حرف هاي همسر عارف لرستاني درباره شکنجه روحي اين روزهايش!
اخبار فرهنگي و هنري
بزرگنمايي:
چه خبر - گفت و گو با الهام ناصري
الهام ناصري همسر عارف لرستاني در خصوص حواشي درگذشت همسرش و اين ادعا که فوت اين هنرمند ناشي از قصور پزشکي بوده، گفت:
من واقعا نميدانم که اين کلمه قصور پزشکي از کجا آمده است؟! چرا که من تمام آن روز با هيچکس نه تلفني و نه حضوري، در اين باره صحبت نکردهام و اصلا اين کلمه قصور پزشکي از دهان من خارج نشده است. واقعا نميدانم اين حرف از کجا آمده است؟! من به شدت اين مسئله را تکذيب ميکنم. اين حرف از طرف من نبوده است. اين نکته که بعضي از دوستان آمدهاند، ماجرا را فهميدهاند و با خود تجزيه و تحليل کردهاند را نمي دانم؛ ولي از اين مطمئنم که اين حرف از طرف من نبوده است.
وي در خصوص زمان اعلام نتيجه پزشکي معاينات عارف لرستاني اظهار داشت:
من واقعا نميدانم؛ چرا که زمان دقيق وجود ندارد. يکي ميگويد سه ماه ديگر و ديگري ميگويد چهل روز ديگر. ضمن اينکه اين نتيجه اصلا به من داده نمي شود و به برادر بزرگتر داده خواهد شد. من اصلا اين قوانين را نمي دانم.
ناصري در خصوص خاطرهاي از همسر خود گفت:
زندگي من با عارف از اول، خاطره بود. همه چيز براي عارف دغدغه بود و آدم بي تفاوتي نسبت به هيچ چيز نبود. مخصوصا دغدغهها و مسائل اجتماعي که در جامعه وجود داشت. عارف روح خيلي بزرگي داشت و بسيار انسان با سوادي بود و يک زمانهايي پيش خودم فکر ميکردم که عارف چطور درباره همه چيز اينقدر اطلاعات دارد؛ مسائل ديني، تاريخي، روانشناسي و ادبيات درباره همه چيز. درباره شغل خودش، تئاتر، کارگرداني و … مي دانست. بياندازه انسان با سوادي بود و من تنها افسوس مي خورم که جاي چنين انسانهايي بسيار خالي است و ما آدمهاي باسواد کم داريم.
ناصري در خصوص زيباترين خاطره خود از عارف لرستاني بيان کرد:
خيلي خاطرههاي خوب يادم هست ولي واقعيت اين است که همين خاطرات خوب هم براي من مثل شکنجه ميماند. ميگويند که زمان مشکلات را حل ميکند و خاطرات شيرين، لبخند به لب ميآورد ولي در حال حاضر من اينطور نيستم و خاطرات خوب عارف هم مرا اذيت مي کند.
او در خصوص رابطه عاطفي و زيباي خود با همسرش عارف لرستاني گفت:
رابطه ما طوري بود که من و عارف بدون هم نميتوانستيم زندگي کنيم. اين حرف را عارف هم به خودم ميگفت و هم به خيلي از دوستان و آشنايان. هميشه ميگفت: «الهام تنها زن من نيست؛ بلکه رفيق من است و من نميدانم اگر الهام نبود، من چه کار ميخواستم بکنم؟». من در اين يک هفته که اين اتفاق افتاده است، از خيلي از دوستانش شنيدهام که عارف به آنها گفته است: اگر الهام نبود، من شايد چند سال پيش نميمردم. الان فکر ميکنم که حس بين ما، عشق واقعي بوده است.
همسر عارف لرستاني در خصوص فعاليتهاي يکسال اخير وي افزود:
در اين يکسالي که عارف کار نميکرد، مي نوشت. سه تا فيلمنامه نوشته بود که يکي از آنها را براي تايپ داده بود و من بايد بروم و متن را بگيرم. دو تا تئاتر هم نوشته بود.
ناصري در پاسخ به اينکه از کمکاري همسرش نارضايتي داشته، اظهار داشت:
من به هيچ عنوان از اين شرايط نارضايتي نداشتم؛ چرا که ايمان داشتم عارف کارش را بيشتر از من مي شناسد و باور دارد و ميداند که چيست. من اصلا صاحب نظر در اين قضيه نبودم که بگويم چرا کار قبول نميکني. خود عارف از کار خود اطلاع داشت و يک خط فکري مستقل داشت. صاحب فکر و انديشه بود و من هيچوقت به او اين حرف را نميگفتم. وقتي عارف درباره قبول نکردن پيشنهادهاي کاري خود به من توضيح مي داد و ايراد کار را بيان ميکرد، من کاملا قانع ميشدم.
عارف لرستاني و همسرش
همسر بازيگر سريال «قهوه تلخ» در خصوص جمع آوري و انتشار آثار عارف لرستاني اظهار داشت:
من فعلا با اين عجله نميتوانم هيچ نظري بدهم؛ ولي قطعا يک کاري خواهم کرد. عارف هميشه به من ميگفت که «تو هميشه مرا سورپرايز مي کني و هميشه يک کار خارج از انتظار براي خوشحال کردن من انجام مي دهي». من حتما يک کاري خواهم کرد؛ اما اين که آن کار چيست و چه زماني انجام مي شود، الان زمانش را نمي دانم. ولي حتما يک کاري خواهم کرد که تا ده نسل بعد از عارف، او را بشناسند.
وي در خصوص حرف ته دل خود به دوستداران عارف گفت:
عارف بسيار مردمش را دوست داشت؛ علي الخصوص نسبت به مردم کرمانشاه که بسيار هم بر آنها متعصب بود و حتي از روي وصيتش هم مي توان اين علاقه را درک کرد. مردم کرمانشاه نيز بسيار سنگ تمام گذاشتند. اهالي روستاي سيمينه بسيار مهمان نواز و مهربان بودند و من اينجا از طرف عارف دست تک تک آنها را مي بوسم و مي دانم که عارف مي بيند و از اين بابت بسيار خوشحال است. عارف از مردم و براي مردم بود.
همسر عارف لرستاني پيرامون آرزوي همسر خود که مي خواست در خواب از اين دنيا برود، بيان کرد:
من حس خوبي دارم که به يکي از آرزوهايش رسيد ولي از طرفي هم حسم بد است که چرا الان؟! من و عارف با هم قرار گذاشتيم که اول من بميرم (در سن 80 سالگي) و عارف بعد از من در سن 120 سالگي. عارف مي توانست صبر کند اول من بروم. من از اينکه عارف در خواب از دنيا رفته است و به آرزويش رسيده، خوشحال هستم. من کسي بودم که اگر عارف سر درد مي گرفت، زندگي را تمام شده ميدانستم. من فقط مي خواهم مطمئن شوم که عارف کوچکترين زجري نکشيده باشد وقتي که داشت از اين دنيا مي رفت. واقعا دعا مي کنم که آرام رفته باشد. هيچکس از آن دنيا خبر ندارد و هيچکس لحظه جدايي روح از بدن را نديده است. حتي زماني که عزيزترين آدم هم کنارش باشد. من اميدوارم که عارف دردي نکشيده باشد و اگر هم اينطور باشد من بسيار خوشحالم.
او همچنين پيرامون حضور هنرمندان و دوستداران عارف لرستاني در مراسم تشييع پيکرش تصريح کرد:
من ميتوانم بگويم که واقعا دوستهاي واقعي عارف را در اين قصه شناختم و فهميدم که در اين مدت چه کساني دم از دوستي مي زدند و چه کساني دوست هاي واقعي بودند. من خيلي از آدم ها را انتظار داشتم با آن ابراز عشق و علاقهاي که به عارف مي کردند، در مراسم تشييع او حاضر باشند و بيايند و يک خبري بگيرند؛ ولي هيچ خبري از آنها نبود و يکسري از آدم ها را هم حتي انتظار نداشتم در مراسم حضور داشته باشند ولي از روز اول شانه به شانه من حرکت کردند و عارف را تنها نگذاشتند.
منبع: yjc.ir
-
يکشنبه ۳ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۱۲:۱۷:۵۴ PM
-
۴۱۸ بازدید
-
-
چه خبر