بزرگنمايي:

چه خبر - حسين باقريان بازيگر نقش آيت الله هاشمي در سريال معماي شاه

حسين باقريان را از سال‌هايي که دبير تحريريه نشريه سروش هفتگي بود مي‌شناسم. همان موقع هم دستي در عالم سينما داشت و علاوه بر فعاليت‌هاي روزنامه نگاي‌اش به عنوان، مدير توليد، مجري طرح و بازيگر نيز با پروژه‌هاي مختلف همکاري مي‌کرد. مي‌گويد در تمام سال‌هاي کارش در عرصه مطبوعات تلاش کرده از هر آن چيزي که ديده تجربه کسب کند و حالا اين تجربيات را در سينما و بازيگري به کار مي‌برد.

باقريان در بيش از سي فيلم سينمايي، سريال و تله فيلم به عنوان مديرتوليد حضور داشته و اين روزها نيز علاوه بر فعاليت‌هايش در پشت صحنه که جانشين تهيه‌کنندگي و بازي در در يک سريال جديد است، در «معماي شاه» در نقش جواني آيت‌الله هاشمي رفسنجاني جلوي دوربين رفته است. اولين گفت‌وگوي مطبوعاتي روزنامه‌نگاري که حالا ديگر بايد از او به عنوان يک بازيگر نام برد را در ادامه مي‌خوانيد.

برايمان بگوييد چطور شد که از روزنامه نگاري و مطبوعات به سمت سينما آمديد؟

قصد من به هيچ عنوان قياس خودم با دوستاني که از اين طريق وارد سينما شدند نيست، اما ما چهره‌هاي مطبوعاتي زيادي از جمله آقاي احمد اميني، رسول صدرعاملي، بيژن امکانيان، فريدون جيراني، اردشير رستمي و ... را داريم از فضاي مطبوعات وارد سينما شدند. من هم يکي از آنها هستم که شايد تازه اول راه هستم نياز به تجربه‌هاي بيشتري در اين عرصه دارم. البته من براي کارم زحمت زيادي کشيدم، اما عقيده دارم اين زمين هنوز براي من که کارهاي بزرگي انجام دهم و به اهدافم برسم جا دارد.

اما پيش از «معماي شاه» هم با محمدرضا ورزي سابقه همکاري داشتيد؟

من خيلي سال است که آقاي ورزي را مي‌شناسم، شايد از زماني که تله‌فيلم تاريخي «صدراعظم» که فکر مي‌کنم مربوط به 15 سال پيش مي‌شود را مي‌ساختند. به خاطر دارم اولين سريالي که ايشان کار کردند «پدر خوانده» نام داشت، از طرف خود ايشان در همان کار دعوت شدم تا نقش يک روحاني را بازي کنم. البته اين سريال بهمن سال قبلش به مناسبت ايام دهه فجر در قالب يک تله فيلم پخش شد. من نقش اصلي آن کار بودم چون بخش‌هايي که از سريال جدا شده بود بيشتر مربوط به بازي من بود. آقاي ورزي حس و حال من در قالب روحاني را در آن کار پسنديده بودند ، به همين خاطر در «معماي شاه» وقتي تشابه چهره من با آيت‌الله رفسنجاني را ديدند پيشنهاد دادند که در اين مجموعه نقش جواني ايشان را ايفا کنم.

چهره بدون گريم حسين باقريان بازيگر نقش آيت الله هاشمي

و چطور شد که شما کانديداي بازي در نقش جواني آيت‌الله هاشمي شديد؟

ساعت يک شب بود که آقاي ورزي به من زنگ زد و پيشنهاد بازي در نقش آيت‌الله رفسنجاني را مطرح کرد. راستش خيلي خوشحال شدم که پيشنهاد بازي چنين نقشي به من شد اما بعد که جلوتر رفتيم و با جزئيات از نزديک آشنايي پيدا کردم بيشتر مي ترسيدم. شايد من تنها بازيگري بودم که قرار بود نقشي را بازي کنم که علاوه بر اينکه يکي از برجسته ترين روحانيون معاصر هستند که تاثير به سزايي در شکل گيري انقلاب اسلامي داشتند و از طرف ديگر در قيد حيات هم هستند. اين موضوع کار من را سخت تر مي‌کرد و از طرف ديگر حساسيتم را بيشتر. خيلي هم نگران واکنش‌ها هم از سوي مخاطب و هم از طرف خود آيت‌الله رفسنجاني بودم.

ايفاي نقش يک روحاني، آن هم شخصيتي معاصر سختي‌ها و البته حساسيت‌هاي زيادي دارد، چقدر دچار وسواس شديد براي ايفاي اين نقش؟

من روزنامه‌نگارم و نزديک به 15 سال است که در عرصه مطبوعات و حوزه سينما فعاليت مي‌کنم. همه دوستاني که من را از نزديک مي‌شناسند با اعتقادات من آشنا هستند و مي‌دانند چه طرز تفکري دارم. اين طرز فکر نه تنها درباره کارهايي که مي‌خواهم در آنها بازي کنم بلکه در کارهايي که قرار است به عنوان مدير توليد يا مجري طرح هم در آنها حضور داشته باشم نشان دهنده اعتقادات من هستند. درباره اين نقش هم همينطور بودم. هميشه سعي کردم در کارهايي بازي کنم که به اعتقادات خودم نزديک است. وقتي قرار است نقش يک روحاني بسيار شناخته شده و برجسته‌اي را بازي کني خيلي کارت سخت مي‌شود، وقتي اولين عکس‌ها از من در نقش آيت‌الله هاشمي در فضاي مجازي منتشر شد واکنش‌هاي مثبت زيادي را ديدم و حس کردن آن اتفاقي که مي خواستم تا اندازه‌اي افتاده. البته تا زماني که قسمت‌هاي بازي در «معماي شاه» به طور کامل پخش نشود نمي‌توان قضاوت کرد اما تا همينجايش هم خدا را شکر مي‌کنم که اتفاق خوبي را براي من رقم زد. اما خودم در طول کار هر چه جلوتر مي‌رفتيم بيشتر مي‌ترسيدم. زماني که تست گريم اولم تکميل شد هر کسي از عوامل که من را مي‌ديد از نتيجه راضي بود. اين موضوع باعث شد از ترديدي هولناک به اطميناني خوفناک برسم، به اين معني که قرار است در نقش کسي بازي کنم که از چهره‌هاي برجسته روحانيون نظام جمهوري اسلامي هستند و اين خيلي مهم بود.

گريم بازيگر نقش آيت الله هاشمي

نگران نتيجه کار نبوديد؟

ابتدا که کار را شروع کرده بوديم آقاي ورزي به من گفتند اوايل نگران بودم که چطور مي‌خواهي اين نقش را در بياوري ولي وقتي براي اولين پلان مقابل دوربين قرار گرفتي خيالم راحت شد. وقتي هم که بخش‌هايي از بازي‌ات را به دوستان و بازيگران ديگر نشان دادم به لحاظ تشابه چهره هم همه رضايت داشتند و گفتند بازي خوبي هم داشتي و خيلي خوب توانستي از عهده کار بر بيايي. من پيش از «معماي شاه» هم تجربيات بازي زيادي داشتم، نمونه اش سريال «گذر از رنج‌ها» فريدون حسن پور بود که واقعا برايم درسي بزرگ بود. اصلا همکاري با آقاي حسن پور تجربه‌اي بسيار غني بود که باعث شد من ياد بگيرم چطور گليمم را در بازيگري از آب بيرون بکشم. من پيش از اين اين تجربه‌ها را داشتم و سعي کردم در «معماي شاه» آنها را تکميل کنم که با هدايت آقاي ورزي خوشبختانه اين اتفاق افتاد.

صرف شباهت چهره شما را به عنوان اولين گزينه در ذهن ورزي مطرح کرد يا نکات ديگري هم وجود داشت؟

شباهت چهره من يکي از بحث‌ها بود، اما وقتي با آقاي ورزي درباره همين نکته صحبت کردم گفتند اگر چهره‌ات به نقش مي‌خورد ولي توانايي خوبي براي بازي چنين نقشي نداشته طبيعي است که نمي‌توانستم کار را به تو بسپارم. البته تشابه چهره وقتي من بدون گريم ديده مي‌شوم آنقدرها هم نيست و هنر دست شهرام خلج بود که چهره من را به آيت‌الله هاشمي نزديک‌تر کرد. توانايي‌هاي شهرام خلج در عرصه چهره‌پردازي بر کسي پوشيده نيست ولي جداي از گريم‌هاي خوب «معماي شاه» وجوه خوب ديگري هم دارد که هنوز به آنها پرداخته نشده و درست ديده نشده. به نظرم دکوپاژهاي آقاي ورزي خيلي خوب است و اگر کسي با نگاه کارشناسانه تري به اين سريال نگاه کند متوجه مي‌شود که اين کارگردان به جز به جز کارهايش حساس بوده و سعي کرده مواردي را به تصير بکشد که درخور فضاي اين سريال باشد.

صداي خودتان روي نقش است يا کار دوبله شده؟

من همان ابتدا داشتم تمرين مي‌کردم تا بتوانم صدايم را نزديک به صداي ايشان کنم، اما آقاي ورزي گفتند صداي جواني آيت‌الله رفسنجاني با اين صدايي که ما الان از ايشان مي‌شنويم خيلي متفاوت است و بهتر است که صدا را دوبله کنيم و کسي هم اين کار را بر عهده بگيرد به صداي آن روزهاي ايشان نزديک باشد.

ظاهرا با آيت الله رفسنجاني هم ديدار داشتيد، وقتي شما را از نزديک ديدند نظرشان چه بود؟

بله، البته من بعد از بازي در اين نقش ايشان را ديدم، وقتي که ايشان من را ديدند و بسيار هم اظهار لطف داشتند يک مقدار از آن ترسي که داشتم کم شد. آنجا بود که خيالم راحت شد که ما تا اندازه‌اي کارمان را درست انجام داده‌ايم. در برخورد اول ايشان من را با گريم ديدند و اولين جمله‌اي که گفتند اين بود که مشخص نيست من کدام طرف نشسته‌ام، اين جمله را از باب شباهت زيادمان گفتند. البته من در اين ديدار سعي کردم بيشتر شنونده باشم و بيشتر صحبت‌هاي ايشان را بشنوم. آيت‌الله هاشمي بخش‌هايي از سريال که مربوط به بازي من مي‌شد را ديدند و ايشان هم به بيان خاطراتي از آن دوران پرداختند. در ديداري هم که با آيت‌الله هاشمي داشتيم آقاي ورزي از بازي من ابراز رضايت کردند همين باعث امنيت خاطر و قوت قلب بيشتر من شد.


شما خودتان هم روزنامه‌نگاريد، پس صحبت پاياني را زبان خودتان مي‌شنويم...

بزرگي مي‌گفت تا مرتکب خطا نشوي نمي تواني به خردمندي برسي. من هم در اين سال‌ها ممکن است در پروژه‌اي به عنوان مدير توليد حضور پيدا کردم که شايد قابل دفاع نباشند. اما هر چه که تجربه‌ام بيشتر شد سعي کردم به انتخاب‌هاي بهتري برسم. بعد از چند کار اولم آثار بعدي را دوست دارم و به آنها افتخار مي‌کنم. به خصوص آثار دفاع مقدسي که با افتخار از آنها نام مي برم که آخري‌اش هم فيلم سينمايي «قصه عشق پدرم» به کارگرداني محمدرضا ورزي است که در نوبت اکران است و زندگي يک مفقودالاثر را روايت مي کند.

نکته مهم ديگري که دوست دارم بگويم درباره ورودم به مطبوعات است، زماني که من جواني کم سن و سال بودم آقاي محمد صفي زاده در روزنامه ابرار به من فضاي کار دادند و واقعا فعاليت مطبوعاتي‌ام را مديون ايشان هستم و اميدوارم بتوانم روزي محبت هاپيشان را جبران کنم. بعدها که در نشريه سروش مشغول فعاليت شدم، از کيوان کثيريان، بسيار آموختم. معتقدم بهترين شماره‌هاي سروش هفتگي متعلق به زماني است که کيوان کثيريان سردبيري آن را بر عهده داشت. عليرضا معزي هم از آن دسته افرادي است که حکم استادي بر گردن من دارد و در زمان ايشان نيز مجله سروش دوران بسيار خوبي را داشت. حسين سلطان محمدي، مهرزاد دانش، جليل اکبري صحت، محمدتقي فهيم، يزدان عشيري، ايليا محمدي نيا و وحيد سعيدي که از دوستان من است و هميشه هم دوستش داشتم اما ميانه خوبي با «معماي شاه» ندارد و دوستان ديگري که شايد الان حضور ذهن نداشته باشم نامشان را ببرم کساني هستند که در سال‌هاي حضورم در مطبوعات از آنها آموختم، کساني که در جايگاه خودشان به درستي فعاليت مي‌کنند و شايد کمتر افرادي را در حال حاضر بتوان پيدا کرد که مثل آنها در حوزه کاري‌شان توانمند باشند.




منبع : khabaronline.ir