بزرگنمايي:

چه خبر - حکم اعدام داماد به اتهام قتل عروس

تازه‌داماد 25ساله، پانزدهم آبان سال 89 پس از قتل همسرش، توسط پليس دستگير شد.اما او در جريان تحقيقات پليسي منکر قتل شد.با اين حال بازپرس جنايي با توجه به دلايل موجود در پرونده، برايش به اتهام قتل عمدي قرار مجرميت صادر کرد.پس از صدور کيفرخواست پرونده براي رسيدگي به شعبه دهم دادگاه کيفري استان تهران فرستاده شد.

در جلسه دادگاه که به رياست قاضي باقر قربانزاده برگزار شد ابتدا نجمه کرمي -نماينده دادستان- با تشريح کيفرخواست گفت: در اين پرونده «محمدرضا» که راننده آژانس بوده و داراي سابقه کيفري است، به اتهام مباشرت در قتل همسرش مجرم شناخته شده و دادستان برايش تقاضاي اشد مجازات کرده است.

نماينده دادستان در ادامه گفت: «ساعت 18 و 40 دقيقه روز حادثه متهم در حالي که خونسرد به نظر مي‌رسيد با پليس تماس گرفت و از قتل همسرش با ضربه‌هاي چاقو خبر داد. متهم اصرار دارد روز حادثه ساعت هفت و 50 دقيقه صبح از خانه خارج شده و ساعت 18 و 40 دقيقه بازگشته که به محض ورود با جسد همسرش روبه‌رو شده است. ولي همسايه‌اش شهادت داده خودروي اين جوان را بين ساعت 10 تا 11 صبح در پارکينگ خانه ديده است. متهم و همسرش چندماه قبل ازدواج کرده بودند ضمن اينکه پيش از جنايت، محمدرضا بارها همسرش را تهديد به مرگ کرده بود.»

نماينده دادستان ادامه داد: «متهم مدعي شده وقتي جسد را ديده با مادرش و پليس تماس گرفته است. در صورتي که اگر وي به صورت ناگهاني جسد را ديده بود بايد شوک زده مي‌شد. زن جوان با چاقويي که از سرويس چاقوي آشپزخانه برداشته شده، به قتل رسيده است. حال آنکه بي‌ترديد زن و شوهر فقط از جاي سرويس چاقوها مطلع بودند.

همچنين آثار ورود به زور و سرقت از خانه در صحنه جنايت ديده نشده و لباس متهم با لکه‌هاي خون نيز در محل جنايت کشف شد. با توجه به دلايل ارائه شده و شکايت اولياي دم، براي متهم تقاضاي مجازات قانوني را دارم.» در ادامه جلسه دادگاه، دو خواهر و يک برادر مقتول با حضور در جايگاه خواستار قصاص براي شوهرخواهرشان شدند.

سپس قاضي قربانزاده با تفهيم اتهام به متهم از او خواست به دفاع از خود بپردازد که مرد جوان منکر قتل همسرش شد و گفت: «حدود چهار سال است که در زندان هستم و اميدوارم هرچه سريعتر قاتل همسرم دستگير شود. من روز حادثه حدود ساعت هشت صبح از خانه خارج شدم و ساعت 18 و 40 دقيقه وقتي برگشتم ديدم همسرم به قتل رسيده است.اول هم فکر کردم همسرم بر اثر برق گرفتگي مرده است.»

رئيس دادگاه گفت: يکي از همسايه‌ها بين ساعت 10 تا 11 صبح ماشين شما را در پارکينگ ديده، در اين باره چه توضيحي داريد؟متهم پاسخ داد: همسايه طبقه سوم ما يک پرايد شبيه ما دارد و احتمال مي‌دهم او خودرو را اشتباه ديده است.

قاضي پرسيد: يک پيراهن، آغشته به خون همسرت در خانه پيدا شده و اين پيراهن متعلق به شما بوده، دراين باره چه مي‌گوييد؟

متهم جواب داد: بله اين پيراهن متعلق به من بود و حدود 70 روز پس از قتل، اولياي دم آن را به اداره آگاهي تحويل دادند اما نمي‌دانم چرا خوني بود.

در ادامه جلسه دادگاه يکي از شاهدان در جايگاه قرار گرفت و گفت: من بازنشسته نيروي انتظامي هستم و حدود ساعت 11 صبح ماشين متهم را در پارکينگ‌شان ديدم.

قضات نيز پس از اعلام ختم جلسه در تحقيقات ويژه دريافتند ادعاهاي متهم دروغ بوده است به همين خاطر پس از مشورت با هم، متهم را به اتهام قتل عمد همسرش مجرم شناختند و حکم قصاص او را صادر کردند.

يکي از خواهران مقتول در گفت‌و‌گو با خبرنگار حوادث «ايران» گفت: «خواهرم هميشه با من درددل مي‌کرد. او گفته بود با شوهرش اختلاف دارد و آخرين‌بار هم وقتي با من تماس گرفت صدايش گرفته بود و مشخص بود گريه کرده است.شوهر خواهرم او را تهديد کرده بود که نبايد درباره اختلاف‌هايشان به ما حرفي بزند. بعد از قتل خواهرم و سه ماه بعد از فک پلمب خانه وقتي من، خواهر و برادرم به خانه خواهرم رفتيم بين مبل‌ها حلقه ازدواج خواهرم را پيدا کرديم. بعد هم زير مبل را گشتيم و پيراهن خوني محمدرضا را که زير صندلي جاسازي شده بود پيدا کرديم. باور کنيد اين همان پيراهني بود که يک روز قبل محمدرضا آن را به تن داشت.

اين مرد روزها و شب‌هاي خواهرم را سياه کرده بود. اهل زندگي نبود و بيشتر اوقاتش را با دوستانش مي‌گذراند. حالا خوشحالم که او به قصاص محکوم شده چون خواهرم را شکنجه داده و در نهايت بيرحمي با هفت ضربه چاقو او را کشته بود. قبل از ازدواج ما بايد بيشتر تحقيق مي‌کرديم تا سرنوشت خواهرم اين‌گونه نشود. شوهرش بلاي جانش شده بود.

منبع: روزنامه ايران