همسر استاد شجريان از روز هايي گفت که يکه و تنها...
اخبار فرهنگي و هنري
بزرگنمايي:
چه خبر - گفت و گو با کتايون شجريان
سال گذشته در آستانه نوروز، استاد شجريان به روال سالهاي گذشته در پيامي تصويري نوروز را به مردم ايران تبريک گفت. درحاليکه با چهرهاي متفاوت در برابر دوربين ظاهر شد و بدون آنکه نامي از بيماري خود ببرد، گفت ١5 سال است با دوستي ناخوانده همنشين است... شجاعت و روحيهاي که در آن پيام تصويري بود، بار ديگر نشان داد شجريان هر بار ميتواند شگفتآور باشد؛ به هر صحنهاي که وارد شده، روحي بزرگ را به نمايش گذاشته است. در اين يک سال، از او کمتر ميشنيديم. چند هفته پيش خانم کتايون خوانساري، همسر استاد، تصويري تازه از او منتشر کرد. سالگرد پيام و انتشار اين تصوير را بهانه کرديم و سراغ ايشان رفتيم تا گزارشي از وضعيت سلامتي استاد بگيريم. از ايشان تشکر ميکنيم که در اين ايام پرمشغله، پيشنهاد ما را براي مصاحبه قبول کردند.
بيماري استاد از کي و چگونه شروع شد؟
سابقه موضوع به حدود 15 سال پيش برميگردد. ايشان بهطور ناگهاني دچار درد کليه شدند. بعد از بررسيهاي پزشکي، معلوم شد توموري در يکي از کليهها وجود دارد که با جراحي سعي کردند مانع گسترش آن به اعضاي ديگر بدن شوند.
خبري منتشرشده بود که ريه ايشان هم مشکل داشته است و گويا عمل جراحي ريه هم داشتهاند.
بله. البته در همان زمان پيش نيامد. خودتان بهتر ميدانيد اين بيماري تا چه حد پيشبينيناپذير است. خوشبختانه عمل جراحي موفقيتآميز بود.
درمانها و جراحيها در داخل و زير نظر متخصصان ايراني بود يا پزشکان خارجي؟
تيم درماني ايشان هم شامل پزشکان ايراني است و هم پزشکان خارج از ايران؛ تيم بسيار حرفهاي که همکاري صميمانهاي با هم دارند.
سال گذشته در پيام نوروزي، استاد با چهرهاي متفاوت جلوي دوربين ظاهر شدند. در آن ايام خبرهايي غيررسمي منتشر شد که عارضه مغزي براي ايشان پيش آمده است. کمي دراينباره برايمان بگوييد.
در اين مدت وضع جسماني استاد مناسب و روحيهشان هم مثل هميشه عالي بود. برنامههاي هنريشان را دنبال ميکردند؛ حتي چندين کنسرت برگزار کردند. خودتان خوب ميدانيد چه روحيه مبارزهجويانهاي دارند. ولي در جولاي ٢٠١5 به صورت ناگهاني دچار عارضهاي مغزي شدند که بلافاصله ايشان را به بيمارستان منتقل کرديم. خوشبختانه يکي از ورزيدهترين جراحان مغز که ايراني بودند؛ بلافاصله در بيمارستان حضور يافتند و اقدامات درماني را انجام دادند. متأسفانه چند ماه بعد از عمل جراحي، دوباره اين عارضه پيدا شد.
اقدامات درماني مؤثر بود؟
وضعيت ايشان رو به وخامت گذاشت و مدتي طولاني در بيمارستان تحت مراقبتهاي ويژه بودند. بعدا با بهبود نسبي وضعيت ايشان، پزشکان ايراني و آمريکايي ادامه درمان در ايران را توصيه کردند.
الان تيم پزشکان ايراني درمان را ادامه ميدهند؟
تيم پزشکان ايراني با همکاري پزشکان آمريکايي درمان را با مشورت هم انجام ميدهند.
بعد از چندين ماه بيخبري، شما عکسي از استاد را در صفحه خود گذاشتيد. عکس جديد است؟
بله؛ همين چند هفته پيش گرفته شد.
درحالحاضر وضعيت استاد چطور است؟
وضعيت عمومي ايشان گرچه به آهستگي ولي رو به بهبود است. بخشي از عوارض بيماري و اقدامات درماني هم در حال تعديل است.
خانم خوانساري، با اين توضيحي که ميفرماييد، در اين يکسالونيم اخير، روزهاي سختي بر شما گذشته است ولي شما کمتر صحبت کردهايد. در اين مدت، فقط گاهي عکسي از استاد ميگذاشتيد. مصاحبه هم نميکرديد. ما ميدانيم که اين نوع بيماري فقط براي بيمار رنج و سختي ندارد، رنج همراهان بيمار هم زياد است. چرا سکوت کردهايد؟
چهرههاي محبوب و مردمي وقتي دچار مشکلاتي مثل اين نوع بيماري ميشوند، مورد توجه مردم قرار ميگيرند. مردم ايشان را دوست دارند و براي من قابل درک است که نگرانند و ميخواهند جزئيات بيشتري بدانند. هم نگران سلامتي استاد بودم و هم بايد کاملا مراقبت ميکردم خبري نگرانکننده منتشر نشود. مهمتر از همهچيز بايد در نظر ميگرفتم که آرامش استاد بر هم نخورد. اينجور وقتها شايعه و اخبار کذب هم زياد منتشر ميشود که آرامش مردم و بيمار را برهم ميزند. آرامش مردم و استاد براي من بسيار مهم بود. قبول داريد در يک کشور غريبه نميتوانستم خبرها را پيگيري کنم و وقتم به تکذيب شايعات بگذرد. من بايد تمرکز خود را روي رسيدگي به بيماري ايشان ميگذاشتم. ما در آمريکا بوديم و در يک کشور غريبه، بايد با اين وضعيت پيچيده و نگرانکننده سر ميکردم. نميتوانستم از افراد مختلف کمک بگيرم؛ چون ممکن بود اخباري ناخواسته به بيرون درز کند و مبناي شايعه شود. پس بايد يکه و تنها اين کارها را انجام ميدادم. بايد صبورانه همه اين رنجها را تحمل کرد. اين چيزي است که خود استاد هم بر آن تأکيد دارند.
الان در ايران شرايطتان چطور است؟ از زماني که به ايران آمدهايد، سختيها بيشتر شده يا کمتر؟
نميخواهم بگويم سختتر شده يا بيشتر. ايشان در منزل استراحت ميکنند و من هم مديريت همه کادر پزشکي را در کنار پزشکان برعهده دارم. از طرف ديگر، رايان در يک مقطع مهم تحصيلي است و پدرش هم بيمار است. بهلحاظ روحي، دوره سختي را ميگذراند. من بايد مراقب رايان باشم و کمک کنم که در اين دوره سخت، لطمه روحي نخورد؛ هم بايد نقش مادري را انجام دهم و هم نقش همسري را. اگر بخواهم دقيقتر بگويم، در رفتوآمد بين اين مشکل و آن مشکلم.
و حرف آخر؟
زندگي آقاي شجريان، اميد و تلاش و مبارزه است. من هم ياد گرفتهام با همين چشم به اين وضعيت نگاه کنم؛ اميد و تلاش.
گروه فرهنگ و هنر
منبع: روزنامه شرق
-
يکشنبه ۲۲ اسفند ۱۳۹۵ - ۱:۰۲:۴۴ PM
-
۲۹۰ بازدید
-
-
چه خبر