عاقبت نامه اصغر فرهادي: آقاي فرهادي چرا نسنجيده نامه مي نويسيد!
اخبار فرهنگي و هنري
بزرگنمايي:
چه خبر - انتقاد صادق کرميار از نامه اصغر فرهادي
صادق کرميار نويسنده و کارگردان در واکنش به نامه سرگشاده اصغر فرهادي خطاب به رييس جمهور درباره گورخوابها، يادداشتي را در نوشته است.
در متن اين نامه که با عنوان «درباره اصغر فرهادي و گورخوابها و با پوزش از مديران جان برکف و ملحقاتشان» ارسال شده، آمده است:
«آقاي فرهادي عزيز چرا بيگدار به آب ميزنيد و نسنجيده نامه مينويسيد؟ شما هنرمند نامداري هستيد و ميدانيد که نامه نوشتن شما بيترديد در تمامي رسانههاي داخلي و خارجي پخش ميشود.
گويا سفرهاي فرنگي شما باعث شده فراموش کنيد که اگر جامعه مديران و ملحقاتشان در ايران تحت فشار افکار عمومي و به ويژه هنرمندان و مخصوصا هنرمندان مردمي و جهاني ايران قرار گيرند براي حل مشکل و معضلي که خواب از شما ربوده چه راهکارهايي دارند؟
کاش قبل از نوشتن نامه به عاليترين مقام اجرايي کشور با من تماس ميگرفتيد و مشورت ميکرديد تا شما را از اين کار پرهيز دهم. به هر حال من دو تا پيراهن بيشتر پاره کردهام و ميدانم اين گونه نامهها که احتمالا از روي درد و با هدف اصلاح است، چه نتيجه و سرانجامي دارد.
مطمئن باشيد براي اين مشورت نيز ريالي از شما درخواست نميکردم و کاملا رايگان عاقبت اين نامه دردآور (البته براي مديران نازک نارنجي) را سکانس به سکانس و پلان به پلان برايتان ترسيم ميکردم.
سکانس1: مخاطب نامه شما، پاسخ متين و البته بدون ذکر نام شما منتشر ميکند و ناگهان صف خود را تغيير ميدهد و ابراز همدردي ميکند. همزمان ملحقات مديران در حال گريم شدن و دورخواني فيلمنامه هستند.
سکانس2: ملحقات مديران وارد صحنه ميشوند و به شما حمله ميکنند که چرا جاي ديگر تخم ميگذاري و قدقدش را براي ما ميآوري.
سکانس3: در يک عمليات ضربتي تمام گورخوابها را با چوب و چماق از بيت المال مسلمين بيرون ميکنند و به آني صورت مساله پاک ميشود.
سکانس4: تفسيرها و يادداشتها در اين باره شروع ميشود تا معلوم شود شما با چه انگيزهاي اين نامه را نوشتهايد. اين کار تا مخدوش شدن اصل موضوع ادامه دارد. همزمان گزارشگر معلوم الحال هم نامعلوم ميشود.
سکانس5: گورخوابهاي متجاوز به حريم بيت المال در نمازهاي يوميه به شما لعنت ميفرستند و نفرينتان ميکنند که باعث شديد همين يک تکه قبر هم از آنان دريغ شود.
سکانس6: (نقطه اوج) تلويزيون با گورخوابها مصاحبه ميکند و آنها از رسيدگي فوري مسئولان تشکر ميکنند و به شما ناسزا ميگويند و فيلمهايتان را نقد ميکنند، گرچه در عمرشان به سينما نرفتهاند نميدانند فيلم چيست. حتي يکي از آنها در مصاحبه به حال مسئولان گريه ميکند که اينقدر مظلومانه مورد تهاجم هنرمندان اجنبي پرست قرار گرفتهاند.
سکانس7: (نقطه اوج تر) هنرمنداني خودساخته در اينستاگرام و تلگرام و تويتر و غيره به شما يادآوري ميکنند که نبايد کاسه داغتر از آش باشي و اگر نوشتن چنين نامهاي لازم بود، بي شک ما هنرمندان دردآشناتر بايد اين نامه را مينوشتيم که هيچ فيلمي در اسکار نداريم.
سکانس8: تمام مردان گورخواب و کارتن خواب در عمليات ضربتي بعدي با دريافت قسطي هزينهها وازکتومي ميشوند و زنانشان نيز عقيم ميشوند تا مشکل به صورت ريشهاي حل شود.
سکانس 9: من نامعلوم ميشوم و بقيه داستان با پايان باز به آخر ميرسد تا بيننده هرجور دوست دارد برداشت کند.»
گروه فرهنگ و هنر
منبع: isna.ir
-
شنبه ۱۱ دي ۱۳۹۵ - ۱۰:۵۰:۴۳ AM
-
۸۹ بازدید
-
-
چه خبر