بزرگنمايي:
چه خبر -
ويژه برنامه دورهمي به مناسبت روز ارتش
مهران مديري در آغاز برنامه اظهار کرد که چون ارتشي ها اکثرا افراد جدي اي هستند و نمي شود با آن ها شوخي کرد, پس موضوع برنامه را سربازي انتخاب کرديم؛ چون مي شود با سربازها شوخي کرد.
در ادامه برنامه سروش جمشيدي و سيامک انصاري آيتمي طنز را که موضوعش شوخي با مهران مديري و فداکاري هايش بود را اجرا کردند.
در بخشي از برنامه، مهران مديري از دو جانباز حاضر در جمع دعوت کرد که به روي صحنه بيايند. عباس طايفه جانباز 70 درصد مجروح از دو چشم و منصور نم نم جانباز 70 درصد، پس از معرفي خود درباره شرايط کنوني خود صحبت کرده و هر دو گفتند از شرايط کنونيمان رضايت داريم.
مهران مديري از آن دو پرسيد آيا از شرايطي که دولت برايتان ايجاد کرده و به لحاظ تکريم راضي هستيد؟
در پاسخ اين دو جانباز به دو نکته اشاره کردند. اول اينکه حقوق شهروندي مثلا مناسب سازي در معابر و شهر تهران به خوبي براي آنها رعايت نميشود و نکته دوم اينکه در کشورهاي اروپايي به همراهان کهنه سربازان بيشتر توجه مي شود تا خود کهنه سربازان.
در ادامه، امير سرتيپ مسعود بختياري مهمان شب گذشته دورهمي بود.
وي در ابتدا تعريف جديدي از مفهوم سربازي ارائه کرد, و گفت همه از سرباز هستند از بالاترين درجه تا سرباز صفر.
او درباره سربازان فداکار هشت سال دفاع مقدس گفت:
در طول 8 سال، دو ميليون و چهارصد و پنجاه هزار نفر سرباز وظيفه بدون اينکه کسي به دنبالشان برود و با ميل خودشان براي دفاع از کشور جنگيدند. سي و پنج هزار شهيد ارتش و هفتصد نفر از افسران وظيفه که به شهادت رسيدند، گواه اين مطلب است. همين الان در مرزها و بيابانهاي کشور عزيزان ارتش مشغول خدمت هستند.
امير سرتيپ بختياري درباره نابه ساماني هاي ارتش در اوايل انقلاب و تاثير حضور در ارتش در حفظ تماميت ارضي ايرن گفت:
بعد از انقلاب وضع ارتش نابسامان شد؛ هم به خاطر مسائل انقلاب و هم اينکه تعدادي از انقلابيون و تعدادي از روشنفکران اعتقاد داشتند که کشور نيازي به ارتش ندارند. در حالي که ارتش سازماني است که وظيفهاش توليد امنيت است. در چنين اوضاعي تعداد معدودي گفتند ارتش بايد بماند. حدود دوازده روز بعد از پيروزي انقلاب مسائلي در غرب و شمال و جنوب شرق و جنوب غرب کشور پيش آمد و همان ارتش که در بلاتکليفي بود، شروع به اعاده امنيت کرد. اگر اين ارتش نبود، بعد از انقلاب اصلا ايراني به صورت امروز وجود نداشت. چون اين وضع نابسامان و شعارهايي چون ارتش بي طبقه وجود داشت، تيمسار سرلشکر توحيدي خدمت امام شرفياب شدند و تقاضا کردند که روزي را به نام ارتش مشخص کنند که ايشان دستور انجام اين امر را دادند.
او درباره چگونگي ورود خود به ارتش گفت:
من متولد 1320 هستم. در 18 سالگي وارد دانشکده افسري نيروي زميني شدم. دوره هاي مختلف تحصيلي را در ايران و خارج طي کردم. افسران ايراني از سي سال خدمتشان، ده سال را مشغول تحصيل هستند. در شهرستانهاي مختلف خدمت کردم و در سال 1380 با 41 سال خدمت بازنشسته شدم.
مديري در ادامه از او پرسيد آيا ارتشي بودن باهث شده است که در خانواده سخت گير باشيد؟
و سرتيپ بختياري پاسخ داد:
فکر ميکنم پرورش نظامي رفتاري را در ما نهادينه ميکند که در محيط خانواده هم بروز ميدهيم. اتفاقا مردان نظامي خيلي از شما غيرنظاميها بيشتر به خانواده ميرسند، چون ما عادت داريم به يگان برسيم. مرد ايراني چهار وظيفه مهم دارد، هم خدمات آمار، هم بهداري، هم ترابري و هم امور مهندسي در منزل را انجام ميدهد. (خنده حضار)
در ادامه مهران مديري درباره خط قرمزهاي يک فرد نظامي پرسيد:
وقتي مفهوم نظامي را گسترده تر مي کنيم، منظور از آن نظم، دقت، وظيفه شناسي و متعهد بودن است. فرد نظامي نسبت به همه احساس تکليف مي کند.
مهران مديري از امير سرتيپ بختياري پرسيد که چند فرزند دارد و او گفت که يک دختر و يک پسر دارد.
سوال بعدي مديري اين بود که آيا دختر به نظامي ميدهد؟ و او در پاسخ گفت:
چرا که نه. نظاميها مردان بسيار مقيد و متعهد به خانواده هستند. بخصوص که امروزه داماد کم گير مي آيد. (خنده حضار)
سرتيپ بختياري شمشير افسري خود را به موزه دورهمي اهدا کرد و صحبت هايش را با اين شعر از قيصر امين پور به پايان برد:
دلي سربلند و سري سر به زير … از اين دست عمري به سر بردهايم!
منبع: سيمرغ