بزرگنمايي:
چه خبر - گفت و گو با حسين رفيعي
حسين رفيعي چهره شناخته شدهاي براي بيشتر مخاطبان رسانه است. او فعاليت هنرياش را با برنامه «39» از سال 1372 آغاز کرده و در فيلمهايي مثل «سفر به چزابه»، «شير و عسل» هم نقشآفريني کرده است. «نيمرخ» شاخصترين کار او در زمينه اجرا محسوب ميشود. عمده شهرت او به علت بازي در نقش «فَفَ» در برنامه تلويزيوني گروه نيمرخ شبکه يک سيما بوده است که در دهه 70 اجرا کرد.
دست به نقد، مسابقه اين خانواده، او مثبت، اينجا ايران است (شبکه جهاني جامجم)، مسابقه زوج برتر، صبح آمد، تو کي هستي؟، مسابقه سرآشپز بزرگ، مسابقه تنور طلايي و داني و من ازجمله کارهاي مهم کارنامه کارياش محسوب ميشود.
با رفيعي درباره اجرا، ويژگيهاي ان و تفاوتهايش با مديوم بازيگري گفتوگويي انجام دادهايم که در ادامه ميخوانيد:
به نظر شما يک مجري فقط بايد در حوزه کارياش فعاليت کند يا مي تواند در ساير حوزههاي هنري هم ورود داشته باشد؟
من از بازيگري به اجرا رسيدم و در اين دو سه دهه به موازات اجرا به بازيگري پرداختهام و در کارهايي هم به عنوان مجري ـ بازيگر فعاليت کردهام. به تعبيري، در اجراهايم مثل بازيگر عمل ميکردم.
اين جنس اجرا نمونههاي موفق زيادي دارد؟
بله، مهران مديري و رامبد جوان هم در اين زمينه سرآمد هستند.
شما هم در اين عرصه پيشگام بوديد...؟
من اولين کسي بودم که در اين عرصه وارد شد. در آن دوران خيلي از دوستان بازيگر و کارشناسان از من اين خرده را گرفتند که چرا اين کار را انجام دادم و برخي از کارگردانها هم مطرح ميکردند دوست داشتند از من در فيلم و سريالهايشان استفاده کنند، اما چون مجري شدم ديگر به درد بازيگري نميخورم.
منظورتان اين است که با طرح چنين موضوعي اعتقاد داشتند بازيگري کار بسيار دوري از مجريگري است؟
نميدانم. من کار در تلويزيون، چه در حوزه بازيگري و چه در حوزه اجرا را دوست دارم و بهنوعي کارگر مردم هستم و برايشان کار خدماتي انجام ميدهم. در هر عرصهاي که بتوانم اثرگذار باشم حضور خواهم داشت و حتي اگر بتوانم يک مخاطب را پاي تلويزيون بنشانم در کارم موفق عمل کردهام.
بيشتر دوست داريد به عنوان مجري شناخته شويد يا يک بازيگر؟
کسي در جايي از من پرسيد تو نقاشي، بازيگري يا کار اجرا مي کني؟ پاسخ دادم من فقط حسين رفيعي متولد محله نظام آباد هستم. همين قدر که مردم در خيابان جواب سلام من را ميدهند، براي من ارزشمند است و نشان ميدهد کارم را درست انجام دادهام و هيچ کيسهاي هم براي سينما، تلويزيون و تئاتر ندوختهام. براي اين وارد عرصه کارهاي هنري شدم تا به محبوبيت و پول برسم. به محبوبيت رسيدم و پول را هم انشاءالله پيدا ميکنم.
به نظر مي رسد آدم تنوعطلبي باشيد...
منظور شما در چه زمينهاي است؟
در هر زمينهاي. به نظر ميرسد تنوعطلب باشيد...
از روزي که وارد فعاليتهاي هنري شدم خودم را يک هنرجو فرض کردم.
هنوز هم قائل هستيد که بايد نکات جديدي را بياموزيد؟
بله، فرصت براي آموختن مثل خود زندگي محدود و کوتاه است. هنرمندي مثل چارلي چاپلين نقاش، فيلمساز، بازيگر، آهنگساز و نويسنده هم بود. هر شغل و حرفهاي نياز به آموختن و به روز شدن دارد و کسي نميتواند خودش را از آموختن نکات جديد بينياز بداند. موسيقي هم کار کردهام و دو سالي شاگرد استاد جمشيد عندليبي هم بودهام. سه تار کار کردهام. در دانشگاه شاگرد دکتر آريانپور بودهام. نجاري و رنگ چوب هم بلدم. مرمت و کار پتينه را بلدم. حتي مدتي هم رفتم و خياطي آموختم. هيچ وقت خودم را محدود به بازي و اجرا نکردم. مدتي هم در راديو حضور داشتم و روي صحنه تئاتر هم رفتهام. البته هنوز هم در هيچ کدام از اين رشتهها استاد نشدهام.
گروه فرهنگ و هنر
منبع:jamejamonline.ir