بزرگنمايي:

چه خبر - پديده چراغ گاز يا خشونت رواني پنهان در ازدواج

گاهي با وجود اين همه ابراز عشق همسران، باز هم حادثه تلخ جدايي به وقوع مي‌پيوندد. در اين زمان فرد متوجه مي‌شود که اين فرد عاشق،‌ دروغگويي بيش نبوده است.

تصور کنيد زنگ تلفن تان به صدا درمي آيد و خانمي از آن سوي خط به شما مي گويد: "سلام. فکر مي کنم بهتر باشد که ديگر همه چيز را بدانيد. من و همسرتان دو سال است با هم دوست هستيم. او شما را دوست ندارد. چرا از زندگي اش بيرون نمي رويد؟"

و البته اين اولين بار است مي شنويد که کسي مي گويد شوهرتان شما را دوست ندارد. زيرا شما زماني با عشق و علاقه ازدواج کرديد و همسرتان هميشه در آرزوي ازدواج با شما بوده است!

يا خيلي اتفاقي متوجه مي شويد که همسرتان از حساب مشترک تان، بدون اطلاع شما، پول برداشت و براي چيزي که از آن بي خبريد، خرج کرده است.

مي توان به صدها مورد ديگر اشاره کرد که ناگهان متوجه مي شويد کسي که هميشه خود را عاشق شما نشان مي داده است دروغگويي بيش نبوده و در خفاء در حال صدمه زدن به شما و زندگي تان است.

در اين لحظات ممکن است دنيايي که فکر مي کرديد به خوبي مي شناسيد، فرو بريزد و با خود فکر کنيد اين کسي که شريک زندگي تان است، واقعا کيست؟ يا چه دروغ هاي ديگري به شما گفته و شخصيت واقعي او چيست؟ در آخر احساس مي کنيد، زندگي تان به پايان رسيده و نمي توانيد درد اين دروغگويي را تحمل کنيد و مي خواهيد او را براي هميشه ترک کنيد.

اما اين تنها ماجرا نيست. نمي توان گفت که زن ها ممکن است فقط گرفتار مردهاي خيانتکار شوند. زناني هستند که با مردهايي با مشکلات شخصيتي از جمله ضداجتماع ازدواج مي کنند. روي سخن اين مقاله با اين دسته از زنان است. وضعيت آنها به مراتب بدتر از ديگران است. چرا که همسران شان براي رسيدن به مقاصد شوم خود دست به هرکاري مي زنند. در واقع اين زنان گرفتار پديده اي موسوم به چراغ گاز مي شوند.

"امي" وقتي دختري دبيرستاني بود با همسرش آشنا شد. شوهرش با زباني چرب و نرم او را متقاعد کرد که دوستش دارد و با يکديگر ازدواج کردند. 8 ماه پس از ازدواج، آزار و اذيت هاي شوهرش شروع شد. او "امي" را احمق و غيرقابل تحمل مي ناميد و حتي به او تهمت خيانت مي زد. پس از مدتي وسايلي در خانه مانند جواهرات، تي شرت و حتي تقويم شروع به غيب شدن کردند و شوهرش او را به خاطر فراموشکاري سرزنش مي کرد. سال ها "امي" اين رفتار همسرش را تحمل کرد تا جايي که احساس درماندگي و بي ارزشي کرد و تنها راه فرار از اين وضعيت را خودکشي مي دانست.

"امي" بدون اينکه متوجه باشد گرفتار پديده چراغ گاز شده بود. اين پديده نوعي خشونت عاطفي عليه زنان است که توسط شوهران شان به کار مي رود و نام خود را از نمايشي در سال 1944 با همين مضمون گرفته است (سال 1372، نمايشي تلويزيوني با همين نام به کارگرداني پروانه مژده از شبکه دو تلويزيون ايران پخش شد). در اينگونه مواقع مردها به عمد وسايل خانه را جا به جا کرده و يا با سخنان خود وانمود مي کنند که زنان شان دچار فراموشکاري شده اند.

قربانيان ابتدا سعي مي کنند از خود دفاع کنند اما به تدريج احساس مي کنند که شايد واقعا فراموشکار شده و يا فردي لايق نيستند و به مرور زمان اعتماد به نفس و استقلال شان را از دست مي دهند. شوهران اين زنان گاهي دست به خشونت فيزيکي مهلک نيز مي زنند.

بيشتر مواقع زنان گرفتار، خود را از اين رابطه سراسر مخرب رها نمي کنند و حتي ممکن است پس از جدايي باز نزد همسران سابق شان بازگردند. بنابر نظر روانشناسان، يکي از دلايل اين وضعيت، عدم اعتماد به نفس است. آنها چنان دچار ضعف روحي مي شوند که تصور مي کنند نمي توانند به تنهايي زندگي کنند. اما دليل اصلي ادامه اين اسارت، عدم حمايت مالي است. 90 درصد زن هاي قرباني، از نظر مالي يا مورد سوء استفاده قرار گرفته بودند و اموال شان را از دست داده بودند و يا با محدوديت هاي مالي، حتي در حد برطرف کردن نيازهاي روزمره شان مواجه بودند.

بيشتر اين زن ها هنگام ازدواج، به تشويق همسران شان کار خود را رها کرده بودند و يا هرگز اجازه کار کردن نداشتند. تسلط مردها روي امور مالي، روحيه زنان را چنان متزلزل مي کند که از هر صدمه فيزيکي مهلک تر است. اعتماد به نفس اين زنان به شدت پايين است.

زندگي با کسي که به شما از لحاظ عاطفي و يا فيزيکي صدمه مي رساند، هرگز پذيرفتني نيست و ممکن است سلامتي تان به شدت به خطر افتد. بايد تا جايي که مي توانيد مراقب سلامتي تان باشيد. هميشه استعدادها و ويژگي هاي منحصر به فردتان را به خوديادآوري کنيد. به سرگرمي هايي که علاقه داريد بپردازيد و براي خلاصي از وضعيت ناراحت کننده خانه، حداقل ورزش کنيد.

هرگز اجازه ندهيد تمام امور مالي خانه به دست همسرتان بيفتد. شما بايد براي خود پشتوانه مالي داشته باشيد و همچنين اگر شاغل هستيد به هيچ دليلي آن را رها نکنيد. هرگز استقلال مالي تان را از دست ندهيد. با اين روش مي توانيد تا اندازه اي جلوي برخي از آزار و اذيت هاي همسرتان را بگيريد.

سيستم حمايتي قوي و محکمي داشته باشيد. تا جايي که مي توانيد ارتباط خود را با خانواده و دوستان تان حفظ کنيد. شايد همسرتان سعي کند شما را از اين لحاظ محدود کند و نتوانيد مرتب به ديدن دوستان تان برويد. اين موضوع را با آنها مطرح کنيد تا بدانند که به وسيله همسرتان محدود شده ايد و درک تان کنند و چنانچه به کمک نياز داشتيد بي تفاوت از کنارتان نگذرند.

در خصوص روابط مخرب و صدمه رسان به اندازه کافي اطلاعات کسب کنيد. بدين ترتيب متوجه مي شويد مشکلات موجود تقصير شما نيست، بلکه گرفتار مردي شده ايد که سعي در آزار و اذيت شما دارد. هميشه با يک مشاور خانواده مورد اعتماد در ارتباط باشيد.

وقتي همسرتان شروع به صحبت در مورد شما مي کند، برايش حد و مرزي قايل شويد. به او بفهمانيد که از اينکه او در مورد شما درست فکر نمي کند، متاسف هستيد اما از او انتظار داريد با شما با احترام رفتار کند و چنانچه به حرف هاي خود ادامه داد، از اتاق بيرون آمده و به حرف هايش گوش ندهيد.

براي خود يک برنامه امنيتي تهيه کنيد. داشتن چنين برنامه اي براي تان مهم است. بايد مکان هايي بشناسيد تا در مواقع خطر بتوانيد کمک بگيريد. همچنين تلفن افرادي که مي توانيد از آنها کمک بگيريد در دسترس قرار دهيد.


سخن آخر

اگر احساس مي کنيد بودن در کنار مردي، که دچار مشکلات شخصيتي است، احتمال دارد زندگي و روح و روان تان را به خطر اندازد، با کمک مشاوران خانواده از او جدا شويد. شما مانند هر انساني ديگر، لايق يک زندگي خوب هستيد.

منبع : salamatnews.com