بزرگنمايي:
چه خبر - اين جمله ها را به کودک تان نگوييد
اگر چه رسيدن به نقطه کمال در اين زمينه نميتواند نگاه واقع بينانهاي باشد اما شما به عنوان پدر و مادر بايد بدانيد که گفتن چه جملاتي به فرزندانتان وقتي از اندازه بگذرد ميتواند تاثيرات منفي از خود بر جاي بگذارد. با اين تفاسير چيزهايي هستند که در گفتن آنها به فرزندانتان نبايد افراط کنيد تا از بروز احساسات آزار دهنده و کليشههاي مضر محفوظ بمانيد.
آنچه پيش روي شما قرار دارد توصيههايي از مدير باراندا ، مرکز رشد کودکان نوپا و نويسنده کتاب "چطور کودکان نوپا رشد ميکنند"دکتر توا کلاين است که در گفتگو با بيزنس اينسايدر پدر و مادرها را ترغيب ميکند از افراط در گفتن جملههايي که ميتواند بر شکل گيري شخصيت بچهها تاثير منفي بگذارد پرهيز کنند.
"تو بلد نيستي ، بگذار بهت نشان بدهم چطور اينکار را انجام بدهي"
کودکان نياز دارند بارها شکست بخورند تا در نهايت يک مهارت جديد را ياد بگيرند. وقتي در برنامه آنها مداخله ميکنيد و کاري را برايشان انجام ميدهيد مثل اين است که به آنها نشان داده باشيد خودشان ظرفيت انجام دادن اين کار را ندارند. پيغامي که اين حرکت به آنها ميدهد اين است: "من نميتوانم اينکار را انجام بدهم. اينکار فقط از عهده بزرگترها برميآيد."
خودتان به قاضي برويد. آيا غير از اين است که چنين حرکتي فقط نوعي مبارزه سهوي در برابر اعتماد به نفس بچههاست که از سنين کودکي در وجودشان ساخته ميشود؟
"کار احمقانهاي انجام دادي"
بچهها اصولا غير قابل پيش بيني هستند ، با اين حال معمولا متدهايي در برابر ديوانگيهاي آنها وجود دارد! شايد آنها به يک فرد سلام نکنند يا جواب احوالپرسي او را ندهند. در چنين موقعيتي معمولا واکنش بزرگترها جملاتي از قبيل اينکه "کار احمقانهاي انجام دادي" خواهد بود. بايد يادتان باشد که در واقع ممکن است کودک به دليل قرار گرفتن در يک موقعيت جديد احساس خجالت بکند يا اينکه راحت نباشد. همين موضوع است که احساسات او را يا واکنشهايش را تحت تاثير قرار ميدهد. به جاي اينکه رفتاري کنيد تا آنها ساکت شوند و ناراحت ، اجازه بدهيد احساساتشان را بروز بدهند تا بتوانيد به آنها جهت درست بدهيد.
"تو زيادي خجالتي هستي"
سر و شکل دادن و جا انداختن آن نوع از شخصيت که ميتواند صرفا يک احساس موقت باشد کمکي نخواهد کرد. چه طبيعت فرزند شما به طور کلي خجالتي باشد و چه نباشد ، ممکن است در موقعيت خاصي آنها احساس راحتي نکنند اما قرار نيست اين حالت معذب بودن که به خجالتي بودن آنها تعبير ميشود براي هميشه دوام بياورد.
"دليلي براي گريه کردن تو وجود ندارد"
وقتي بچهها غمگين و عصباني هستند و شما در همين موقعيت از آنها ميخواهيد گريه کردن را متوقف کنند ، حتي اگر دليل اين گريه موضوعي بسيار سطحي باشد و يا حتي اگر هيچ دليلي هم وجود نداشته باشد اما به هر حال باعث شرمندگي و خجالت آنها ميشويد.
وقتي بچهها ناراحت هستند ، به هر دليل موجه و غير موجهي اين ناراحتي وجود دارد ،بنابراين آنها به همدردي و کمک براي آرام شدن نياز دارند نه چيز ديگري.
"مرد که گريه نمي کند!"
کليشههاي جنسيت از همان دوران کودکي شروع ميشود. براي پسرها شرايط متفاوت هم خواهد بود. گاهي از همان کودکي به واسطه پسر بودن از آنها توقع ميرود محکم و خويشتندار باشند آن هم با سرکوب کردن احساساتشان. پيغامي که اين رفتار و درخواست به فرزند شما ميدهد بسيار واضح است. درست مثل اين ميماند که به او بگوييد: احساس نداشته باش. ميدانيد اين موضوع چه تبعاتي ميتواند داشته باشد؟
"نگاه کن چقدر زيبا شدي"
دخترها هم سهم عادلانه خود را از پيامهايي دريافت ميکنند که به آنها ميگويند دنيا چه توقعاتي از ايشان دارد. وقتي مرتب به دختر کوچک خود ميگوييد "نگاه کن چقدر زيبا شدهاي" يا "تو واقعا زيبا هستي" پيغام واضحي را براي آنها ارسال ميکنيد. انگار که قرار است آنها در چشم دنيا هميشه ظاهر زيبايي داشته باشند. در حاليکه مسئله زندگي آنها فقط زيبايي ظاهري نيست. بهتر است در برخي تعريف و تمجيدها زيادهروي نکنيم.
"اصلا جالب نيست. به تو نميآيد"
مراقب کامنتهايي که درباره انتخاب لباس آنها ميدهيد باشيد. وقتي چنين چيزي بخصوص به دخترها ميگوييد اين پيغام را به ذهن آنها مخابره ميکنيد که :"من قرار است به طريق خاص و متفاوتي به نظر بيايم." خب در اين راه خاص به چشم آنها استاندارهاي خاصي از زيبايي مورد توجه قرار ميگيرد. در حاليکه همه چيز ميتواند در عين سادگي و با زيباييهاي طبيعي پيش برود.
"مطمئن هستي ميخواهي اين غذا را بخوري؟ چاق ميشوي!"
اين جمله معمولا با تفکيکهاي جنسيتي همراه است به طوري که شايد براي دخترها بيشتر استفاده شود اما در عين حال درباره همه بچهها مصداق پيدا خواهد کرد. در جامعه امروز به طور خاص براي دخترها پيغامهاي زيادي درباره چاقي و اضافه وزن داده ميشود. در اين زمينه والدين بايد نگاهي به برنامههاي غذايي خود و سبک زندگي خودشان بياندازند. ماداميکه دغدغه آنها خوردن و نخوردن و چاق شدن باشد اين نگراني را به فرزندان خود القا ميکنند در حاليکه اگر از سبک غذايي و زندگي سالم بهره ببرند در واقع الگوي يک زندگي سالم را به آنها انتقال ميدهند.
"تو بسيار باهوش هستي"
شايد به نظر عجيب بيايد اما گفتن مرتب اين موضوع به کودک که "تو بسيار باهوش هستي" در واقع ميتواند انگيزههاي او را کاهش بدهد. اگر قرار باشد دائم چنين جملاتي را به بچهها ابراز کنيد ممکن است در تقابل با خواست آنها براي يادگيري گام برداشته باشيد. يادگيري مجموعهاي سختيها و تلاشهاست نه اينکه فرزند شما فکر کند "من بسيار باهوش هستم ، پس من همه چيز را ميدانم"
"از تو نااميد شدم!"
لازم نيست به آنها نقش يک گناهکار را بدهيد وقتي خودشان ميدانند که رفتار اشتباهي داشتهاند. وقتي کودک شما ميداند که رفتار اشتباهي از او سر زده يا اينکه بابت کار اشتباهي که انجام داده حس بدي دارد. به خودي خود احساس شرمساري ميکند.
در عوض سعي کنيد بدانيد که چه اتفاقي افتاده که او چنين رفتاري را انجام داده و چرا اينکار را کرده. در عين حال توجيهش کنيد که اين اشتباه دوباره تکرار نميشود. به فرزندتان کمک کنيد تا همراه شما اين اشتباه را جبران کند.
منبع : khanevadeirani.ir