حيواني که دو فيلمساز جوان به جنون کشيدند! +عکس
سينما
بزرگنمايي:
چه خبر - گفت و گو با بهمن و بهرام ارک
«حيوان» ساخته بهرام و بهمن حاجابوللو ارک از مدرسه ملي سينماي ايران، با ١5 فيلم کوتاه ديگر از دانشگاهها و مدارس فيلمسازي سراسر جهان رقابت ميکند.
با برادران ارک که يک فيلم بلند هم قبل از اين ساختهاند، در مورد حالوهواي «حيوان»، پيشبينيشان از کن و مدرسه ملي سينما گفتگويي انجام شده است:
به عنوان آغاز گفتوگو کمي درباره حالوهواي فيلم «حيوان» بگوييد و اينکه به نظرتان فيلم چه پارامترهايي دارد که سينهفونداسيون کن آن را پذيرفته است؟
بهمن: فکر ميکنم فرم «حيوان» برايشان جذاب بوده. حال و هواي فيلم يکجورهايي انتزاعي است و گاهي اوقات هم حالات خشني دارد. بيشتر سعي کرديم فيلم کوتاه حيوان به جنون کشيده شود.
بهرام: اولين پارامترش فرستادن اين فيلم از طرف يک ارگان آموزشي سينمايي است چون سينهفونداسيون توجهش را به استعدادهاي دانشجويي معطوف کرده است.
عوامل فيلم حيوان
«حيوان» ديالوگ ندارد و با يک بازيگر هم قصه خود را جلو ميبرد. تصميم به استفادهنکردن از ديالوگ به دليل ملموستربودن آن براي مخاطب جهاني بود يا دليل ديگري داشت؟
بهرام: بيشتر دليلش اين بود که فيلم را لامکان و لازمانتر کنيم و با ديالوگ، جغرافياي خاصي به آن ندهيم؛ به خاطر همين هم در شيوه اجرا به تصويرها و قابهايي ميرسيديم که صريح باشند و جاي خالي ديالوگ را پر کنند.
بهمن: موضوع حيوان طوري بود که اگر برايش ديالوگ استفاده ميکرديم شخص مورد نظر را وارد آن فرهنگ و بوم و زبان ميکرديم که ميخواهد از آنجا فرار کند اما فيلم ما درباره يک انسان بود در ناکجاآباد، که ميخواهد از جايي که هست برود يا از يک محدوده بگذرد؛ البته وقتي فيلم بدون ديالوگ ميشود انگيزههاي شخصيت پنهان ميماند که بايد برايش نمود بيروني پيدا کني و مخاطب بايد کاملا از هدف رفتارهايي که او ميکند آگاه باشد و گمراه نشود. اين کمي سخت بود اميدوارم درآمده باشد.
بازيگر خود را با چه معياري انتخاب کرديد؟
بهمن: چهره برايمان در اولويت بود که از نظر ما چهره داود نورپور به نقش ميآمد.
فيلم را از چه راهي براي کن فرستاديد؟
بهرام: من فيلم را در سايت جشنواره آپلود کردم. آنها ديدند و انتخاب شد.
کمي درباره فيلمهاي قبليتان و موفقيتهاي آنها بگوييد. گويا يک فيلم بلند هم به نام «سويوق» ساختهايد که جوايز متعددي دريافت کرده است.
بهرام: ما در تبريز همه فيلمهايمان را کار کردهايم به جز حيوان که در تبريز نبود. شايد «آفتاب سوخته» اولين فيلم حرفهاي ما باشد که ما را به جامعه فيلمسازي کمي شناساند و پس از آن هم فيلم کوتاه «نجس» که برايمان خيلي راهگشا بود. اما فيلم بلندمان «سويوق» شايد بهنوعي با آدمهاي بزرگ سينماي کشورمان ما را بيشتر آشنا کرد. شايد ميتوان گفت سويوق اولين فيلم مستقل ترکزباني بود که در تبريز توليد شد و اين خودش بهنوعي باعث توليد چند فيلم ديگر ترکي به همان شيوه مستقل شد.
اين سؤال درباره همه کساني که مشترک کارگرداني ميکنند به ذهن ميآيد؛ چگونه با نظر يکديگر کنار ميآييد و ايده کدامتان در کارگرداني ارجحتر است؟
بهمن: معمولا ما يکجور فکر ميکنيم و تا يکديگر را با پيشنهاداتمان قانع نکنيم کاري انجام نميدهيم چون مطمئنيم در آن صورت يک جاي کار ميلنگد.
بهرام: معمولا وقتي ايدهاي به ذهن يکي از ما رسيد و هر دو از ايده خوشمان آمد روي آن شروع به کار ميکنيم؛ مدام ايده را پرورش ميدهيم تا به اتفاق نظر برسيم. سليقه ما به هم خيلي نزديک است و با هم سوءتفاهم نداريم. در زمان کارگرداني نيز گاهي اختلاف نظر پيش ميآيد ولي بههرحال يکيمان از خر شيطان پايين ميآيد.
براي فيلمتان در کن چه پيشبينياي داريد؟
بهرام: فکر ميکنم «حيوان» مخالفان و موافقان زيادي خواهد داشت عدهاي موافق فيلم خواهند بود و عدهاي ديگر اصلا فيلم را دوست نخواهند داشت.
بهمن: اميدوارم اتفاقات خوبي بيفتد حس من مثبت است.
فيلم شما از اولين توليدات مدرسه ملي سينماي ايران است. نقش مدرسه در ساخت فيلم شما چه بود؟
بهمن: اگر مدرسه نبود که فيلم ما ساخته نميشد. خيلي حامي ما بودند و واقعا از وقتي که به مدرسه آمدهايم با بزرگان سينمايمان از نزديک آشنا شديم و استانداردها را بهتر شناختيم. فيلمنامه حيوان با راهنماي استادان مشاورمان در مدرسه پخته شد. آقاي سعيد رحماني نقش بسزايي در کارمان داشتند و حتي ديگر بچههاي مدرسه که معمولا فيلمنامههايمان را براي هم ميخوانيم، کمک کردند. اميد شمس يکي از بچههاي مدرسه در فيلمنامه همفکريهاي خوبي داد.
بهرام: مدرسه باعث شروع يک روند متفاوتتر در کار ما شد. از بدو ورود به مدرسه کمي محافظهکاري را کنار گذاشتيم و در ساخت حيوان نيز آن روحيه تجربهگرايي، يا به قول کيانوش عياري «جنون»، در ما بود. گاهي اين شبهه پيش ميآيد که بهمن و من خودمان فيلمساز بودهايم و بدون حضور در مدرسه ملي نيز توانايي ساخت اين کار را داشتيم ولي ميخواهم بگويم واقعا اينگونه نيست؛ اولين دليلش هم پشتيباني علمي و صحيحي است که از ما شد. مدرسه در شيوه آموزش خود به ما نيز به اين فکر ميکرد که ايدههاي خود ما را پختهتر کند و نه اينکه ما بياييم و ايدهاي از آنها را کار کنيم. حين ساخت فيلم، هر لحظه که به مشکلي برميخورديم ميتوانستيم از استادان مدرسه راهنمايي بخواهيم و به عنوان يک فيلمساز تنها دغدغهمان ساخت يک کار خوب بود و فشاري محدودمان نميکرد.
تأثير مدرسه ملي سينما در مسير فيلمسازي خود را تا چه حد ميدانيد؟ اصلا تفاوت اين مدرسه با آموزشگاههاي ديگر فيلمسازي از نظر شما که هنرجوي آن هستيد، در چيست؟
بهرام: مدرسه اولين اتفاق خوبش ارتباط مستقيم با بزرگان حرفهاي سينماست. آموزش سينما در مدرسه ملي ديگر منوط به کتابهاي دانشگاهي نيست، بلکه مستقيم به تجربههاي اين بزرگان برميگردد که به شکل عيني و عمليتري آموزش اتفاق ميافتد و چون در کنارت افراد يا استعدادهاي ديگري که از سراسر ايران آمدهاند حضور دارند، نگاه و شناخت کليتري هم از اين جهت به دست ميآوري.
بهمن: به اين سؤالتان فقط ما که بچههاي مدرسه هستيم، ميتوانيم جواب دهيم نه هيچ کاغذبازي اداري شورايي يا نظارتي و… لطف آقاي مجتبي راعي بود که مدرسه را به ما معرفي کرد و لطف آقاي روحالله حسيني (مدير مدرسه ملي سينما) و هيئت انتخاب مدرسه بود که ما را انتخاب کردند. در يک سالي که در مدرسه بودهايم آنقدر چيزهاي ريزودرشت ياد گرفتهايم که در حيوان تأثيرشان را ميبينيد. درست است که هر فيلمسازي بدون رفتن به مدرسه سينمايي هم فيلمش را ميسازد اما مدرسه جايي است که مدام بايد در آن فعال باشي و ذهنت درگير است و دائما با نامدارهاي سينماي ايران همکلام هستي و اين منش تو را پرورش ميدهد. اينکه ما هميشه غريزي فيلم بسازيم درست نيست، تا يک جايي جواب ميدهد. الان دوره، دوره تخصص است و بايد در هر مسئله ريز شوي. مدرسه اين ريزبيني را دارد و سرهمبنديشده نيست. ميداني وقتي در آن هستي به خاطر استعدادت هست و براي دولت هم اهميت داري.
از ديدگاه شما، فيلمسازان کوتاه به جز بحث حمايت مالي و پشتيبانيها، با چه معضلي دستوپنجه نرم ميکنند؟
بهرام: من ميتوانم از خودم مثال بزنم و فکر ميکنم اين براي همه يکسان باشد و آن سواد کاري است؛ چه به صورت مطالعههاي هنري، ادبي و فلسفي و چه آگاهي در شيوه اجرا که مربوط به دانش فني يک فيلمساز است. هر چقدر اين دانش وسيعتر شود جسارت فيلمساز نيز بيشتر ميشود.
بهمن: وقت کافي براي فکرکردن درباره فيلمشان و اينکه خيلي وقتها احساس ميکنند تلاششان بيهوده است؛ اينکه اگر فيلمساز يا آرتيست باشي بايد توان شکست داشته باشي و مستمر ادامه دهي.
اصولا فيلم کوتاه چه ويژگيهايي بايد داشته باشد که مورد استقبال قرار گيرد و موفق به حساب بيايد؟
بهمن: واقعا استاندارد خاصي وجود ندارد.
بهرام: فيلم کوتاه بايد توانايي ايجاد يک اتمسفر قوي را داشته باشد و لحظههايي بسازد که ما سينماگرها به عنوان «آنِ هنري» از آن ياد ميکنيم.
به عنوان سؤال آخر بگوييد درباره آينده فيلمسازي مشترک خود چه دورنمايي داريد؟
بهرام: اگر بخت با ما يار باشد و توانايي آن را داشته باشيم، دوست داريم جريان متفاوتي از فيلمسازي را پيش بگيريم و پيشنهادات جديدي بتوانيم به زيست محيط سينمايي اضافه کنيم.
بهمن: بايد بگويم اگر زنده و سالم بوديم، حتما منتظر ما در فيلمهاي بعديمان باشيد.
منبع: روزنامه شرق
-
شنبه ۲ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۱:۱۹:۳۷ PM
-
۱۴۰ بازدید
-
-
چه خبر