بزرگنمايي:

چه خبر -

همه در زندگي‌شان روزهايي دارند که انگار هر موجود زنده و همه‌ي فناوري‌ها مصمم شده‌اند روزشان را خراب کنند. اگر يک نفس عميق بکشيد و جمله‌ي اول را بازخواني کنيد، شايد متوجه شويد که اين تا چه حد نشان‌دهنده‌ي خودمحوري است.
تمام دنيا هرگز سعي ندارد به شما آسيب برساند، دنيا اصلا مهارت لازم را براي سازمان‌دهي چنين حمله‌اي ندارد. بيش‌تر آدم‌هاي دنيا دارند زندگي خودشان را مي‌کنند و شما سر راه‌شان قرار مي‌گيريد، يا برعکس. زماني را به ياد بياوريد که فکر مي‌کنيد واقعا از فردي ناراحت شديد، يک عابر پياده، يک راننده، پيش‌خدمت يا هم‌کار. شايد روي چيز مهمي آب ريخته باشيد، يا با بي‌موقع از خيابان گذشته باشيد.

شما قصد نداشتيد کسي را خشمگين کنيد اما اعمال‌تان به يک برخورد جدي منجر شده‌است. اين حقيقت دارد که شما مي‌توانستيد بيش‌تر توجه کنيد اما در بيش‌تر موارد آدم‌ها تمام تلاش‌شان را مي‌کنند، ويژه در مکان‌هاي عمومي. آيا فردي که به او "توهين” شده‌است يا با شما "مخالف” است، عامدانه تصميم مي‌گيرد خونسردي‌اش را از دست بدهد؟ شما در چنين مواقعي چگونه واکنش نشان مي‌دهيد؟ چند شيوه‌ي ساده وجود دارد که تمرکزتان را از خودتان و نفس‌تان دور کنيد. اگر تصميم بگيريد هميشه اين را در ذهن داشته‌باشيد، نفس‌تان خواه ناخواه آرام مي‌شود.

ما اغلب اواقات قبل از بروز هيجان واقعي واکنش اجتماعي نشان مي‌دهيم. مي‌دانيم چيزي ما را عصباني مي‌کند، براي همين قبل از اين‌که حتي آن هيجان وارد عمل شود، خودمان را براي واکنش نشان دادن آماده مي‌کنيم. وقتي فردي به شما توهين مي‌کند، قدم اول اين است که نفس عميق بکشيد. وقتي هوا را درون ريه‌هاي‌تان مي‌کشيد و بيرون مي‌دهيد، توجه کنيد آن فرد چه‌قدر با شما فاصله دارد. اين فاصله را از بين ببريد. وقتي احساس خودتان را ابراز مي‌کنيد، به احساسات او دقت کنيد.

همه‌ي آدم‌ها نمي‌خواهند به شما ضربه بزنند، اما تعداد انگشت‌شماري هستند که لذت مي‌برند روزتان را کمي ناخوشايندتر از هميشه بکنند. ما نبايد علت عدم بهره‌وري اين آدم‌ها را تشخيص دهيم يا تشريح کنيم. شما مي‌توانيد وقت‌تان را صرف کارهايي بهتر از حدس و گمان درباره‌ي موضوع عصباينت ديگران بکنيد.
اگر فردي براي اشتباهات‌اش، عامدانه يا غيرعامدانه، عذرخواهي نمي‌کند، اين يک پرچم قرمز است. اگر کسي هرگز عذرخواهي شما را نمي‌پذيرد، اين هم يک پرچم قرمز است. بهتر است فرض کنيد اين يک بازي بچگانه است و آن فرد دوست دارد دردسر ايجاد کند. همه‌ي تلاش‌تان را بکنيد تا از اين آدم‌ها اجتناب کنيد، اما اگر اين آدم مشتري يا رييس يا فردي است که نمي‌توانيد به راحتي از او اجتناب کنيد، از دردسرهايي که درست مي‌کند لذت ببريد.

هم‌دلي يعني قابليت هم‌ذات پنداري با فردي ديگر در سطح هيجاني، با نهايت خلوص نيت. دلسوزي يعني تاييد رنج کشيدن يک فرد از دور که معمولا با کمي قضاوت همراه است. کسي که براي من احساس تاسف مي‌کند هرگز کمکي به من نمي‌کند. کسي که به من نزديک مي‌شود و به سادگي تاييد مي‌کند که اوضاع چه‌قدر خراب است، به من کمک مي‌کند.
اوضاع را بسنجيد، آيا راهي هست که بدون توهين کردن به آن فرد کمک کنيد؟ حتي يک لبخند و دعوت به بيرون ريختن هيجان چيزي است که براي تغيير دادن روز آن فرد لازم است. محبت خالص، سريع‌ترين و موثرترين راه براي تبديل وضعيت منفي به وضعيت مثبت است. من تلاش مي‌کنم به ياد داشته‌باشم وقتي با ديگران تندي مي‌کنم تا چه حد ناراحت هستم. وقتي در چنين شرايطي قرار مي‌گيرم معمولا فقط به يک آغوش نياز دارم.

اگر براي حفظ اعتماد به‌نفس‌تان در سطحي خوب، کاملا به دوستان و خانواده تکيه کنيد، در را براي ديگران باز مي‌گذاريد تا بيايند و شما را تضعيف کنند. شما بايد کليد اين در را به موتور شادي خودتان بسپاريد. اگر نتوانيد حس اعتماد به‌نفس و عشق به خودتان را در درون‌تان ايجاد کنيد، در نهايت موج‌هاي هيجاني را از هر فردي که اطراف‌تان است دريافت مي‌کنيد. اگر آدم‌هايي را که مقاصد پليد دارند در نظر نگيريم، بيش‌تر آدم‌هايي که با آنها تعامل داريد شما را خيلي خوب نمي‌شناسند. اين آدم‌ها حتي اگر بهترين نيت را داشته‌باشند، چگونه مي‌توانند چيزي را که نياز داريد به شما بدهند؟

من با انديشيدن به خودم و ديگران فهميده‌ام جاده‌ي عشق ورزيدن به خود با خنده هموار مي‌شود. شما بايد بتوانيد به اين‌که چگونه به خاطر چيزهاي کوچک ناراحت مي‌شويد، به اين‌که آدم‌هاي حقير چگونه سعي مي‌کنند نفس‌شان را محافظت کنند، به اين‌که چه آسان مي‌توانيد عاشق فردي به جالبي خودتان باشيد، بخنديد. حس تحسين و عشق ورزيدن به خودتان را بپرورانيد تا موج‌هايي که آدم‌ها به شما تحميل مي‌کنند بي‌اهميت‌تر از آن‌چه که هست به نظر برسد.

آمدن اين مورد بعد از نکته‌ي قبلي دليل دارد. من مربيان يوگا را ديده‌ام که زود به خشم مي‌آيند. توصيه‌هاي هوشمندانه، شيوه‌هاي بي‌نقص، و دانش گسترده مانع از آن نمي‌شود که مثل آدم‌ها رفتار نکنند. آدم‌ها عصباني مي‌شوند و اين يک واقعيت است. بنابراين، وقتي ياد مي‌گيريد نفس‌تان را که دچار خشم لحظه‌اي شده‌است، رها کنيد، به ياد داشته‌باشيد اين يک گذرگاه است، هدف نيست.

آيا روز بدي داشته‌ايد يا به يک وضعيت واکنش خوبي نشان نداده‌ايد؟ فقط 10 دقيقه به آن عميقا فکر کنيد تا ببينيد چه احساسي به شما دست مي‌دهد. من گاهي هنگامي که اين کار را مي‌کنم دچار يک آشفتگي هيجاني مي‌شوم. بلند مي‌شوم، با آهنگ شِيک ايت آف مي‌رقصم، و پايم را به زمين مي‌کوبم تا جسم‌ام زمان کنوني را حس کند. افکارتان را براي دوستان‌تان بيرون بريزيد اما دقت کنيد، بايد روي احساسي که داريد و کاري که مي‌توانستيد بهتر انجام دهيد‌، تمرکز کنيد. بد صحبت کردن با ديگران فقط انرژي منفي بيش‌تري را در آن وضعيت ايجاد مي‌کند.

منبع : بازده