بزرگنمايي:
چه خبر - داستان ارادت عادل فردوسي پور به نکونام
عادل فردوسيپور با همه تواناييهايش يک نقطه ضعف بزرگ دارد؛ اينکه وقتي در يک نفر ذوب ميشود، ديگر هيچ ايرادي در طرف مقابل نميبيند. خدا نکند که عادل بخواهد با کسي رفاقت کند؛ در اين صورت هيچوقت هيچ مشکلي در کار او به نظرش نميرسد و رفيقاش را سراسر سپيد ميبيند! داستان او با جواد نکونام هم تقريبا به همين شکل است. عادل سالهاست که نشان داده ارادت خاصي به کاپيتان پيشين تيم ملي دارد و از هر فرصتي براي ابراز علاقه به او استفاده ميکند.
مصاحبه هفته گذشته مجري برنامه 90 با نکونام هم پر از چنين لحظاتي بود؛ مثلا جايي که عادل به جواد گفت: «تو مشکلت اين بود که عليه کسي مصاحبه جنجالي نکردي و هميشه سرت به کارت خودت بوده. شايد به اين دليل به اندازه کافي محبوب نشدي!»
آيا ميشود باور کرد کسي مثل عادل با آن حافظه قوي و ذهن دقيقش انبوه مصاحبههاي جنجالي نکونام عليه اين و آن را از ياد برده باشد؟ بله؛ اين حالت فقط وقتي به عادل دست ميدهد که او با يکي از دوستان جانش طرف باشد. در اين صورت هيچ فراموشي و نسياني از استاد فردوسيپور بعيد نخواهد بود!
به هر حال براي اينکه به جنگ با آلزايمر عادل برخيزيم، بد نيست نيمنگاهي به بعضي از مصاحبههاي جنجالي آقا جواد در چند سال گذشته بيندازيم.
* حمله به افشين قطبي
اين يک اتفاق تاريخي بود؛ اينکه سکوت طولاني نکونام در قبال افشين قطبي بلافاصله بعد از حذف تيم ملي از جام ملت هاي آسيا و جدايي اين مربي از تيم کشورمان شکست و او در چند مصاحبه بلندبالا، به تندي به قطبي تاخت. اين مصاحبهها آنقدر جنجالي بود که کمتر کسي فراموششان کرده؛ البته به جز عادل ظاهرا!
بخشي از اظهارات آن زمان نکونام عليه قطبي را بخوانيد: «برايم عجيب بود چرا اکثر نفرات فيکس هم دل خوشي از سرمربي ندارند دليلش رفتار دوگانه قطبي بود. در ظاهر با طرف مقابل خيلي خوب برخورد ميکند اما پشتسرش حرف ميزند. من اگر بد بازي کردم بايد تعويضم ميکرد و اصلا به خودم جلوي همه ميگفت نه اينکه برود پشتسر حرف بزند. هر وقت 48 ساعت قبل از بازيهاي تيمملي به اردو ملحق شدم بهترين بازي را انجام دادم اما براي اردوهاي بلندمدت چون تمرينات قطبي را انجام داديم افت کرديم. متاسفانه فقط اهل حرف و قول بود و تاسفبرانگيزتر اينجاست عدهاي خام ظاهر و حرفهاي او شدند. بين دو نيمه بازي ايران و کرهجنوبي به جاي اينکه 4 تا برنامه به بچهها بدهد آمد داخل رختکن و يک حرف بيتربيتي زد و رفت!»
* حمله به مديران اوساسونا
نکونام از بازي در اوساسونا به عنوان طلاييترين فراز زندگي حرفهاياش ياد ميکند، اما حتي مديران اين باشگاه هم از خشم جواد در امان نماندند.
بخشي از مصاحبههاي نکونام عليه مديران اوساسونا در دوره دوم حضورش در باشگاه اسپانيايي را بخوانيد: «من در شرايطي اينجا هستم که حتي خط تلفنم هم قطع شده و تمام حسابهاي بانکيام مسدود شده است. در قرارداد من با باشگاه اوساسونا، اين باشگاه موظف بوده تمام ماليات من تا قبل از سال 2011 را پرداخت کند اما از آنجايي که باشگاه هيچ پولي ندارد، آنها اين کار را انجام ندادهاند. يکي از آرزوهاي من اين است که در اوساسونا از فوتبال خداحافظي کنم اما مديران تيم دوست ندارند اين اتفاق رخ بدهد.»
* حمله به قلعهنويي
مصاحبه تند نکونام عليه قلعهنويي را ديگر محال است کسي غير از عادل از ياد برده باشد؛ گفتگويي که تا مدت ها او و امير را در محاکم قضايي سرگردان کرد.
اگر فردوسيپور يادش نيست، ما فقط چند خط از آن مصاحبه يک صفحهاي را يادآوري ميکنيم: «شما از مربياي که به بازيکن فحش ميدهد و ميخواهد با او يقه به يقه بشود تا همديگر را بزنند چه توقعي داريد؟ تفريحشان شده نشستن در گوشه زمين تمرين و پشت اين و آن حرف زدن. قلبم درد ميگيرد وقتي ميبينم هوادار اجازه ندارد حرفش را بزند چون تا چيزي بگويد او را ميگيرند و به رختکن ميبرند تا زير چشمش را کبود کنند. هر کسي عليه آقايان بنويسد ميشود اجنبي پرست اما به نفعشان بنويسد ميشود آدم خوب! با يک دلال پيش يک آدم معروف رفتند براي آنکه به تيم ملي برسند. هر کاري ميکردند تا اين اتفاق بيفتد. دو هفته پشت فنس ها تمرين لورکوزن را ديدند!»
* حمله به مسئولان استقلال
البته در خود استقلال هم فقط امير قلعهنويي نبود که زهر کلام نکو را چشيد؛ چه اينکه آقا جواد چند بازي هم خيلي شيک از خجالت علي فتحاللهزاده درآمد.
مثل اين مصاحبه که بعد از بازي با الشباب امارات درست روز دوم خرداد92 انجام شد: «اگر تا روز شنبه به اين مسايل توجه نشود حرفهايي ميزنم که همه مردم بدانند در استقلال چه ميگذرد. آقاي فتحاللهزاده در خانه پدر من پيش چشم خانوادهام، قسمم ميداد که تو را خدا به استقلال بيا و حالا جالب است که جواب تلفن مرا نميدهد. قرارداد من يک ميليارد و 750 ميليون تومان بوده و قرار بود مبلغ اوليه را به اوساسونا بدهند ولي حدود 45 درصد از آن گرفتهام. بينظمي و بيانضباطي در استقلال موج ميزند که اگر بخواهم به برخي از آنها اشاره کنم خودم را کوچک کردهام. در شخصيت من نيست که به خاطر پول هر روز بخواهم صحبت کنم اما برخي از آقايان ميگفتند با فلاني خوب شو تا پولت را بگيري و يا آدم فلان آقا شو. ما خودمان به دنبال اين هستيم که 10 نفر آدم خودمان شوند. صددرصد از استقلال جدا ميشوم و در فصل بعد براي تيم ديگري توپ خواهم زد. اصلا مهم نيست که در داخل ايران باشد يا خارج از کشور، مهم اين است که بيرون از استقلال باشد. اگر در قطر و يا امارات بازي ميکردم زير 10 ميليارد نميگرفتم.»
* بقيهاش پيشکش
اين چند نمونه صرفا به عنوان مثال براي عادلخان درج شد، وگرنه اين قصه سر دراز دارد. حالا کاري نداريم به افشاگري استاد عليه آن مسئولي که ميگفت کيروش با قطريها تباني کرده و يا درگيرياش با جواد هاشمي و يا مصاحبهاي که عليه يک ستاره خاص انجام داد و از او با عنوان «بازيکن مو رنگ کرده که قاچاقي در يک تيم خوب ليگي بازي ميکند» نام برد!
خيلي وقت است صبح شده آقاي فردوسيپور؛ بيدار شو!
منبع: روزنامه گل