحن گفتارش بود. در چشمانش بود و در حرکت دستانش. شايد با همين اندوه درون، احساس شادي داشت و با همين دلمشغوليهاي درون، خودش را زنده نگه ميداشت. دوست داشت تنها باشد. دوست داشت خلوت باشد ديگران را به خود راه نميداد، هرگز نفهميدم چه چيزي خوشحالش ميکند و چه زماني حالش خوب است.
براي بازي در «پاورچين» به او تلفن زدم. رفتم خانهاش و نشستيم به درد دل. در همه جاي خانه بود. مسجمهاش، عکسهايش، نقاشيهايي که از چهره او کشيده بودند، جوايزي که گرفته بود. تصوير آدمهاي مهمي که با او کار کرده بودند و نقطه درخشان کارنامهاش، هامون. همه جا پر از او بود و او غمگين. مثل کودکي بود که توسط خداوند تنبيه شده باشد. يک بغض نهفته که در گلوي او بود و نميدانم چرا. گفت که ميآيد و در پاورچين بازي ميکند. فردا به محل فيلمبرداري ما آمد و حرف زديم. ميدانستم که نميآيد. حوصله نداشت. حقيقت را نميگفت که دل مرا نشکند. حوصله نداشت و رفت. چند سال گذشت. براي بازي در «مرد هزار چهره» به او تلفن زدم و در يک روز برفي دوباره به محل فيلمبرداري ما آمد. غمگينتر، شکستهتر و بيحوصلهتر.
باز هم ميدانستم که نميآيد. با هم حرف زديم. حوصله نداشت. باز هم نميخواست که دل مرا بشکند. بهانه آورد و باز هم حوصله نداشت و رفت.
نزديک درب خروجي برگشت،مرا بوسيد و گفت:
من هميشه يک بازي به تو بدهکارم، و رفت، براي هميشه رفت. روزي که براي خاکسپاري رفتم، و هزاران نفر آمده بودند تا اين پيکر غمگين را به خاک بسپارند و مردم فراواني که دوستش داشتند و ميگريستند و مردم فراوان ديگري که آمده بودند با هنرمندان مورد علاقهشان عکس بگيرند و عده فراوان هنرمنداني که سعي داشتند به ديگران بفهمانند که ما بيشتر از شما با ايشان دوست بوديم...
در اين هياهوي عظيم، آخرين جمله او را دوباره شنيدم که ميگفت:
من هميشه يک بازي به تو بدهکارم….. مطمئنم در بهشت، روزي با او کار خواهم کرد. احتمالا در يک تئاتر مشترک که آنجا ديگر، حوصله دارد، حالش خوب است و غمگين نيست.
منبع: isna.ir
-
چهارشنبه ۲۸ تير ۱۳۹۶ - ۱۲:۲۰:۲۹ PM
-
۱۹۸ بازدید
-
-
چه خبر