درد جديدي به اسم اتوبان خواب ها!!!
اجتماعي
بزرگنمايي:
چه خبر - روزنامه دنياي اقتصاد: فضاي مياني تعدادي از بزرگراههاي تهران به پناهگاه آسيبديدگان اجتماعي - بيخانمانها و افراد معتاد - تبديل شده و پايتخت را با معضل اتوبانخوابها مواجه کرده است. مهاجرت بيخانمانها از «مناطق حاشيه، روددرهها و بهخصوص محلههاي متروک شهر» به وسط اتوبانها، از «جراحي ناقص» بافت شهري-اجتماعي محلههاي فرسوده و تمرکز بر نوسازي کالبدي نشات ميگيرد. طيف بيخانمان به جاي توانمند شدن، در جستوجوي نقطهاي امن، اين بار، در فضاي مياني معابر ترافيکي که قابل رصد عمومي نيست، مستقر شده است. اين پديده، رانندگي در اتوبانها را پرخطر کرده است.
طرح جراحي شهري فرسودهترين منطقه تهران که با عنوان انضباط شهري از ابتداي سال 94 اجرا شد، به علت اينکه اصلاحات کالبدي منطقه را مقدم بر اصلاح معضلات اجتماعي آن تعريف کرد، هماکنون منجر به پخش بيخانمانها، آسيبديدگان اجتماعي و بهخصوص معتادان خيابانگرد در مناطق مختلف شهر تهران شده و رفوژ مياني 10 بزرگراه را به يکي از پناهگاههاي اصلي اين گروه تبديل کرده است. در ماههاي اخير معضل افزايش «اتوبانخوابها» در 10 معبر بزرگراهي شهر تهران به يک تهديد ترافيکي جدي براي خودروسواران از بابت افزايش احتمال تصادف غيرعمد تبديل شده است. اين اتوبانخوابها با ظاهري ژندهپوش که امکان ديد کافي خودروسواران را بهويژه در شبها سلب ميکنند، با خروج ناگهاني خود از پناهگاه و ورود به بزرگراه (منطقه ممنوعه تردد عابر پياده) عملا معابر اصلي را براي شهروندان ناامن کردهاند. برخي کارشناسان اجتماعي و اعضاي شوراي شهر با اعلام اينکه پديده اتوبانخوابها محصول جراحي ناقص و موضعي يکي از مناطق بافت فرسوده تهران است، معتقدند اگرچه در سنوات گذشته مجموعه پليس و شهرداري با کلوني خيابانخوابها در بخشهاي مختلفي از شهر اعم از برخي روددرهها، محلهها و سکونتگاههاي غيررسمي در حريم شهر برخورد کردهاند، اما چون مواجهه با اين پديده به يک برنامه زنجيرهاي نياز دارد، خلأ حلقه اصلي اين زنجيره که توانمندسازي آسيبديدگان اجتماعي است، سبب شده هر نوع برخورد سلبي با اين گروه آسيبديده از بابت جمعآوري آنها از محل کلونيشان در عمل به شکلگيري کلوني جديد در منطقه ديگري که براي آنها امن به حساب ميآيد، منجر شود.
در حال حاضر رفوژ مياني 10 بزرگراه به نقطه امن بيتوته اين افراد تبديل شده و پس از ترافيک و آلودگي هوا، سومين معضل جدي ترافيکي تهران محسوب ميشود.
رانندگان طبعا در خط سرعت بزرگراه احتمال حضور عابر را نميدهند و از طرفي کارتنخوابها با ظاهر ژندهپوش و تيرگي غالب بر لباسهاي کثيفي که به تن دارند، ممکن است در لحظه اول به ويژه در ساعات اوليه صبحگاه قابل مشاهده نباشند و به چشم نيايند. از سوي ديگر سطح هوشياري معتادان خياباني به دليل مصرف مواد مخدر و محرک اغلب پايين است و در نتيجه آنها به دليل عدم هوشياري کامل، قادر به کنترل کامل رفتار خود نيستند. همه اين موارد سبب ميشود که پراکندگي معتادان خياباني و کارتنخواب در سطح شهر، نگراني نسبت به افزايش سوانح ترافيکي ناشي از بيتوته و شبخوابي اين افراد در رفوژهاي مياني معابر بزرگراهي را تشديد کند. هر چند پليس راهنمايي و رانندگي تهران بزرگ تاکنون آمار تصادفات ناشي از اين پديده را در سال جاري اعلام نکرده است، اما اغلب اعضاي شوراي شهر تهران طي ماههاي اخير بارها پخش و پراکنده شدن بخشي از معتادان بعد از مداخله شهرداري در محلههاي ناامن منطقه 12 را گوشزد کردهاند. گزارشهاي دورهاي اعضاي شوراياري مناطق 10، 11، 13، 14، 15، 16 و 17 در صحن شوراي شهر نيز حاوي گلايهمندي آنها از افزايش حضور معتادان خياباني در محلههاي اين مناطق بعد از اجراي طرح انضباط شهري است. مناطق نامبرده دور تا دور منطقه 12 قرار گرفتهاند و به دليل مسافت اندک، اولين مقصد کوچ کارتنخوابها و معتادان متجاهري هستند که از ماموران جمعآوري سازمان خدمات اجتماعي شهرداري تهران گريختهاند.
مشاهدات ميداني خبرنگار «دنياي اقتصاد» نيز نهتنها حضور کارتنخوابها در نقاط امن و دور از دسترس 10 معبر بزرگراهي اصلي را تاييد ميکند، بلکه حاکي از افزايش تجمع معتادان در فضاهاي ديگري همچون زير پلهاي سوارهرو است. به گفته رئيس کميته عمران شوراي شهر تهران، عدهاي از کارتنخوابها حتي داخل کانالهاي آبرو حاشيه بزرگراهها را براي سپري کردن شب انتخاب ميکنند به نحوي که با ابزارهايي درهاي فلزي اين کانالهاي سرپوشيده را برداشته و وارد آن ميشوند. با اين حال صرفنظر از ابعاد اجتماعي اين پديده که در جاي خود قابل بحث و بررسي است، مهمترين جنبه آن کارتنخوابي در رفوژ بزرگراهها است که به دليل مشکلات ترافيکي که در پي دارد، نيازمند مداخله جدي و فوري مسوولان قبل از تبديل آن به يک بحران تمامعيار است.
به گزارش «دنياي اقتصاد»، منطقه 12 از ابتداي سال 94 ميزبان اجراي طرحي موسوم به «انضباط شهري» شد که علاوه بر جنبههاي کالبدي و شهرسازي، خدمات شهري و ترافيکي، جنبه اجتماعي و مقابله با آسيبهاي آن پررنگتر از حوزههاي ديگر بوده است. شهرداري تهران در سال 94 براي اين طرح حدود 250ميليارد تومان اعتبار درخواست کرد و شوراي شهر با وجود اينکه در جريان جزئيات اين طرح نبود، با اعتماد به دفاع شهردار از طرح، اين رقم را تصويب کرد. رديف طرح ويژه شهرداري براي مداخله در بحرانهاي اجتماعي، فرهنگي، ترافيکي و کالبدي منطقه 12 در حالي تصويب شد که بودجه اغلب مناطق تهران بهطور معمول حول و حوش 100 ميليارد تومان بوده است. به اين ترتيب شوراي شهر تهران با هزينهکرد اعتباري مشخص در منطقه 12 به اميد اينکه مشکلات متعدد اين منطقه بهويژه در حوزه آسيبهاي اجتماعي حل شود، موافقت کرد.
طرح انضباط شهري با هدف بهسازي و ارتقاي کيفيت زندگي در منطقه 12 تدوين شد، چراکه مديريت شهري به درستي تشخيص داده است که مرکز تهران نيازمند مداخله جدي و همهجانبه است.
منطقه 12 به رغم اينکه از يکسو قلب تاريخي و هسته مرکزي تهران به شمار ميرود و از سوي ديگر به دليل جاي دادن بازار بزرگ در دل خود، بزرگترين مرکز فعاليتهاي اقتصادي شهر است، در برخي محلهها به انواع آسيبهاي اجتماعي دچار است. نام محله هرندي از ميان 13 محله اين منطقه دو سال است که به واسطه همين طرح مديريت شهري بر سر زبانها افتاده؛ محلههايي که به قول مديران شهري سالهاست از متن به حاشيه رانده شدهاند و به دليل بافت قديمي و فرسوده، به فضاهاي بيدفاع شهري تبديل شدهاند. طبيعي است اولين انتخاب کارتنخوابها، معتادان متجاهر، کودکان خياباني و تمام بيخانمانهاي تهران، همين فضاها بوده است و در نتيجه بوستانهاي اين محله به جزايري مملو از آسيبديدگان اجتماعي تبديل شده بود که محيط زندگي شهروندان ساکن اين نقطه را ناامن کرده بود.
طبعا اين نظم غيرمعقول و بدمنظر ساکنان اصيل منطقه 12 را آزار ميداد و بايد برچيده ميشد. اما جراحي محله هرندي براي بازگرداندن حيات اجتماعي نيازمند مدلي بود که در عين پاکسازي محله هرندي از کارتنخوابها، آسيبديدگان اجتماعي و بيخانمانها، از تسري مشکل به ديگر نقاط شهر جلوگيري کند. اين درست همان پاشنه آشيل مديريت شهري تهران در طرح انضباط شهري و ساماندهي و بهسازي محله هرندي بود که امروز تبعات آن دامنگير شهر شده است.
برخي اعضاي شوراي شهر از روز اول معتقد بودند که شهرداري برنامه روشني براي حل مشکلات محله هرندي ندارد و فقدان مدل مداخله صحيح قطعا تبعاتي خواهد داشت. اين اظهارات زماني ثابت شد که محمدباقر قاليباف، شهردار تهران در جلسه علني 21 مهر 94 به شوراي شهر آمد و هنگام ارائه گزارشي از اقدامات صورت گرفته، به صراحت عنوان کرد براي حل صورت مساله اجتماعي محله هرندي، هيچ مدل برونرفت خارجي يا داخلي وجود ندارد و شهرداري تهران در حال آزمون و خطا است. با اين حال نه تنها رديف ساماندهي منطقه 12 در بودجه 95 تکرار شد، بلکه 23 آذرماه امسال و در ماههاي پاياني اين دوره مديريت شهري، شهرداري با ارائه لايحهاي توانست با وجود مخالفت سرسخت برخي اعضاي شوراي شهر از جمله رحمتالله حافظي، مجتبي شاکري و احمد مسجدجامعي برنامه مفصل ديگري متشکل از بيش از 300 کدپروژه عمدتا کالبدي، عمراني و ميراثي (حفظ ابنيه واجد ارزش ميراث فرهنگي) به ارزش مجموع 1700 ميليارد تومان را که قرار است طي سالهاي 96 تا 99 تامين شود، به تصويب شوراي شهر برساند. اين برنامه هم در حالي تصويب شد که جزئيات 800 صفحهاي آن 9 روز قبل به کميسيونهاي تخصصي ارسال شده بود و هنوز مطالعه و بررسي آن از سوي اعضا به سرانجام نرسيده بود. مخالفان اين طرح با انتقاد از اينکه پلان کاري شهرداري در منطقه 12 از روز اول نامشخص بوده و هنوز هم گزارشي از موثر بودن برنامههاي قبلي در اين حوزه ارائه نشده است، تلاش کردند همکاران خود را منصرف کنند اما در نهايت شوراي شهر بار ديگر به اجراي پروژههاي عمدتا کالبدي در منطقه 12 براي رفع آسيبهاي اجتماعي در اين منطقه راي داد.
به گزارش «دنياي اقتصاد»، آمارهاي متفاوتي از جمعآوري معتادان از محله هرندي و سامان دادن آنها در مراکز بهاران شهرداري تهران عنوان شد اما برابر اعلام سازمان خدمات اجتماعي شهرداري تهران، شمار افراد جمعآوريشده که فرآيند درمان و مهارتآموزي آنها در مراکز بهاران يا کمپهاي تحت مديريت ستاد مبارزه با مواد مخدر بايد سپري شود، به 5 هزار تن ميرسد. اما به گفته برخي اعضاي شوراي شهر عدهاي از معتادان از اين مراکز رفتهاند و چون هرندي را براي سکونت غيررسمي خود ناامن يافتهاند، ناگزير در ديگر نقاط خلوت و غيرقابل دسترس شهر پخش شدهاند.
در اين بين با وجود اينکه رفوژ مياني تمام بزرگراهها به منظور ارتقاي ايمني سالها است که به گاردريل مجهز شده تا هيچ عابري جز از طريق پلهاي عابر پياده، از عرض بزرگراه عبور نکند و جان خود را به خطر نيندازد، اما همين گاردريلها سبب شده فضاي سبز ميان بزرگراهها به نقطه امني براي بيتوته بيخانمانها تبديل شود؛ جايي دور از دسترس همه حتي ماموران که اغلب شهروندان با سرعت از کنار آن عبور ميکنند و به آن اشراف ندارند؛ ضمن اينکه خبري از عرق محلهاي نيست که سبب شود در صورت ملاحظه اين افراد با پليس يا سامانه خدمات شهري شهرداري تهران تماس بگيرند و موضوع را گزارش کنند.
هر چند منظره بيتوته معتادان بيخانمان در نقاط مختلفي قابل مشاهده است اما 10 بزرگراه مهم تهران شامل بزرگراههاي شهيد بابايي، شهيد چمران، شهيد حکيم، شهيد همت، شهيد محلاتي، شهيد مدرس، شيخ فضلالله نوري، نيايش، امام علي (ع) و آيتالله کاشاني از نقاطي هستند که به دلايل مختلف همچون موقعيت قرارگيري، عدم همجواري با مناطق مسکوني و در نتيجه تردد اندک عابران پياده، اشراف پايين خودروها به دليل جنس پوشش گياهي و مواردي از اين دست، اغلب شبها پناهگاه مطمئن معتادان خياباني هستند. اما از آنجاکه محل امرار معاش اکثر قريب بهاتفاق معتادان خياباني جمعآوري ضايعات و زباله خشک است، آنها ناچار هستند در ساعات مختلف روز رفوژ را ترک کنند و به سراغ مخازن زباله بروند. خروج از اين موقعيت خطرناک است که اغلب حادثهآفرين ميشود.
هرچند طبق وعده روابط عمومي پليس راهنمايي و رانندگي تهران بزرگ، قرار بود آماري از تعداد تصادفات شهروندان با معتادان بيخانمان در بزرگراهها از طريق اداره تصادفات اين مجموعه در اختيار «دنياي اقتصاد» قرار بگيرد اما پليس در نهايت از ارائه اين آمار منصرف شد. ابوالفضل قناعتي، عضو کميسيون عمران و حملونقل شوراي شهر تهران در گفتوگو با «دنياي اقتصاد»، با اشاره به بخشهاي مختلف طرح انضباط شهري، ابراز عقيده کرد که شهرداري تهران در بخش جمعآوري معتادان متجاهر عملکرد خوبي نداشته است.
وي توضيح داد: بهنظر ميرسد برخي از معتادان از ابتدا جمعآوري نشدهاند که شايد علت اين موضوع ناکافي بودن ظرفيت مراکز بهاران باشد و عده ديگري از آنها نيز طي ماههاي گذشته از اين مراکز اقامتي گريختهاند. آنها بعد از اينکه با چهره جديد بوستانهاي محله هرندي روبهرو ميشوند که ديگر جاي امني براي سکني گزيدن آسيبديدگان اجتماعي محسوب نميشود، تلاش ميکنند مکان مناسب ديگري پيدا کنند. طبيعي است که يکي از بهترين نقاط براي آنها، رفوژ ميان بزرگراهها است چراکه به راحتي ميتوانند ميان بوتههاي اين فضا پناه بگيرند و خود را از نظرها مخفي کنند. حتي اگر پليس هم هنگام عبور با خودرو آنها را مشاهده کند، مقررات بزرگراهي موجب ميشود به راحتي نتوانند توقف و فرد آسيبديده را به کمپ مجاز منتقل کنند. با اين حال قناعتي تاکيد دارد که «کار، نشد ندارد» و براي اينکه عواقب مداخله در هرندي، دامن ديگر نقاط شهر را نگيرد، لازم است تيمهايي شبانه مامور شوند و بهصورت پياده رفوژهاي دنج و خلوت را طوري رصد کنند تا از سوانح ترافيکي ناشي از اين پديده جلوگيري شود.
محمد سالاري، رئيس کميسيون شهرسازي و معماري شوراي شهر تهران نيز در عين تاکيد بر ضرورت اجراي طرح انضباط شهري در منطقه 12 بهعنوان يکي از طرحهاي نرمافزاري شهرداري تهران، به «دنياي اقتصاد» گفت: قطعا بايد از اين قبيل طرحها حمايت کنيم اما در عين حال لازم است نوع ورود شهرداري تهران به ساماندهي و بهسازي منطقه 12 به درستي آسيبشناسي شود. وي خاطرنشان کرد: قطعا اهتمام براي اينکه معتادان از يک منطقه رخت بربسته و چالش امنيتي آن منطقه برطرف شود قابل دفاع است. اما تغيير مختصات اجتماعي در منطقه نيازمند اقدامات تدريجي است و صرفا با رويکرد انتظامي و امنيتي مقصود حاصل نميشود. وي با بيان اينکه وقتي به جاي برنامهريزي ميانمدت و بلندمدت، يک مساله اجتماعي بهصورت موضعي حل ميشود، ممکن است چندي بعد در جاي ديگري سر باز کند، گفت: موضوع ساماندهي آسيبديدگان اجتماعي در منطقه 12 نيز از اين دست است، کمااينکه شهردار تهران در زمان خدمت در نيروي انتظامي نيز با رويکرد صرفا پليسي بدون درنظر گرفتن ابعاد اجتماعي، وارد محلهاي در خاکسفيد تهران شد که مرکز تجمع انواع فساد و آسيبهاي اجتماعي بود. آن زمان گفته شد که مشکل به صورت ريشهاي حل شده است اما چند سال بعد مشکل مشابه در منطقه 12 شکل گرفت. البته سالاري اعتقاد دارد حضور معتادان در زير پلها و رفوژها تنها ناشي از مداخله شهرداري در منطقه 12 نبوده و مسبوق به سابقه است، اما اينکه پراکندگي معتادان در شهر بيشتر از قبل بهنظر ميرسد ناشي از اتخاذ رويکرد نادرست و غيرجامعهشناختي در حل مشکلات منطقه 12 است.
اقبال شاکري، رئيس کميته عمران شوراي شهر تهران نيز يکي ديگر از اعضاي پارلمان شهري است که ضمن تاکيد بر پيچيدگي و چندبعدي بودن مشکل پراکندگي آسيبديدگان اجتماعي و معتادان بيخانمان در سطح شهر، به «دنياي اقتصاد» گفت: قبل از منطقه 12 هم عدهاي از اين افراد دره فرحزاد را براي سکونت انتخاب کرده بودند. اين افراد حتي در کانالهاي آب حاشيه بزرگراهها نيز شب را صبح ميکنند و در برخي از موارد حتي پاتوق خود را به ديگر هممسلکانشان اجاره ميدهند! وي با بيان اينکه آسيبديدگان اجتماعي طبيعتا به دنبال جايي هستند که از معرض تردد و ديد دور باشند و به همين خاطر ميانه معابر بزرگراهي را انتخاب ميکنند، يادآور شد: اين پديده از سالهاي قبل هم وجود داشته است طوريکه شرکت توزيع برق منطقهاي تهران گزارشهايي از قطع و دزديده شدن کابلهاي برق در رفوژها به شوراي شهر ارسال ميکرد که نشاندهنده خرابکاري معتادان متجاهر با نيت کسب درآمد از محل فروش مفتولهاي فلزي داخل کابل برق است. شاکري معتقد است از آنجاکه همه حلقههاي سيستم مقابله با آسيبهاي اجتماعي با هم و بهدرستي کار نميکنند، لطمه اقدامات جزيرهاي شهر را مبتلا ميکند. وي يادآور شد: تاکنون دهها جلسه مشترک ميان مسوولان نيروي انتظامي، سازمان بهزيستي، مديريت شهري و قوهقضاييه برگزار شده است و همه نهادها در جريان وضعيت هستند، اما از آنجاکه اين چرخه به درستي نميچرخد، در نتيجه مداخلات صرفا جنبه مقطعي پيدا ميکند و آنگونه که بايد راهگشا نيست. مهدي چمران، رئيس شورايشهر تهران نيز ضمن هشدار نسبت به ضرورت جمعآوري معتادان بيخانمان از رفوژهاي ميان معابر بزرگراهي، گفت: نميتوان ارزيابي دقيقي از اينکه تعداد اين بيتوتهها بيشتر شده يا نه بهدست آورد اما مسلم است که اين افراد بايد جمعآوري شوند تا از خطرآفريني در بزرگراهها به شکل موثر جلوگيري شود.
ابهام درباره مسوول جمعآوري بيخانمانها
هرچند صورت اين مساله ابهامي ندارد و ضرورت جمعآوري معتادان بيخانمان از نقاط خطرساز شهر بر کسي پوشيده نيست، اما متولي اين ماموريت به درستي مشخص نشده است. قناعتي معتقد است جمعآوري اين افراد بايد با همکاري مشترک شهرداري تهران و پليس انجام شود اما جمعآوري به تنهايي کافي نيست و حلقههاي بعدي توانمندسازي بايد به شکلي طي شود که دوباره شاهد بازگشت اين افراد به کف خيابانها نباشيم؛ موضوعي که اقبال شاکري هم به آن اشاره و اظهار کرد: جمعآوري يکباره اين افراد از کانالها، پلها و رفوژها اصلا کار سختي نيست و يک روزه قابل انجام است اما اين جمعآوري چندبار در گذشته صورت گرفته و ثمري نداشته است. اين موضوع سبب شده ترس معتادان خياباني از جمعآوري هم بريزد و در تکرار رفتار اشتباه خود جسورتر شوند. در حالي که تنها در صورت اعمال مديريت يکپارچه براي حل اين معضل ميتوان به نتيجهبخش بودن آن اميدوار بود.
سالاري هم اعتقاد دارد دستگاههاي مختلفي از جمله شهرداري، پليس و سازمان بهزيستي در اين رابطه مسووليت دارند اما گفت: نهتنها مديريت يکپارچه شهري وجود ندارد، بلکه مديريت يکپارچه در حوزه اجتماعي نيز شکل نگرفته و همين اشکال اساسي سبب شده متولي اصلي اقدامات اجتماعي نامشخص باشد. البته قطعا شهرداري تهران در برخورد با اين پديده مسوول است اما به دليل پراکندگي وظايف ميان چند دستگاه مختلف، مشخص نيست اين ماموريت در وهله نخست بايد از چه کسي مطالبه شود.
منبع: روزنامه اقتصاد
-
پنجشنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۵ - ۳:۰۵:۱۵ PM
-
۱۳۲ بازدید
-
-
چه خبر