آخرین اخبار

دختر عشايري که قهرمان کيک‌بوکسينگ ايران است بعد از نود

دختر عشايري که قهرمان کيک‌بوکسينگ ايران است

  بزرگنمايي:

چه خبر - اين دختر عشايري، قهرمان کيک‌بوکسينگ ايران است

صبح زود، وقتي هنوز هوا گرگ‌وميش است، سحر از زير چادر ايلي درمي‌آيد و به آفتاب سلام مي‌کند، خمير نان را آماده کرده و همراه برادرانش گوسفندها را به چرا مي‌برد و اگر در چادر، هيزم نباشد با خرمني از هيزم، خرامان‌خرامان به چادر برمي‌گردد.خورشيد که سر مي‌زند، سحر نانش را پخته و الکش را آويخته است؛ اينها و ده‌ها کار سخت ديگر که بارها درباره‌شان شنيده‌ايم، کار هرروزه زنان عشاير است اما براي سحر، دنيا از روز اولش، فقط همين سياه‌چادر نبود ... «چندبار توي تلويزيون ديده بودم که حرکت‌هاي رزمي چه جوريه و عاشق اين ورزش بودم. يه‌روز که با ايل اومديم شهر، فهميدم دخترخاله‌ام ميره يه باشگاهي نزديک خونه‌شون؛ باهاش رفتم و هموني بود که فکر مي‌کردم. گفتم هرجور شده، منم ميرم باشگاه. پدر و مادرم گفتن اگه خبر به گوش ايل برسه، ميگن ما بي‌غيرتيم که دخترمون، لباس شهري ميپوشه و ميره ورزش. امکان نداره بذاريم بري. يه‌هفته توي خونه حبسم کردن که نرم ولي حريفم نشدن. رفتم و آن‌قدر خوب کار کردم که حالا 9 دوره است، رده اول تا سوم قهرماني کيک‌بوکسينگ زنان ايرانم ...»

زن عشايري حرف نمي‌زنه، عمل ميکنه ...

سوسن رشيدي، 24 ساله است. دختري از عشاير کرمانشاه که نامش سال‌ها با ورزش‌هاي رزمي گره خورده است. در شهر کرمانشاه، خيلي‌ها نام او را شنيده‌اند و مي‌شناسندش. براي ما پايتخت‌نشين‌ها اينکه دختري عشايري با وجود قهرماني‌هاي پياپي‌اش، همچنان گمنام است، جاي تأسف دارد.

به کمک خبرنگاران محلي و هماهنگي‌هايي که با هيأت کيک‌بوکسينگ کرمانشاه به‌عمل مي‌آيد، پيدايش مي‌کنيم. از پشت تلفن، سادگي و معصوميت ناگزيرش پيداست. مانند هر زن عشايري ديگري، محکم و باصلابت حرف مي‌زند و از سختي‌ها، پستي و بلندي‌هاي زندگي شخصي و ورزشي‌اش، برايمان مي‌گويد. خودش دوست دارد سحر صدايش بزنند: «من زياد نميتونم خوب، فارسي حرف بزنم. ما لک هستيم و فارسي حرف‌زدن براي من يه‌کم سخته، ببخشيد اگه بعضي وقتا خوب حرف نميزنم. خونواده‌ام، سحر صدام ميزنن و شما هم ميتوني سحر صدام بزني. متولد 1371 هستم اما قبل از خودم، يک خواهر بزرگ‌تر داشتم که متولد 1369 بود؛ دو سه ماهش بود که فوت کرد و شناسنامه‌شو به من دادن. اينه که الان با شناسنامه اون دارم زندگي مي‌کنم. اون‌موقع ديگه اينجوري بود.»

مي‌گويد: «6 تا خواهريم که يکي از خواهرام معلوله. دو تا هم برادر دارم و خودم هم بچه دومم؛ کلا زندگي سختي داريم. کل بچگيم رو توي ايل زندگي کردم. ما از عشاير کرمانشاهيم که بين کرمانشاه و خوزستان در رفت و آمديم. چون کارمون، جوريه که کوچ‌رو هستيم. دامداريم و براي کسي دامداري مي‌کنيم. 6 ماه کرمانشاهيم و 6ماه خوزستان.»

سحر از زمان مدرسه به ورزش علاقه داشته و قهرمان دووميداني مدرسه شده و در نهايت، به مسابقات استاني هم دعوت شده و توانسته است رتبه اول را کسب کند: «دور مدرسه رو توي 11 ثانيه ميدويدم. اون موقع، وقتي مادرم ديد تو مدرسه توي رشته دووميداني موفقم، کمکم کرد که برم تو مسابقات روستايي شرکت کنم. اونجا اول شدم ولي بازم نميدونستم چيزي به اسم باشگاه رفتن و ورزش قهرماني هم وجود داره.»

از او مي‌پرسم که همچنان درس مي‌خواند يا نه؟ مي‌گويد: «درس ميخوندم ولي ديگه ديپلم گرفتم، نتونستم برم مدرسه چون واقعا وضعيت زندگيمون طوري نبود که بتونم درسمو ادامه بدم.»

براي سحر اما اين انتهاي راه نبود؛ دختر ايل، حالا ديگر افق روشن‌تري پيش روي خود مي‌ديد: «10 سال پيش، وقتي همراه با ايل و خونواده‌ام، اومدم شهرک پرديس کرمانشاه، فهميدم اونجا يه باشگاه ورزش رزمي براي زنان هست. دخترخاله‌ام همونجا مي‌رفت باشگاه. عاشق ورزش رزمي بودم. براي مني که قبلا چندبار توي تلويزيون، ورزش رزمي رو ديده بودم و بعضي وقتا توي چادر، چهار تا حرکت رزمي ميزدم، مثل يه خواب بود که برم باشگاه رزمي کار کنم. اين شد که رفتم باشگاه. مربيم فهميد وضع ماليمون خوب نيست ازم شهريه نگرفت. همون ماه اول به سطحي رسيدم که رفتم مسابقات استاني. هيچ‌کس باورش نميشد که آن‌قدر جرأت داشته باشم. مربيم باور نمي‌کرد. رفتم و اول شدم. بار دومي که در مسابقات کشوري شرکت کردم، حقم رو خوردن. خيلي روحيه‌ام به‌خاطر اين مسئله به‌هم خورد. در صورتي‌که که کار من خوب بود، دست رقيبمو بردن بالا. بااين‌حال، ادامه دادم.»

ورزش، پشت حصار تابوهاي زندگي ايلي

اما باشگاه‌رفتن براي سحر، شکستن تابوي بزرگ ايل بود: «توي عشايري بعضي وقت‌ها براي خودم رزمي تمرين مي‌کردم. نه اينکه چيز خاصي بلد باشم. يک چيزهايي از تلويزيون ديده بودم و همان‌ها را تمرين مي‌کردم. تابستان 10 سال پيش با دخترخاله‌ا‌م که ورزشکار بود رفتم باشگاه. پدرم نمي‌دونست من ميرم باشگاه. بقيه اعضاي خانواده‌م هم اگه مي‌فهميدن با باشگاه‌ رفتنم مخالفت مي‌کردن. همه توي گوش پدرم و برادرام و عموهام خونده بودن سحر معلوم نيست کجا ميره. دروغ ميگه. دخترهاي شهري گولش مي‌زنن. نذارين بره ما عشايريم، غيرت داريم؛ ورزش زشته. صورت خوشي براي يه دختر عشاير نداره که مانتو و شلوار بپوشه بره باشگاه. پدرم و مادرم تحت‌تأثير قرار مي‌گرفتن و بارها نذاشتن برم حتي يه بار يه هفته توي خونه حبسم کردن. منم آنقدر اصرار کردم که آخر بهشون فهموندم من واقعا ورزشو دوست دارم. خيليا هم تو اين راه کمک کردن که خانواده‌مو راضي کنم که ورزش عشق و علاقه منه. تازه بعد از اينکه رفتم مسابقات کشوري مقام آوردم، اون‌وقت بود که پدرم راضي شد ورزشمو ادامه بدم.»

مي‌گويد از آن به بعد خيلي وقت‌ها پدرش او را به پرديس مي‌آورده تا تمريناتش را در باشگاه ادامه دهد: «چند ساعت طول ميکشيد تا با ماشين منو بياره باشگاه، بعدشم منتظر ميموندن بعد از تمرين دوباره برميگشتيم عشايري. آن‌موقع فقط وقتي تابستان مي‌شد ميتونستم به باشگاه برم چون نزديک شهر بوديم ولي گاهي پيش اومده بود که زمستون باشه و ما خوزستان باشيم و من مسابقه داشتم. اون‌موقع‌ها بابام اجازه مي‌داد سوار ماشين‌هاي راه بشم و بيام کرمانشاه برم مسابقه. بعد از مسابقه هم برميگشتم جنوب پيش خانواده‌م.»

سحر تا به امروز، 9 دوره در مسابقات کشوري شرکت کرده و آرزويش قهرماني جهان است: «دو تا از حکم‌هام نيومده. هفت تا از حکم‌هام پيش استادمه. همه اين حکم‌ها احکام قهرماني کيک بوکسينگ است که اول تا سوم شدم توي همه مسابقات کشوري.»

روزهايي بود که پول کرايه ماشين نداشتم

او از سختي‌هاي معيشتي‌اش هم در روزهايي که سخت تمرين مي‌کرد، برايمان مي‌گويد: «الان که اين حرف‌ها رو مي‌زنم، بغض گلومو گرفته. يه روزايي بود که حتي پول کرايه ماشين هم نداشتم که برم تمرين. پولم نداشت که بده من برم باشگاه اما من اگه هزار تومن داشتم، همونو جمع مي‌کردم که کرايه ماشين بدم و برم باشگاه. استادمم ازم شهريه نمي‌گرفت. اون‌موقع شهريه‌ها 6 هزار تومن بود ولي من همان 6 تومنم نداشتم ببرم. گاهي وقتا اگه بهم پول دادن واسه اينکه يه تخم‌مرغي بگيرم بخورم، همون پولو نگه داشتم که کرايه ماشينمو بدم. يه روز مسابقه کشوري داشتم توي کرج؛ استادم گفت خيلي مسابقه مهميه بايد بياي. خيلي تحت فشار بوديم اون‌موقع. بغض گلومو مي‌گيره وقتي حرف مي‌زنم. اون‌موقع پول نداشتم توي مسابقات شرکت کنم. استادم گفت سحر اگه پول نداري نگران نباش من دارم اما چون بچه‌ها شنيدن، گفتم نه استاد دارم. اومدم از همسايمون قرض کردم. اون‌‌زمان يارانه 80 هزار تومن بود. يارانه رو که گرفتم پولشونو بهشون پس دادم و گفتم دستتون درد نکنه براي مسابقه‌ام قرض کردم.»

اما در ازاي همه اين سختي‌ها تقديري که شايسته تلاش‌هاي او باشد از آن او نشده است: «9دوره، قهرمان شدم اما هيچ‌چيزي به‌عنوان پاداش قهرماني بهم ندادن. يک ‌بار يک سکه پارسيان بهم دادن که نميدونم پولش 10هزار تومن بود، چقدر بود که اون رو هم تقديم استادم کردم.»

سحر حالا چند ماهي است ازدواج کرده و قرار است تا عيد امسال، جشن عروسي‌اش را برگزار کند: «خواهرام تو سن کم شوهر کردن ولي من چون به ورزش علاقه داشتم تازه ازدواج کردم. امسال که مسابقاتم پخش شد، يه خواستگار برام اومد و الان عقد کردم. خيلي ازم حمايت ميکنه و بهم گفته وقتي رفتيم آبدانان ميتونم يه باشگاه براي خودم بزنم و ورزشمو ادامه بدم. . قراره تا عيد عروسي کنم اما هنوز جهيزيه‌ا‌م جور نشده. عروسي که کنم و برم آبدانان، اون‌وقت ميتونم با مربيگري از پس زندگيم بربيام.»

خيلي از دختران عشاير مي خواهند مثل من باشند

مي‌گويد حالا يکي از خواهرايش هم به تازگي همپاي او وارد ورزش شده است: «اين خواهرم متولد 74 هست. خيلي ورزش منو دوست داره ولي بقيه‌شون نه؛ البته وضعيت ماليمون اجازه نميده بقيه هم برن باشگاه.»

او از آرزوي بزرگي سخن مي‌گويد که دوست دارد روزي محقق شود: «بزرگ‌ترين آرزوم اينه که در عشاير حتي زير چادر، بچه‌ها رو جمع کنم و ورزش يادشون بدم چون خيلياشون زندگي سختي دارن. يه روزايي بود که ميرفتم خونه فاميلي، جايي بهم تيکه ميانداختن. ميگفتن بعضيا ميرن شهر معلوم نيست چيکار ميکنن، اون‌وقت الکي ميگن ميرن ورزش. اينا رو به من ميگفتن. بارها پشت سرم و جلوي روم اين حرفارو زدن اما من ريختم توي خودم و ادامه دادم. دوست دارم به تيم ملي دعوت بشم. من هر روز ميرم باشگاه و با قدرت حدود سه، چهار ساعت تمرين مي‌کنم؛ آرزوم اينه که قهرمان جهان بشم.»

اما سحر روايتي ديگرگون از دختران عشاير هم دارد. او باور دارد که دختر ايل اگرچه چرخ اصلي اقتصاد خانواده در عشاير را مي‌چرخاند اما همواره از دسترسي به موقعيت‌هاي اجتماعي محروم بوده است: «دختراي عشاير همشون قدرت بدني بالايي دارن اما عشاير خيلي متعصب هستن و اجازه نميدن دختراشون وارد اين کارا بشن. عيد قربان بود که در عشاير با دخترا رفته بوديم کنار چشمه آب بياريم، دختراي ايل بهم گفتن خوش به سعادت سحر تو زورشو داشتي جلوي اينا وايستي ولي ما نمي‌تونيم. تو عشايري مونديم. چيکار کردي که تونستي قهرمان بشي. کاش ما هم مثل تو بوديم. همش به هم ميگفتن يه چندتا حرکت برامون ميزني. ميگفتم من اينجا نميتونم حرکت رزمي بزنم يهو يکي رد ميشه ميبينه ولي اگه بياين خونه باهاتون کار ميکنم.»

منبع: باشگاه خبرنگاران



ارسال نظر شما

Protected by FormShield

اخبار خواندنی

پيشنهاد خنده دار استقلال براي دربي

تهديد بازيکن تيم ملي فوتسال بانوان بخاطر گلايه کردن

در جلسه احضار وريا غفوري به وزارت ورزش چه گذشت؛ بايد از ديدن صف گوشت شرمنده شد!

درخشش خيره کننده سردار آزمون در بازي شب گذشته

اين 5 نفر يا از فدراسيون فوتبال مي روند يا دادگاهي مي شوند!!

آتوسا حجازي دختر ناصر حجازي مدير تيم ملي شد! عکس

مذاکرات پنهاني فدراسيون با مربي ايراني؛ دوست دارم بيايم!

نقره داغ شدن چلسي توسط فيفا؛ محروميت از 2 پنجره نقل و انتقالات

اينتر ميلان باز هم اجازه بازي به مائورو ايکاردي نداد

علي کريمي استعفا داد

مذاکره ايران با سرمربي خوش چهره ايتاليايي !!

توضيح سرمربي چلسي درباره اتفاق عجيب و مقاومت دروازه بان تيم!

مدافع رئال مادريد الکلاسيکو را از دست داد

بهترين خبر ممکن براي استقلال و پرسپوليس

اسامي بازيکنان تيم ملي فوتبال اميد ايران: 5 استقلالي و 1 پرسپوليسي

موافقت با ميزباني دبي از بازي پرسپوليس و الاهلي

تغيير ساعت بازي حساس استقلال و فولاد خوزستان

تاريخ دادگاه حسين هدايتي به اتهام اخلال در نظام اقتصادي ايران

جريمه سنگين دروازه بان چلسي بخاطر حرکت عجيبش

بهترين خبر براي تيم ملي فوتبال بانوان ايران

مهدي تاج: مونتلا را نميشناسم؛ سرمربي بزودي معرفي مي شود

بازداشت عليرضا حقيقي بخاطر شکستن بيني معاون باشگاه استقلال!!

ادعاي علي خطير درباره کتک خوردن از عليرضا حقيقي

عکس: حسين هدايتي با لباس آبي زندان در دادگاه

مديرعامل سابق پرسپوليس: از هدايتي نمي پرسيديم پول ها را از کجا مي آورد!

کدام افراد بايد پول هايي که از حسين هدايتي گرفتند پس بدهند؟

محروميت سرخيو راموس پس از حرکت غيرورزشي و سوتي خودش!

ورود رئيس پليس به موضوع توقيف خودرو فرهاد مجيدي

توضيح پليسي که با فرهاد مجيدي درگير شد! عکس

تغيير زمان بازي العين و استقلال بخاطر ماه رمضان

شکايت عليرضا حقيقي از معاون باشگاه استقلال پس از شکستن بيني وي

توافق براي جابجايي ايکاردي و ديبالا بين اينتر ميلان و يوونتوس

خبر خوب براي پرسپوليس: حذف نام ژاوي از ليست السد در ليگ قهرمانان

محروميت منشا و حقيقي از فوتبال به دستور کميته اخلاق

شوک به ليگ قهرمانان اروپا؛ منچسترسيتي کنار گذاشته مي شود!

احضار پرسپوليسي هايي که از حسين هدايتي پول گرفته بودند

هواداران پرسپوليس: سوشا مکاني بخاطر باب اسفنجي محروم شد؛ منشا هم بايد محروم شود

قوانين جديد فيفا؛ گرفتن پنالتي سخت تر شد

درگيري بين هواداران تيم ملوان و نيروي انتظامي

درگذشت بازيکن 17 ساله تراکتورسازي

پيچيده شدن شرايط مهدي تاج در انتخابات آسيا

حذف عامل اصلي دعواي کي روش و برانکو

راي پرونده خوشحالي زشت و جنجالي ديگو سيمئونه صادر شد

محروميت مادام العمر بازيکن چاقوکش ترکيه اي!

ضرر فغاني به پرسپوليس؛ پنالتي هاي سرخ پوشان پريد

تاييد مهماني بازيکنان يوونتوس با حضور 60 مدل!!

درخواست فوتباليست جنجالي؛ علي اکبريان: علي دايي به دادم برس

علي کفاشيان بالاخره استعفا داد و از فوتبال رفت

تغيير عجيب داور بازي استقلال با درخواست عربستان!

برد زنيت با درخشش مجدد سردار آزمون