بزرگنمايي:
چه خبر - اصغر فرهادي, از نمايشنامه هاي راديويي تا دست يافتن به دو اسکار....
بيوگرافي اصغر فرهادي:
اصغر فرهادي
تولد اصغر فرهادي: 17 ارديبهشت 1351
محل تولد: خمينيشهر اصفهان ايران
تحصيلات اصغر فرهادي: فوق ليسانس تئاتر از دانشگاه تربيت مدرس
زمينه فعاليت: سينما
همسر اصغر فرهادي: پريسا بختآور
فرزندان اصغر فرهادي: سارينا فرهادي، ساغر فرهادي
اصغر فرهادي پس از گذراندن دوره ليسانس در رشته تئاتر از دانشکده هنرهاي زيبا دانشگاه تهران، مدرک فوق ليسانس خود در همين رشته را از دانشگاه تربيت مدرس دريافت کرد. اصغر فرهادي فعاليت در سينما را از سال 1365 در انجمن سينماي جوان اصفهان آغاز کرد. نخستين حضور حرفهاي او در سينما در فيلم ارتفاع پست ساخته ابراهيم حاتميکيا در سال 1380 به عنوان فيلمنامهنويس بود.
حاشيههاي اصغر فرهادي:
بيشتر منتقدين و اهالي سينما مهمترين ساخته هاي اصغر فرهادي را فيلم هاي درباره الي و جدايي نادر از سيمين ميدانند دربارهٔ الي پيش از آغاز بيست و هفتمين جشنواره فيلم فجر به دليل بازي گلشيفته فراهاني در آن توسط مقامات وزارت ارشاد از جشنواره کنار گذاشته شد. سرانجام دستور حضور فيلم در جشنواره پس از رايزنيهاي نهادهاي غيردولتي سينما و برخي داوران جشنواره و در پي درخواست مشاور امور هنري رئيسجمهور وقت به وزير ارشاد صادر شد. پس از آن هم در حالي که فيلم از وزارت ارشاد پروانهٔ نمايش داشت و در برنامهٔ اکران نوروز قرار داشت، به دلايل نامعلومي از اکران آن جلوگيري شد که البته پس از گذشت نزديک به چهارماه توقيف بيدليل سرانجام اکران شد
اصغر فرهادي در چهاردهمين جشن خانه سينما و پس از دريافت جايزه بهترين کارگرداني براي فيلم دربارهٔ الي گفت:
«اي کاش وضع مملکت طوري شود که گلشيفته (فراهاني) بتواند برگردد، اميدوارم که بهرام بيضايي برگردد، امير نادري بتواند در ايران فيلم بسازد و اميدوارم که جعفر پناهي هم بتواند در ايران فيلم بسازد.» بهدنبال انتشار اين سخنان، بيدرنگ رسانههاي خبري وابسته يا نزديک به اصولگرايان و تندروها واکنشهاي تندي از خود نشان دادند.
وبگاه جهاننيوز از لغو پروانه ساخت فيلم جديد اصغر فرهادي با عنوان جدايي نادر از سيمين به دليل «اظهارات ساختارشکنانه» اش خبر داد، و وبگاه هنرنيوز متعلق به هيئت اسلامي هنرمندان نيز خبر داد که مجوز فيلم او با دستور مستقيم سيدعليرضا سجادپور، مديرکل اداره کل نظارت و ارزشيابي سينماي حرفهاي وزارت ارشاد، لغو شدهاست. خبرگزاري فارس در يادداشتي ادعا کرد که اصغر فرهادي در جشن خانه سينما «خواستار تغيير هر چه زودتر وضعيت مملکت شد»
روزنامه کيهان اين کارگردان را «هتاک» خواند و اعلام کرد که اصغر فرهادي «در موضعگيريهاي اخير خود با محافل جريان برانداز همنوايي ميکند». کيهان در رابطه با اصغر فرهادي اظهار داشت او «در تلاش است با ژست اپوزيسيون و بيان سخنان ساختارشکنانه حمايت جشنوارههاي غربي و رسانههاي ضدايراني را نيز جلب نمايد». در نهايت در اوايل مهرماه سال 1389 درحاليکه فيلمبرداري جدايي نادر از سيمين به پيشرفت 20 درصدي رسيده بود، جواد شمقدري، معاون سينمايي وزارت ارشاد در گفتوگو با خبرگزاري دانشجويان ايران، ايسنا اعلام کرد اصغر فرهادي به دليل حرفهايش که «حرفهاي جالبي نبودند» مجوز ساخت فيلم خود را از دست دادهاست و افزود که به آقاي فرهادي يک هفته مهلت داده شده تا «حرفهايشان را اصلاح کنند»، اما ايشان نظرات خود را پس نگرفتهاست.
پس از توضيحات اصغر فرهادي درباره سخنانش در جشن سينما که اعلام کرده بود «داستان شکل ديگري به خود گرفته که من مايل و معتقد به آن نبودهام.» حميدرضا ديبايي مدير روابط عمومي معاونت سينمايي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي در گفتوگو با ايسنا، اظهار کرد که منعي براي ادامه توليد فيلم اصغرفرهادي وجود ندارد.
اصغر فرهادي جايزه گلدن گلوب خود را در سال 2012 از دستان خواننده زن مشهور آمريکايي ((مدونا)) دريافت کرد. اصغر فرهادي همان لحظه در ميان ديدگان بزرگ سينماي جهان در صحبت هاي خود گفت از مردم سرزمينم تشکر ميکنم آنها مردماني دوست داشتني و صلح دوست هستند.
مصاحبه با اصغر فرهادي درباره فيلم فروشنده
ايده اين فيلم چطور به ذهنتان رسيد؟
-در حالي که داستان سالها در ذهن من بود، هرگز احساس نميکردم که به قدر کافي کامل است تا آن را به فيلم تبديل کنم. اما به محض اينکه متوجه شدم کاراکترهاي فيلمم بازيگر تئاتر خواهند بود، فهميدم که عنصر گمشده را پيدا کردهام. اين به من اجازه داد که دست روي امري جذاب بگذارم: بازيگر بودن يعني قرار دادن خود در جاي شخصي ديگر و برانگيختن همذاتپنداري تماشاگر براي آن شخصيت. به عنوان يک بازيگر، کاراکتر اصلي (عماد) بايد اين همذاتپنداري را احساس کند، اما با مردي روبرو ميشود که براي داشتن احساس همذاتپنداري با او دچار مشکل است.
پس شما دنبال بررسي ايدهي رويارويي همذاتپنداري با انتقام بوديد؟
-همذاتپنداري يکي از سوژههاي مشترک در تمام فيلمهاي من است، اما مشکلات ديگري هم در درام وجود دارد. مشغلههاي ذهني و علائق تماشاگران باعث ميشود که برخي بيشتر از ديگران متوجه اين مسائل ميشوند. برخي مردم تم اين داستان را انتقام ميدانند در صورتي که برخي ديگر فکر ميکنند با حريم شخصي سرو کار داريم. و برخي ديگر ممکن است احساس کنند که بحث در مورد توهين و تحقير است. مرگ فروشنده آرتور ميلر درواقع مثل آينهاي براي داستاني است که من نوشته ام.
چرا به طور خاص داستان حول محور «مرگ فروشنده» ميچرخد؟
-من به اين فکر کردم که يک نمايشنامه در قلب اثر داشته باشم، پس شروع به بررسي دوباره تمام نمايشنامههايي کردم که در طول زندگيام خوانده بودم. وقتي به مرگ فروشنده رسيدم، متوجه شدم که اين فيلم مثل آينهاي از داستاني است که من نوشتهام. و مفاهيم معاصري در آن وجود دارد که بسيار جذاب است، مثلا مفهوم تحقير. در نمايشنامه ميلر ما شخصيتي را ميبينيم که توسط تحقيري که از طرف جامعه احساس ميکند له شده. در داستان من هم مردي را ميبينيم که در وضعيت مشابهي قرار ميگيرد. احساس ميکنم مردي که در انتهاي فيلم وارد خانه ميشود نسخه ايراني قهرمان فيلم مرگ فروشنده يعني ويلي لومان است. رابطه اين شخصيت با همسرش خيلي شبيه رابطه ويلي لومان با ليندا است.
آيا شما از تمرين با بازيگران لذت ميبريد؟
-چون من تربيت شده تئاتر هستم، تمرينهاي زيادي داريم. اما همه اينها به نوع فيلم و نوع بازيگران برميگردد. براي مثال، در فروشنده، پروسه تمرين سهماهه سنگيني با شهاب داشتيم تا شخصيت را بشناسد. اما واقعا بستگي دارد. جنس کاري که با شهاب جواب ميدهد با ديگر بازيگران جواب نميداد. چون اين کار تنها به شخصيت و او اختصاص داشت نه صحنههاي فيلم.
چه شد که در ابتدا از تئاتر به سينما آمديد؟
-من خيلي تئاتر را دوست دارم و در سالن تئاتر احساس ميکنم در خانهام هستم. براي همين هرگز فکر نميکردم که به سينما بيايم و بعد در سينما بمانم. من در دانشگاه تئاتر را شروع کردم و بعد کار در آن را ادامه دادم. سپس به راديو دعوت شدم، تا نمايشنامه بنويسيم. چون آن آثار خيلي موفق بودند، شروع به نوشتن سريالهاي تلويزيوني کردم. از آنجا بود که تهيهکننندگان سينما به سرغ من آمدند و به من گفتند که داستانهايم خيلي براي سينما مناسب هستند. پس به طريقي من به درون اين صنعت برده شده ام.
مهمترين افراد موثري روي فيلمسازي شما چه کساني بودند؟
-حتي قبل از وارد شدن به تئاتر، من در زمان تحصيل در مدرسه فيلم کوتاه ميساختم. پس در دوران متفاوتي از زندگيعلاقه شديدي به سينما داشتم و فيلمهاي زيادي را تماشا ميکردم. اين دوران متفاوتي از پروسه رشد من بود. در دوراني خاص، فيلمهاي مورد علاقهام ناتوراليسمهاي ايتاليايي بودند. من به شدت تحت تاثير آثار دسيکا و فدريکو فليني بودم و احساس ميکردم که آن سينمايي است که من ميفهمم و درکش ميکنم. بعدها در زندگي، کشف بزرگم سينماي ژاپن بود. بسيار شيفته «راشومون» کوروساوا و «داستان توکيو» اوزو بودم. يکي از چهرههايي که حتي در کودکي ارزش بسيار زيادي برايم داشت، چارلي چاپلين بود. من آثار او را بسيار دوست دارم.
چه چيزي در مورد چاپلين را دوست داريد؟
-حس تنهايي و ماليخوليايي که دارد. با اينکه آثارش ساخته شده تا بامزه باشد، و ما هم به او ميخنديديم، حس ماليخوليايي او چيزي بود که با من هميشه باقي ماند.
واکنشتان به نامزدي اسکار چه بود؟
-خب، خوشحالم. از اينکه سومين نامزدي خود را دريافت کنم (چون براي جدايي هم نامزد بخش فيلمنامه شدم) احساس شادي بسياري داشتم، اما در عين حال احساس متناقضي داشتم. سينما در مورد برد و باخت نيست. نامزد شدن من به اين معنا نيست که چيزي بردهام، و آنهايي که نامزد نشدند هم نباختهاند. پس نبايد اجازه بدهم اين نوع از رقابت و واکنش در سينما با شيوه فيلمسازي من تداخل پيدا کند.
بردن اسکار براي فيلم «جدايي» چه معنايي براي شما داشت؟
-از لحاظ شخصي يا حرفهاي چيزي را در زندگي من تغيير نداد. اما رابطه من با مخاطب را تغيير داد. من احساس ميکنم که حالا مخاطب بسيار بزرگتري را در ايران و خارج دارم. چون افراد بيشتري حالا فيلمهايم را تماشا ميکنند.
فيلم بعدي شما اثري به زبان اسپانيايي است. در مورد آن چه چيزي ميتوانيد به ما بگوييد؟
-اين اثر، توليد مشترک فرانسه و اسپانياست و من همين الان در حال کار روي آن هستم. اميدوارم به موقع کار فيلمنامه را تمام کنم تا بتوانيم در تابستان کار فيلمبرداري را آغاز کنيم. پيش از فيلمبرداري چيز زيادي در مورد آن اثر نميتوانم بگويم.
آيا دليل کار در اسپانيا، دور شدن از سانسوري است که در ايران با آن مواجه هستيد؟
-من هرگز پيش از نوشتن آثارم تصميم نميگيرم که آنها کجا اتفاق بيافتند. اين داستان است که به سراغ من ميآيد و ديکته ميکند که در کجا اتفاق بيافتد، و تصادفا اين داستان در اسپانيا اتفاق ميافتد.
و در اين فيلم با پنهلوپه کروز و خاوير باردم کار خواهيد کرد…
-خيلي مشتاق اين همکاري هستم چون هردوي آنها بازيگران بسيار عالي و انسانهايي بسيار دوستداشتني هستند. پس ميدانم که اوقات بسيار خوبي را با هم سپري خواهم کرد.
گروه فرهنگ و هنر
منبع: beytooteh.com/مجله دنياي تصوير