بزرگنمايي:
چه خبر - به‌خاطر سروش متاسفم؛ اگر به اروپا ميرفت حالم بهتر بود
«ستاره شدن» مهمترين خصوصيت پيمان قاسم‌خاني است... او كه پس از دوران سربازي «من زمين را دوست دارم» را نوشت و با «مارمولك» معروف شد، با نوشتن «سن‌پترزبورگ» و بازي در اين فيلم سينمايي نشان داد كه آقاي نويسنده مي‌تواند يك بازيگر محبوب و جذاب هم باشد. البته اين پايان ويژگي‌هاي هنري پيمان نبود چون آقاي نويسنده با كارگرداني «خوب، بد، جلف» نشان داد كه مي‌تواند با همان اولين كار ركورددار فروش شود و ستاره شدن را مرور كند.
پيمان قاسم‌خاني در مراسم اكران خصوصي فيلم «اكسيدان» روبه‌روي دوربين‌هاي «سينما مگامال» نشست و مصاحبه جالبي را انجام داد. ويديوي اين مصاحبه به زودي از سوي «پرديس» سينما مگامال منتشر خواهد شد.
پيمان قاسم‌خاني را خيلي سخت ميشود پيدا كرد؟
نه... اتفاقا همه‌اش خانه هستم!
خانه هم كه باشي تلفن‌ات را سخت جواب مي‌دهي و كلا اهل موبايل نيستي!
(خنده) يادم مي‌رود... كلا اهل اين چيزها و فضاي مجازي نيستم.
اما خيلي‌ها پيگير تو هستند.
(خنده) واقعا؟! خوشحالم كه اين را مي‌شنوم.
اين روزها چه كار مي‌كني؟
مشغول نوشتن يك سريال براي رسانه خانگي هستم به اسم «خواننده گريان».
گريان؟!
اينها به هم ربط دارد... الان نمي‌داني كه معني‌اش چه ميشود ولي سريال را كه ببيني كلي مي‌خندي... حتي به گريه‌هايش!
چه شد كه براي اكران خصوصي فيلم اكسيدان آمدي؟
اسم اكسيدان كه آدم را ياد رنگ مو و اين چيزها مي‌اندازد. وقتي حامد محمدي فيلمنامه را براي من فرستاد تا بخوانم چند بار با صداي بلند خنديدم و در حد يك مشاور نظراتي كه داشتم را دوستانه به حامد دادم. حالا هم كه كار عالي درآمده و من فكر مي‌كنم كه اين فيلم بامزه فروش خيلي خوبي هم داشته باشد. من فيلم «مارمولك» را به تهيه‌كنندگي آقاي منوچهر محمدي انجام دادم و خدا را شكر كه همكاري خيلي خوبي داشتيم.
در اولين تجربه كارگرداني‌ات توانستي با «خوب، بد، جلف» بتركاني.
(خنده) خيلي خوبه! خوشم آمد... بگو... بگو... (خنده). ما روزهاي آخر اكران خوب، بد، جلف را پشت سر مي‌گذاريم و خدا را شكر كه مردم اين فيلم را دوست داشتند و راضي از سينما بيرون آمدند. اين بهترين اتفاق بود و توانست مرا خوشحال كند.
خودت باورت مي‌شد كه خوب، بد، جلف اينقدر فروش داشته باشد؟
تصورم اين بود كه خوب، بد، جلف به ده ميليارد تومان برسد ولي خدا را شكر فروش بيشتر شد و توانست ده ميليارد را رد كند. اينها فقط عدد و رقم هستند ولي همين كه مردم فيلم را دوست داشتند خيلي خوب بود و كلي حالم را خوب كرد.
استرس هم داشتي؟
(كمي مكث مي‌كند) راستش نه! استرس نداشتم و خدا را شكر كه جواب مثبت گرفتم.
خيلي‌ها منتظر هستند تا بازهم بازي تو را ببينند.
نه! ديگر نه! بازي نمي‌كنم!
چرا؟ خيلي‌ها دوست دارند كه مثل «سن‌پطرزبورگ» بازي تو را ببينند.
فكر مي‌كنم خودت از همه بيشتر دوست داري! (خنده)
من كه خيلي دوست دارم (خنده)!
پس هميشه خودت با من مصاحبه كن(خنده) بازي كه هيچي... حتي كارگرداني هم نمي‌خواهم بكنم! مي‌خواهم بنويسم.
يعني نوشتن بيشتر به تو مزه مي‌دهد؟
احتمالا بعد از اين سريال (خواننده گريان) مي‌روم سراغ خوب، بد، جلف 2! شايد قسمت دوم خوب،بد، جلف»را نوشتم .
اما گفتي نمي‌خواهي كارگرداني كني؟
آره... خوب، بد، جلف را هم نمي‌خواهم خودم كارگرداني كنم! فعلا تمام تمركزم روي سريالي است كه گفتم. سي قسمت است و بايد تمام سي قسمت را تنهايي بنويسم. براي اين سريال نه محراب را دارم و نه بچه‌هاي ديگر را... تنهاي تنها هستم. البته اگر بشود مي‌خواهم كه اين وسط يك كار ديگر را هم انجام بدهم... فعلا معلوم نيست و بايد رويش فكر كنم.
اگر علي پروين بفهمد كه تو داري يك سريال مي‌نويسي حتما خوشحال ميشود... مي‌داني كه... علي آقا عاشق سريال‌هاي خودماني است.
من كه خدمت علي آقاي پروين كلي ارادت دارم و به احترام ايشان نيم خيز مي‌شوم (در حالي كه مقابل دوربين‌ها نشسته بلند ميشود و به علي پروين اداي احترام مي‌كند و مي‌گويد «آقا ارادت») آقاي پروين... فكر كنم اين سريال را دوست خواهيد داشت. همين كه علي آقا كارهاي ما را مي‌بيند باعث افتخار است و من عاشقشون هستم.
در مورد پرسپوليس صحبت مي‌كني؟
فعلا كه روي هوائيم (خنده) فقط اميدوارم كه توي آسيا هم براي پرسپوليس اتفاق‌هاي خوب بيفتد.
با توجه به مشغله‌هاي زيادي كه داري، پرسپوليس را مثل سابق دنبال مي‌كني؟
اختيار داريد! مگر ميشود تيمي كه زودتر قهرمان شده را دنبال نكرد؟ امسال پرسپوليس خيال‌مان را راحت كرد و ديگر آن استرس‌ها را نداشتيم.
بازي با الاهلي را چطور مي‌بيني؟
براي بازي با الاهلي لحظه‌شماري مي‌كنم! الان پرسپوليس شرايط خوبي دارد و اگر تيم به خوبي تقويت شود، مي‌توانيم به راحتي الاهلي را بزنيم و ان‌شاء‌ا... تيم را در فينال آسيا ببينيم. اين پرسپوليس مرا ياد تيم ملي‌مي‌اندازد. ديگر خيالم از بابت دفاع راحته... قبلا پرسپوليس گل مي‌زد ولي از دفاع مي‌ترسيدم ولي الان دفاع خوبي هم داريم و خداراشكر كه از هرلحاظ تيم باشخصيت و قلدر است. دم برانكو و بچه‌ها گرم... اگر پرسپوليس با همين فرمان جلو برود خيلي خوب ميشود. ما بايد اين بازيكنان و مربي را حفظ كنيم و با چند جابه‌جايي و تقويت يك تيم بهتر و پرقدرت‌تر بسازيم.
تو در حالي از حفظ بازيكنان و تقويت پرسپوليس مي‌گويي كه سروش رفيعي از اين تيم جدا شد.
متاسفم... وقتي شنيدم كه سروش جدا شده خيلي ناراحت شدم... حيف بود كه اين استعداد خوب و باارزش به‌خاطر شرايط مالي به يك تيم عربي برود. حداقل اگر سروش به اروپا ميرفت حالم بهتر بود و اينقدر ناراحت نمي‌شدم.
كدام بازيكن پرسپوليس بيشتر به دلت نشست؟
سيدجلال حسيني خوب بود. طارمي گل‌هاي خيلي خوبي زد... اصلا مگر ميشود اين تيم و بچه‌هايش را دوست نداشت.
با جذب منشا موافق بودي؟
اوه اوه... چه آتيش‌بازي ميشود (خنده) جذب منشا كه خوب بود و من فكر مي‌كنم كه پرسپوليس تهاجمي‌تر و پرقدرت‌تر ميشود. اما خوبي پرسپوليس اين است كه يك تيم است. اين‌طور نيست كه شما فقط يك نفر را در پرسپوليس ببينيد و فكر مي‌كنم اين جوري يك تيم بهتر و موفق‌تري داريم.
در مورد صعود تيم ملي فوتبال ايران به جام‌جهاني چه نظري داري؟
عجب خبرهاي خوبي... همين كه در مورد اين چيزها (قهرماني پرسپوليس و جام‌جهاني) حرف مي‌زنيم، حال آدم خوب ميشود. اميدوارم كه تيم ملي با همين فرمان جلو برود و البته اميدوارم كه روي فوتبال پايه كار شود. ما استعدادهاي خوب و جواني داريم كه مي‌توانند شكوفا شوند و به درد اين فوتبال بخورند. ما بازيكناني داريم كه عالي هستند ولي هنوز كسي اسم آنها را هم نشنيده. آن اوايل وقتي كاوه رضايي را ديدم، فكم خورد زمين! چند وقت پيش كه آن بازيكن دفاع‌مان ... صادق محرمي... يكهو به ميدان آمد كيف كردم و با خودم گفتم: «اِاِاِ... اين از كجا اومده!» ما استعدادهاي زيادي توي فوتبال داريم و بايد حواس‌مان باشد كه به راحتي حرام نشوند و از دست نروند.
خودت هنوز فوتبال بازي مي‌كني؟
نه... فعلا فوتبال تعطيل است...
چرا؟ خوب گل مي‌زدي كه؟
رباط زانويم پاره شده... اين هفته بايد عمل كنم.
چقدر بد... به جام‌جهاني مي‌رسي (خنده)؟!
(خنده)اميدوارم كه با تلاش پزشكان به جام‌جهاني روسيه برسم!
منبع:جام نيوز