بزرگنمايي:
چه خبر - صحبت هاي غزل شاکري در برنامه 35
آخرين ساعات شامگاه چهارشنبه 27 بهمن، برنامه اينترنتي و گفت‌‌و‌گو محور «35» با اجراي فريدون جيراني و حضور غزل شاکري، بازيگر فيلم «سارا و آيدا» در دسترس مخاطبان قرار گرفت.
شاکري در ابتداي برنامه گفت:
«فيلم‌هاي تاثير گذار دوران کودکي‌ام «شهر موش‌ها» و «اشک‌ها و لبخندها» بودند که تمام ديالوگ‌ها و صحنه‌هايش را حفظ هستم.»
اين بازيگر درباره اولين تجربه بازيگري‌اش توضيح داد:
«فيلم «ماهي» کامبوزيا پرتوي اولين تجربه‌ام بود، ايشان براي فيلم «گلنار» با دفتر مادرم کار مي‌کردند و من هم هميشه آنجا بودم، به مادرم پيشنهاد دادند که من نقش گلنار را بازي کنم که مادرم موافقت نکردند، قبل از اين فيلم آقاي پرتوي داشتند «ماهي» را کار مي‌کردند و قرار شد نقش کوتاه يک دختر بچه را بازي کنم و ابتدا «ماهي» و بعد «گلنار» را بازي کردم.»
شاکري درخصوص شهرتي که نقش گلنار برايش ايجاد کرد، گفت:
«شهرت گلنار خيلي من را اذيت مي‌کرد، من مدام در مدرسه توبيخ مي‌شدم به خاطر علاقه دخترها به شخصيت گلنار و پسرهايي که جلوي مدرسه منتظر ديدن من مي‌ايستادند و مهماني‌هايي را مجبور بودم که نروم و خيلي برايم سخت بود.»
او در مورد ادامه حضورش در حرفه بازيگري پس از فيلم «گلنار»، بيان کرد:
«مادرم اجازه نمي‌داد پيشنهادها به دستم برسد تا درسم تمام شود. پس از اينکه ديپلم گرفتم، چون هنوز نمي‌توانستم آن فضاي شهرت را که بايد در قبالش بخشي از زندگي خصوصي خود را فدا مي‌کردم، بپذيرم، پيشنهادها را نمي‌پذيرفتم. اين روند ادامه داشت تا فيلم «آينه‌هاي روبرو» که طراح صحنه و لباس آن بودم و بازيگر فيلم در لحظه آخر رفت و قرار شد من نقش او را بازي کنم. براي اين کار کانديد سيمرغ شدم و ديپلم افتخار گرفتم.»
شاکري درباره بازيگران مورد علاقه‌اش گفت:
«مريل استريپ را خيلي دوست دارم، در ايران هم بازي هاي ماندگار خانم معتمدآريا هيچ وقت يادم نمي‌رود، همچنين بازي خانم نونهالي در فيلم «بوي کافور، عطر ياس» هميشه يادم هست.»
او در مورد حضورش در فيلم «سارا و آيدا» توضيح داد:
«من سفر بودم و آقاي ميري خلاصه داستاني را برايم فرستادند و گفتند مي‌خواهيم کاري را پس از سال‌ها شروع کنيم، هستي؟ من هم خواندم و قبول کردم، چيزي که خيلي دوست داشتم رابطه اين دو دوست بود.»
اين هنرمند درخصوص تصميمش براي ادامه حرفه بازيگري بعد از «سارا و آيدا» گفت:
«بله بازي مي‌کنم، ولي وقتي وارد کار مي‌شوم که بدانم حضورم در آن کار موثر است و مي‌توانم متفاوت بازي کنم. سعي مي‌کنم گزيده کار کنم. من کارهاي مختلفي مي‌کنم، هم مي‌نويسم، طراحي مي‌کنم، شعر مي‌گويم. من مدام درحال يادگرفتن هستم و ارتباطي که بين اين کارها وجود دارد به من کمک مي‌کند تا هرکدام را بهتر انجام دهم.»
او همچنين محبوب‌ترين ترانه سرا و آهنگسازي که در زندگي‌اش تاثيرگذار بوده است را چنين معرفي کرد:
«آقاي هوشنگ ابتهاج اولين اسمي است که به ذهنم آمد، در آهنگسازي هم استاد احمد پژمان که باعث شدند من خودم را در عرصه موسيقي پيدا کنم. خيلي از ايشان ياد گرفتم. لئونارد کوهن را خيلي دوست داشتم، يکسري کارها آنقدر ماندگار هستند که زمان ندارند و براي همه ماندگارند.»
شاکري درباره حضورش در مجموعه «شهرزاد»، توضيح داد:
«من سرکار آقاي رحمانيان بودم که آقاي فتحي پيشنهاد دادند و من هم عاشق کار «مدار صفر درجه» ايشان بودم و باهم درباره کاراکتر آذر صحبت کرديم و من بازي کردم. يکي از ويژگي‌هاي سريال «شهرزاد» براي من جدا از همکاري با آقاي فتحي، ويژگي‌هاي زماني سريال است و من خيلي از مادربزرگ و مادرم درباره خيابان لاله زار و آن زمان‌ها شنيدم. لذت بخش‌ترين بخش «شهرزاد» براي من همان حضورم در آن مقطع تاريخي بود. براي آشنايي با آن دوره زماني هم به سراغ مادربزرگم رفتم و خاطراتش را دوباره شنيدم و متوجه شدم که دکتر مصدق برادر شيري پدربزرگ مادر من بودند»
شاکري در واکنش به سوال جيراني که نظر او را درباره مصدق پرسيد، گفت:
«ارادت ويژه‌اي به ايشان دارم و چيزي که برايم خيلي جذاب بود بازي تاريخ است که تا ظهر ميگويند زنده باد مصدق و عصر مرگ او را مي‌خواهند و اين خيلي احساس عجيبي است.»
اين بازيگر در ادامه انتظاراتش از دولت آينده را بيان کرد:
«من دوست دارم هميشه در سرنوشت و اقدامات کشورم شرکت کنم، اطلاعي هم از آن سمت قضيه ندارم و خيلي هم آدم سياسي نيستم. ولي فکر مي‌کنم که هرجاي دنيا يک شهروند بايد نسبت به ممکلت و کشوري که در آن زندگي مي‌کند، نقش خود را درست بازي و در راي گيري شرکت کند. ان‌شالله که خوانده مي‌شود و تاثير دارد و کانديداها کساني باشند که باب ميل مردم باشند.»
گروه فرهنگ و هنر
منبع: khabaronline.ir