بزرگنمايي:
به بهانه استقبال از برنامه خندوانه: پروندهاي درباره تاثير مثبت شاديهاي جمعي بر سلامت جسم و روان
دکتر حامد محمديکنگراني، روانپزشک، عضو کميتههاي رواندرماني و رسانه انجمن روانپزشکان ايران
احساسهاي غم، شادي، اضطراب، خشم و... در وجود همه انسانها وجود دارد. ما آدمها تحتتاثير احساسهاي ديگران هم قرار ميگيريم چون در جامعه زندگي ميکنيم و جامعه از افرادي تشکيل شده که با رفتارها، افکار و صحبتهايشان روي هم تاثير ميگذارند. پس ميتوان گفت اين حسها مسري است مثلا وقتي فرد شادي وارد جمعي ميشود، ميتواند آنها را شاد کند و افسردهدل، افسرده کند انجمني را. البته ميزان تاثيرپذيري افراد از ديگران متفاوت است و بعضي بهدليل ويژگيهاي شخصيتيشان تاثيرگذاري بيشتري دارند.
متاسفانه ما در فرهنگمان خيلي بهانهاي براي شاديهاي جمعي نداريم و شايد به همين دليل هر از چند گاهي اتفاقهايي مثل به نتيجه رسيدن يک مذاکره يا جشنهايي مثل چهارشنبهسوري و برد يک تيم ورزشي ملي بهانهاي ميشود تا مردم براي ابراز شادي به خيابانها بيايند و در کنار هم جشن بگيرند. البته گاهي در پارکها و اماکن ديگر کارناوالهايي راه ميافتد و جشنهايي مثل جشن بادبادکها و... برگزار ميشود ولي نمونه اين شاديها را حتي در مراسم مذهبي که با فرهنگ ما مطابقت دارد، کمتر ميبينيم.
اين در حالي است که شاديهاي جمعي نسبت به شاديهاي فردي، خيلي بيشتر باعث تخليه هيجانها ميشود و فرد احساسهاي درونياش را در جمع تخليه ميکند و ممکن است به همين دليل مدتها از نظر رواني حال خوبي داشته باشد، احساس شادابي کند و غم و اندوههاي قبلي را که براي هرکس وجود دارد، به دست فراموشي بسپارد. شرکت در چنين جمعهايي حتي در درمان برخي اختلالها موثر است و روانپزشکان گاهي به مراجعان خود توصيه ميکنند در جمعهاي شاد حضور داشته باشند. البته درباره مبتلايان به اختلالهاي خيلي شديد روانپزشکي چنين راهکاري مفيد نيست ولي کساني که به علائم اضطرابي، افسردگي خفيف و... مبتلا هستند، از حضور در جمعهاي شاد سود زيادي ميبرند و خنده و انرژياي که به آنها منتقل ميشود، احساس غم و اضطرابشان را کاهش ميدهد و بذر شادي را در دلشان ميکارد.
چندي پيش روز جهاني خنده بود که پيروان پايهگذار آن، مدام از خنده ميگويند و معتقدند خنديدن باعث ميشود عضلات صورت به کار بيفتد، سيستم ايمني بدن تحريک شود و با کاهش غم و اندوه به فرد احساس شادابي دست بدهد. اين انجمنها در کشورهاي مختلفي راه افتاده و مردم زيادي به خندهدرماني معتقدند اما ما در فرهنگمان چنين انجمنهايي نداريم. مردم ما آنقدر که به حضور در مراسم عزاداري اهميت ميدهند، براي حضور در مراسم شادي اهميت قائل نيستند. مراسم عزاداري مثل عاشورا و تاسوعا در کشور ما با برنامه و مناسک خاص در هر منطقه و هر شهري برگزار ميشود اما آيا براي مناسبتهاي شاد مذهبي مانند جشن مبعث يا جشن غدير نيز چنين مراسم و مناسکي با چنين وسعتي داريم؟ آيا اين روز با شيوههاي مختلف در شهرهاي مختلف و با آداب خاصي جشن گرفته ميشود؟
در فرهنگ قديم، جشنهايي مثل نوروز، چهارشنبهسوري و... قبلا جمعي برگزار ميشد، اما امروزه به جشنهاي فردي تبديل شدهاند چون فراموش کردهايم يا نميدانيم حضور در جمع، باعث تشديد احساس شادي و نشاط آدمها به هم منتقل ميشود. در نتيجه ماندگاري اين حس خوشايند در وجودمان بيشتر خواهد شد. علاوه بر اينها، احساس اينکه افرادي هستند که حسي مشابه ما دارند، اتحاد و همدلي را در وجودمان بهوجود ميآورد و حس تنهايي را ميزدايد. تاثير شادي در ميان افراد، بسيار بيشتر است. من معتقدم اين باور که خوشحال بودن در تنهايي حس عميقتري است، درست نيست. تاثير شادي جمعي روي روان ثابت شده ولي فرهنگ ما فرهنگ فردي است و معمولا ترجيح ميدهيم اگر ميخواهيم شادياي داشته باشيم، در خانه باشد يا حتي فيلم را خودمان تنها ببينيم. کار به جايي رسيده که کمکم برخي از مردم ترجيح ميدهند عزاداريشان را هم در خانه و پاي تلويزيون انجام دهند. بايد مراسمي که به هر مناسبتي برگزار ميشود آنقدر جذاب باشد که کمکم مردم متمايل شوند در آن حضور پيدا کنند و اين فرهنگ فردي تغيير کند و حسهاي زيبا در مردم تقويت شود. يادمان نرود نيرويي که از طريق خنده در جمع به افراد منتقل ميشود، بسيار بيشتر است.
مثلث طلايي؛ شادي، اميد، آرامش
دکتر رزگار قادرپور، مشاور خانواده، بازرس انجمن مشاوره ايران
شادي يکي از احساسهاي انسان است که از نظر علمي در صورت اصيل بودن، ميتواند حس سعادتمندي و خوشبختي را به انسان القا کند. شاد بودن را ميتوانيم با توجه به حالتهاي چهره فرد، حرکات، حالات چشم، لحن صدا و آنچه فرد درباره خودش ميگويد و ميزان خوشبينياي که نسبت به زندگي دارد، ارزيابي کنيم.
از يونان و ايران باستان تا کنون بر اهميت و ضرورت شادماني تأکيد فراواني شده است. دليل اين همه تأکيد اين است که هدف نهايي همه ما انسانها شادماني اصيل و پايدار است. نتايج تحقيقات علمي بيانگر اين است که شادماني ارتباط مستقيمي با سلامت جسماني و سيستم ايمني کارآمد بدن، پيشگيري از بروز حملههاي قلبي يا بيماريهاي جسمي و رواني، افزايش مقاومت بدن در برابر سرطانها و بقيه بيماريها دارد. شادي اصيل حتي ميتواند از مرگ زودرس پيشگيري کند. شادماني اصيل همچنين زندگي خانوادگي بهتر، عملکرد شغلي، تحصيلي و اجتماعي موفقتري را براي فرد به ارمغان ميآورد.
شادماني اصيل چيست؟
شادماني اصيل، نوعي از شادي آگاهانه، پايدار و مبتني بر اصول اخلاقمداري است. شادياي که در آن اخلاقمداري موج نزند، نه پايدار خواهد بود و نه حس خوشبختي و سعادت را به فرد القا ميکند. اخلاقمداري در شادماني يعني اينکه فرد آگاهانه به نوعي از فعاليتها و رفتارهاي شاديآفرين بپردازد که در آن آزادي ديگران سلب نشود، حرمت و حيثيت افراد را لکهدار نکند، مملو از عشقورزي و محبت به خود، ديگران و محيط باشد، عدالت و انصاف در آن رعايت شود و همچنين حق کسي در آن ضايع نشود و مبتني بر توهم نباشد.
چه عواملي بر شادماني مؤثرند؟
بررسيهاي علمي نشان دادهاند که مبتلا نبودن به اختلالهاي رواني و تيپ شخصيتي افراد، روابط اجتماعي سالم، اشتغال سالم و امنيتبخش، درآمد در حد برآورده شدن نيازهاي اساسي، سلامت جسماني، داشتن زندگي مشترک رضايتبخش و خانواده سالم، سطح تحصيلات به شرطي که وسعت ديد به افراد ببخشد، تاهل، قدرت تطابق و انعطافپذيري، فعاليتهاي سالمي که در اوقات فراغت انجام ميشوند همه و همه سطح شادي را در افراد افزايش ميدهد.
کدام فعاليتهاي شاديبخش پايدارترند؟
فعاليتهاي شاديبخشي پايدارترند که وجود ما را به بيشترين ميزان درگير کنند و از رفتارهاي آسيبزا به شادماني و کيفيت زندگي دور نگه دارند. مطمئناً فعاليتهاي شاديبخشي که در جمع سالم انجام ميشود، پايدارترند. مثال اينگونه جمعها همان مراسم، اعياد و جشنهايي است که در فرهنگ ما ايرانيها هم به وفور يافت ميشود. شرکت در اين مراسم اگر همراه با مهارتهاي ارتباط جمعي باشد، ما را از تلويزيون، اينترنت و بازيهاي فردي يا مجازي و شبکههاي اجتماعي مجازي دور نگه ميدارد که همه اينها طبق نتايج تحقيقات علمي اختلالزا هستند. در روابط اجتماعي سالم، فرد ميتواند ارتباط سالمي با ديگران برقرار کند و در جمع حضور مستمر و واقعي داشته باشد که در شاد بودن فرد تاثير مهمي دارد و شادي پايدارتري خواهد داشت. به طور کلي، هرچه احساس شادي بيشتر در روحيه و روان فرد نفوذ کند، پايدارتر خواهد بود که نسبت به ميزان تاثيرگذاري و پايداري شادي فردي غير قابل مقايسه است.
تاثير شادماني جمعي؛ هم مثبت، هم منفي
در شادماني جمعي، فعاليتها و خلاقيتهايي ابراز ميشود و رفتارهايي خلاقانه ميبينيم که باعث ايجاد شادماني ميشود. علاوه بر اين، در جمعهاي شاد، روابط اجتماعي جديدي شکل ميگيرد و فرد به علت حضور در جمعي سالم مثل جشنهاي مذهبي و ملي، احساس مفيد بودن ميکند و همه اينها فرد را به سمت شادي اصيل و پايدار رهنمون ميشود. البته لازم است به آسيبهايي هم که ممکن است شادي جمعي داشته باشد، اشاره کنيم؛ اگر با مهارتهاي لازم در اين جمعها حضور پيدا نکنيد، احتمال بروز مشکل وجود دارد. از طرفي، امروزه يکي از مشکلات جامعه ما اين است که اشخاص چون مهارت کافي را براي داشتن رفتارهاي شاديبخش ندارند، احساس ميکنند نبايد در جمع شاد حضور پيدا کنند اما بايد به جاي کنارهگيري، مهارتهاي ارتباط جمعي خوب را بياموزيم و در کنارش به مهارتهاي ايجاد شادي دست پيدا کنيم. با آموختن اين مهارتها و اولويتدادن به اين فعاليت ها، به طور حتم لذت بيشتري از حضور در مراسم شادماني خواهيم برد. ترغيب شدن به فعاليتهاي گروهي هم از ديگر اثرهاي مثبت شرکت در مراسم شادي است چون نداشتن فعاليت گروهي، شادي را از ما دور ميکند. از طرفي، افراد در جامعه، با توجه به بستر فرهنگياي که دارند، مخصوصا در اعياد و در جشنها، گروهي و فاميلي شرکت ميکنند، يعني به نوعي با مظاهر دلبستگي در اين مراسم حضور مييابند که بسيار مهم است چون امروزه مشخص شده قطع روابط عاطفي با مظاهر دلبستگي يعني پدر، مادر، برادر و خواهر، همسر و فرزندان، تحت هر شرايطي و با هر بهانه و دليلي، سلامت روان را به شدت به خطر مياندازد و احساس شادي را در وجود فرد به شدت کاهش ميدهد.
تحقيقات متعددي نشان داده يکي از عواملي که شادي را در وجودمان افزايش ميدهد، يادگيري بخشيدن است. در محيطهاي جمعي واقعي (نه مجازي) وجود ما آرامآرام صيقل پيدا ميکند تا بخشش را بياموزد. مطمئنا افراد در جمعهاي شاد ميتوانند دوستان واقعي را تشخيص دهند و با آنها ارتباط برقرار کنند و اين رابطه را توسعه دهند که اين کار به شادي و نشاط درون ميافزايد و کيفيت زندگي را ارتقا ميدهد. علاوه بر اينها، خود را در معرض يادگيري قرار دادن و ياد گرفتن روابط، همدلي، مهرباني و.... کمک ميکند ميزان شادي در وجود فرد افزايش پيدا کند. يکي از اثرهاي مثبت ديگر، کمک به ديگران است. که در اعياد و جشنها اتفاق ميافتد. مطمئنا افرادي که در جشنهاي سالم شرکت ميکنند، اين اصيل بودن را ميآموزند و بيشتر و سريعتر به سمت شادماني حرکت خواهند کرد. در انتهاي بحث ميخواهم يک توصيه داشته باشم، شادماني را در اولويت زندگيمان قرار دهيم و اولويت اول زندگيمان تامين شادي اصيلاخلاقمدارانه و آگاهانه باشد. به دست آوردن اين گوهر گرانبها که ميتواند ما را به سعادت و کاميابي برساند، بسيار مهم است. بايد از هر آنچه ميتواند باعث از دست رفتن اين گوهر شود، مثل کسب شهرت و درآمد بيشتر، نداشتن صداقت، زرنگي، زير پا گذاشتن اخلاقات و بها دادن به کششها و اميال لحظهاي، پرهيز کنيم. با اين روش به قول اريکسون، روانشناس مشهور، در پايان عمر ميتوانيم نگاهي به گذشته بيندازيم و احساس کنيم دچار خسران نشدهايم.
مثلث رحمت، مثلث زحمت
بهطورکلي، افرادي ميتوانند شادتر باشند و اين شادي در وجودشان پايدارتر خواهد بود که در مثلثي به نام «رحمت» زندگي کنند. مثلث رحمت 3 ضلع اخلاقمداري، واقعبيني و مسئوليتپذيري دارد. افراد ناشاد، در يکي، دو تا يا هر 3 ضلع مثلث رحمت مشکل دارند و وارد مثلث «زحمت» ميشوند که آن هم 3 ضلع دارد؛ اضطراب يا نگراني، افسردگي و خشم. براي اينکه کارمان به گرداب مثلث زحمت نکشد، بايد همواره آگاهانه و عالمانه، اجزاي ضلعهاي مثلث رحمت را در خود بپرورانيم. افرادي که نميتوانند يا نميدانند چگونه بايد از مثلث زحمت خارج شوند يا وارد آن نشوند، بهتر است حتماً با يک مشاور مشورت کنند.
تخليه هيجاني در شاديهاي گروهي بيشتر از شادي هاي فردي است
دکتر علي اکبر نجاتي صفا، روانپزشک، عضو هيات علمي دانشگاه علوم پزشکي تهران
شادي يکي از تجربههاي زندگي است که با هيجانهاي مثبت همراه است. اين تجربه همراه با احساس دروني شادکامي دو جزء مهم در کسب رضايت از زندگي محسوب ميشوند. اهميت شادي در حوزه علم روانشناسي به حدي است که يکي از شاخههاي روانشناسي بهطور ويژه به همين موضوع ميپردازد. مطالعات نشان ميدهد شادي فرد در زمان حال ميتواند پيشبينيکننده رضايت و موفقيتاش در آينده باشد. نتايج يک مطالعه که روي وضعيت هيجاني افراد در زمان گرفتن عکس فارغالتحصيلي دانشگاه انجام شد، نشان داد افرادي که براساس نظر کارشناسان حالت چهرهشان در عکس فارغالتحصيلي شادتر بوده است، در پيگيري چند سال بعد موفقيت بيشتري در کار و زندگي خود پيدا کرده بودند. عوامل مختلفي در احساس شادي نقش دارند؛ از نظر سني در سنين مختلف ممکن است افراد ميزان متفاوتي از شادي را تجربه کنند. از نظر جنسيت اما تفاوت قابلملاحظهاي بين زنان و مردان ديده نشده است. برخي نژادها و قوميتها هم ممکن است شادتر از سايرين باشند. نتايج بررسي ارتباط شادي با زندگي افراد در کشورهاي مختلف، نشان داده افرادي که در کشورهاي با سطح اقتصادي اجتماعي بالا زندگي ميکنند، احساس شادماني بيشتري دارند. ثروت شخصي افراد نيز با شادي رابطه دارد به اين صورت که با بالا رفتن ميزان ثروت تا حد مشخصي، فرد احساس شادي بيشتري خواهد کرد اما اگر ثروت از آن حد بيشتر شود، ديگر باعث شادي بيشتر نخواهد شد.
شاديهاي دستهجمعي آثار متفاوتي نسبت به شاديهاي انفرادي دارند. از يک جنبه در هر فعاليتي که گروهي انجام ميشود، نوعي پويايي بين افراد داخل گروه يا افراد گروههاي مختلف ايجاد ميکند که آثار روانشناختي مثبتي دارد. از جمله اين اثرها ميتوان به حمايت اجتماعي، احساس تعلق داشتن به يک گروه و احساس هويت اشاره کرد. همچنين شادي گروهي ميتواند معنايي متفاوت به شادي و زندگي فرد ببخشد. در بسياري از شاديهاي گروهي ميزان تخليه هيجاني بيشتر از شاديهاي انفرادي است به همين دليل اين نوع شاديها اثرکاهش تنش بيشتري دارند و باعث آرامش خاطر بيشتري ميشوند. همچنين شاديهاي دستهجمعي ممکن است باعث تقويت انگيزه افراد براي فعاليت و تلاش بيشتر شود به همين دليل است که شاديهاي هواداران يک تيم ورزشي ميتواند انگيزههاي آن تيم را براي تلاش بيشتر در آينده افزايش دهد. در بعضي از شاديهاي گروهي هم که همراه با آيينها و آداب خاصي هستند، فرصتي براي ايفاي نقش افراد مختلف با سنين مختلف فراهم ميشود و به اين ترتيب افراد جوانتر در کنار افراد با تجربه قرار ميگيرند و توانايي ابراز وجود و مسئوليتپذيري در آنها افزايش مييابد.
منبع : salamat.ir