بزرگنمايي:
چه خبر - فشارهاي روحي و رواني را سرکوب نکنيد
صدايتان را صاف ميکنيد و تلاش مي کنيد محکم صحبت کنيد، اما لرزشش کاملا پيداست. فقط ميخواهيد فرياد بزنيد، اما به هر دليل که فقط خودتان ميدانيد، غم و بغضتان را فرو ميخوريد. به خانه که ميرسيد ديگر حالتان را نميدانيد. اين قدر گريه ميکنيد که چشمهايتان ديگر توان ديدن ندارند. حالتان اما خوب نميشود! به اين دليل که به موقع ابراز احساسات نکردهايد. واکنش نشان ندادهايد. به قول معروف حق طرف را کف دستش نگذاشتهايد.
روانشناسان عقيده دارند بايد به موقع، به جا و به اندازه، واکنش نشان داد. درغير اين صورت، خشم، غم، رنج و غصه و حتي گاهي شادي در روانتان جمع شده و به شکلهاي ديگري مانند مشکلات جسمي، رواني و يا واکنش ناگهاني در شرايط نامناسب و به شکل نامناسب بروز ميکند. به نظر شما چه طور بايد ناراحتي و غممان را بروز بدهيم؟ بهترين راهکار نشان دادن غممان چيست؟
باور هاي غلط در مورد گريه نکردن را دور بريزيد
سخت است؛ اما امکانپذير است! هرچه باور درباره گريه نکردن، فرو خوردن غم، متانت، وقار، حفظ آرامش، حفظ غرور و... شنيدهايد، دور بريزيد. اينها باورهاي نادرستي است که فقط و فقط باعث تشديد غم و رنج شما، باقي ماندن حرفها در دلتان و بروز نادرست آنها به شکل اختلالهاي جسمي و رواني ميشوند. بنابراين هر وقت از چيزي غمگين و دلخور شديد، حتما حستان را به شکلي که احساس ميکنيد از غم رها ميشويد، بروز دهيد. اين حس را همانجا بيان کنيد و آنها را مانند کولهباري با خودتان حمل نکنيد.
راحت گريه کنيد
اجازه بدهيد اشکهايتان به راحتي سرازير شوند. گريه کردن درواقع اولين و بهترين راهکار براي نشان دادن احساس دروني شماست. گريه نماد بيرونيِ احساس دروني شماست. به همين دليل است که بعد از گريه کردن، احساس آرامش ميکنيد چون هورمونهاي ايجاد کننده استرس با گريه کردن از بين ميروند. بعد از گريه کردن، روي تختتان دراز بکشيد. نفس عميق بکشيد و به فرآيندي که اتفاق افتاد، کمي فکر کنيد. در اين شرايط دو حالت را احساس خواهيد کرد:
اگر احساس آرامش نکرديد، اجازه بدهيد روانتان تصميم گرفته و اگر نياز است، دوباره گريه کنيد. بههيچ وجه در هيچ شرايطي جلوي گريه کردنتان را نگيريد.
اگر احساس آرامش کرديد، يعني گريه توانسته غم و اندوهتان را کم کند.
احساستان با بنويسيد
گاهي فقط گريه کردن باعث تسکين غم و اندوهتان نميشود. يکي از بهترين راهکارهاي رها شدن از احساسهاي بدي که در وجودتان جمع شده، نوشتن است. جاي ساکتي را انتخاب کنيد. احساستان را از لحظه اول اتفاق به ياد بياوريد و بنويسيد. به نوع جملهبندي، ترتيب کلمهها و...فکر نکنيد. هرچه را که به ذهنتان ميرسد، بنويسد. حالتهاي فيزيکي، رواني و هر نوع احساسي را که تجربه کردهايد، يادداشت کنيد.
به غير از نوشتن عادي ميتوانيد اين روشها را هم امتحان کنيد:
نامه نگاري
فکر کنيد با نامه قرار است احساستان را به طرف مقابل بگوييد. بنابراين براي او نامه بنويسيد. آن را نگه داشته يا پاره کنيد و دور بريزيد، اما هيچ وقت نامه را به دست او نرسانيد. اين حرفها، حرفهاي شما در غم وعصبانيت است و بعد از رفع آن ممکن است از گفتن اين حرفها پشيمان شويد. پس، نامه را در جايي پنهان کرده و يا دور بريزيد.
شعر بگوييد
بعضي افراد که مهارت ترانه يا شعر گفتن را دارند، ميتوانند از اين روش براي ابراز احساساتشان استفاده کنند.
مچاله کنيد
اصلا مهم نيست که حرفهايتان را تا کجا مينويسيد. مهم نيست انشاي جملهها درست است يا نه؟ فقط بنويسيد و بعد آن را مچاله کرده و دور بريزيد.به اين ترتيب حس مچاله کردن و دور ريختن غم و ناراحتيتان را حس خواهيد کرد.
از هنر کمک بگيريد
از نظر روانشناسي، يکي از راهکارهاي تخليه رواني، هنر است. به همين دليل معمولا در شرايط خاص، کيفيت وتعداد آثار هنري افزايش پيدا ميکنند. از بين هنرها، نقاشي کردن و نواختن موسيقي، از بهترين روشها براي کسب آرامش هستند. در زمان انتخاب و کشيدن طرح، انتخاب رنگ، توجه به نقاشي و تمرکز روي آن باعث تخليه رواني ميشود. بهتر اين است که موضوعي را که باعث ناراحتيتان شده، نقاشي کنيد. البته اين به معني اين نيست که به شکل حرفهاي نقاشي کنيد. به تصوير کشيدن آنچه باعث غم و اندوهتان شده، با چند خط ساده هم کافي است، اما اگر نقاشي بلد هستيد، در شرايط غم و ناراحتي، حتما از آن کمک بگيريد.
با کمک موسيقي آرام شويد
گاهي با اينکه بسيار غمگين هستيد، نميتوانيد گريه کنيد. انگار مانعي براي ريختن اشکهايتان وجود دارد. افرادي که بسيار مغرور بوده و يا احساس ميکنند گريه کردن، نشانه ضعف رفتاري است، حتي در خلوت هم گريه نميکنند، اما واقعيت اين است كه گريه کردن، با شکسته شدن غرور ارتباطي نداشته و ضعف رفتاري هم محسوب نميشود. بنابراين اگر نميتوانيد گريه کنيد، از موسيقي کمک بگيريد. اين موسيقي ميتواند آرامبخش و بدون کلام؛ با کلام و کمي غمگين يا حتي کاملا شاد و هيجاني باشد. هر کدام از اينها ميتوانند به شما کمک کنند تا از نظر رواني تخليه شويد.
با کسي که دلخور هستيد، قهر کنيد
اصلا اشکالي ندارد با کسي كه از دست او دلخور هستيد، قهر کنيد. يکي از واکنشهاي منطقي، قهر کردن است. زماني که قهر کرديد به اين نکته دقت کنيد:
ولي حرف بزنيد
اگر دوستي با آن شخص براي شما ارزشمند است و ميدانيد او عمدا شما را نرنجانده، به او بگوييد که با او قهر هستيد، ولي با هم صحبت کنيد و دلخوري را برطرف کنيد.
معذرتخواهي غير کلامي را بپذيريد
گاهي بعضي افراد بعد از اين که شما را ناراحت ميکنند، متوجه کاري که کردهاند، ميشوند، اما به دليل خجالت، غرور، ترس از واکنش شما و... نميتوانند مستقيما معذرتخواهي کنند. اين افراد به روشي ديگر مثلا خريدن هديه، گل، تلفن کردن و حرف زدن حتي درباره موضوعي نامربوط و... سعي ميکنند کارشان را جبران کنند. در اين شرايط به آنها فرصت بدهيد. معذرتخواهيشان را به شکل ضمني بپذيريد. اما سعي کنيد شرايط را براي صحبت کردن و رفع کدورت فراهم کنيد.
نيازي نيست درد دلتان را حتما با کسي در ميان بگذاريد
خيلي کلافه شدهايد. ميخواهيد از کسي کمک بگيريد تا از غمتان کاسته شود. بايد با کسي حرف بزنيد و درددل کنيد، اما اين روش بدترين کار ممکن است. به چند دليل؟
همه، درست راهنمايي نميکنند
هر فردي صلاحيت راهنمايي کردن را ندارد. بنابراين راهکارهايي پيشنهاد ميکند که باعث گمراه کردن شما ميشود. گاهي همين به ظاهر راهنماييها، به دلخوري و غم شما بيشتر دامن ميزنند. بنابراين ابتدا به اين چند نکته دقت کنيد و بعد خودتان متوجه خواهيد شد که در شرايط ناراحتي، بهترين روش درميان گذاشتن مساله با فردي است که واقعا دلسوز شماست و يا درمانگر واقعي.
هرکسي دوست نيست
افراد زيادي دور و بر شما هستند، اما چه تعداد از آنها دوست واقعي شما هستند؟ از نيت واقعي همه آگاهيد؟ چند نفر از آنها واقعا خيرخواه شما بوده و چند نفر بدشان نميآيد ميانه شما با ديگران به هم بخورد؟ بنابراين نبايد راز دلتان را با ديگران درميان بگذاريد.
هر کسي از ظن خودش با شما همدردي خواهد کرد
گاهي ممکن است شرايط رواني يک نفر مناسب نباشد. وقتي شما درباره ناراحتيتان صحبت ميکنيد، او به دليل شرايطي که دارد، با حرفهايش اين مساله را تشديد کند. بنابراين اين هم دليل ديگري براي نامناسبتر شدن شرايط خواهد بود.
ناراحتي تان را بازگو کنيد
شايد در مراحل اوليه احساس غم و اندوه به دليل شرايطي که داريد، نتوانيد درباره موضوع صحبت کنيد. ممکن است بتوانيد، اما خشمتان باعث بدتر شدن شرايط شود. بنابراين کمي صبر کنيد. بعد از کسب آرامش، موضوع را با فردي که از دست او ناراحت هستيد، ناراحتي تان را از او در ميان بگذاريد. سعي کنيد با کوتاهترين و تاثيرگذارترين کلمهها حرفتان را بيان کنيد.
نکته
اگر احساس ميکنيد ميتوانيد به اعصابتان مسلط باشيد و همان لحظه غم واندوهتان را بيان کنيد، همان موقع، صحبت کنيد و خودتان را از بند غمي که داريد، رها کنيد.
براي تخليه شدن، حرکت کنيد
اگر اهل پيادهروي باشيد، حتما ديدهايد که با پيادهروي تا چه حد احساس آرامش ميکنيد. درواقع راه رفتن يکي از راهکارهاي خوب تخليه رواني است. بنابراين در شرايطي که غمگين هستيد، راه رفتن همراه با گوش کردن به موسيقي و يا حتي راه رفتن به تنهايي ميتواند به تخليه رواني شما کمک کند. اصلا نگران قضاوت ديگران نباشيد. درحال راه رفتن اگر احساس کرديد ميخواهيد گريه کنيد، جلوي خودتان را نگيريد و بگذاريد اشکها سرازير شوند.
کلاهتان را قاضي کنيد
در هر ناراحتي و دلخورياي، سهم دو طرف اگر يکسان نباشد، اما هردو ممکن است دليل به وجود آمدن اين مساله باشند. بنابراين اگر نتوانستيد يا نخواستيد همان موقع واکنشي نشان بدهيد، حتما قبل از هر واکنشي، شرايط را بررسي کنيد. سهم خودتان از اتفاق پيش آمده را بسنجيد و ببينيد چه طور بايد واکنش نشان بدهيد. در اين بررسي نه خودتان را مقصر بدانيد و عقب بکشيد و نه خودتان را کاملا مبرا دانسته و رفتار حق به جانب داشته باشيد.
با اين توصيهها نيازي نيست به ملاقات پزشک برويد
بعضي توصيههاي پزشکي خندهدار و ساده به نظر ميرسند، اما عمل کردن به آنها مهم و سخت است. اگر بتوانيد با برنامهريزي درست به اين نکتهها عمل کنيم، آن وقت ديگر لازم نيست براي درمان درد جسمي يا روانيمان سراغ پزشک برويم. اين نکتهها خودش دواي درد است. به اين دليل که بعضي از آنها براي حفظ سلامت جسم و بعضي ديگر براي حفظ سلامتي روان است.
از غذا خوردن لذت ببريد
همراه بعضي افراد که غذا ميخوريد، احساس گناه ميکنيد! آنها چنان با بيميلي هر لقمه را به دهان ميگذارند که آدم حس ميکند اگر با اشتها غذا بخورد، گناه کرده است. تغذيه سالم يعني اين که از خوردن هر چيزي، از يک ليوان آب خنک تا يک پرس غذاي سالم و مغذي، احساس رضايت و شادي داشته باشيم. اين طور غذا خوردن است که به قول معروف به تن انسان گوشت ميشود! يکي از دلايل وزن نگرفتن بسياري از افرادي که آرزوي کمي چاق شدن دارند، با بيميلي غذا خوردن و احساس رفع تکليف است.
بدون صبحانه، هرگز
اگر آخرين وعده روز قبل را ساعت 8 شب ميل کرده باشيد و فردا صبح ساعت 8 بخواهيد صبحانه بخوريد، به مدت 12 ساعت معده شما خالي بوده است. حتي اگر خودتان را ماشين درنظر بگيريد! براي استارت زدن نياز به بنزين داريد. مغز براي شروع حرکت نياز به تغذيه مناسب دارد. بنابراين اگر بدون صبحانه از منزل بيرون برويد، درست مثل خودرويي هستيد که با ته مانده بنزين و چراغ روشن، خودش را به زحمت تا مقصد رسانده و هر آن احتمال خاموش شدن آن وجود دارد. بنابراين حتما صبحانه کامل و مقوي و حاوي هيدرات کربن طبيعي بخوريد. صبحانه مهمترين وعده غذايي است.
تنوع را رعايت کنيد
رمز سلامتي، رعايت تنوع در برنامه غذايي است. بنابراين در برنامه غذايي روزانه شما بايد انواع ميوه و سبزي، گوشت ماهي يا مرغ، مواد غذايي با شيريني طبيعي و... وجود داشته باشد. به اين ترتيب نياز بدن به املاح و ويتامينها، مواد معدني، پروتئين و... تامين خواهد شد. دريافت اين مواد بدن را در برابر ابتلا به بسياري از بيماريها مصون ميکند.
منبع انرژي را فراموش نکنيد
يکي از مهمترين منابع تامين کننده انرژي بدن براي کار و فعاليت روزانه، هيدراتهاي کربن طبيعي هستند. بنابراين بايد در رژيم غذايي روزانه شما مصرف حداقل يک يا دو منبع از اين خوراكيها وجود داشته باشد. غلات و حبوبات، ميوههايي مانند موز و سيب، برنج، ماکاروني، خرما، کشمش، توت،شير و... حاوي هيدرات کربن طبيعي هستند. بهترين زمان براي مصرف موادغذايي حاوي هيدرات کربن، وعده صبحانه است. خوردن کمي عدسي، ميوه، خرما يا کشمش همراه با شير از بهترين راهکارهاي دريافت هيدرات کربن طبيعي است.
ميان وعده را فراموش نکنيد
برخلاف تصور خالي ماندن طولاني مدت معده، راهکار کاهش وزن نيست. اتفاقا تغذيه مناسب و بموقع يکي از راهکارهاي کاهش و کنترل وزن است. بنابراين درفاصله بين صبحانه تا ناهار و ناهار تا شام، حتما بايد ميانوعده سالم و مغذي مانند انواع آجيل خام، ميوه، آبميوه طبيعي و... ميل کنيد. از خوردن تنقلات مضر خودداري کنيد. براي مثال کيک يا بيسکوييت کرمدار اگرچه ميتوانند شما را براي مدتي سير کنند اما به دليل داشتن هيدرات کربن غيرطبيعي، در ترشح انسولين اختلال ايجاد کرده و شما را خيلي زود گرسنه ميکنند.
هر روز نيم ساعت ورزش يا پياده روي کنيد
بهانه که هميشه هست! اما اگر واقعا آدم گرفتاري هستيد و وقت سرخاراندن نداريد، بهترين زمان براي پيادهروي، فاصله بين سوار شدن به خودروي شخصي و رفتن به محل کار يا برگشتن از محل کار است. ماشين را کمي دورتر پارک کنيد تا کمي پيادهروي کنيد. راهکار ديگر، راه رفتن در محل کار است.براي بعضي کارها خودتان اقدام کنيد تا چند قدمي راه برويد. بدني که ورزش نکند، کيلومترها از سلامت دور است.
تفريح کنيد هر چند کوچک
هرچقدر هم که گرفتار باشيد، بايد وقتي براي تفريح پيدا کنيد. اصلا هم نيازي نيست براي تفريح، لشگرکشي کنيد و جمع زيادي را دورتان جمع کنيد. حتي همين که خودتان تنهايي با يکي- دو نفر از دوستان صميميتان به کافيشاپ، پارک، سينما، تئاتر، کتابخانه، مرکز خريد و... برويد و چند ساعتي فقط شاد باشيد، کافي است. بهترين فرصت تعطيلات پايان هفته است تا بتوانيد هفته بعد را با نيروي مضاعف آغاز کنيد.
از افراد و احساسات منفي، دور شويد
همانطور که گاهي ناراحت هستيد و دوست يا دوستان حالتان را ميپرسند، شما هم حتما بايد با دوستي که دچار مشکلي شده، همراهي کنيد، اما نبايد انرژي منفي ديگران روي شما تاثير بگذارد. از افرادي که به هر شکل به شما انرژي منفي ميدهند، دوري کنيد. آنها با انتقال حرفها و حسهاي منفيشان به شما، از نظر رواني تخليه ميشوند، اما اين شما هستيد که به لحاظ ذهني خسته شده و بايد بار ديگران را هم علاوه بر گرفتاري و افکار خودتان به دوش بکشيد. بنابراين تاحدي با افراد همدلي کنيد که به ضرر روح و روان خودتان نباشد.
منبع: 6o7.hamshahrilinks.org