بزرگنمايي:

چه خبر - با آيت الله جنتي در سوريه حضور پيدا کرديمماجرا از آنجايي شروع شد که جواد منصوري اولين فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در گفت و گويي که روز يکشنبه 17 بهمن ماه بر خروجي يکي از سايتهاي خبري قرار گرفت، براي اولين بار نکته اي را در مورد روزگار "سيد محمد غرضي" در دوران تاسيس سپاه پاسداران انقلاب اسلامي گفت که با واکنش او رو به رو مي شود.

منصوري در اين گفت و گو با بيان اينکه او {محمد غرضي} انتظار داشت که فرمانده سپاه شود، گفت: وي{غرضي} بعد از اينکه انتصابش به عنوان فرمانده سپاه منتفي شد، آمد و گفت من بشوم قائم مقام فرمانده. خوب تصور مي‌کرد بشود قائم مقام فرمانده، مي‌تواند کارهاي زيادي را در دست بگيرد، ولي چون دوستان ما نسبت به ايشان شناخت داشتند که چه روحيه‌اي و نحوه رفتار و تعاملي دارد، قبول نشد."اما ماجرا به همين جا ختم نشد و سيد محمد غرضي در کمتر از 24 ساعت بعد از انتشار اين گفت و گو، به اين اظهارات واکنش نشان داد. او در خصوص مصاحبه فوق الذکر به خبرنگار خبرگزاري ميزان گفت: "آقاي منصوري بخشي از حقيقت را گفته اند ولي بخش وسيعي را نگفته اند." غرضي همچنين در اين گفت و گو کوتاه که روز هجدهم بهمن ماه بر روي خروجي خبرگزاري ميزان قرار گرفت، قول داد تا در «موقعيتي بهتر» در «آينده» نکاتي که به نظر او منصوري{اولين فرمانده سپاه پاسداران} نگفته است را بيان کند.



ناگفته هاي غرضي از حضورش در سپاه و سوريه و افغانستان سيد محمد غرضي در ابتداي گفت و گوي خود با خبرگزاري ميزان جزئياتي کمتر شنيده شده از جلسه اي در ابتداي انقلاب با حضور امام خميني(ره) را اينگونه روايت مي کند: " خدمت امام(ره) عرض کردم: من 28 مرداد را يادم هست و تنها چيزي که انقلاب را تهديد مي کند کودتاست و ما بايد يک نيروي نظامي داشته باشيم که از کودتا جلوگيري کنيم؛ غرضي معتقد است که اين توضيحات او بود که منجر به دستور حضرت امام خميني(ره) براي تشکيل سپاه پاسداران انقلاب اسلامي شد. غرضي همچنين اين نکته را ذکر مي کند که عليرغم برخي مخالفت ها از ابتدا فرماندهي سپاه را برعهده داشته است."وقتي به همراه خانم دباغ براي شوراي انقلاب از امام نامه گرفتيم، عده اي با در آنجا{شوراي انقلاب} با حضور من در سپاه مخالفت کردند. آنها گفته بودند اين يک شخصيت سياسي است و بهتر است در کار نظامي نباشد." اما او نظري متفاوت با مخالفينش در شوراي انقلاب دارد و خود را نيروي "سياسي – نظامي" مي داند."پيش از انقلاب به مدت 10 سال در خارج و داخل کشور همراه نيروهاي سياسي و نظامي بودم."

او در ادامه اين گفت و گو از همکاري خود با سازمان آزادي بخش فلسطين مي گويد و از علاقه اش به نظامي گري در دوران جواني به عنوان يکي از دلايل اين همکاري ياد مي کند." من و آيت الله جنتي با ابوجهاد معاون عرفات و نيروهاي فعال منطقه بالاخص سازمان آزادي بخش فلسطين ارتباط نزديکي داشتيم، در آن زمان آقاي جنتي هم به همراه ما فراري بود و در سوريه حضور داشت." وزير پيشين نفت مي گويد در ده سالي که در دوران شاه فراري بوده با همه نيروهاي سياسي و نظامي منطقه نظير افغانستان، ترکيه، بحرين و قطر ارتباط داشته است."چون گستره مجموعه نيروهاي منطقه همه جا با همه نوع استعداد و توانمندي بود و در مسئله فلسطين هم فعال بودند واز طرفي ما هم به حافظ اسد نزديک بوديم امکانات زيادي را مي گرفتيم و عمل مي کرديم."

او همچنين از عدم اعتقاد خود به کار "سازماني و تشکيلاتي" در آن دوران مي گويد." روشهاي حزبي و گروهي و جمعيتي را از ابتدا نفي مي کرديم، بر همين اساس تحت عناوين کار نمي کرديم و هر کسي را في سبيل الله کار مي کرد کمک مي کرديم زيرا عنوان کردن اسم را مفيد نمي دانستيم واز آن دوري مي کرديم." وي درباره علت رفتن خود از سپاه مي گويد: در آن زمان آقاي هاشمي رفسنجاني {از اعضاي وقت شوراي انقلاب} گفت من مأموريت دارم فرمانده جديد سپاه را تعيين کنم و آقاي منصوري را در اين سمت منصوب کرد، بعد از اين انتصاب از سپاه رفتم. استاندار پيشين کردستان و خوزستان به رابطه نزديک خود با "حاج احمد آقا" و "حاج آقا مصطفي خميني" اشاره و از سال 1354 به عنوان سال خروج خود از کشور ياد مي کند و مي افزايد: "بعد از خروج از کشور، در دفتر حضرت امام (ره) در نجف حضور پيدا کردم و بعدها هم به همراه امام (ره) به نوفل لوشاتو رفتم و بعد هم به ايران بازگشتم." منبع: ميزان