بزرگنمايي:
چه خبر - ماجراهاي پشت پرده ساخت سريال در پناه تو
چند روزي است به بهانه درگذشت حسن جوهرچي، سريال «در پناه تو» از شبکه آي فيلم بازپخش ميشود. سريالي که ميتوان از نظر ايجاد تحول در ساخت موضوعات عاشقانه آن را اثري همچون «عروس» در سينما، براي تلويزيون دانست. گزارش توليد اين سريال و دردسرهايي که سازندگانش در آن سالها کشيدند را بخوانيد. از حذف 400 صفحه فيلم نامه تا حذف شخصيت پارسا پيروزفر و تراژدي قسمت آخر که باعث شد حميد لبخنده از تهران برود.
هفته نامه «صدا» در گزارشي خواندني به روايت اتفاقاتي ميپردازد که از ابتدا باعث خلق اين سريال سدشکن در تلويزيون شد. آغاز اين اتفاقات از دهه شصت است و زماني که عليرضا طالب زاده به ذهنش ميخورد داستاني بنويسد با اين موضوع که:
دامادي ميخواهد خانوادهاش را قال بگذارد و عروسش را به شمال ببرد. دو نفر از دوستان آقاي داماد که از قضا قبل تر دلباخته عروس بودهاند بايد چمدانهاي داماد را به او برسانند.
البته طالبزاده در ادامه با ساخت فيلم «عروس» توسط بهروز افخمي و به دليل شباهتهاي عمده فيلم نامه افخمي و داوودنژاد با طرحي که خودش نوشته بود همه رشتههايش پنبه مي شود اما بدون بي خيال شدن ماجرا، شخصيتهاي ديگري به طرح اضافه ميکند تا «در پناه عشق» به عنوان طرحي 200 صفحهاي به نگارش در آيد. موضوعي با عشق زميني آن هم جوانانه در حالي مطرح شد که آن دوران اعتقاد بر اين بود عشق موضوعي خصوصي است و نبايد در رسانهها چندان مطرح شود. همين ديدگاه سبب شد طرح طالب زاده مدتي خاک بخورد اما آشنايي او با منوچهر شاهسواري که آن زمان تهيه کننده جواني در تلويزيون بود همه چيز را عوض کرد.
طالب زاده و شاهسواري در خانه ادبيات و هنر نوجوانان با هم آشنا مي شوند. طالب زاده «در پناه عشق» را براي شاهسواري تعريف ميکند و او هم که از طرح خوشش آمده به سراغ مهدي ارگاني مدير شبکه دو در سال 1372 ميرود و با آب و تاب داستان را براي او تعريف ميکند. ارگاني با وجود نابينا بودن يکي از مديران باتجربه و صاحب نظر در حوزه فرهنگ محسوب ميشد و تلاش شاهسواري براي جلب نظر او به نتيجه مي رسد. نظر مثبت ارگاني چراغ سبز براي توليد سريالي بود که مدتي بعد نامش بنا به مصلحت تبديل شد به «در پناه تو».
شاهسواري که از زمان دستيارياش در فيلم «تمام وسوسه هاي زمين» ساخته زنده ياد حميد سمندريان با حميد لبخنده خواهرزاده نويسنده بزرگ ايران احمد محمود دوست شده بود به او پيشنهاد داد کارگرداني «در پناه تو» را به عهده بگيرد. لبخنده بعد از خواندن فيلم نامه به شدت از ساخت آن استقبال ميکند. در اسفند ماه 72، عليرضا صالب زاده فيلم نامهاي 1030 صفحه اي که حدود 50 شخصي اصلي داشت را تحويل تهيه کننده و کارگردان ميدهد.
انتخاب بازيگران
مراحل پيش توليد و انتخاب بازيگر آغاز ميشود. تصميم گرفته شده بازيگران جوان فيلم همگي چهرههايي جذاب و غيرمشهور باشند. تيم توليد در آموزشگاههاي بازيگري و دانشکده هاي هنري آگهي ميزند تا بالاخره پس از 6 ماه تست گرفتن، بالاخره بازيگران سريال مشخص ميشوند: لعيا زنگنه، حسن جوهرچي، رامين پرچمي، شهرزاد عبدالمجيد و ... جالب است بدانيد که اول قرار بود به دليل پيدا نشدن بازيگر زن اصلي مناسب از آتنه فقيه نصيري که در آن زمان نيمچه شهرتي داشت براي بازي در نقش «مريم» استفاده شود اما يک روز ناگهان سر و کله لعيا زنگنه پيدا شد و با توجه اتفاق نظر همه شد مريم خانم «در پناه تو». با پايان مراحل پيش توليد تصويربرداري اين سريال در اواسط سال 73 آغاز ميشود تا اوايل سال 74 از تلويزيون روي آنتن برود.
همه چيز علي الظاهر بدون مشکل پيش ميرفت تا اينکه حاشيهها يکي يکي آغاز شدند. اولين مسئله تغيير مديريت در شبکه دو بود. ارگاني از شبکه دو رفت و جعفري جلوه مدير فعلي شبکه دو جاي بر مسند مديريت اين شبکه در آن سالها نشست. به گروه توصيه ميشود مراقب باشند چون مديران جديد سخت گيرند و نميخواهند هيچ حاشيهاي برايشان ايجاد شود. نتيجه دوري از حاشيهها حذف 400 صفحه از فيلم نامه، حذف يکي از شاخههاي اصلي داستان و دستکاري در پرداخت باقي بخشها شد.
حذف بخش زيادي از نقش پارسا پيروزفر
اما مهمترين اتفاق در روند شکل گيري حذفيات سريال حذف داستان پارسا با بازي پارسا پيروزفر از سريال است. پارسا در نسخه اوليه داستان حضور پررنگي داشت. پدر او مرد ثروتمندي است که با منشياش به طور مخفيانه ازدواج کرده، زن او (زنده ياد هما روستا) ماجرا را نميداند ولي زماني که مطلع ميشود روانپريش شده و دست به خودکشي مي زند. از طرفي پارسا هم که از عشاق مريم است بعد از طلاق او از رامين تصميم ميگيرد با او ازدواج کند ولي پدر مانع او ميشود و اين مسئله منجر به درگيري بين آنها مي شود. جالب است بدانيد حتي صحبتي هم براي حضور زنده ياد داود رشيدي براي ايفاي نقش پدر پارسا مي شود اما وقتي گروه با بجران محتوايي و سانسور مواجه ميشوند تصميم ميگيرند اصلا اين قصه را مطرح نکنند چون اين قصه همزمان با داستان عاشقانه مريم(لعيا زنگنه) و محمد(زنده ياد حسن جوهرچي) جلو ميرفت. اما حذف اين داستان مهمترين مشکل نبود.
ازدواج پسر مومن با زن نازا
گروه 12 قسمت از سريال را آماده پخش ميکنند اما پس از پخش تنها دو قسمت از سريال مديران تلويزيون خواستار بازبيني همه بخشهاي آماده شده ميشوند و مدتي بعد به گروه اعلام ميکنند 5 قسمت از آن قابل پخش نيست. گروه سازنده اعتراض ميکند که با اين وضعيت سريال آسيب ميبيند و بهتر است پخش آن متوقف و فکري براي اين حذفيات شود اما مديران مخالفت ميکنند. حذفيات مديران تلويزيون شامل 100 صفحه و بيش از 20 شخصيت سريال است. ولي مشکلات به اينجا هم ختم نميشود. براي قسمت آخر مديران تلويزيون يک سوال از لبخنده ميپرسند: «مگر ميشود يک پسر مومن با دختري ازدواج کند و آن دختر نازا بماند؟» هرچه کارگردان توضيح ميدهد اساس قصه روي سترون بودن زن و نازايي اوست و اصلا اين داستان يک عشق به دور از اين مسائل است اما مديران تلويزيون زير بار نميروند و حتي راه حلي مثل ازدواج دوم را پيشنهاد ميدهند. در آخر حميد لبخنده به يک ايده ميرسد، متني را با صداي حزن انگيز ميخواند و روي قسمت آخر ميگذارد. بعد هم از تهران ميرود تا کسي او را پيدا نکند.
با همه اين ها و البته نقدهاي تند و تيزي که برخي رسانه ها در آن زمان به اين سريال کردند و آن را اشاعه فرهنگ مبتذل غرب دانستند اما موفقيت ساخت آن باعث شد زمينه ساخت ديگر سريالهايي از اين دست ايجاد شود و شايد اين مهمترين تاثير سريال «در پناه تو» بود.
گروه فرهنگ و هنر
منبع: icinema.ir