بزرگنمايي:
چه خبر - مفصل شارکو چيست؟
در ژوئن 2014، زني 69 ساله به کلينيک پا مراجعه کرد. زانوي راست وي از 2 ماه قبل دردناک و متورم شده بود. تورم به تدريج افزايش پيدا کرده بود. بيمار سابقه ضربه و آسيب نداشت. وي مبتلا به ديابت نوع 2 بود و بيماري وي تحت کنترل نبود. بيمار به علت زخم نوروپاتيک بهطور منظم در کلينيک پا ويزيت ميشد و زخم وي بهآهستگي رو به بهبود بود. وي به علت ماکولوپاتي دوطرفه ديابتي چندين بار تحت درمان با ليزر قرار گرفته بود.
زانو گرم و متورم بود. محدوده حرکات آن به علت درد محدود بود. ساير مفاصل او طبيعي بودند. رفلکس زانو و قوزک پا وجود نداشت ـ همانطور که قبلا هم در اين بيمار مشاهده شده بود ـ و حس وي نسبت به درد، لمس، ارتعاش، و درجه حرارت در هر دو پا کاهش يافته بود. اين يافتهها با نوروپاتي همخواني داشت.
شک به استئوآرتريت مطرح شد. با اين حال، آزمونهاي خوني نشان دادند تعداد گويچههاي سفيد خون در هر ليتر 109×4/13 و غلظت crp، 128 mg/dl است. در راديوگرافي، در ناحيه پلاتوي تيبياي راست تخريب و نقايص لوسنت (شفاف) و کاهش کمپارتمانهاي داخلي و لترال مفصل تيبيوفمورال مشهود بود. اين يافتهها با آرتروپاتي تخريبي يا آرتريت سپتيک منطبق بود.
در بررسي ميکروسکوپي و کشت مايع آسپيره شده از زانو هيچ باکتري يا کريستالي مشاهده نشد، بنابراين تشخيص سپسيس، نقرس و نقرس کاذب بهعنوان علل احتمالي تورم کنار گذاشته شد. در سيتياسکن تخريب استخواني در پروگزيمال تيبيا مشهود بود. تشخيص زانوي شارکو مطرح شد. بيمار تحت درمان محافظهکارانه قرار گرفت و مفصل زانو در يک بريس بيحرکت شد. آخرين باري که بيمار در ژوئن 2016 ويزيت شد، تورم وي کاهش يافته بود. وي همچنان طي روز بريس ميپوشيد و با يک فريم زيمر حرکت ميکرد.
علت مفصل شارکو
مفصل شارکو يک آرتروپاتي نسبتا بدون درد و پيشرونده است که به علت نقايص نورولوژيک روي ميدهد. در سال 1868، ژان مارتين شارکو (jean- marti- charcot) که بهعلت توصيف هيستري معروف بود، براي اولين بار جزييات تخريب نوروپاتيک مفصلرا بهعلت سيفيلس را شرح داد. بيمار وي، که به تابس دورساليس مبتلا بود، دچار افزايش تورم و ناپايداري زانوها شد. مفاصل وي به شدت تغيير شکل يافته بودند.
در سال 1936، جردن، مفاصل شارکو را با ديابت مرتبط دانست که اکنون تصور ميشود شايعترين علت آن باشد. با اين حال، آرتروپاتي شارکو فقط در 1 درصد از مبتلايان به نوروپاتي ديابتي ديده ميشود. علت مستعد کننده براي ايجاد آن نامشخص است. بيش از همه مفصل مچ پا و قدام پا(forefoot) گرفتار ميشود. آسيب زانو نادر است. التهاب حاد، که با پرخوني مشخص ميشود، خود محدود شونده است و متعاقبا استخوانسازي مجدد روي ميدهد. يافتههاي اوليه در راديوگرافي ممکن است قابل توجه نباشند يا همانند يافتههاي استئوآرتريت باشند. تصويربرداري بيشتر با سيتياسکن، mri يا اسکن ايزوتوپ استخوان ممکن است ضروري باشد.
درمان مفصل شارکو
مفاصل شارکو بايد در مراحل اوليه بيحرکت شوند تا از تخريب بيشتر استخوان جلوگيري شود. از آنجا که مفصل زانو وزن بدن را تحمل ميکند و بافت نرم احاطه کننده براي پايدار نگه داشتن آن اندک است، به تخريب پيشرونده و ناپايداري حساس است. زانو بايد به مدت 18-6 ماه با بريسهاي محافظت کننده حمايت شود، تا پايداري حاصل شده و نيروهاي پاره کننده (shear stresses) روي مفصل کاهش يابد. بيسفسفوناتها براي کاهش فعاليت استئوکلاستها مورد استفاده قرار گرفتهاند. اگر بريس نتواند پايداري را حاصل کند، انجام آرترودز، که با موفقيت قابل قبولي همراه است، بهجاي تثبيت داخلي يا تعويض مفصل توصيه ميشود.
بيماري بايد در مرحله خاموش باشد تا اين عمل با موفقيت همراه شود. درباره آرتروپلاستي کامل مفصل در زانوي نوروپاتيک اختلاف نظر وجود دارد و بايد براي مفاصل ناپايدار (معمولا بسيار تغيير شکل يافته) يا شکسته مدنظر قرار گيرد، زيرا عوارض بالقوه آن بسيار زياد است. خطرات آن عبارتند از: شکستگي و جابجايي بخشهايي از پروتز فمورال يا تيبيال. آرتروپلاستي کامل مفصل در موارد اندکي انجام شده است و تنها زماني که درمان محافظهکارانه با شکست مواجه شده و آرتروپلاستي تنها گزينه موجود باشد به کار ميرود.
منبع:shafaonline.ir