بزرگنمايي:
چه خبر - بازيکن سابق تيم ملي و پرسپوليس ربوده شد
آنها با تهديد و اجبار، اين فوتباليست مشهور را ربودند و چند ساعت در خانهاي زنداني کردند. ماجرا از اين قرار بود که شامگاه سهشنبه اين فوتباليست جنجالي و بازيکن سابق تيم ملي و پرسپوليس براي خانوادهاش پيامکي فرستاد و عنوان کرد که بستگان همسرش او را با تهديد ربوده و قصد دارند به خانهاي در جنوب پايتخت ببرند. در چنين شرايطي خانواده اين فوتباليست راهي اداره پليس شدند و به طرح شکايت پرداختند. آنها عنوان کردند که جان وي در خطر است و بهدليل اختلافاتي که اين بازيکن با همسرش دارد، ممکن است بستگان همسرش بلايي سر وي بياورند.
چند ساعت بعد
با ثبت اين شکايت پروندهاي تشکيل شد و تيمي از مأموران اداره يازدهم پليس آگاهي پايتخت راهي مخفيگاه آدمربايان در جنوب تهران شدند. آدرسي که فوتباليست معروف در اختيار خانوادهاش قرار داده بود متعلق به يکي از بستگان همسر وي بود. وقتي مأموران به مقابل در خانه رسيدند حدود 4بامداد ديروز بود که در نهايت با حکم قضايي وارد خانه شدند و با دستگيري 8 نفر از آدمربايان، گروگان را پس از ساعتها اسارت آزاد کردند. اما انگيزه آنها از آدمربايي چه بود؟
اختلافات خانوادگي
با آزاد شدن فوتباليست مشهور و دستگيري گروگانگيران تحقيقات از آنها در اداره يازدهم پليس آگاهي تهران آغاز شد. عامل اصلي آدمربايي به مأموران گفت: آقاي فوتباليست مدتي قبل با دختر يکي از بستگان ما بهصورت موقت ازدواج کرد. مدتي بعد متوجه شديم که آنها دچار اختلاف شدهاند.
بهدنبال اين ماجرا بزرگان فاميل جمع شدند و با پادرمياني و وساطت اين زوج را آشتي دادند. حتي من هم چندين بار با او صحبت کردم اما اين اختلافات ادامه داشت و بحثمان شد. وي ادامه داد: مدتي که گذشت بارديگر متوجه اختلافات آنها شدم به حدي که زن جوان اين بار از خانهاش قهر کرد و پيش ما آمد.
وقتي از او شنيدم که اختلافات آنها جديتر شده تصميم گرفتم شخصا اين موضوع را حل کنم. وي گفت: چند روزي که گذشت متوجه شدم آقاي فوتباليست به سفر رفته است. در چنين شرايطي با کمک چند نفر از آشنايانمان نقشه کشيديم تا پس از بازگشت او، به فرودگاه برويم و با کشاندن وي به خانهاي در جنوب پايتخت هم او را گوشمالي دهيم و هم کاري کنيم که ديگر همسرش را ناراحت نکند.
متهم ادامه داد: شب حادثه به فرودگاه رفتيم و چون از قبل زمان بازگشت او را ميدانستيم منتظر مانديم. وقتي از فرودگاه خارج شد به سمتش رفتيم و به زور او را سوار ماشين کرديم. پس از آن او را به خانهاي در جنوب پايتخت برديم و در آنجا با هم درگيرشديم؛ غافل از اينکه او به خانوادهاش اطلاع داده و چند ساعت بعد ماموران به خانهام آمدند و دستگير شديم. اصلا فکرش را نميکردم پاي پليس به ماجرا کشيده شود چرا که موضوع کاملا خانوادگي بود. به گزارش همشهري، هماکنون تحقيقات در اين پرونده در دادسراي جنايي تهران ادامه دارد.
منبع : همشهري آنلاين