آخرین اخبار

اعترافات عجيب: باورم نمي‌شود که سه عضو خانواده‌ام را کشته ام حوادث

اعترافات عجيب: باورم نمي‌شود که سه عضو خانواده‌ام را کشته ام

  بزرگنمايي:

چه خبر - اعترافات مادر سرطاني به قتل عاشقانه خانواده اش

چون نمي‌خواسته شوهر و دو فرزندش بابت بيماري او عذاب بکشند، آنها را کشته است. حالا هم منتظر نظر قضايي بازپرس پرونده‌اش است. او از انگيزه‌اش براي قتل و پشيماني بعد از آن گفت.

چطور با همسرت آشنا شدي و با هم ازدواج کرديد‌؟

من 35 سال پيش زماني که 18 ساله بودم با شوهرم آشنا شدم‌. او هم به من علاقه‌مند شده بود‌. تصميم داشتيم با هم ازدواج کنيم، ماجراي علاقه‌مندي‌مان را با خانواده‌هايمان در ميان گذاشتيم. او توانست خانواده‌اش را مجاب کند اما من نه‌. والدينم مخالف بودند که من به اين زودي و در سن پايين ازدواج کنم. من تنها فرزند خانواده بودم. زماني که با اصرارهايم رو‌به‌رو شدند به‌ناچار به اين وصلت موافقت کردند، اما همچنان ته دلشان راضي نبود.

در اين سال‌ها با هم اختلاف داشتيد‌؟

اختلاف و درگيري ميان هر زوجي وجود دارد، اما اختلاف زيادي نبود که باعث کدورت ميانمان شود.

با فرزندانت چطور؟

من آنها را خيلي دوست داشتم و شيفته فرزندانم بودم. دوست داشتم هر بلايي بر سرم بيايد، اما بر سر دختر و پسر جوانم نه‌. (هق‌هق گريه امانش نداد و سيل اشک برگونه‌هايش جاري شد. شانه‌هايش مي‌لرزيد و دستانش به رعشه افتاده بود‌) اگر مادر باشيد مي‌دانيد من چه احساسي دارم. عذاب مي‌کشم اي‌کاش من مرده بودم. عاشق فرزندانم بودم. اي‌کاش من هم مرده بودم. دلم برايشان تنگ شده است.

چه زماني متوجه شدي سرطان داري‌؟

دو ماه پيش از اين‌که دست به قتل اعضاي خانواده‌ام بزنم.

چرا ماجراي بيماري‌ات را به آنها نگفتي‌؟

مي‌ترسيدم غصه و ناراحتي بيماري‌ام آنها را از پا بيندازد. به‌هم وابستگي عاطفي داشتيم‌. پدرم سالي که من عقد کردم سرطان گرفت و فوت شد‌. مرگ او ضربه سختي به من زد‌. مدتي افسرده بودم. طول کشيد تا حالم بهتر شود‌. چند سال بعد حامي ديگرم که مادرم بود‌، فوت شد. مرگ او نيز بيماري سرطان بود‌. همين موضوع شوک شديدي به من وارد کرد. عذاب وجدان داشتم‌. گمان مي‌کردم شايد اگر من‌ با توجه به مخالفت آنها ازدواج نمي‌کردم آنها اکنون زنده بودند. خودم را در مرگ آنها مقصر مي‌دانستم. در اين همه سال بار عذاب وجدان بر دوشم بود. نمي‌خواستم همين عذاب وجدان را بچه‌هايم بعد از مرگ من بر دوش بکشند.

تصميم داشتي خودت را بکشي يا خانواده‌ات را‌؟

من مي‌خواستم فقط خودم را بکشم. ابتدا قرار نبود اعضاي خانواده‌ام هم کشته شوند.

پس چرا آنها را کشتي‌؟

چند بار خواستم ماجراي مبتلا شدنم به بيماري سرطان را به شوهرم و دو فرزندم بگويم، اما با ديدن آنها و چهره‌هاي خندان و جوان فرزندانم که هر روز آنها را مي‌ديدم و بر سر يک سفره با هم غذا مي‌‌خورديم، تصميم به اين کار گرفتم‌. هر بار که به آنها نگاه مي‌کردم دلم آتش مي‌گرفت و نمي‌توانستم حقيقت را بگويم که بيمارم. حتي داروهايم را جايي پنهان کرده بودم که آن را پيدا نکنند. من به خاطر عشقي که به آنها داشتم فرزندانم و شوهرم را کشتم تا بعد از مرگ من عذاب نکشند. من شيفته بچه‌هايم بودم آنها ثمره عشق و زندگي‌ام بودند. زماني که تصميم گرفتم خودم را بکشم، به اين فکر افتادم که شوهر و دو فرزندم نيز بميرند تا هيچ‌کدام دوري ديگري را تحمل نکنيم.

از شب جنايت بگو‌.

بعد از اين‌که تصميم به قتل عام خانوادگي گرفتم، مي‌خواستم طوري خودم و آنها را بکشم که دردي تحمل نکنيم. سه هفته پيش از ارتکاب جنايت قرص‌هاي خواب‌آور از داروخانه محله‌مان خريدم. قرص‌ها را داخل آب و داروي گياهي حل کردم. آن شب دو فرزندم و شوهرم از آن نوشيدند. بعد شام خوردند و خوابيدند. زماني که به اتاقشان سر زدم، ديدم بچه‌ها ‌به خوابي عميق فرو رفته‌اند. ديگر مطمئن شدم بي‌هوش شده‌اند. بعد به اتاقم بازگشتم، وصيت‌نامه پنج صفحه‌اي‌ام را نوشتم‌. نوشتم که بيماري سرطان درجانم تنيده و دير يا زود جانم را مي‌گيرد. طاقت ندارم خانواده‌ام عذاب بکشند و مي‌خواهم همگي با هم بميريم که عذاب کمتري بکشيم.

بعد چه شد‌؟

وصيت‌نامه را روي لبه کمد گذاشتم تا اولين نفري که جسدمان را يافت آن را پيدا کند و بدانند علت و انگيزه‌ام چه بوده است. زماني که به اتاق بازگشتم، ديدم شوهرم در حال به‌هوش آمدن است. چاقو را از آشپزخانه برداشتم و به اتاق آمدم. دست و پايم مي‌لرزيد‌. خواستم اولين ضربه را بزنم خيلي ترسيدم. بعد گريه کردم و فرياد زدم من مي‌خواهم بميرم‌.

نمي‌خواهم شما عذاب بکشيد. در حالي که دستانم مي‌لرزيد ضربه‌هاي چاقو را به شوهرم زدم. خون به اطراف و کمي هم روي صورتم پاشيده شد‌. به اتاق دختر و پسر جوانم رفتم. آنها آرام خوابيده بودند. آن لحظه خيلي برايم درد‌آور بود‌. هر ضربه‌اي که به بچه‌ها مي‌زدم فقط گريه مي‌کردم. فرياد مي‌زدم دخترم، پسرم مامان را ببخشيد‌. نمي‌خواستم عذاب بکشيد‌. ساعاتي کنار پيکر بچه‌هايم نشستم و گريه کردم. ساعاتي بالاي سر شوهرم نشسته و گريه کردم. بعد از آن ديگر طاقت نياورم و با همان چاقو ضربه‌هايي به بدنم وارد کردم. مي‌خواستم بميرم اما نشد.

بعد از قتل پشيمان شدي‌؟

خيلي. اي‌کاش خودم را فقط مي‌کشتم. شايد آنها زنده مي‌ماندند‌. يک غم مي‌ماند، نه چند غم. گمان کردم شايد زنده بمانند به همين دليل به طور اتفاقي شماره تلفني را گرفتم تا شايد کسي به خانه‌مان بيايد و اعضاي خانواده‌ام را نجات دهند. به چند شماره تلفن زنگ زدم که آخرين شماره خانمي پاسخ داد فقط توانستم کمي از نشاني خانه‌ام را بدهم بعد تلفن قطع شد‌. اي‌کاش آن زن به تلفنم اهميت نمي‌داد و من اکنون مرده بودم. خيلي پشيمانم و هر لحظه عذاب مي‌کشم.

در اين مدت خواب شوهر و فرزندانت را ديدي‌؟

بله خيلي‌. با زور قرص مي‌خوابم مدام چهره معصومانه دختر و پسر جوانم را مي‌بينم‌. آنها فقط نظاره‌گر من هستند و حرفي نمي‌زنند، اما شوهرم چهره‌اش دل‌نگران است‌. مدام مي‌گويد برايت مي‌ترسم.

با خانواده شوهرت ملاقات داشتي‌؟

چند بار تلفني با آنها حرف زدم، اما نمي‌آيند مرا زودتر قصاص کنند.

حرف آخر؟

مي‌خواهم زودتر اعدامم کنند تا از اين عذابي که هر لحظه مي‌کشم نجات پيدا کنم. مي‌خواهم زودتر بميرم تا نزد شوهر و فرزندانم بروم. خيلي دلتنگ آنها هستم. روحم خسته است. دلم هواي آنها را کرده است. هر روز که نفس مي‌کشم بيشتر عذاب مي‌کشم. من عاشق بچه‌هايم بودم‌. مي‌خواهم اموالم را به فقرا، هم‌سلولي‌هايم و بچه‌هاي سرطاني بدهم تا شايد کمي از بار گناهم کاسته شود‌. هر چند سرطان در وجودم رخنه کرده و دير يا زود مي‌ميرم، اما مي‌خواهم مجازات شوم‌. اعدامم کنيد پيش از اين‌که سرطان جانم را بگيرد.

منبع:



ارسال نظر شما

Protected by FormShield

اخبار خواندنی

تنبيه معلم، دانش‌آموز را روانه بيمارستان کرد

باند دختر رزمي‌کار و همدستانش متلاشي شد

قتل همسر در ملاقات زندان

کشف 288کيلوگرم هروئين از کاميون ايراني در اروپا

حريق يک مدرسه در محمودآباد

اعتراف به همسرکشي بعـد از 55روز

عامل تبليغ خاص آرايشگاه زنانه دستگير شد

بازداشت معلم به اتهام کتک زدن دختر دانش‌آموز

تهديد به انتشار تصاوير دختر جوان توسط خواستگار

خودکشي پدر به خاطر اعتياد پسر

مرگ 7 دختر و پسر در ويلاي دماوند

سارق موبايل‌قاپ زمينگير شد

زلزله 5 ريشتري هرمزگان را لرزاند

جوان ايراني بعد از قتل از کانادا گريخت و برگشت

توضيح پليس کرمانشاه درباره برخورد با يک مجرم

قاتل کودک 11 ساله: خودم قرباني تجاوز هستم

حمله انتحاري به اتوبوس سپاه در سيستان و بلوچستان

سقوط هواپيماي فوق سبک در کاشمر

پسر 12 ساله خودش را حلق‌آويز کرد

فريب دختران با خودروي شاسي بلند و ويلا

دانش‌آموز متهم به قتل معلم در آستانه اجراي حکم

کشته شدن 6 سرباز پاکستاني در مرز ايران

انهدام باند سرقت «اقدس گاو باز»

تجاوز به دختران جوان به بهانه تست بازيگري

دستگيري 8 نفر در ارتباط با حادثه زاهدان

گردش ماليِ عجيب قاچاقچيان انسان در ايران

محاکمه جواني که دلال ارز را کشت

قاتل «سُلاله» اعدام شد

قتل زن صيغه‌اي به خاطر فحاشي به مادر شوهر

قتل در افغانستان، دستگيري در ايران

ضرب و شتم دانش‌آموز اين بار در اروميه

آمريکا، يک پيرمرد 70 ساله را اعدام کرد

وقوع زمين لرزه 7.1 ريشتري در پرو

قصاص، عاقبت قتل به خاطر ظرف شستن

دستگيري مرد شيطان‌صفت در نياوران

سقوط يک فروند بالگرد اورژانس با 4 سرنشين

اسامي شهداي حادثه سقوط بالگرد اعلام شد

مردي با کمک پسرش زن خود را تکه تکه کرد

تجاوز مرد ماساژور به 4 کودک

جوان 27 ساله همسر و دخترش را به قتل رساند

خودکشي دسته جمعي در مرکز ترک اعتياد هرمزگان

سرقت 3 ميلياردي توسط کارمند اخراجي شرکت

تجاوز، پايان شوم عشق اينستاگرامي

ماجراي ضرب و شتم يک زن در نمايندگي سايپا

سقوط مجدد يک جنگنده هندي در مرز پاکستان

حمله سگ‌هاي ولگرد به يک خانم در لواسان

سرقت 500 ميليوني راننده سرويس مدرسه

کلاهبرداري با عنوان آژانس و تور‌هاي گردشگري

دستگيري مزاحم اينستاگرامي دختر جوان

نقشه سرقت از جواهرفروشي سعادت‌آباد لو رفت