بزرگنمايي:
چه خبر - 9 سوالي که بايد از همسر آينده‌تان بپرسيد
بارها اتفاق مي‌افتد که دختر يا پسر جواني از من مي‌پرسد: «بايد دنبال چه ويژگي‌هايي در همسر آينده‌ام باشم؟ مي‌دانم عشق به تنهايي کافي نيست، اما نمي‌دانم ويژگي‌هاي همسر مناسب چيست.» بسياري از مردم، جذب افرادي مي‌شوند که يک يا چند ويژگي شاخص شخصيتي دارند، مثل شوخ‌طبعي، مهرباني، سخاوتمندي و... . اگرچه هر يک از اين ويژگي‌ها مي‌توانند جذاب باشند، اما به خودي‌‌خود عواملي تعيين‌کننده در رضايت و خوشبختي زندگي مشترک نيستند. بايد بررسي کنيد که شخص مقابل چگونه با خودش، خانواده و دوستان نزديکش و با ديگران رفتار مي‌کند و به‌طور کلي، چه طرز فکري درباره مردم دارد. به اين موضوع توجه کنيد که او خطاها و ضعف‌هاي ديگران را چگونه ارزيابي مي‌کند.
آيا با تحقير و سرزنش با اطرافيان يا غريبه‌ها حرف مي‌زند؟ فقط تنها مسائل ارتباطي نيستند که بايد طي معاشرت قبل از ازدواج مورد بررسي قرار دهيد، بلکه موارد متعددي وجود دارد که بايد در طرف مقابل بشناسيد تا آگاهانه و فکرشده تصميم به ازدواج با او بگيريد يا نگيريد. شناخت ويژگي‌هاي طرف مقابل و پي‌بردن به اينکه آيا او شخصيتي بالغ دارد يا نه، به شما کمک مي‌کند با احتمال بالايي تعيين کنيد که آيا رابطهتان با او موفقيت‌آميز خواهد بود يا نه و آيا اين فرد آمادگي شروع يک رابطه سالم و صميمي را دارد؟ بايد طرح سوالات درست را ياد بگيريد. مثلا به جاي سوال: «آيا همسرم مرا دوست دارد؟»، از خود بپرسيد: «او چقدر اهل ابراز احساسات و عشق ورزيدن است؟»
3 سوال براي محک تغيير پذيري
از ويژگي‌هاي مهم شخصيت بالغ که آمادگي ازدواج و برعهده گرفتن مسووليت زندگي متاهلي را دارد، ميل به رشد و ارتقاي شخصي است. اين موضوع يعني علاقه به يادگيري و ارتقا در ابعاد فردي، ارتباطي، انعطاف‌پذيري و قبول اينکه مي‌دانم کامل نيستم و در ازدواج ممکن است با ضعف‌هايم رو‌برو شوم، اما مي‌خواهم در مسير ازدواج رشد کنم و بهتر شوم. زماني که شما و همسرتان متعهد به يادگيري مداوم باشيد، اگر هم رابطهتان دچار مشکل شود، مي‌دانيد که مي‌توانيد از آن عبور کنيد و يا با توجه به نياز، تغييري در رفتار يا شيوه زندگي‌تان ايجاد کنيد تا مشکل حل شود. اين کار باعث مي‌شود چالش‌هاي زندگي، شما را بزرگ‌تر و قدرتمند‌تر از آنچه که بوديد، کنند، نه اينکه با هر مشکل، صورت‌مساله به‌طور کامل پاک شود. بنابراين، اين ويژگي، يعني «ميل به يادگيري و تغيير» را بايد ابتداي رابطه ارزيابي کنيد.
سوالاتي که مي‌توانيد بپرسيد تا اين ويژگي را در همسر آينده‌تان ارزيابي کنيد عبارتند از:
1 - فکر مي‌کنيد از کودکي تاکنون چه نقطه ضعف‌هايي داشته‌ايد؟ چه کارهايي براي رفع آنها انجام داده‌ايد و چقدر در تغييرشان موفق بوده‌ايد؟ به نظرتان در بزرگسالي هم مي‌شود تغيير کرد؟
2 - اگر رابطهتان دچار بحران شود، معمولا چکار مي‌کنيد؟ (با اين سوال متوجه مي‌شويد که آيا نسبت به يادگيري پذيرنده است يا نه). آيا حلش مي‌کنيد يا رابطه را تمام مي‌کنيد؟ چه راهکارهايي براي حل مشکلاتتان داريد؟
3 - ظرف 5 سال آينده مايليد چه تغييراتي در زندگي‌تان ايجاد کنيد؟ دوست داريد چه ويژگي‌هايي را در خودتان تغيير دهيد و چه خصوصياتي را پررنگ‌تر کنيد؟
در نظر بگيريد، اين سوالات را به گونه‌اي نپرسيد که فرد احساس کند مورد بازجويي قرار گرفته است. در اين صورت ممکن است جواب‌هايش را تحت‌تاثير شرايط تغيير دهد. به علاوه، اينها سوالاتي هستند که خود شما نيز بايد به آنها پاسخ دهيد تا ببينيد خودتان چقدر براي ساختن ازدواجي موفق آماده هستيد.
3 سوال براي محک صداقت
صداقت و قابل اعتماد بودن يکي ديگر از ويژگي‌هاي افراد، در يک رابطه سالم است. اين ويژگي پايه‌هاي ارتباط شما را محکم مي‌کند. پنهان کاري و دروغ به تدريج احساس عشق و امنيت را در رابطه از بين مي‌برد.
سوالاتي که مي‌توانيد در رابطه با صداقت از فردي که قرار است با او ازدواج کنيد، بپرسيد عبارتند از:
1 - آيا در روابطتان با ديگران و در موقعيت‌هايي که راستگو بودن به نفعتان نيست، به راحتي دروغ مي‌گوييد؟
2 - فکر مي‌کنيد چه دروغ‌هايي آسيبي به رابطه (زن و شوهر) وارد نمي‌کنند؟
3 - اگر از دوستان و خانواده‌تان بپرسند که شما چقدر آدم صادقي هستيد، فکر مي‌کنيد چه نمره‌اي به شما بدهند؟
اين سوالات را در يک نوبت و مستقيم مطرح نکنيد تا او موضع دفاعي به خود بگيرد و عامدانه جواب‌هايي بدهد تا شما را متقاعد کند. همچنين، در نظر داشته باشيد افرادي که در پاسخ دادن به اين سوالات طفره مي‌روند يا پاسخي کلي مي‌دهند تا بحث تمام شود، به احتمال بيشتري موضوعاتي براي پنهان کردن دارند و در شروع رابطه‌اي پر تعهد و صميمي مثل ازدواج ضرورت دارد که افراد بدون پنهان‌کاري و شفاف خودشان را ابراز کنند تا صداقت مبناي رابطه‌شان باشد و از مشکلات جدي بعدي پيشگيري کنند.
3 سوال براي محک سلامت عاطفي
ازدواج موفق فقط به معناي زير يک سقف زندگي کردن نيست، بلکه به معناي سهيم شدن در تجارب و احساسات يکديگر است؛ يعني چقدر با يکديگر وقت صرف کنيم، با هم صحبت کنيم، شنونده باشيم، اظهارنظر کنيم و احساساتمان را با هم در ميان بگذاريم. ميزان نياز به احساس عشق و محبت در افراد مختلف، متفاوت است. مثلا ممکن است شدت نياز عشق در زن زياد باشد و در مرد کمتر و اين موضوع بايد پيش از ازدواج بررسي شود. در صورتي که تفاوت خيلي زياد باشد، يعني اين 2نفر بعد‌ها مي‌توانند يکديگر را آزار دهند، مثلا زن احساس کند نياز به عشق او در رابطه ارضا نمي‌شود و مرد احساس کند بيش از حد مورد توجه و نوازش است و اين موضوع براي او جذاب نيست و دلزدگي ايجاد مي‌کند.
اين مورد را پيش از ازدواج مي‌توان طي چند پرسش و پاسخ ارزيابي کرد، البته در صورتي که 2 طرف صادقانه و با هدف ازدواجي موفق، پاسخ سوالات را بدهند. چنانچه فرد مقابل شما نتواند احساساتش را ابراز کند و آنها را با شما در ميان بگذارد و شما فرد به شدت عاطفي با نياز بالا به توجه و عشق از طرف او باشيد، به احتمال زياد کنار هم زندگي موفقي نخواهيد داشت. شايد او با فردي مانند خودش که نياز کمي به توجه و عشق دارد خيلي راضي و خشنود باشد، ولي با فردي که نيازهاي عاطفي زيادي دارد، احساس خوشبختي نکند.
در اين رابطه، سوالات زير را مي‌توانيد مطرح کنيد:
1 - آيا به راحتي احساسات خود را با خانواده يا دوستانتان ابراز مي‌کنيد؟ به چه کساني مي‌گوييد دوستت دارم؟
2- صحبت درباره چه احساسي برايتان خيلي مشکل است؟ و درباره کدام احساساتتان راحت حرف مي‌زنيد؟
3 - درباره کساني که درباره احساساتشان راحت حرف مي‌زنند يا اصلا حرف نمي‌زنند، چه فکري مي‌کنيد؟
پاسخ به اين سوالات به شما اطلاعات خوبي درباره ميزان نياز احساسي و فاعل يا منفعل بودن طرف مقابل در اين مورد مي‌دهد.
سوال کردن از فردي که ممکن است همسر آينده‌تان باشد، يکي از موثرترين راه‌هاي شناخت او است. البته شيوه طرح سوال هم هنري است که مي‌تواند در پاسخي که مي‌گيريد، تعيين‌کننده باشد. اين سوالات چند نمونه از سوالات ضروري براي کسب شناخت قبل از ازدواج بودند که مطرح کرديم، اما سوالات مهم ديگري هم وجود دارد که لازم است از خودتان و طرف مقابل بپرسيد و با ارزيابي پاسخ‌ها، تصميمي عاقلانه در اين مورد بگيريد. در نظر داشته باشيد موفقيت ازدواج، يکطرفه نيست و علاوه بر طرف مقابل، شما هم لازم است به بلوغ عقلاني و هيجاني رسيده باشيد، اصول و روش‌هاي ساختن زندگي مشترک و خانواده سالم را بشناسيد و در نهايت فردي يادگيرنده و پذيرنده تغيير و رشد باشيد.
ازدواج تعهدي است که مي‌تواند با آگاهي و هوشياري طرفين به درستي شکل بگيرد و نگهداري شود. اگر ابتدا انتخاب درستي داشته باشيد، اصول ارتباطات سالم در خانواده را هم بشناسيد و طبق آنها عمل کنيد، مي‌توانيد ازدواج را نه به‌عنوان «رنجي مقدس»، بلکه به‌عنوان «پيماني مقدس» تجربه کنيد.
منبع : salamat.ir