بزرگنمايي:

چه خبر -

افزايش توقعات و خيالبافي برخي دختران و پسران درباره همسر و داشتن تصور اشتباه براي ساخت خانه و خانواده رويايي، تشکيل يا حتي حفظ زندگي را با سختي روبه‌رو کرده است. اين همه در حالي است که با آموزش اوليه و مشورت با روان‌شناسان مي‌توان بسادگي براي تشکيل يا حفظ زندگي عاشقانه اقدام کرد، به گونه‌اي که ميان همگان زبانزد و نمونه باشد.

تعريف از عشق منحصر به‌ فرد است : هر کسي قبل از ازدواج با توجه به محيط خانوادگي خود (روابط پدر و مادر يا اطرافيان مهم زندگي)، تعريفي از عشق را مدنظر قرار مي‌دهد که از فردي به فرد ديگر متفاوت است. لذا برداشت از عشق و رفتار عاشقانه با همسر فرق دارد و از زندگي خانوادگي و تجربيات مختلف نشات مي‌گيرد.
در بحث عشق، هر دو جنس زن يا مرد مي‌توانند برداشت‌هاي اشتباه را وارد رابطه خود کنند و با توجه به اين‌که هر دو به يک سري افسانه در اين باره اعتقاد دارند، تشخيص اين‌که کدام جنس برداشت اشتباه بيشتري دارد، سخت به نظر مي‌رسد.

حفظ روابط عاشقانه و داشتن يک زندگي مشترک موفق همراه با عشق مستلزم تلاش و توجه است. عاشق شدن خيلي آسان است، اما براي اين ‌که رابطه سالم و موفق داشته باشيد و با همسرتان خوشبخت و خوشحال زندگي کنيد، بايد تلاش کنيد. اگر شما هم از آن دسته افرادي هستيد که گاهي از خودتان مي‌پرسيد، آن همه عشق و علاقه کجا رفته است، بايد بدانيد که تنها نيستيد. دانستن نشانه‌هاي يک رابطه بدون عشق به شما کمک مي‌کند بهتر براي آينده زندگي مشترکتان تصميم بگيريد.

هر کدام از زوجين بايد مدتي را تنها سپري کنند. رابطه سالم رابطه‌اي است که در آن هر يک از دو نفر بتوانند هويت و استقلال شخصي خود را حفظ کنند، اما اگر اين تنهايي و استقلال بيش از حد باشد، دو نفر به خاطر اين‌که دلشان نمي‌خواهد يکديگر را ببينند، تنهايي را انتخاب مي‌کنند. اين نشانه بسيار بدي است و نشان‌دهنده از بين رفتن عشق در رابطه است. در يک رابطه بي‌عشق، معمولا دو طرف رابطه ترجيح مي‌دهند کارهايي را که قبلا به صورت مشترک انجام مي‌دادند، به تنهايي انجام دهند و از اين‌که همراه همسرشان در کارها و مراسم اجتماعي شرکت کنند، وحشت دارند.

وقتي دو نفر عاشق يکديگر هستند، از مصاحبت و همنشيني با يکديگر لذت مي‌برند و دوست دارند با يکديگر صحبت کنند، اما زوج‌هايي که عشق در رابطه آنها از بين رفته، کمتر با هم صحبت مي‌کنند و وقتي هم صحبت مي‌کنند، معمولا به دلخوري و درگيري ختم مي‌شود. وقتي اکثر صحبت‌ها به دعوا منتهي مي‌شود، مسلما بعد از مدتي ترجيح مي‌دهيد با همسرتان کمتر صحبت کنيد و وقتي نتوانيد درباره مشکلات خود صحبت کنيد، اين مشکلات هر روز بيشتر مي‌شود. اين يکي از نشانه‌هاي از بين رفتن عشق در رابطه است.

در يک رابطه سالم، هر يک از طرفين دوست دارند، براي طرف مقابلشان کاري انجام دهند که او را خوشحال کند، اما در رابطه بدون عشق، هر کس بيشتر به خودش فکر مي‌کند و کمتر به ديگري توجه دارد. در نهايت ممکن است هر يک از آنها خودخواه‌تر شوند و وقتي هر کسي فقط به خودش فکر کند، احترام‌ها از بين مي‌رود و رابطه از هم مي‌پاشد که مهم‌ترين علائم ترک يک رابطه است.

اين ساده‌ترين راهي است که به شما از تمام شدن رابطه خبر مي‌دهد. اگر مدت‌هاست با يکديگر ارتباط برقرار نمي‌کنيد، بايد بدانيد که زندگي مشترک شما به سراشيبي افتاده است. اگر احساساتتان را با هم در ميان نمي‌گذاريد، درباره اتفاقاتي که روزانه برايتان مي‌افتد با هم صحبت نمي‌کنيد، يک عالمه چيز براي مخفي کردن از يکديگر داريد يا وقت گذاشتن با هر کسي را به بودن با يکديگر ترجيح مي‌دهيد، بايد بدانيد که کار رابطه‌تان تمام است.

هنوز هم به هم اعتماد داريد؟ اگر براي جواب دادن به اين سوال ترديد داريد، نجات زندگي‌تان دشوارتر مي‌شود، اما اگر ديگر نمي‌توانيد به او اعتماد کنيد و همسرتان هم توان اعتماد کردن به شما را از دست داده، بايد بدانيد خيلي چيزها را از دست داده‌ايد. در صورتي که فکر مي‌کنيد رابطه شما و زندگي مشترکتان يک رابطه سالم نيست، بعيد است بتوانيد مدت طولاني به اين زندگي ادامه دهيد.

ببينيد که مي‌توانيد از اشتباهات گذشته درس بگيريد يا نه. اگر در خودتان چنين توانايي‌اي را نمي‌بينيد و شريک زندگي‌تان هم مدام اشتباهات گذشته را تکرار مي‌کند، درباره ادامه اين زندگي احساس خطر کنيد. اين که شما و او مدام اين چرخه را تکرار کنيد، اشتباهي که ديگري را آزار مي‌دهد، انجام دهيد و در واکنش به انتقاد او با صداي بلند خود را توجيه کنيد يا نسبت به انتظار او بي‌تفاوت باشيد، مي‌تواند يکي از نقاط اوج مخاطره در رابطه شما باشد. اگر مدت‌هاست چنين رابطه‌اي را تجربه مي‌کنيد، مشکلات شما در حال رشد و شرايط رابطه شما در حال وخيم‌تر شدن است.

اگر واکنش شما به رفتارهاي يکديگر هميشه خشم است، اگر مدام شما را با رفتارهايش نااميد مي‌کند و اگر رابطه آنقدر آزاردهنده شده که ديگر نمي‌توانيد روزهاي خوب، شاد و عاشقانه زندگي را به ياد بياوريد، زندگي مشترک شما مدت‌هاست از هم پاشيده است و خبر نداريد.

آيا هر روز منتظر ديدن تغييراتي در همسرتان هستيد که سال‌هاست اتفاق نيفتاده؟ آيا شخصيت و رفتار او پر از نکته‌هايي است که دوستشان نداريد و آرزو داريد بتوانيد تغييرشان دهيد. چاره‌اي جز نااميد کردنتان نداريم. بهتر است به اين انتظار پايان دهيد و باور کنيد که اين تغييرات هرگز اتفاق نمي‌افتد و اگر هم بيفتد، هميشگي نخواهد بود. اشتباه شما از همان روز اول شروع شده بود؛‌ همان زماني که با او ازدواج کرديد به اين اميد که کم‌کم تغييرش دهيد و از او کسي بسازيد که هميشه آرزويش را داشته‌ايد.

آيا همسرتان فراموشتان کرده و غرق زندگي دروني و اجتماعي خودش است؟ آيا تمام کارهايي را که در سال‌هاي اول زندگي براي شادکردنتان مي‌کرده، کنار گذاشته است؟ تاريخ تولد و سالگرد ازدواجتان را فراموش مي‌کند و برخلاف سال‌هاي قبل، هيچ علاقه‌اي به خريدن هديه برايتان ندارد؟ اين موضوعات، نشان‌دهنده اين است که او آنقدر مشغله‌هاي مهم‌تر در ذهنش دارد که جايي براي شما در آن نمي‌ماند. البته بهتر است زود قضاوت نکنيد. اگر اين فراموشکاري‌ها دو يا سه بار اتفاق افتاده، مي‌تواند طبيعي باشد، اما اگر اين موضوع به شيوه زندگي همسرتان تبديل شده و ديگر به خاطر از دست دادن اين اتفاقات ناراحت هم نمي‌شود، پس ارتباط شما از نظر عاطفي قطع شده است.

اطمينان پيدا کنيد شريک زندگي‌تان از شما سوءاستفاده نمي‌کند. اين سوءاستفاده مي‌تواند جنبه‌هاي مختلف داشته باشد. اگر او به پول و درآمد شما چشم دارد و سعي مي‌کند با چرب زباني آن را از شما بگيرد، اگر مي‌خواهد از شما يک آدم تک‌بعدي بسازد و روابط اجتماعي‌تان را از بين برده و مانع پيشرفت‌تان شود، اگر از حس و عشق شما سوءاستفاده کرده و براي رسيدن به مقاصدش شما را تحت تاثير قرار مي‌دهد، بايد بدانيد رابطه‌تان در معرض نابودي است.

منبع : jamejamonline.ir