بزرگنمايي:
چه خبر - پرونده مرگ نوزاد سه روزه در دادسراي جنايي تهران
چند روز قبل مردي جوان با حضور در شعبه ششم بازپرسي دادسراي جنايي تهران از کادر درماني دو بيمارستان که در مرگ پسر سه روزهاش نقش داشتهاند، شکايت کرد.
شاکي به قاضي محسن مديرروستا گفت: من پنجسال پيش ازدواج کردم و دختري سه سال و نيمه دارم. سال گذشته نيز همسرم باردار شد. سيزدهم بهمن سال گذشته همسرم پا به 9 ماهگي گذاشت و هر لحظه ممکن بود پسرمان به دنيا بيايد. ده روز که از 9 ماهگي همسرم گذشت، دچار درد زايمان شد و او را به يکي از بيمارستانهاي شهر رباط کريم منتقل کردم. زماني که پزشک وضع همسرم را بررسي کرد، گفت هنوز زمان زايمان فرا نرسيده و بايد منتظر باشيم و بهتر است همسرم را به خانه ببريم. هر چه به مسئولان آنجا گفتم ده روز از وقت تعيين شده براي زايمان همسرم گذشته و ميترسم بلايي برسر همسرم و فرزندمان بيايد، آنها توجهي نکردند و گفتند هنوز زمان وضع حمل همسرم فرا نرسيده است. اين درحالي بود که همسرم درد زيادي ميکشيد و هر چه از مسئولان بيمارستان خواستيم او را بستري کنند و تحت عمل سزارين قرار دهند، قبول نکردند. آنها فقط براي همسرم پرونده تشکيل دادند و بناچار اورا به خانه بردم و روز بعد همسرم را براي انجام زايمانش به بيمارستان ديگري در اسلامشهر منتقل کردم. پزشک معالج و کادردرماني پس از بررسي وضع همسرم گفتند او بايد بستري شود تا فرزندمان به دنيا بيايد. زماني که همسرم بستري شد، آنها از من خواستند بابت عمل جراحي سزارين دو ميليون تومان بپردازم.
شاکي افزود: هر چه گفتم پولي همراه ندارم و دفترچه بيمه همسرم در بيمارستان قبلي جا مانده توجهي نکردند. بناچار با قرض کردن از خانواده و اقوام دو ميليون تومان را فراهم کردم و قرار شد او تحت عمل سزارين قرار گيرد. در همين موقع بود که به بيمارستان قبلي رفتم تا دفترچه را از آنها بگيرم که مدعي بودند، دفترچه بيمه به دلايلي نامعلوم گمشده است. عصر روز بعد در تماس از بيمارستاني که همسرم بستري بود، متوجه شدم او تحت عمل سزارين قرار گرفته و پسرمان به دنيا آمده است.
زماني که به بيمارستان رفتم، متوجه شدم آنها بدون اينکه امضاي مرا براي رضايت عمل جراحي همسرم بگيرند او را سزارين کرده و پسرمان به دنيا آمده است. ساعاتي بعد همسرم را مرخص کردند و يک روز بعد پسرم که بستري بود مرخص شد. دو روز بعد حال پسرم بد شد و او را به بيمارستان منتقل کرديم.
شاکي ادامه داد: زماني که پزشک معالج وضع پسرم را ديد، اعلام کرد، او دچار نارسايي قلبي شده و کبد و کليههايش نيز دچار مشکل شده است. کادر درماني تلاش زيادي کردند اما پسرم فوت شد. از مسئولان بيمارستان رباطکريم بهدليل اين که همسرم را بستري نکردند تا او تحت عمل سزارين قرار بگيرد و از کادر اتاق جراحي و مسئولان بيمارستان دوم در اسلامشهر بهخاطر اين که اقدامات پزشکي درستي را براي فرزندم انجام نداده اند شکايت دارم.
همزمان با اين شکايت بود که پزشکي قانوني بعد از بررسيهاي لازم نظر داد مرگ نوزاد براثر بيماري متابوليک نوزادي و عوارض ناشي از آن بوده است. بنابراين با توجه به شکايت پدر داغديده، تحقيقات براي اين که معلوم شد مسئولان و کادردرماني هر دو بيمارستان در مرگ اين نوزاد نقش داشتهاند يا نه، آغاز شده است.
منبع: جام جم آنلاين