بزرگنمايي:
چه خبر - اگر بدنتان بي دليل کبود مي شود، حتما متن زير را مطالعه کنيد
مائده دانشجو است و 25 سال دارد. او گاهي بهخصوص هنگام حمام کردن متوجه لکههاي کبود در ناحيه رانها و ساق پا و به ندرت در بازوها ميشود. مائده ميگويد هيچ علامت ديگري مثل ضعف، درد و... در او وجود ندارد. به پزشک مراجعه کرده و معلوم شده دچار بيمارياي به نام «تومبوسيتوپني» است.
او ميخواهد بداند اين بيماري چرا يکباره در او ايجاد شده و در آينده ممکن است چه مشکلاتي ايجاد کند؟ آيا چنين زناني ميتوانند ورزش کنند و بچهدار شوند و بيماري از مادر به فرزند منتقل ميشود؟
مائده از کبوديهايي که آثار آنها تا مدت طولاني در پوست باقي ميماند نيز ناراحت است و دنبال روشي است که بتواند آنها را زودتر از روي پوست محو کند. کارشناسان سلامت به اين سوالات پاسخ ميدهند.
دکتر غلامرضا توگه از ترومبوسيتوپني ايديوپاتيک ميگويد
زنان بيشتر از مردان به اين بيماري مبتلا ميشوند
پلاکت يکي از سلولهاي اصلي خون است که نقش آن ايجاد لخته اوليه براي جلوگيري از خونريزي است. پلاکتها در مغز استخوان توليد ميشوند. نيمهعمر آنها کوتاه است و معمولا بعد از 7 تا 10 روز توسط طحال از بين ميروند و پلاکتهاي جديد جايگزين ميشوند. ميزان طبيعي پلاکتها در خون بين 150 هزار تا 450 هزار عدد در هر ميکروليتر تعريف ميشود. اگرچه در کشورهاي شرقي حداقل قابلقبول کمي پايينتر يعني 120 تا 125 هزار در ميکروليتر است ولي معيار را همان استاندارد جهاني در نظر ميگيرند. اگر در آزمايش خون ميزان شمارش پلاکت از اعداد گفتهشده کمتر باشد بايد علت را جستجو کرد چون کاهش پلاکت در مواقع شديد ميتواند بسيار جدي و خطرناک باشد. در کاهش شديد پلاکت مقدار پلاکت به 10 تا 15 هزار در ميکروليتر يا کمتر ميرسد. در اين موارد ممکن است بيمار بدون بروز هيچ حادثهاي دچار خونريزي شود.
علت افت پلاکت را بهصورت استاندارد به 3 گروه تقسيم ميکنند
گروه اول عللي هستند که مانع توليد پلاکت ميشوند. در اين اختلال يا مغز استخوان مشکل دارد يا درگير بيماريهاي ديگر ميشود. مثلا ممکن است در مغز استخوان ضعفي در توليد پلاکت وجود داشته باشد يا فرد به سرطان مبتلا باشد و شيميدرماني شود و داروهاي شيميدرماني روي مغز استخوان تاثير بگذارد و پلاکتها را کاهش دهد. در حال حاضر داروهاي شيميدرماني براي بيماري سرطان و بعضي از بيماريهاي ديگر شايعترين علت کاهش پلاکت هستند.
علت دوم از بين رفتن زودرس پلاکت در خون است. اين مشکل نيز در اثر علل مختلفي ايجاد ميشود. برخي بيماريها باعث ميشوند پلاکت بيش از حد مصرف شده و بدن با کمبود مواجه شود. گاهي هم بدن به علت نامشخصي آنتيبادي توليد ميکند که عليه پلاکت وارد عمل ميشود و آنها را از بين ميبرد. شايعترين بيمارياي که در اين گروه قرار ميگيرد، بيماري itp يا «ترومبوسيتوپني ايمونولوژيک» نام دارد. در اين بيماري سيستم ايمني بدن عليه پلاکتها وارد عمل ميشود. بيماري معمولا در خانمها ديده ميشود و در هر سني ممکن است بروز کند. البته مکانيسمهاي متفاوتي براي اين بيماري وجود دارد که پيشآگهيهاي متفاوتي را هم دربرميگيرد.
علت سوم کاهش تعداد پلاکت، احتباس پلاکتها در طحال است. اين اتفاق وقتي ميافتد که طحال بزرگ ميشود. طحال ميتواند مسئول احتباس 90 درصد توليدات مغز استخوان باشد. علت بزرگي طحال در کشور ما همچنان وجود بيماريهاي کبدي و فشار خون بالاي وريدي به نام پورت در کبد است.
نشانههاي بيماري به ميزان افت پلاکت بستگي دارد
علائمي که کاهش پلاکت در بدن ايجاد ميکند، به ميزان کاهش پلاکت بستگي دارد. در کاهشهاي خفيف و متوسط، بيمار در حالت عادي مشکل خاصي ندارد، مگر اينکه حادثه جدي مانند تصادف يا جراحات ناشي از آن يا جراحي باعث بروز خونريزي غيرعادي شود. در اين موارد بيمار به سرعت دچار کمبود پلاکت ميشود و خونريزيهاي زياد پيدا ميکند. خونريزيهاي ناشي از کمبود پلاکت معمولا بهصورت نقاط ريز خونريزي يا نقاط کبود در پوست بروز ميکند. در بعضي از بيماران نيز خونريزي مخاطي از بيني، لثه، دستگاه گوارش و در خانمها خونريزيهاي غيرعادي رحمي ممکن است وجود داشته باشد. در کاهش پلاکت شديد خونريزيهاي مغزي هم ديده ميشود.
ارزيابي بيماران
وقتي در فردي خونريزي بدون دليل، کبودي مکرر پوست يا بدون وجود ضربه و در دخترها خونريزي غيرعادي در دوران ماهانه و بدون دليل وجود داشته باشد، از بيمار آزمايش خون درخواست ميشود تا سطح پلاکت ارزيابي شود. بعد از اينکه ثابت شد پلاکت پايين است بايد به 3 نکته توجه کرد؛ ابتدا بايد ديد آيا در معاينه باليني طحال بزرگتر شده است؟ نکته بعدي مطالعه کاملتر خون محيطي بيمار است چون در بعضي از بيماران تغييرات ديگري در خون ايجاد ميشود که ميتوان از روي آن به مشکلات ديگري پي برد. در مرحله سوم نمونهاي از مغز استخوان تهيه ميشود. با انجام اين 3 مرحله معلوم ميشود بيمار در کدام گروه قرار دارد و درمان نيز بر همان اساس آغاز ميشود. اگر کاهش پلاکت در اثر عوارض دارويي مثل داروهاي شيميدرماني باشد، ميتوان با دادن داروهاي کمکي دوران نقاهت و افت شمارش پلاکتي را سريعتر اصلاح کرد.
درمان با توجه به علت زمينهاي افت پلاکت است
اگر بيمار دچار افزايش تخريبي پلاکت خوني است بايد نوع و علت را شناسايي کرد. در صورتي که نوع «آيتيپي» است بايد با استفاده از داروهايي حاوي ترکيبات استروييدي ( کورتوني) و نهايتا برداشتن طحال جلوي روند بيرويه تخريب شدن پلاکتها را گرفت. در مواردي که در اثر احتباس پلاکت در طحال شاهد افت پلاکت خون هستيم باز هم درمان بايد با توجه به علت زمينهاي که باعث افت پلاکت شده، انجام گيرد. در اين موارد نيز، معمولا مهمترين راه درماني برداشتن طحال است.
بيماري کاهش پلاکت ارثي نيست
براي بسياري از افرادي که دچار کاهش پلاکت خون هستند اين سوال مطرح ميشود که آيا ميتوانند ازدواج کنند و صاحب فرزند شوند؟ بايد گفت نگرانياي در اين زمينه وجود ندارد چون اين بيماري ژنتيکي نيست و از پدر و مادر به جنين منتقل نميشود، مگر در موارد بسيار استثنايي، ولي بيماران خانمي که جزو گروه دوم هستند و دچار تخريب محيطي پلاکت در اثر توليد آنتيبادياند يا مبتلا به itp هستند بايد در دوران بارداري خود تحتنظر پزشک متخصص خون و زنان باشند چون آنتيباديها ميتوانند از جفت عبور کنند و در نوزاد نيز با کاهش پلاکت گذرا روبرو شويم. البته اين اتفاق نيز خطرناک نيست و متخصصان اطفال و نوزادان، کودک را تحت نظر ميگيرند تا خطر برطرف شود. itp در خانمها بيشتر از آقايان ديده ميشود ولي ميزان شيوع موارد ديگر کاهش پلاکت در هر دو جنس تقريبا برابر است.
کدام بيماران محدوديت دارند
محدوديت خاصي براي بيماران وجود ندارد اما هميشه بايد سن بيمار، شدت افت پلاکت و علت ايجادکننده بيماري را بايد در نظر گرفت. وقتي پلاکت بيمار کمتر از 15-10 هزار است، بيمار در هر سني که باشد، خطر خونريزيهاي خودبهخودي وجود دارند. به اين بيماران توصيه ميکنيم از انجام اقداماتي که ممکن است به بدن صدمه برسانند مانند ورزشهاي گروهي يا مبارزهاي و انجام کارهاي پرخطر که احتمال سقوط و زمين خوردن در آن وجود دارد، پرهيز کنند. البته بيماراني که پلاکتشان از اين رقم بالاتر است نيز بايد قبل از ورزش با پزشک معالجشان مشورت کنند. اغلب پزشکان در پلاکتهاي کمتر از 50 هزار اجازه ورزشهاي پرخطر را به بيمار نميدهند.
کرمهاي از بين برنده کبودي چگونه عمل ميکنند؟
بسياري از تغييرات جزيي و بدون درد در بدن ما از همان ابتدا جدي گرفته نميشوند. مثلا وقتي پوست بدن قرمز يا دچار کبودي ميشود، اينطور فکر ميکنيم که احتمالا ضربهاي به آن وارد شده ولي اگر کبودي چند بار و در نقاط مختلف بدن تکرار شود، نگران ميشويم که حتما مشکلي درون بدن ايجاد شده که بايد با بررسي بيشتر، تشخيص داده شود. اگر در يافتههاي آزمايشگاهي هيچ علتي براي اين کبوديها پيدا نشود باز هم سوال ما اين است که چرا چنين اتفاقي براي من افتاده و فلاني مشکل من را ندارد. در جواب اين سوالها بايد گفت که در پوست انسان ميليونها مويرگ خوني وجود دارد که بعضي از آنها سطحي و بعضي هم عمقي هستند. مويرگهاي سطحي به ضربه حساستر هستند و در اثر هر ضربه مثلا اصابت شيئي به بدن پاره ميشوند. در پوست بعضي از افراد تعداد مويرگهاي سطحي بسيار زياد است پس تعداد بيشتري از مويرگها صدمه ميبينند. وقتي مويرگ پاره ميشود، مقداري خون از مويرگ به زير پوست نشت ميکند. نشت خون باعث ميشود تصوير کبودرنگي در آن ناحيه پوست صدمهديده به نظر برسد. اين روند با ورود سلولهاي خوني قرمررنگ به زير پوست آغاز ميشود. به همين دليل پوست در لحظه خونريزي نمايي قرمزرنگ دارد و بهتدريج در عرض چند ساعت به رنگ آبي متمايل به بنفش تبديل ميشود. هرچه ضربه شديدتر و وسعت آن روي پوست بيشتر باشد، با کبودي بزرگتري روبرو خواهيم بود.
شکايت کبودي پوست را معمولا از سوي افراد سفيدپوست بيشتر مشاهده ميکنيم. آنها نهفقط از منظر سلامت، بلکه بهدليل مشکلات زيبايي هم به اين مساله حساسترند اما کبودي پوست ارتباطي به رنگ پوست ندارد و افراد سياهپوست هم اگر تعداد مويرگهاي سطحي پوستشان زياد باشد، بيشتر دچار کبودي خواهند شد ولي بهدليل تيره بودن پوست، کبودي آنها در رنگ پوست طبيعي محو ميشود و نماي زيادي ندارد. کبودي پوست، مدتي طولاني روي بدن باقي ميماند. سيستم ايمني بدن در طول اين مدت سعي ميکند سلولهاي مرده خون را که از گردش خون خارج شدهاند از بين ببرد. اين زمان حدود 24-15 روز طول ميکشد. البته کبودي به مرور کمرنگ ميشود. يعني از رنگ بنفش يا آبي تيره بهتدريج روشنتر ميشود تا داخل پوست محو شود. در کبوديهاي عميق و شديد مدت بيشتري براي بهبود لازم است.
در بعضي از افراد کبودي تکرارشونده و مداوم است. چنين افرادي ممکن است در اثر برخورد ساده با يک شيء کوچک دچار کبودي وسيع شوند. بعضي از آنها هم سابقه ضربه را به ياد نميآورند. در اين موارد فرد حتما بايد دنبال علت باشد. البته در ابتلاي افراد به بيماريهاي انعقادي خون، معمولا علائم ديگري هم وجود دارد. کبودي مداوم پوست را در بيماراني که از داروهاي ضدانعقاد استفاده ميکنند زياد مشاهده ميکنيم. چنين افرادي بايد تحتنظر پزشک باشند و وجود کبوديها را اطلاع دهند. معمولا لازم است براي چنين بيماراني هر ماه يکبار سطح پلاکتها، زمان انعقاد و... اندازه گرفته شود. شايد لازم باشد دوز داروي انعقادي نيز تغيير کند.
افرادي که پوست حساسي دارند و تعداد کبوديها در بدنشان زياد است و مشکل و بيماري خاصي هم ندارند ميتوانند با بهکارگيري راههايي جلوي کبودي احتمالي را بگيرند. بهترين و آسانترين راه اين است که کمپرس يخ روي پوست قرار دهند. اين کار کمک ميکند مويرگهاي پارهشده منقبض شوند و خون کمتري از آنها خارج شود. اين کار بايد در همان 10 دقيقه بعد از ضربه انجام شود.
در مورد کرمهاي موجود در بازار زياد سوال مطرح ميشود. مکانيسم عمل اين کرمها اينگونه است که روند تجزيه سلولهاي خوني زير پوست را سريعتر ميکنند. بايد بدانيد حتي کرمها هم نميتوانند بهطور کامل و به سرعت کبودي پوست را محو کنند ولي زمان بهبود را کوتاهتر ميکنند و حتي در برخي موارد به 7 تا 10 روز ميرسانند.
دکتر رامين طاهري - عضو هياتعلمي دانشگاه علومپزشکي سمنان
کبودي مکرر پوست؛ هشدار براي بيمار
کبودي پوست ممکن است در اثر کاهش پلاکت باشد. اين بيماري معمولا علل ناشناخته دارد و جزو بيماريهاي مربوط به خون است و متخصصان خون بايد درمان آن را برعهده گيرند. اين بيماري ممکن است بهصورت تظاهرات پوستي يعني همان کبودي بروز کند و معمولا هم بيماران در اوايل بيماري به متخصص پوست مراجعه ميکنند. اگر ثابت شود بيمار واقعا دچار کمبود پلاکت يا فاکتور انعقادي است، درمان بايد زودتر آغاز شود. در اين بيماري البته در نوع شديد احتمال خونريزي از جاهاي ديگر بدن مثل مغز و... نيز وجود دارد. مشکل ديگر مربوط به عروق خوني است. در اين وضعيت کمبود پلاکت يا فاکتورهاي خوني وجود ندارد ولي خونريزيهاي پوستي و کبودي ديده ميشود. اين بيماران اغلب سالمند هستند و ديواره عروق ضعيفي دارند. البته افراد جوان نيز ممکن است دچار اين مشکل شوند. در اين افراد معمولا با يک ضربه بسيار جزيي ممکن است عروق پاره شوند و خون داخل بافت نشت کند و کبودي زيرپوستي ايجاد شود. کبوديها از نظر سلامت خطري براي فرد ندارند، ولي از نظر ظاهري ميتوانند باعث نگراني شوند و اين سوال پيش آيد که چه مشکلي در بدن وجود دارد؟ کبوديها خودبهخود برطرف ميشوند و نيازي به درمان ندارند. اگر کبودي به مدت طولاني برطرف نشود، ممکن است به دليل تکرار خونريزي در همان محل باشد. البته کرمهايي وجود دارند که براي از بين بردن کبودي استفاده ميشوند. اين کرمها در انواع مختلف ايراني و خارجي به فروش ميرسند ولي چنين کرمهايي نيز حداکثر ميتوانند چند روز زودتر کبودي را برطرف کنند. درمان اساسي اين است که جلوي کبوديهاي جديد گرفته و بيماري کنترل شود.
دکتر مسعود داوودي - عضو هياتعلمي دانشگاه علوم پزشکي بقيها...(عج)
الزاما همه خانمهاي مبتلا خونريزي شديد ندارند
بيماري ترومبوسيتوپني نوعي کاهش پلاکت است که در خانمها ميتواند مشکلاتي غير از کبودي و خونريزي از بيني و... ايجاد کند. البته همه خانمهاي مبتلا به ترومبوسيتوپني الزاما خونريزي شديد ندارند. علائم اين بيماري به ميزان کاهش پلاکت بستگي دارد گاهي فرد دچار کاهش پلاکت است ولي هيچ علامتي ندارد ولي بيماري با رسيدن به سن بلوغ و خونريزيهاي شديد و مراجعه به پزشک براي اولينبار تشخيص داده ميشود. چنين بيماراني بايد تحت نظر پزشک متخصص داخلي يا خون باشند. در مواقعي که افت پلاکت شديد است و بيماري تحت کنترل نيست، بارداري ممنوع است چون در زايمان طبيعي و سزارين، مادر خون زيادي از دست ميدهد. اين اختلال در جامعه ما تقريبا زياد ديده ميشود ولي اغلب افراد مشکل چنداني ندارند.
منبع: salamat.ir