سلفي با فجايع منشا روانشناختي دارد
اجتماعي
بزرگنمايي:
چه خبر - باز هم سلفي گرفتن يک جامعهشناس معتقد است نبود امکانهاي مناسب و کافي براي ارضا نياز به ديده شدن موجب ميشود برخي به دنبال ارضا اين احساس حتي در بحرانهايي مانند فروريختن ساختمان پلاسکو باشند.حادثه آتش سوزي و فروريختن ساختمان تجاري پلاسکو در قلب تهران، جدا از اينکه جامعه آتشنشاني کشورمان و خانوادههاي تعدادي از آنها را داغدار کرد، بار ديگر لکه(هاي) نازيبايي از رفتارهايي خارج از عُرف و داراي بار غيرانساني را جلوي ديدگان همه ما ثبت کرد.
در حالي که همگان از طريق رسانههاي تصويري شاهد بودند چگونه آتشنشانان فداکار جان خود را براي نجات انسانهاي ديگري که زير آوار مانده بودند، به خطر انداختهاند - که متاسفانه تعدادي از آنها در اين راه سخت تسليم مرگ شدند - عدهاي در اطراف محل حادثه، سرگرم گرفتن عکسهاي سُلفي با ساختمانِ گُر گرفته پلاسکو و يا آوار آن بودند؛ بگذريم از انبوه جمعيتي که روز گذشته با ازدحام خود در اطراف محل حادثه، کار امدادرساني و حرکت خودروهاي امدادي را در اين محدوده، با مشکل رو به رو کرده بودند.
دکتر علي انتظاري مدير گروه جامعهشناسي دانشگاه علامه طباطبايي در گفتگو با خبرنگار مهر، درباره علت روانشناختي و جامعهشناختي مسائلي مانند ازدحام مردم در ايران، به هنگام بروز حوادثي از اين دست، ميگويد: جدا از اينکه بخشي از اي رفتار ممکن است به حس وظيفه شناسي و بيتفاوت نبودنِ مردم برگردد و اينکه آنها فکر ميکنند که اگر کاري از دستشان برميآيد، ميبايست انجام دهند، اما زماني که اين مسئله جنبه افراط پيدا ميکند، مشکلاتي ايجاد خواهد کرد.
وي ميافزايد: حضور مردم در شبکههاي اجتماعي، موجب شده که نياز به خوراک خبري در آنها ايجاد و يا تشديد شود که آن را با فيلمبرداري و عکسبرداري از حوادثي از اين دست، تامين ميکنند. اما اينکه ازدحام ايجاد ميشود، به عقيده من ناشي از ضعف مدنيت است؛ به اين معنا که زماني که اين مسئله در شهر و به عبارت بهتر کلانشهري به نام تهران رخ ميدهد، طبيعتاً نکته اول اين است که بايد پذيرفت نهادهايي در شهر هستند که اساساً براي همين کار يعني کمکرساني به حادثهديدگان ايجاد شدهاند و لذا، ديگر چندان نيازي به حضور و ازدحام مردم در آن نقطه نيست.
همه عطش دارند از هم چيز باخبر باشند
اين جامعهشناس سخنش را اينگونه تکميل ميکند: اين مسئله (ازدحام جمعيت در زمان وقوع حوادث) البته بيش از هر چيز ناشي از «احساس ناامني» در جامعه است؛ اعم از احساس ناامني اقتصادي يا احساس ناامني اجتماعي که لزوماً با «وجود ناامني» يکي نيست و به همين خاطر هم هست که عطش دارند که از همه چيز، خبردار شوند. رسانهها مخصوصاً رسانههاي بيگانه هم اهتمام زيادي در تقويت و تشديد اين احساس ناامني دارند. البته از سوي ديگر، برخي بي تدبيريها در عملکردهاي مسئولان، از جنبهاي ديگر ميتواند اين احساس ناامني را تقويت کند؛ به اين معنا که براي حل مشکلات، وعده بدهند ولي مشکلات حل نشود، اين مسئله به تقويت آن احساس ناامني در مردم منجر ميشود.
دکتر انتظاري معتقد است: اگر مسئولان و به خصوص برنامهريزان فرهنگي جدا از تلاشهايشان براي رفع مشکلاتي از قبيل فقر، بيعدالتي، امنيت، مسائل اقتصادي و غيره، در صلاح تصور مردم از واقعيتها هم بکوشند، ميتوانند منشا اثر باشند؛ به عنوان مثال جامعه ما تقريباً جامعه امني است اما در عين حال بايد احساس امنيت هم در ميان مردم وجود داشته باشد؛ اگر مردم به رسانههاي ملي و بزرگ کشور اعتماد داشته باشند و مطئمئن باشند که آنها اخبار را به موقع و به طور صحيح به اطلاع مردم ميرسانند، طبيعتاً کمتر شاهد چنين ازدحامهايي و تلاشهايي از طرف خود مردم براي رفع نيازهاي خبريشان خواهيم بود.
وي همچنين در تحليل و تبيين جامعهشناختي معضل و پديده گرفتن تصاوير سِلفي با فجايعي از اين دست که در مورد اخير هم به کرّات شاهد آن بوديم، معتقد است: به عقيده من اينگونه رفتارها، منشا روانشناختي دارد و حتماً چنين افرادي داراي اختلالات رواني هستند. البته عمده اين مسئله ناشي از تلاش براي ارضا حس ديده شدن است. از سوي ديگر بايد بپذيريم که کانالهاي بهنجار براي ابراز وجود افراد در جامعه ما بسيار کم است و آدمها محيطهاي سالم کمتري براي ابراز وجود دارند. يکي از زمينههاي ابراز وجود در جامعه ما، تحصيلات است که فردي با قبول شدن در کنکور و راهيابي به دانشگاه، نياز خود را در اين زمينه ارضا ميکند. يکي ديگر از زمينهها، ورزش است، زمينههاي ديگر هم هست اما بسيار کم.
مدير گروه جامعهشناسي دانشگاه علامه طباطبايي با تاکيد بر اينکه بايد امکانهاي مختلفي براي ابراز وجود افراد از گروههاي مختلف در جامعه وجود داشته باشد تا اين نيازشان را برآورده کنند، ميافزايد: اگر اين راهها بسته باشد، در اَشکال نابهنجار خود را بروز ميدهد که در مورد اخير هم شاهد بوديم افرادي با آوار يا ساختمان در حال سوختن پلاسکو، عکسهاي سِلفي ميگرفتند. مسئله ديده شدن در جامعه، موضوع مهمي است و بايد کانالهايي در جامعه وجود داشته باشد که همه افراد از همه اقشار به نوعي ديده شوند. البته اين مسئله، مشکلات آن دسته از افراد با اختلالات رواني را که شايد حتي لذت ميبرند که با ساختماني که در حال نابودي است، عکس سِلفي بگيرند، نفي نميکند.
وي در پايان سخنانش نقدي هم به نظام آموزشي کشور از حيث تامين اين نيازها وارد ميکند و ميگويد: متاسفانه نظام آموزشي ما از اين حيث فوقالعاده ضعيف است و تاکيد عمدهاش روي مباحث درسي است و فاقد کارگاههاي آموزشي و کلاسهاي فوق برنامه در مدارس که ميتوانند در پرورش و ظهور و بروز استعدادهاي خوب و همچنين در جهت تبيين و رفع اين قبيل ناهجاريها کمک کنند، است. اگر نظام آموزشي ما درست کار ميکرد، شايد ما امروز شاهد چنين صحنههاي نابهنجاري نميبوديم.
منبع: مهر
-
دوشنبه ۴ بهمن ۱۳۹۵ - ۳:۰۸:۳۷ PM
-
۷۸ بازدید
-
-
چه خبر