بزرگنمايي:
چه خبر - آيا استقبال از فيلم سلام بمبئي ادامه خواهد داشت؟
چند روزي است که از احتمال رکوردشکني «سلام بمبئي» صحبت ميشود؛ فيلمي که با مختصات سينماي هند ساخته شده و آن را در گونه فيلمهاي تجاري و سرگرمي ميتوان تعريف کرد و درحاليکه تنها چند روز از اکران عمومياش ميگذرد،حواشي بسياري بهدنبال داشته و ظاهرا در اين مدت، مخاطبان بسياري را به سالنهاي سينما کشانده است.
اميرحسن علمالهدي، کارشناس سينما، در پاسخ به اين پرسش که ميزان استقبالي که از فيلمها در گونههاي متفاوت در سال جاري صورت گرفته است را چطور ارزيابي ميکند، ميگويد: «سينما يک رو ندارد، سينماي هنري و تجاري دو بالي هستند که راز ماندگاري سينما را به وجود ميآورند. درحالحاضر فيلم «سلام بمبئي» اکران شده است که گروه خاصي از مخاطبان را جذب سينماها ميکند، فيلم «فروشنده» متعلق به جريان ديگري از سينماست که مخاطبان خاص خودش را دارد و نميتوان گفت همان تعدادي که فيلم «فروشنده» را ديدهاند، به ديدن «سلام بمبئي» ميروند. بههرحال سينما تعدادي مخاطب ثابت دارد».
او ادامه ميدهد: «از طرفي معتقدم الان کمي براي ارزيابي اينکه به چه دليل «سلام بمبئي» در اين چند روز فروش خوبي داشته زود است و بايد ديد آيا اين يک تب تند زودگذر است يا در هفتههاي آتي نيز اين استقبال ادامه خواهد داشت. بههرحال بايد به اين نکته نيز توجه داشت که تنوع در فيلم و ژانرها در سينماي دنيا امري عادي است و هر ژانر مخاطبان خاص خودش را دارد و جذابيت سينما نيز در اين تنوع سلايق و تفاوتهاست. سينماي ايران نيز داراي ژانرهاي متفاوتي است». علمالهدي در بخش ديگري از صحبتهايش دليل پرفروششدن «فروشنده» را نام و برند فرهادي عنوان ميکند: «اصغر فرهادي بهواسطه افتخارات سينمايي و نگاهش به سينما مخاطبان زيادي دارد و تا زماني که جذابيتهاي سينمايش براي مخاطب ادامه داشته باشد و هر فيلم او با ديگري متفاوت باشد، قطعا مخاطبانش را خواهد داشت. از طرفي «سلام بمبئي» نيز قواعد سينماي سرگرمي را رعايت کرده و براي اين بخش ساخته شده است».
سلام ايران به سينماي هند
اما سينماي هند چه نسبتي با سينماي ايران دارد؟ طهماسب صلحجو، از منتقدان سينما، درباره چگونگي تأثير سينماي هند بر سينماي ايران ميگويد: «به دليل صنعت قوي سينماي هند، بسياري از فيلمهاي ايراني در هند ساخته شده است و البته در مقطعي بسياري از فيلمهاي هندي در سينماهاي ايران به نمايش گذاشته شد؛ شايد معروفترين فيلم هندياي که در ايران نمايش داده شد، «سنگام» بود که در اوايل دهه ٤٠ در ايران به نمايش گذاشته شد و استقبال از اين فيلم حيرتانگيز بود؛ بهطوريکه اين فيلم سالها در ايران نمايش داده شد، حتي بازيگر اين فيلم، «راج کاپور»، براي افتتاحيه فيلم به ايران آمد و محصولات مشترک بسياري نيز ساخته شدند».
او ادامه ميدهد: «فيلم «هماي سعادت» که قبل از انقلاب در ايران ساخته شد، هم از ديگر محصولات مشترک سينماي ايران و هند است، البته پيش از انقلاب بسياري از فيلمهاي هندي در ايران اکران ميشدند و استقبال خوبي از آنها صورت ميگرفت، هرچند تعداد فيلمهاي ايراني که در هند نمايش داده شده، محدود و شايد بتوان گفت بيشتر يکطرفه بوده است. اتفاقا تا پيش از انقلاب بسياري از فيلمهاي ايراني با نگاهي به فيلمهاي هندي يا دقيقا شبيه آن ساخته ميشدند». صلحجو در بخش ديگري از صحبتهايش به مسئله ديگري اشاره ميکند: «نکتهاي که درباره تعامل سينماي ايران و هند وجود دارد اين است که وقتي سينما وارد منطقه شرق و آسيا شد که هند نيز جزئي از آن است، فيلمهايي که محصول کشورهاي اين منطقه مثل ايران، ترکيه، مصر و... بودند، به شکل حيرتانگيزي بههم شبيه بودند، انگار از يک ديدگاه نشئت ميگيرند، گويا اشتراکات فرهنگي باعث شده كه فيلمها تا اين حد شبيه بههم باشند و فيلمهاي اين کشورها بر سينماي ديگري تأثير گذاشته است».
او ميافزايد: «از سالهاي بسيار دور سينماي هند صنعت پيشرفتهتري داشت و هنوز نيز همينطور است و پس از آمريکا، بيشترين توليد فيلم را داشته و دارد. بايد پذيرفت که صنعت سينماي هند بسيار پيشرفتهتر از ايران، مصر، ترکيه و ديگر کشورهاي اين منطقه است و تأثيراتي روي يکديگر داشتهاند و از نظر من مناسبات فرهنگي اين کشورها باعث شده است که فيلمهايي با حالوهوايي مشترک بسازند».
راههاي رسيدن به صنعت سينما در ايران
اما فرهاد توحيدي از فيلمنامهنويسان سينماي ايران در پاسخ به اين پرسش مبني بر اينکه از نظر او چه مواردي «سلام بمبئي» را به فيلمي پرفروش در روزهاي ابتداي اکرانش تبديل کرده، ميگويد: «تصور ميکردم «سلام بمبئي» فيلم پرفروشي شود. چند مؤلفه از جمله حضور محمدرضا گلزار در فيلم که مخاطبان خودش را دارد، نخستين حضور سينمايي بنيامين بهادري و مواردي اينچنين، گروهي از مخاطبان را جذب ميکند، علاوه بر اينکه بخشي از مخاطبان بالقوه سينما در ايران همچنان دلبسته سينماي هند هستند. شايد اين اتفاق در تهران خيلي احساس نشود، اما از قول يکي از دوستانم اين را ميگويم که در يکي از روستاهاي استان کرمان در يک قهوهخانه ديده بود که گروهي از جوانان فيلم هندي تماشا ميکنند، آن هم بدون زيرنويس و دوبله، و وقتي از آنها ميپرسد مگر متوجه ميشويد که از ديدنش هيجانزده هستيد، ميگويند آنقدر فيلم هندي ديدهاند که متوجه ميشوند. بر همين اساس اکران فيلم «سلام بمبئي» بخشي از مخاطبان معمولي سينماي ايران را با خود همراه ميکند، مخاطباني که شايد «فروشنده» و «ابدويک روز» را هم ببينند».
او ادامه ميدهد: «من اشکالي در اينکه چرا «سلام بمبئي» فيلم پرفروشي شده، نميبينم. سينماي ايران بايد براي همه سلايق خوراک لازم را داشته باشد و در غياب کمپانيهاي بزرگي که معمولا در دنيا براي توليداتشان برنامهريزي بلندمدت انجام ميدهند و به نوعي امکان فروش بهتر آثارشان را فراهم ميکنند، در ايران فروش بالاي برخي از فيلمهاي سينمايي در چرخه اقتصادي سينما اتفاق خوبي است. به نظرم مسائلي از اين دست و فروش بالاي فيلمها نبايد ما را غافلگير کند، بلکه بايد برنامهريزي براي آنها داشته باشيم و اينها مسائلي است که از امور معمولي سينما محسوب ميشود اما براي ما گاهي چالشبرانگيز است».
توحيدي در بخش ديگري از صحبتهايش اضافه ميکند: «از ابتداي اکران «سلام بمبئي» نيز ميبينيم تبليغات اين فيلم به نوعي با مشارکت عوامل فيلم صورت ميگيرد و ما در ايران ابزارهاي لازم براي تبليغات فيلم هم نداريم، هنوز فيلم را نديدم، فارغ از اينکه کيفيت فيلم به چه صورتي است، اما استقبال از برخي فيلمها در سينماي ايران و پرفروششدن آنها اتفاقاتي است که اگر درست برنامهريزي شود و قدمهاي درستتري براي برنامهريزي در ارتباط با آنها برداشته شود، ما را به سمت صنعت سينما هدايت ميکند. با اينکه بيش از صد سال است که سينما به ايران آمده، اما سينماي ما هنوز صنعتي نيست».
منبع : روزنامه شرق