بزرگنمايي:
اسم همسر اول من شادي بوده است. بعد كه فوت كرد همه به خاطر آهنگ شهلا گفتند اسم همسر حبيب شهلا بوده! آن آهنگ هم در آن دوران خيلي گرفت. اما آهنگ و ترانه براي فرد ديگري بود كه من آن را خواندم.
از همسرش كه ميگفت بغض به گلويش نشست و نتوانست حرفهايش را ادامه دهد. وقار، آرامش و متانت نميگذاشت صدايش بالا برود؛ آن هم كسي كه به قول خودش اوج صدايش دستنيافتني است. اينها شرححال حبيب محبيان ،خواننده مشهور ايراني هنگام گفتوگو با ماست. بعد از آن هجرت طولاني مدت به آن سوي آبها، 6 سالي است كه به ايران برگشته و همراه همسر در يك باغ بزرگ در روستاهاي اطراف رامسر زندگي ميكند. بيخبر از همه چيزهايي كه بيرون از آن اتفاق مي افتد.
خبري هم بود با اين عنوان كه بعد از مدتها بيخبري مشکلاتي براي آقاي حبيب در ماسوله پيش آمده است.
كل آن ماجرا سوء تفاهم بود. اصلا بحث چيز ديگري بود. عدهاي ميخواستند از طريق من سايتشان پرطرفدار شود تا تبليغ خودشان را بكنند كه من اجازه اين كار را ندادم. گفتم حاضرم به همه سربازان پاسگاه امضا بدهم اما با شما عكس نميگيرم. آخر شب هم رفتم خانه.
از بين كارهايي كه خوانديد كدام بهترين است؟
مرد تنهاي شب از همه بيشتر گل كرد.
خودتان كدام آهنگ تان را بيشتر دوست داريد.
آهنگ بانوي شرقي را كه براي همسرم خواندم خيلي دوست دارم. من اصولا براي هر مشكلي كه برايم پيش ميآيد، آهنگ ميخوانم. . . در حال حاضر هم آهنگي ساختهام براي همسرم كه خواندن شعر آن براي من خوب نيست چون کلماتي مانند دوست دارم، فدات بشم در آن هست و بعد اين را دادم كسي بخواند. متاسفانه خودم نميتوانم بخوانم. به همسرم گفتم آهنگي را كه شعرش را خودم گفتهام ميخواهم به كسي بدهم كه بخواند و همسرم در جواب گفت تو مرا اذيت ميکني بعد برايم آهنگ هم ميخواني!؟(خنده)
ماجراي آهنگ شهلا چه بود؟
اسم همسر اول من شادي بوده است. بعد كه فوت كرد همه به خاطر آهنگ شهلا گفتند اسم همسر حبيب شهلا بوده! آن آهنگ هم در آن دوران خيلي گرفت. اما آهنگ و ترانه براي فرد ديگري بود كه من آن را خواندم.
و آهنگ همه دورانها آهنگ مادر كه پس از بازگشت به ايران دوباره آن را خوانديد و ويدئويش را ساختيد؟
آن زمان خيلي هم معروف نبودم كه آهنگ «مادر» را خواندم. يادم هست روي صحنه كنسرت بودم و همه جا تاريك بود و كسي از فوت مادرم خبر نداشت. بدون هيچ مقدمهاي گريه كردم و آهنگ را زدم و خواندم. مادر بي تو تنها و غريبم. . . اين ترانه در حقيقت حال و روز خودم و احساس واقعيام بود.
نظر شما در رابطه با موسيقي داخلي كشور چيست؟
اوضاع موسيقي داخل كشور خيلي خوب نيست حتي كساني كه آواز هم ميخوانند شعر مولانا را روي ملودي خراب ميكنند. من 40سال تجربه دارم. بايد در رشته خودشان كسي آنها را راهنمايي كند؛ مثل استاد شجريان و استاد شهرام ناظري.
موسيقي پاپ چطور؟
اصلا حرفي از موسيقي پاپ نزنيد. من اصلا موزيك گوش نميكنم. ماشيني كه از شمال من را به تهران ميآورد اصلا نبايد در جاده بايستد و اصلا نبايد موزيك گوش كند! البته اين را هم بگويم آهنگ اصفهاني را شنيدهام چون آن طرف آب در تلويزيون پخش ميشد.
يعني حتي تا به حال صداي خواجهاميري را نشنيدهايد؟
من تا به حال آهنگ هيچ خوانندهاي را كامل گوش نكردهام. حتي آهنگ خودم را. زماني آهنگ خودم را گوش ميكنم كه در حال ميكس است. بعدش هم كه ضبط شد اصلا گوش نميكنم. ديگر مغزم را به آن نميدهم. ميخواهم مغزم آزاد باشد تا براي آهنگ بعدي فكر كنم. من با دنيا كاري ندارم. وظيفهام را انجام دادهام. من چرا آهنگ گوش كنم وقتي خودم بهترينها را انجام دادهام. يك شعر هشتسيلابي ميگويم؛ در 6 تا8 خط. سپس20 نفر از بهترينهاي ايران و خارج از ايران را بياوريد؛ آنها نميتوانند كاري كه من ميكنم انجام دهند.
يعني بقيه خلاق نيستند؟
همه آهنگسازها مثلا سيديها تركي استانبولي همراهشان است. من ديدم. از هر كدام از اين سيديها انتخاب و ملودي ميسازند، در صورتي كه يك كيبورد پلير آهنگساز نميشود. آهنگ ساختن بايد در خون كسي باشد. فرهاد، فريدون فرخي، پازوكي، مازيار و. . . آهنگهايشان را خود ميساختند. در فيلمي به نام سنتوري، به نظرم چاووشي شعر و ملوديهاي خوبي انتخاب كرده بود. . . و شعر و ملوديهايي كه چاووشي انتخاب ميكند در ايران بهترين است.
در زمان شما چه كسي اين خلاقيت را داشت و تكراري نباشد؟
يك سري چيزها تكرار نخواهد شد. مثل فرهاد. فردي هنرمند است كه بتواند چيزي را خلق بكند تا اسمش را ماندگار كند. فرهاد يك اثر را خلق ميكرد.
از مرتضي پاشايي هم آهنگي شنيدهايد؟
بعد از فوت مرتضي پاشايي آهنگهايش را گوش دادم و بعد فهميدم كه چقدر با احساس ميخواند. او شعرهاي قشنگ و احساسي را انتخاب ميكرده. اما من ذهنم را با اين آهنگها پر نميكنم و تا آخر گوش نميكنم. مثل اين است كه سر سفره چند مدل غذا باشد و بخواهيم از همه نوع بخوريم. مغز هم مثل شكم است از هر چيزي نميتوان پر كرد.
چرا كارهاي پيشكسوتان آن ور آب اين قدر افت كرده؟
نبايد شعر و آهنگ اينجا ضبط شود و براي خوانندههاي مطرح آن طرف فرستاده شود. كيفيت كارهاي آن طرف هم پايين آمده. اشتباه است كه خوانندهها با چنين كارهايي خودشان را زمين بزنند.
به شما پيشنهادي دادهاند كه آهنگي را برايتان بياورند و بگويند حالا بخوان؟
بله، چنين پيشنهادهايي زياد بوده است. اما بهشان گفتهام اين شعر و آهنگ مناسب بچههاي 20 ساله است، نه من! من كه نميتوانم با خواندن اشعار مولانا و. . . يك دفعه آنقدر موضعم را عوض كنم. مسلما زمين ميخورم.
در حال حاضر وقتي با كسي كار نميكنيد چطور ترانه و موسيقي پيدا ميكنيد؟
چون ترانهسرايي را اينجا نميشناختم به سمت مولانا كشيده شدم. راك را روي مولانا ضبط ميكنم. راك روي مولانا يعني حرف آخر و بسيار قشنگ است. 7 كار از مولانا ضبط كردهام. . . موسيقي كارها هميشه با خودم بوده است.
اين 7 آهنگ هم از همان مجموعه سيتايي است؟
بله از همانهاست. از 30 آهنگي كه ضبط كردهام هيچ يك از ترانهسراها اينجا نيستند. من اينجا كسي را نميشناسم. شعرها براي مولانا و نگين فرهمند است كه براي محمد هم شعر ميگفت. اگر جايي از يک شعر را بخواهم به ترانهسرا ميگويم تا سيلابها را تغيير دهد. ترانهسرايي با شاعري فرق ميكند. يك شاعر نميتواند ترانهسرا باشد. برعكس هم نميشود. ترانهسرايي كه با موسيقي آشنا باشد ميداند كه يك آهنگساز چه ميخواهد.
راستي محمد پسرتان چه ميكند؟
دانشجوي طب سنتي است و در آمريكا درس ميخواند. با ما به ايران آمد اما چون جايي نميتوانست برود و از خانه بيرون بيايد براي تحصيل از ايران رفت. محمد بنا نبود خواننده شود. بعضيها فكر ميكنند چون من پدر محمد هستم او به اينجا رسيده؛ در صورتي كه محمد پسر بسيار باسوادي است؛ به خصوص در زمينه اسلام شناسي. محمد يك زماني در يك مسجد در لسآنجلس اذان ميگفت. قاري قرآن هم هست. . . محمد يك بار گفت بابا اگر بخواهيد يك آهنگ ضبط كنيد چقدر هزينه دارد؟
گفتم: 80،70 دلار. خنديد و گفت پس ضبط كنيم. گفتم باشه فقط به مادرت نگو. شعر آهنگ جواني را خودم گفتم و ضبط شد. البته بعضيها بالاي يك ميليون دلار خرج مي کنند اما اتفاقي هم نميافتد. هيچ چيز را نبايد به زور از خدا بخواهيد. محمد نميخواست خواننده شود؛ من هم نميخواستم. فقط قبول كردم آهنگ را ضبط كنم كه خوشحال شود. آهنگ پخش شد و بسيار گرفت. الان هم دارد طب سوزني ميخواند. بعد از آمدن من به ايران او هم خوانندگي را كنار گذاشت. محمد بسيار پاك است.
دلتان برايش تنگ نميشود؟
چرا. اتفاقا براي ختم علي طباطبايي كه رفته بودم مدام به فكرش بودم. پدر علي وقتي بغلم كرد جوري گريه ميكرد كه من هم به گريه افتادم. من هم پسرم دور است و دلم خيلي شكست.
كسب درآمد و گذران زندگي شما در ايران چگونه است؟
همراه با مشكلات مختلف. خانهاي در تبريز داريم که گذاشتهايم براي فروش. متاسفانه همسرم به خاطر من يك زمين را فروخت. خدا را شكر فعلا ميتوانيم سر پا بايستيم. هر وقت بخواهم كنسرت برگزار ميكنم. پيشنهاد خيلي خوبي از خارج کشور داشتم. اگر آن طرف آب بودم الان 7،8 كنسرت ميرفتم. آنجا اگر يك آهنگي گل كند خواننده پيشنهاد چندين كنسرت پشت سر هم خواهد داشت! اما من خواستم ايران بمانم. به خاطر خانوادهام. پول چرك كف دست است.
همه اين توجهها باعث ميشود از مسير و سبك خود دور شويد و به سمت كارهاي بازاري برويد؟
اين را كه ميگويم شايد بعضيها ناراحت شوند اما من براي مردم زندگي نميكنم. من افتخار ميكنم به خانواده سه نفره خودم. اگر صدها انسان خوب در اين دنيا باشد قطعا همسرم و محمد جزو آن انسانها هستند. كسي كه دروغ بگويد، خيانت كند، مواد مخدر مصرف كند يا حتي سيگار بكشد بايد از من فاصله بگيرد. من يك هنرمندم. خيلي سختگير هستم. من مرد تنهاي شبم و كسي نميتواند خيلي با من صميمي شود. بچه شمرون هستم. اگر كسي حتي يكدهم من سالم باشد ميتوانم با او بسازم. تنهايي را ترجيح ميدهم.
يكي از پيشكسوتهاي موسيقي ما دارد يك جايي زندگي ميكند و بايد دنبال فرصتي باشد تا با مردم ارتباط برقرار كند اما هر چه با شما گپ زديم مدام ميگوييد من تنهايي را ترجيح ميدهم. . .
حبيب همه چيز را دلي انجام ميدهد. براي خودش، همسرش، پسرش و وطناش خوانده است. يك شخصي عكسي را در تلفن همراه به من نشان داد كه متعلق به دختري بود كه ابرو و مژههايش ريخته بود. بسيار تكان خوردم. به همسرم گفتم عكس دختربچه 7،6 سالهاي را ديدهام كه سرطان گرفته. بعدش هم رفتم بيمارستان سرطانيها و از آنها بازديد كردم. گريهام گرفت.
سپس با فاميل همسرم در آمريكا تماس گرفتم و چون ميدانستم او هم يک دختر دارد، شروع به خواندن كردم: الهي قربونت برم، نازگل من و. . . گفتم يك ترانه با اين مضمون ميخواهم و او خيلي زود ترانه را گفت و من هم آهنگ را ساختم و ويدئويش را گرفتيم و خيلي زود پخش شد. الان آن دختر فوت شده. مادرش ميگفت با شنيدن اين آهنگ كلي حالش خوب شد. چيزهايي كه حبيب ميسازد جز حقيقت چيزي نيست. . .
در اين حالت همكاري شما با اسپانسرها هم مشكل ميشود؟
مهم نيست. من به هر قيمتي كار نميكنم. من در زندگي زير بار هيچ زوري نرفتم و با كسي كنار نيامدم، خودم هستم و خودم. با هيچ گروهي هم همكاري نداشته و نخواهم داشت. معتقدم اگر قرار است پولي در بياوريد بايد انسانهاي ديگري هم بتوانند از اين سفره بهرهاي ببرند. خيليها در اين شش سالي كه ايران هستم خواستند از كنار من به پول برسند. خيليها نامه زدند اما من قبول نكردم. اگر بناست به كسي باج بدهيد که كارتان درست شود، نشود بهتر است. اگر قرار است كاري درست شود، ميشود؛ اگر هم نه هر كاري بكنيد باز هم نميشود.
زمان برگشتن شما يك سري شايعات در مورد دوستي شما با آقاي مشايي بود. ديداري با ايشان داشتيد؟
ديدار كوتاهي با ايشان در دفترشان داشتم. دوستي كه يک نزديكي به دولت وقت داشت نامهاي تنظيم كرد و پيش آقاي احمدينژاد برد. بلافاصله آقاي احمدينژاد امضا كردند و به ارشاد رسيد، سه روزه مجوز گرفتم تا بتوانم آلبوم ضبط كنم تا اينكه يك شخصي كه مايل به سرمايهگذاري بود من را برد پيش آقاي مشايي. به چه دليل نميدانم؟ آقاي مشايي خواستند من را ببينند. گفتند اينجا وطن شماست اگر برگرديد خوشحال ميشويم. برخوردشان خيلي خوب بود. وقتي فهميدند تا سال 62 ايران بودم برايشان جالب بود.
شرايط مالي باعث ميشود از ايران برويد؟
من هيچ وقت زنم را تنها نميگذارم. بخواهم ميتوانم پول دربياورم. پيشنهادهاي مختلف زياد دارم. اما من يك هنرمندم و كاري را انجام ميدهم كه اسمم را جاودانه كند؛ نه اينكه هر كسي از هر راهي خواست پول در بياورد، اين كار را انجام دهد.
امکان دارد خوانندگان ديگري به ايران باز گردند؟
امکان ندارد. کسي که بخواهد بازگردد بايد 3،2 سال صبر کند و در جامعه نباشد و ويديوهايش پخش نشود. من توصيه مي کنم اگر مي توانند بيايند. 3،2 سال در جامعه ظاهر نشوند و اگر تحمل دارد برگردند. هيچ خواننده لس آنجلسي نميتواند برگردد. خبرهايي که ميشنويد کذب است. آنجا همه چيز در دسترس است. آنها زن و بچههايشان آنجاست.
الان بزرگترين آرزوي تان در زندگي چيست؟
کسي که بخواهد بازگردد بايد 3،2 سال صبر کند و در جامعه نباشد و ويديوهايش پخش نشود. من توصيه مي کنم اگر مي توانند بيايند. 3،2 سال در جامعه ظاهر نشوند و اگر تحمل دارد برگردند. هيچ خواننده لس آنجلسي نميتواند برگردد. خبرهايي که ميشنويد کذب است. آنجا همه چيز در دسترس است. آنها زن و بچههايشان آنجاست.
منبع : مجله زندگي ايده آل