نظر نيوشا ضيغمي درباره زنان: زناني به ظاهر آراسته و شاد با دروني متلاشي و ويران!
سينما
بزرگنمايي:
چه خبر - گفت و گو با نيوشا ضيغمي
نيوشا ضيغمي در فيلم «ما همه گناهکاريم» نقش زني رواني و هيستريک را بازي ميکند و به مردي که براي مداواي تومور دخترش پول نياز دارد، کمک ميکند اما در پشت اين کار او سوءنيتهاي زيادي وجود دارد. با اين بازيگر درباره فيلم «ما همه گناهکاريم» گفتگويي انجام شده است.
نکته مهمي که در شخصيت «ديبا» در فيلم «ما همه گناهکاريم» وجود دارد تناسب و هماهنگي بازي شما با خصوصيات رواني نقش است، طوري که انگار نقش «ديبا» از اول براي شما نوشته شده. شما چندمين انتخاب حسن ناظر (کارگردان فيلم) براي بازي در اين نقش بوديد؟
«ديبا» از اول براي من نوشته نشده بود. حتي اگر قرار بود بر مبناي تجربيات بازي گذشته، نقش من را انتخاب ميکردند بايد نقش سارا با بازي الهام حميدي را به من ميدادند که البته اين پيشنهاد را هم دادند و خودم رد کردم. چون مشابه آن نقش را زياد بازي کرده بودم. من يک تجربه شيرين در اوايل بازيگريام در فيلم «شوريده» داشتم که تقريبا يک لايه يا يک وجه آن، شخصيت «ديبا» بود و در کل هميشه دلم ميخواهد نقشهاي متفاوت بازي کنم. نقش سارا هم البته لايهها و پيچيدگيهاي خودش را داشت، اما براي من نقش ديبا جذابتر بود.
در طول کار از انتخاب اين نقش پشيمان نشديد؟
نه. به خاطر اينکه نقشم را دوست داشتم. ضمن اينکه فيلم «ما همه گناهکاريم» نقش يک و دو زن ندارد و نقش من و خانم حميدي تقريبا برابر است.
بنابراين از جهت اندازه نقش و ميزان پرداخت به آن راضي بوديد؟
بله. البته اين را هم بگويم که بعضي از سکانسهاي نقش «ديبا» به دليل مميزي حذف شد، اما در نهايت وقتي فيلم را روي پرده ديدم از ميزان حضورم راضي بودم. ضمن اينکه به نظرم متراژ نقش مهم نيست و اين تاثيرگذاري نقش است که اهميت دارد.
نيوشا ضيغمي در فيلم ما همه گناهکاريم
فيلمنامه چند درصد از وجوه شخصيتي ديبا را براي شما آشکار کرد؟
به نظرم رفتار و کردار امروز هر انساني حاصل اتفاقاتي است که در طول زندگي اش ميافتد. شما هيچ انساني را نميتوانيد فارغ از گذشتهاش مورد قضاوت قرار دهيد. ديبا هم يکي از قربانيان اجتماعي است که مشابه او را زياد ميبينيم. در جامعه ما زيادند زنهايي که به ظاهر آراسته، زيبا، مرفه و… هستند، اما دروني ويران دارند. اينگونه زنها زيادند و اين تعداد زياد هولناک است. از اين جهت که زن بنيانساز يک خانواده و در نهايت يک جامعه است، بنابراين جامعهاي که بنيان سازانش زنهاي ويران با ظاهري موجه هستند، آينده مبهمي دارد.
از منظر روانشناختي اينطور زنها نه تنها از اطرافيان و زندگي که از خودشان هم بيزارند و ديبا هم نمونهاي از آنهاست. چنين تصويري براي شما به عنوان ايفاگر اين نقش از قبل طراحي شده بود يا درباره او تحقيق کرديد؟
در وهله اول اينکه انسان اگر خودش را دوست نداشته باشد هرگز نميتواند ديگري را دوست بدارد. وقتي انسان به جايي ميرسد که خودش را دوست ندارد و از تنهايياش ميترسد ممکن است دست به انجام هر کاري بزند. نمونه زنهايي مثل ديبا که تنهايند، در زندگي با شکست مواجه شدند، کازينوي زيرزميني دارند و… زياد است. من براي ايفاي اين نقش (و البته تمام نقشهايي که بازي ميکنم) شناسنامه مينويسم. يعني در ذهنم زندگي آن شخصيت را مرور ميکنم و ابعادش را ميشناسم. براي ايفاي اين نقش هم به آسايشگاههاي رواني نرفتم تا نمونه اين شخصيت را ببينم و از روي او بازي کنم. چون اين آدمها را در اين جامعه زياد ديدم. من به عنوان يک بازيگر خوب ميبينم، خوب ميشنوم و خوب به خاطر ميسپارم.
به نظر خودتان در مسير بروز حالتهاي رواني و عصبي ديبا در قسمتهايي دچار اغراق نشديد؟
ديبا آدم نرمالي نيست و کاملا هيستريک است. او مجموعهاي از ترس، تنهايي، عقده و… است و من تمام سعيام را کردم که حالتهاي او را به دور از گل درشتي و واقعي نشان دهم. خودم اصلا خوشم نميآيد در بازيام شلوغکاري داشته باشم، اما در چند سکانس از اين فيلم خواستم تماشاگر را به اين نتيجه برسانم که اين زن اصلا حالت طبيعي ندارد.
با «ديبا» احساس مشترکي هم داشتيد؟
قطعا درونم سرخوردگي، تنهايي و… نيست، اما اين حس را به عنوان يک زن ميتوانم درک کنم. ديبا حتي يک عشق در زندگي نداشت، کسي را نداشت که به او اعتماد کند، توجه کند و…،تمام اينها خيلي تلخ است.
ايفاي اين نقش در زندگي خودتان هم تاثيرگذار بود؟
طبيعتا ايفاي هر نقشي در زندگي بازيگر يک تجربه است که شايد فرصت اين تجربه را هيچوقت در زندگي شخصياش نيابد. اين اصلا از جذابيتهاي بازيگري است. بعد از هر نقشي دريچهاي برايت باز ميشود که فکر ميکني ميتواني اينجوري هم زندگي کني.
از اينکه ديبا آنقدر بدجنسي ميکرد حرص نميخورديد؟
چرا. اتفاقا خيليها هم به من در سالن سينما گفتند چرا اين زن آنقدر بد است!
خوشبختانه شما خودتان هم در زندگي شخصي وضعيت مالي مناسبي داريد، اما در قالب نقش ديبا ميپرسم که زندگي اشرافي چطور بود؟
راستش را بخواهيد ابعاد خوشبختي به ميزان دارايي و ثروت بستگي ندارد. من در زندگي به اين نتيجه رسيدم که اگر ثروتمندترين آدم دنيا باشي، اما ديده نشوي، عشق نداشته باشي، احترام نگيري، از درون شاد نباشي و… هيچ نداري. خيليها را ميشناسم که از نظر مالي ثروتمند نيستند، اما با کمترين و کوچکترين اتفاقها از تهدل خوشحال ميشود. آنها پول ندارند، اما خوشبخت هستند.
سختترين قسمت بازي در اين فيلم کدام قسمت بود؟
سکانسي که ديبا با فرهاد (با بازي امير آقايي) در آشپزخانه درگيري لفظي پيدا ميکند. آن هم از اين جهت که بايد ريتم آن سکانس در ميآمد.
بازي مقابل آقاي آقايي و خانم حميدي چقدر روي کار شما تاثيرگذار بود؟
البته من تحت هر شرايطي بازي خودم را انجام ميدهم، اما در مجموع بازي آقاي آقايي و خانم حميدي را هميشه دوست داشتم و در اين فيلم هم از همکاري با آنها خوشحالم.
«ما همه گناهکاريم» بازتابهاي متفاوتي در فضاهاي مجازي داشت و گاهي ممکن است بر اساس همين بازتابها در پستهاي اينستاگرامي شما کامنتي بگذارند و بعضا توهيني هم بکنند. واکنش تان نسبت به اين اظهارنظرها چيست؟
برايم جالب است که تا امروز بازتابهاي فضاهاي مجازي خيلي بد نبوده. با اينکه من جزو بازيگراني هستم که به محض اينکه پستي ميگذارم گروهي از در و ديوار ميريزند و فحاشي ميکنند، اما خدا را شکر که در اين مدت پستهايي که راجع به «ما همه گناهکاريم» گذاشتم خيلي هجمه انتقادي نداشته است. البته من آدم انتقادپذيري هستم و قطعا به اين فيلم هم انتقاد وارد است، اما خوشحالم که تا حالا فحاشهاي مجازي فحش ندادند.
از شرايط اکران فيلم راضي هستيد؟
کاش در سينماي ما شرايط اکران فيلم مساوي و منصفانه بود. تهيهکنندهاي که با هزار و يک مشکل فيلمش را به مرحله اکران ميرساند، چرا بايد قرباني مافياي اکران شود؟ امروز گروهي هستند که اکران را به دست گرفتند و فقط فيلمهايي که خودشان در آن شريک هستند يا ميخواهند را به اکران قابل قبول ميرسانند و باقي هيچ. آيا اين درست است؟
در مجموع شخصيت ديبا و فيلم «ما همه گناهکاريم» چه جايگاهي در کارنامه کاري شما دارد؟
تم داستان فيلم بيماري بود که دختر پيمان عباسي (فيلمنامهنويسکار) دچار آن شد و خدا را شکر به خير گذشت. حتي من خودم پيشنهاد نوشتن اين فيلم را با اين محوريت به او دادم که البته در برخي جاها هم حالش بد ميشد و نميتوانست بنويسد. من همان موقع هم به اين موضوع فکر ميکردم که اگر بچه کسي که به لحاظ مالي استطاعت کافي ندارد دچار بيماري سختي شود، تکليفش چيست؟ چکار بايد بکند؟ کجا برود؟ و… .چه کسي ميتواند بنشيند و مرگ تدريجي بچهاش را ببيند. قطعا اين آدم در چنين شرايطي ممکن است دست به انجام هر کاري بزند. نبايد هيچکسي را مورد قضاوت قرار داد وقتي در شرايطش نيستيم.
گروه فرهنگ و هنر
منبع:jamejamonline.ir
-
جمعه ۲۴ دي ۱۳۹۵ - ۸:۴۷:۵۷ AM
-
۱۰۵ بازدید
-
-
چه خبر