بزرگنمايي:
چه خبر -
شب گذشته عليرضا محجوب نماينده مردم تهران با حضور در برنامه دست خط پاسخگوي سوالات مجري اين برنامه بود. مشروح اين گفتگو به شرح زير است:
سوال: مهمان امشب ما هميشه معروف به يک فرد سادهپوش است و دغدغه ويژه براي مستضعفين و قشر کارگر دارد. فردي که شنبهها به راحتي ميتوان او را پيدا کرد. از 6 صبح تا پاسي از شب پشت ميز رنگورو رفته فلزي در دفتر ملاقات مردمي پاي دردودلهاي مردم مينشينند. خيلي فرد صريح و دوستداشتني است.
در خدمت آقاي محجوب هستيم. چهره شناختهشده جامعه کارگري، دبير کل خانه کارگر و نماينده مجلس شوراي اسلامي، که آخرين راي که از مردم تهران گرفتند مجلس دهم بود که نفر چهارم تهران شدند. از اوضاع و احوال کارگرها چه خبر؟ در جايي گفته بوديد 90 درصد جامعه کارگري زير خط فقر هستند، اين آمار درست است؟ اصلاً خط فقر ما مشخص است چه ميزان است؟
محجوب: در مورد خط فقر تعريف متفاوت است. گاهي خط گرسنگي را خط فقر تعريف ميکنند. سازمان بين المللي کار خط گرسنگي را اين گونه تعريف کرده است که به هر نفر حداقل 2 دلار در روز پيشبيني شود. اين خط گرسنگي است.
سوال: حدوداً 7-6 هزار تومان است.
محجوب: مفهوم اين امر در خانواده –يک خانواده 4 نفره- اين است که حداقل حقوق 28 هزار تومان باشد. اين خط فقر بدون محاسبه غذا و مکان استراحت يا مسکن است. براي اين، ما يک سبد حداقل هزينه داريم. سالها پيش و قبل از انقلاب هم محاسبه ميشد و الان هم محاسبه ميشود. در سبد حداقل هزينه کارگران آخرين عدد آنها 36 درصد سبد است. سبد حداقل هزينه عبارت است از غذا که حدود 35 درصد سبد را تشکيل ميدهد، مسکن و پوشاک و برخي از ضروريات همانند حملونقل و دخانيات به نسبتي که درگير آن هستند و از اين قبيل امور است.
آن سبد 3 برابر آن حداقلي است که ما الان وصف کرديم. اگر در نظر بگيريم کساني که حقوق متوسط و بالا دريافت ميکنند خواهيد ديد عدد کوچکتر از آني باشد که من گفتم. به طور کلي ما اين عدد را از قول وزارت تعاون و کار و امور اجتماعي عرض کرديم. آنها عددشان را مي گويند نزديک 70 درصد حداقلبگير هستند.
سوال: حداقل ماهيانه چه ميزان است؟
محجوب: 840 تومان است.
سوال: آمار 2.5 ميليون بيکار الان درست است؟
محجوب: بيشتر بايد داشته باشيم.
سوال: چه ميزان است؟
محجوب: آمار را مرکز آمار ايران ميدهد. ما هيچ يک نه امکان گرفتن آمار داريم و نه هيچ دستگاهي اين امکان را دارد. ما ناچاريم به محور محاسبات او حدسياتي را اعلام کنيم. اين چيزهايي که اعلام ميشود فراتر از آماري که مرکز آمار ميدهد حدسيات است چرا؟ ما اختلافاتي از نظر تکنيکي داريم. به طور مثال محاسبه دقيق اين است که از کسي بپرسند، سه روز در هفته قبل شاغل بودند؟
اين يک عدد کامل ميشود. بيکاران بيشتر از نسبتهايي خواهد بود که مرسوم است. اول نسبت سه روزه ميگرفتيم و بعد دو روزه و بعد يک روزه. يک قطعنامهاي سازمان بينالمللي کار داده است که فکر مي کنم براي سال 1986 باشد. در اين قطعنامه گفتند که به ساعت هم قابل محاسبه است. مرکز آمار ايران به ساعت هم توجه نکرده است که براي کشورهايي است که نظام آنها ساعتمزدي است نه همانند ما که روزمزدي است.
سوال: با همه اين توجهات ما چه ميزان بيکار داريم؟
محجوب: حدسيات ما بيش از 5/3 ميليون بيکار را نشان ميدهد.
سوال: يعني 1 ميليون خطا وجود دارد؟
محجوب: عدد را بايد عدد رسمي مرکز آمار بگيريد. هر عددي که مرکز آمار اعلام کرد عدد قانوني است.
سوال: چند روز گذشته آقاي رئيس جمهور دوباره اشاره کردند که بزرگترين معضل کشور بيکاري است و ما نميتوانيم در مورد بيکاري به جوانان پاسخگو باشيم. اين بيکاري ظاهراً غولي شده است. واقعاً نميتوان کاري کرد؟ درست است که دولت با مشکلهاي زيادي روبرو بوده است اما در مورد اين معضل هم بايد خود پاسخگو باشند. زيرا بيکاري رشد کرده است.
محجوب: اولاً من از دولت حمايت کرده و ميکنم. فکر ميکنم که همه دولتها تلاش کردند از اين موضوع باري را بردارند. حرف را زدند و تلاش کردند و انتقادات خود را به موقع انجام ميدهيم. الان هم در صحنه انتقادات هستيم. دولت فعلي هم يک باور کلان داشت که اگر بتواند در کلان اقتصاد و سياست کشور تغييراتي حاصل کند، نتيجه اين تغييرات ديده خواهد شد. ما از ابتدا همعقيده با اين تفکر نبوديم.
سازمان بينالمللي کار که مبدا اين محاسبه است، بين رشد توليد ناخالص داخلي و اشتغال رابطه قائل هستند و ميگويند هر دو درصد به نرخ رشد اضافه شود ما ميتوانيم يک درصد کاهش نرخ بيکاري در نظر بگيريم. ما معتقديم اين براي همه اقتصادها نيست و شرايط خاص دارد. اصلاً براي اقتصادهايي است که توسعهاي هستند.
رشد براي اقتصادهاي توسعهاي است. رشد عددي نيست که ما روي آن تکيه کنيم. از نظر اقتصادي رشد يک شاخص است، توسعه است که شاخص اشتغال است يا با اشتغال ارتباط برقرار ميکند. چون توسعه عدد و رقمي براي نمايش ندارد با رشد به طور کلي به نمايش درميآيد. در حالي که در آنجا توليد و خدمات و هر نوع حرکت مالي و پولي که جامعه انجام ميدهد اندازه گرفته ميشود، هر ميزان نسبت به سال قبل بالاتر بود نرخ رشد ما خواهد بود.
به اين جهت ما معتقديم در کشورهاي نفتي کاهش و افزايش قيمت نفت بر اين نرخ تاثير خواهد گذاشت. اشتغال ما يک مشکل جديد هم دارد و آن مشکل عدم تناسب نيروي تربيت شده براي بازار کار است. فرض کنيد در يک دوره 4 ساله 7 ميليون نيروي ورودي به بازار کار خواهد بود. از اين تعداد 4 ميليون و 900 هزار نفر در دانشگاه تحصيل ميکنند.
اين رابطه که عکس است. براي هر 4-3 دانشگاهي يک نيروي ساده داريم. پس اين ترکيب يکي از موضوعاتي است که بسيار نگرانکننده است. ما از 15 سال پيش تذکر داديم. طرح برديم. با مخالفت مجلس، مخالفت مقامات دولتي با مخالفت دانشگاههاي تازهتاسيس روبرو شديم. هنوز هم حاضر نيستند بياييند سر اين موضوع گفتوگو کنيم. تا اين گفت وگوها انجام نگيرد مشکل حل نخواهد شد.
15 سال پيش راحت ميتوانستيم اين موضوع را حل کنيم.
من بايد با صداقت عرض کنم، نه اين دولت، دولت ديگر هم بعيد است بتواند به يک نقشه راهي برسد که پاسخگوي اشتغال در اين عرصه باشد. يا بايد توقع نيروي کار کم شود يا راههاي ترکيبي بکار گرفته شود.
سوال: بالاخره اين قصه بايد به يک گونهاي حل شود.
محجوب: تا زماني که بخواهيم از راه کلان به اشتغال برسيم اين درمانپذير نيست.
سوال: اين امري که شما ميگوييد را چه کسي بايد انجام دهد؟
محجوب: اصولاً در باب برنامهريزي هم سازمان مديريت برنامهريزي کشور و هم مجلس به اعتباري که مصوب بايد کند، مسئوليتهاي مشترک داريم. ابزار براي برنامهريزي نداريم، يعني مرکز پژوهشهاي مجلس براي اين امر کوچک است. من رقم نياز دارم و ابزار هم ندارم.
سوال: چه کسي بايد اين کار را انجام دهد؟
محجوب: من اول از جايي که نشستم دفاع کنم، در مجلس ما ميتوانيم و قانوناً حق داريم اما ابزار براي اين کار نداريم که بتوانيم اندازه هاي دقيق داشته باشيم. ما علاقه مند هستيم به اين کار سامان دهيم. البته يک باور عمومي در نمايندگان نداريم که بايد اين راه را برويم و مسيري که است را متوقف کنيم.
سوال: پس بايد يک کار کلان انجام شود.
محجوب: در دولت يک کار خيلي عمومي در حال انجام است. کار عمومي در اين زمينه زماني پاسخگو بود که ما رابطه نيرويي که به بازار ميآيد را کنترل ميکرديم. فرض کنيد 4 نيروي ساده يا نيمه ماهر يا کارگر ماهر ميآمد و يک نفر دانشگاهي هم ميآمد، اين نياز به برنامهريزي خيلي دقيق نداشت، بلکه بازار خود را جواب ميگفت. تعادل در بازار خودبهخود برقرار ميشد.
ما معتقديم بازار کار يکي از بازارهاي بيتعادل است که روزبهروز از تعادلش کاسته ميشود و اين نياز به بحث تخصصي دارد. اجازه دهيد از اين موضوع عبور کنيم چون خيلي حرفها در اين زمينه وجود دارد.
سوال: آقاي ربيعي رفيق گرمابه و گلستان شما است، همواره اذعان دارند ما متولي کار نيستيم و هماهنگکننده هستيم. اين چيزهايي که شما گفتيد اعتقاد آقاي ربيعي هم هست؟ کار کلان و برنامهريزي شده در مجموعه ايشان انجام شده است؟
محجوب: وزارت کار و امور اجتماعي سابق و وزارت تعاون و رفاه که در واقع وزارت تعاون و کار و رفاه اجتماعي امروز، مسئوليتشان حوزه روابط کار و تنظيم بازار کار است. اين بخش اتفاقاً تنظيمي است. ابتدا ايشان باور در اين مورد نداشتند. اکنون تحولات زيادي در حوزه معاونت اشتغال در يک سال اخير شاهد بوديم. از کساني که با نقشه و برنامه آمدند، معاون فعلي آن دستگاه که فرد کارکشتهاي است، آقاي منصوري هم کارشناس برنامههاي اقتصادي سازمان ملل بودند و در آنجا فقط حوزه اشتغال را بر عهده داشتند. در کشورهاي مختلف طرح هاي مختلف اشتغال در زمينههاي مختلف را برنامهريزي کردند و اجرا کردند.
سوال: يعني الان دارد کار ميشود؟
محجوب: با طرح آماده هستند منتها دستگاه اجرايي ما نمي تواند همراهي کند. طرح و برنامه دارند و موضوع هم دارند اما در دستگاه چيزي که بايد 6 ماهه انجام بگيرد دو ساله هم به آن نميرسد.
سوال: دستگاه هاي ديگر دولتي کمک نمي کنند
محجوب: شايد دلشان نخواهد دستگاه هاي طرف حساب در مورد آنها صحبت کنند. من از نزديک شاهد هستم.
سوال: کدام وزارتخانهها بايد همکاري کنند و نميکنند؟
محجوب: من فکر ميکنم الان ستاد وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعي ستاد خوبي است ولي هنوز از ظرفيت هاي تعاون استفاده نکرده است. اين ظرفيت ها بايد همه به جريان بيفتد. منابع مالي کشور هم به علاوه کلان اقتصاد کشور بداند که ما با ديدن عدد که بر فرض اصلا رشد ناخالصي ما بشود 8، اين که معلوم نيست اشتغال درش اتفاق بيفتد يا خير. ما بايد او را با اشتغال تنظيم کنيم. بعد او به نظر ما جلو مي رود.
چرا که اين فرآيندش توسعه است. وقتي نيروي کار ايجاد مي کنيم فرآيندش توسعه است. هر نرخي روي توليد ناخالصي داخلي بيفتد همانند الان شکننده نخواهد بود. حتي به رشد منفي برسيم. تا ابد به رشد منفي نخواهيم رسيد.
سوال: از برنامه ششم خبر داريد؟
محجوب: در مجلس قبل در کميسيون بررسي کامل کرديم.
سوال: ديروز شنيدم که يک بند در مورد کار و اشتغال بوده است که آن هم حذف شده است. درست است؟
محجوب: خير، هنوز چيزي حذف نشده است. عرض من اين است، ما از روز اول نقد کرديم و در مورد اين جواب هم داديم، در مجلس قبل هم گفتيم که اين شبيه برنامه نيست. اين که برنامه بايد چگونه باشد بايد بررسي شود.
سوال: معتقديد اين شبيه برنامه نيست؟
محجوب: بله. احکامي درباره پارهاي از بخشهاي برنامه است.
سوال: ظاهراً به اختلاف رسيدند و هنوز هم به جايي نرسيدند.
محجوب: دولت بر اين باور است که او بايد برنامه را تنظيم کند. ما در مجلس قبل اندک اصلاح کرديم و اعداد کلان را آوردند. برنامه يعني يک مدل است. يک مدل يک الگو است. در اين مورد حرفهاي زيادي وجود دارد. الگوي ما اقتصاد مختلط است. بسياري از کساني که پاي اين مينشينند و تهيه ميکنند الگويشان اقتصاد سرمايهداري است. ما مي گوييم اين الگو اينجا پاسخ نمي دهد. سالها سر اين مناقشه وجود دارد. برنامه احکام نيست، برنامه اول عدد است.
ما از يک جايي به جايي ميخواهيم برسيم. چطور در توليد ناخالص داخلي تلاش ميکنيم به نرخ توسعه برسيم، مي گويند توسعه کيفي است و نمي توان نشان داد. نرخ رشد را به رخ ميکشند. چطور در بقيه امور عدد به ما نميدهند. همه جا بايد عدد را ببينيم و بتوانيم کسي را مواخذه کنيم يا خودمان را مواخذه کنيم يا بدانيم از کدام پله روي کدام پله برويم. ادبيات 5 برنامه ما متاسفانه ادبيات خوبي است به اين مفهوم که نمره ادبيات فارسي آن خوب است اما نمره رياضي آن تقريباً به صفر ميل مي کند. ادبيات برنامه بايد نمره رياضي 20 داشته باشد. حالا ادبيات داشت يا نداشت خيلي مهم نيست.
سوال: در اين يک سال گذشته آمار داريد که چند کارخانه تعطيل شده است؟
محجوب: معمولاً عدد ميدادند. چون عدد ندادند عدد رسمي ندارم، اعداد غيررسمي ما قابل استناد نيست.
سوال: همين غيررسميها حدوداً چه ميزان است؟
محجوب: وقتي عدد رسمي را گرفتم اعلام خواهم کرد. 4 سال قبل من يه عددي را گفتم، دفتر رهبري نامه نوشتند که اين عدد مستند است، من هم گفتم بله مستندات من مستندات دولتي است. گزارش فقط براي من ارسال شده بود، عين آن را کپي کردم و فرستادم و مرجع هم مشخص بود.
سوال: يک سال است که عدد رسمي را به شما ندادند؟
محجوب: تقريباً در يک سال و چند ماه اخير هنوز گزارش رسمي نديدم.
سوال: در جايي خواندم که گفتيد از هر 10 واحد 8 واحد وضعيت بحراني است.
محجوب: ممکن است در جايي بيش از اين هم باشد. ما اين قدر به آمار و اشتغال انتقاد کرديم اما در آخر ناچار هستيم به آن اعداد و داده ها استناد کنيم.
سوال: بعد از يک سال بايد اين آمار را بدهند؟وزارت تعاون
محجوب: تا آخر اذر اين بايد داده شود. نهايتا تا اواسط دي .مرسوم اين بوده است.
سوال: بعد از برجام اتفاقي افتاده است؟ منتظر بوديد بعد از برجام وضعيت کارگران بهتر شود؟
محجوب: قطعاً تاثيرگذاري وجود داشته است. نميتوان گفت حرکتي انجام گيرد و تاثير نداشته است. وليکن اگر مراد ما از تاثير اين است که يک باره يا يک شبِ با برجام حل شود اين گونه نخواهد شد. مبادله در نرخ رشد يک موضوع بسيار مهم است. وقتي مبادلات ما بسته است عدد کوچک ميشود. وقتي مبادلات بزرگ شود نرخ رشد افزايش مييابد. بالتبع تغييراتي را شاهد خواهيم بود.
در ابتداي بحث گفتم من اعتقادي به اين شاخص نرخ رشد و يا شاخصهاي کلان در اشتغال ندارم که بخواهم روي اينها تکيه کنم. به اين جهت معتقدم حتماً تاثير داشته است. حتماً تاثير خواهد داشت اما اگر اين تاثير به اين معنا باشد که ما بگوييم واردات راحتتر صورت مي گيرد، نيست. اين ضد اشتغال است. شدت واردات شدت ضديت با اشتغال است.
ما معتقد نيستيم که مشکل وجود ندارد، ما معتقديم مشکل وجود دارد. ما ستاره هاي خوبي داريم اما تيم خوبي نيستيم. در تيم اقتصادي به عنوان يک تيم نمي توانيم عمل کنيم. يک زمان ميگوييد مهره بد چيده شده است ما نميبينيم مهره بد چيده شده باشد. ممکن است سياستگذاري هاي ما و عوامل متعدد ما هنوز نتوانسته باشد پاسخ کافي را ارائه کند. من نميتوانم روي مهرهها انگشت بگذارم. مهره ضعيف قابل ملاحظه در اين تيم نميبينم که بگويم اين مهره کنار برود مشکل ما حل خواهد شد.
سوال: خيليها معتقدند بايد زمان داد که کار انجام شود.
محجوب: زمان ديگر 4 سال است، هر کسي در چهار سال بايد به اندازه 40 سال از خود هنر نشان دهد. من اين حرف را از هيچ کسي قبول ندارم. هر کسي بايد در زمان حداکثر استفاده را ببرد.
سوال: خود شما کسي بوديد که ميگفتيد سال 92 هر کسي رئيس جمهور شود نهايتاً دو سال دوام بياورد. دوام آوردند. تلاش کردند.
محجوب: امروز گذشته است و آنها هم تلاش کردند.
سوال: در جايي گفتيد اين حقوقهاي نامتعارف نظم اجتماعي را بر هم ريخته است. البته گفتيد اينها چيز جديدي نيست و از دهه 70 و دهه 80 اين چنين چيزي را داشتيم و اگر آقايان نگران بودند از همان زمان طرح و لايحه مي دادند و جلويش را ميگرفتند. اين يعني آقايان اصلاً نگران اين مسئله نيستند. اين که الان اذعان دارند ما نديديم و خلا داشتيم.
محجوب: الان هم ما نگران نيستيم. نگراني يعني قانون بازدارنده تصويب کنيم. الان مگر حقوق بالا براي همين 4 نفر بوده است؟ دستگاههاي خصوصي شما دستمزدهاي کلان ميدهند.
سوال: اينها خصوصي هستند.
محجوب: ببخشيد ماليات که بايد بدهند. اين ماليات براي فقرا است. براي من کارمند و نماينده مجلس نيست که از آن بگذرم. اين اشتباه در کشور ما تعريف شده است. ماليات مال ما نيست. بايد توزيع مجدد صورت گيرد. بايد دولت ها نشان دهند اين را چگونه توزيع مجدد ميکنند.
سوال: يعني بايد قانون جديد تصويب کنيم؟
محجوب: بنابراين هر کسي درآمد بزرگتر نسبت به بقيه دارد بايد از او گرفته شود به پائيني داده شود. اين هم منطق اسلام ما است و هم منطق ماليات در همه دنيا است. ثروتمندان بايد جور فقرا را بکشند. هزينههاي اجتماعي بايد از محل ماليات تامين شود.
سوال: حرف درستي است. ما الان خلا قانوني در اين زمينه داريم؟
محجوب: بله. الان 25 درصد ماليات از حقوقهاي بزرگ گرفته ميشود. اين يعني هيچ است. در دنيا کمتر از 55 نداريم. تا 75 درصد هم ميگيرند. يعني ما کمتر از 55 مدلي نداريم. از ابتدايي که اين بحث مطرح شد گفتيم اين حرف ها چيست؟ ماليات 75 درصدي ببنديد کسي دنبال حقوق بزرگ نميرود.
سوال: مجلس بايد طرح بدهد يا دولت بايد لايحه دهد؟
محجوب: هر دو مي تواند عمل کنند اما هيچ کدام اراده در اين کار نيست.
سوال: پس اراده وجود ندارد.
محجوب: صريح ميگويم. من طرفدار حقوقهاي بزرگ نيستم بلکه مخالف هم هستم و مي گويم مگر يک عدهاي براي ما تخم دو زرده مي کنند؟ فرقي نميکند ورزشکار باشد، هنرمند باشد يا پزشک باشد. کسي که الان روپوش سفيد تن مي کند مگر با پول مردم سر کلاس درس نرفت؟ چرا از مردم مطالبه اعداد بزرگ و نجومي ميکنند؟ براي يک عمل اندازه يک حقوق نجومي از مردم پول مطالبه ميکنند.
سوال: براي ايجاد اين اراده بايد چه کرد؟
محجوب: بايد از سوي مردم، بيشتر مورد انتقاد واقع شوند. ما کم مورد انتقاد هستيم.
سوال: تازه گلايه ميکنند.
محجوب: بيجا مي کنند گلايه مي کنند، تمام کساني که ما را مورد نقد قرار مي دهند درست نقد مي کنند. نقد اين است. ما نبايد با کسي تعارف کنيم. ما گفتيم به شيوه علي مي خواهيم حکومت کنيم. شيوه حکومت علوي اين است؟! که بگوييم ما در کاخ نيستيم و داريم دعا مي خوانيم؟
سوال: براي همين نامه براي آقاي جهانگيري نوشتيد که با رفقا رودربايستي داريد؟
محجوب: هر چه که مي توانيم انجام ميدهيم. همه هم زحمت ميکشند.
سوال: بله، به زحمت افراد کاري نداريم ولي اين رويه بياعتمادي ايجاد ميکند.
محجوب: اين اجازه نمي دهد از کسي نقد ننويسيم و انتقاد نکنيم و صريح نگوييم و صريح ننويسيم. ما آلوده به اشرافيت شديم. مقام معظم رهبري چه قدر دلالت در اين موضوعات داشتند. خدا را شاهد ميگيرم که اگر هر کدام از ما تخطي ميکنيم به ما کم گفته نشده است. عمومي و خصوصي بسيار به ما گفته شده است.همه گونه اندرز گفته شده است، ما داريم کمکاري ميکنيم.
کسي مي گويد من اطلاع نداشتم، مسير را درست درک نکردم و فکر ميکردم بايد ثروتمند شويم، بايد در زندگي پرلذتي باشيم تا خوب خدمت کنيم. طعم اشرافيت زير زبان همه ما است. من هم که اينجا نشستم اين طعم را احساس مي کنم و فقط مردم هستند که اين را احساس نمي کنند. پس طعم اشرافيت را بايد از اين ذائقهها کور کنيم تا همرنگ بقيه شويم.
امام (ره) درباره مجلس چه اندازه دلالت کردند که کساني انتخاب شوند که آن طعم را نبرده باشند. طعم عکس را چشيده باشند. کسي از فقرا صحبت ميکند من تمجيد ميکنم. همين که از آنها صحبت مي کند يعني اين طعم هنوز زير زبان او وجود دارد.
سوال: از گزارش ديوان محاسبات براي حقوقهاي نامتعارف اغنا شديد؟
محجوب: خير.
سوال: چرا؟
محجوب: براي اين که من معتقدم حقوقهاي غيرمتعارف اين نيست، بايد همه حقوقبگيران مورد هدف باشند. همه حقوقها را اندازه بگيريم. درست است که ديوان محاسبات قانوني دسترسي به بقيه اطلاعات ندارد چون حق ندارد ورود کند ولي دستگاه هاي ديگر همانند وزارت دارايي ميتواند وارد شود و گزارش کامل دهد.
گزارش کاملي واصل نشده است. گزارش کامل بدهند تا ما حجم کلي اين رقم را داشته باشيم. وقتي نشان داديم از اين حجم چه ميزان ميتوان ماليات گرفت و با اين ماليات تا چه اندازه ميتوان به فقرا رسيدگي کرد، چه ميزان مي تواند مناطق محروم را حلوفصل کرد، براي محرومين لازم نباشد گدايي کنيم زيرا پولشان نزد ما است. ما تا به اين اعداد نرسيم نميتوانيم اغنا شويم.
در اين بخش از برنامه دوربين "دست خط"به سراغ خانواده محجوب رفت
سوال: براي شما اهل خانه چه نوشتند؟
محجوب: همسر عزيزم اگر چه روزهاي سختي را با هم گذرانديم لکن تمام لحظات آن برايم درسي از صداقت و شجاعت و تغييرناپذيري همسري نمونه چون شما بود. درسي که همواره با هم بيان ميکرديم، ما زنده بدانيم که آرام نگيريم، موجيم که آسودگي ما عدم ماست. همسرم! گرچه ميدانم و مردم مسلمان ايران هم بر آن تکيه دارند، در طول اين سالها در سادهزيستي و صداقت باثبات و تغييرناپذير بوديد. براي هميشه خاص بوده و هستيد. از خداوند متعال مي خواهم که روح مطهر شما را همنشين صالحان نمايد.
سوال: سال 63 ازدواج کرديد؟
محجوب: بله.
سوال: ماه عسل به جبهه رفتيد؟
محجوب: پس کجا ميرفتيم؟
سوال: مشهد ميرفتيد.
محجوب: آن زمان مشهد رفتن باب نبود. مشهد به معناي محل شهادت بود و مشهد ما آن سو بود.
سوال: مي گويند روي اين مبلهايي که در خانه داريد نمينشينيد. چرا؟
محجوب: نمينشينم. ما عادت نداريم.
سوال: مگه خودتان نخريديد؟
محجوب: نخير خريده بودند
سوال: هنوز پيکان داريد؟
محجوب: چيزي را عوض نکرديم. براي آخرين سالي است که پيکان بيرون آمد. مدل 83 است.
سوال: زياد هم پيادهروي ميکنيد؟
محجوب: بله. براي همين ماشين سالم مانده است.
سوال: با وسايل عمومي رفتوآمد ميکنيد؟
محجوب: خير. بيشتر پياده ميروم.
سوال: مردم مراجعه دارند؟
محجوب: بله. ميآيند و صحبت ميکنند.
سوال: چرا چاي نمي خوريد؟
محجوب: من يک زماني زياد چاي ميخوردم. از 11-10 سالگي به طور کامل کنار گذاشتم. افراطي چاي ميخوردم.
سوال: از آشپزي شما زياد تعريف ميکنند.
محجوب: امکانات نداريد که به شما نشان دهم.
سوال: از کجا ياد گرفتيد؟
محجوب: کسي به ما ياد نداده است. يک مدتي مجردي زندگي ميکردم. البته آن زمان ياد نگرفتم، الان بيشتر آشپزي ياد گرفتم.
سوال: از حاج خانم ياد گرفتيد؟
محجوب: شايد.
سوال: اولين دستخطي که براي خانم نوشتيد چه زماني بود؟
محجوب: در آن زمان زياد مينوشتم. الان هم مينويسم.
سوال: آخرين نوشته براي عيد 95 بود؟
محجوب: فکر ميکنم. تاريخ را به ياد ندارم چون زياد مينويسم.
سوال: صحبت سياسي در خانه نداريد؟
محجوب: خير. عادت به صحبت اين چنيني ندارم. اصلاً صحبت کار را در خانه نميکنم.
سوال: اين که نوشته بوديد من نه و نيم شب ميآيم چرا عمل نکرديد؟
محجوب: نشد، فشار زياد بود نوشتيم. همان زمان هم گفتيم شايد اين تعهد عملي نشود.
سوال: تلفن همراه نداريد؟ اين يکي از مشکلات بچههاي رسانه است که شما را نمي توانند پيدا کنند.
محجوب: هر کسي اعتقاداتي دارد. باورهاي من در اين مورد خاص است. من در ابتدا به تلفن هم اعتقاد نداشتم. مرحوم آقاي نسب يکي از ثروتمندان کشور ما بود. درباره اقتصاد اين باور را داشت که اميال بايد از اقتصاد بيرون رود تا مردم بتوانند زندگي کنند. او مرد ثروتمندي بود، قبل از اين که وارد عرصه توليد و صنعت شود.
در مسائل فقهي هم نيمه فقيه بود. تا قبل از فوت مشاور اقتصادي رهبر انقلاب بودند. در دوره مصدق هم مشاور اقتصادي دکتر مصدق بودند. با پيشينه اين چنيني اظهار داشتند بايد اميال را از اقتصاد بيرون کنيم. او جزو کساني بود که ميگفت تلفن بخش اعظمش اميال است. اگر مردم ياد بگيرند مصرف اميال نکنند هيچ کسي گرسنه نميماند و هيچ کسي بدون لباس نمي ماند. حتي هر اندازه جامعه فقير باشد.
در مورد حقوقهاي نجومي بايد در نظر داشت ان چه به ما آسيب ميرساند فرهنگ مصرف اميال است. تلفن، موبايل و اين گونه امور جزو اموري است که تقريباً آغشته است بلکه مصرفش عمدتاً مصرف اميال است. البته افراد اعتقادات مختلفي دارند. من اعتقاد دارم تا مي توانيم –ممکن است در جاهايي نتوانيم- از فرهنگ اميال فاصله بگيريم از جامعه ما فقر بيرون خواهد رفت.
سوال: شما موبايل نداريد اما اپليکيش حامي را براي ارتباط مردم با خود درست ميکنيد. اين تناقض نيست؟
محجوب: آن را من درست نميکنم بلکه تشکيلات درست کرده است. در حقيقت کنترل و کارش را هم ديگران انجام ميدهند. متن را ميدهند تا ما جواب دهيم.
سوال: کت و شلوار نميپوشيد؟ فقط همين را مي پوشيد؟
محجوب: هر کسي فرهنگي در لباس پوشيدن دارد. باور من اين است به مجموعهاي تعلق داريم که تا جايي که ممکن است تعلقات خود را فراموش نکنيم. فراموش نکنيم از کجا و نزد چه کسي آمديم. ما زندگي متوسطي داريم و کارگران فقيرتر از اين حرف ها هستند که ما آنها را درک کنيم. نبايد فاصله ها را زياد کرد.
دوربين دست خط در اين آيتم از برنامه به سراغ دو تن از نمايندگان مجلس رفت و در رابطه با محجوب با آنان گفتگو کرد:
سوال: آقاي حضرتي براي شما نوشتند: برادرم آقاي محجوب انساني صادق و پيگير و ثابتقدم است و بيش از 35 سال است در حوزه کارگري، ثبت و نقد در حال فعاليت است و به عنوان رهبري دلسوز و زحمتکش که در جريان تمامي مسائل کارگران و به عنوان پدر و برادري دلسوز هميشه و در هر وقت در کنار آنها بودن و هست. اميدوارم جامعه ما امکان بهرهمندي از اين انسانهاي بيآلايش و ساده را بيش از پيش فراهم کند.
آقاي مصري هم نوشتند: جناب آقاي محجوب انساني سادهزيست و متواضع و با باطني زيبا از صفا و صميميت، بهترين دوست براي کساني که دنبال دوست صادق هستند. کسي که حتي ظاهر و پوشش خود را بعد از 3 دهه تغيير نداده است. آقاي محجوب واقعاً محجوب است.
سوال: شش دوره در مجلس حضور داريد.
محجوب: 22 سال است که در مجلس هستم. 2 سال در اين ادوار نبودم. در مجلس ششم در ليست برندگان نبودم در مياندوره آمدم.
سوال: در ليست اصلاح طلبان نبوديد؟
محجوب: خير.
سوال: چرا؟
محجوب: اختلاف نظر اقتصادي داشتيم. در مورد خصوصيسازي که صحبت ميکرديم.
سوال: در آن زمان که ليست اصلي را ميبستند.
محجوب: بحثي در زمان خودش بود.
سوال: آن زمان نرفتيد و بعد ميان دوره ششم رفتيد؟
محجوب: يک نفر لازم بود که ما آمديم داخل.
سوال: در بين مجالسي که حضور داشتيد کدام را بيشتر دوست داريد؟
محجوب: من همه مجالس را خوب ميدانم. من عادت ندارم به چيزي بد نگاه کنم چون مردم انتخاب کردند و مردم چيز بد انتخاب نميکنند. من به اين باور دارم. ممکن است اندکي اشتباه کنيم يا برخي از ما آنهايي نباشيم که مردم ديدند يا خودمان را به گونه ديگر نشان دهيم، اما ما در مورد مجموعه صحبت ميکنيم. مجموعاً آن چه من ديدم همه زيبا بود.
سوال: از ساعت 6 صبح شنبهها در دفتر ملاقات مردمي، پشت خانه کارگر مينشينيد.
محجوب: از آنجا به مجلس ميآيم و در مجلس ملاقات مي کنم و بعد در اسلامشهر هم ملاقات دارم.
سوال: تا چه ساعتي ميشود؟
محجوب: تا غروب و هر ساعتي که به طول بيانجامد.
سوال: شنبهها چه ميزان ملاقات مردمي داريد؟
محجوب: ما اصلاً ثبتنام نميکنيم. ممکن است يک زماني جمعيت زياد باشند و کارها به هم بريزد و ممکن است کمتر بيايند و زود تمام شود.
سوال: بيشترين خواسته مردم چيست؟
محجوب: همه چيز. مشکلات مختلف وجود دارد. هر آدمي با تيپهاي مختلف و از صنفهاي مختلف مراجعه ميکنند.
سوال: براي همه دست خط ميدهيد؟
محجوب: خير. من خيلي سخت مينويسم. برخي قهر ميکنند و دعوا ميکنند که چرا چيزي ننوشتيد. نوشته که مشکل را حل نمي کند. بايد مشکل قابل حل باشد. خيلي از کساني که مراجعه ميکنند کارگر هستند که مشکلات آنها را ميدانيم و راهحل را هم مي دانيم. اکثر کساني که مراجعه ميکنند به سرعت جواب ميدهيم و معمولاً هم ميشود چون چيزهاي نشدني نمينويسم.
سوال: قانون کار ابتدا در دولت سازندگي اجرا شد. درست است؟
محجوب: بله. وقتي آقاي هاشمي رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام شدند قانون به مجمع آمد و در 29 آبان 68 تصويب شد. بيشترين طرفداري را از فقرا ايشان داشتند. هنوز هم اين مشي را دارند. در دوره دولت ايشان چون بحث خصوصيسازي مطرح شد انتقاداتي داشتيم و 80- 90 جزواتي در باب مخالفتها و انتقادات در اختيار ايشان قرار داديم.
سوال: در دولت تغيير کردند يا افرادي در دولت بر ايشان تاثير گذاشتند؟ يعني تفکراتشان تغيير کرد؟
محجوب: اصولاً فضايي ايجاد شد و بايد در اين مورد بايد ريشهيابي کرد. در همه جا اين فضا ايجاد شد. البته در کارخانه هم مي رفتند مي گفتند به من مي گفتند شما چرا مانع هستيد کوپن مثلا تعطيل نشود در حالي که من ميگفتم امروز مردم در صف ميايستند و در آينده با حسرت به کالاها نگاه خواهند کرد. اعتقادات عمومي بود و نميتوان به افراد خاص. جو اين گونه بود که شايد از آن راه به نتيجه بهتري ميرسيديم. با اين باور مخالف بودم.
سوال: که نرسيديم؟
محجوب: باور من اين نيست که به عدالت بهتر يا رفاه بهتر رسيديم. اعتقاد دارم سالهاي اوليه انقلاب حتماً بهتر بوديم.
سوال: گفتيد امروز به قانون کار بهتر و کارآمدتر نياز داريم. شنيدم دولت هم چيزي تدوين کرده است؟
محجوب: بله.
سوال: راضي هستيد؟
محجوب: خوب است در قانون کار اصلاحاتي به نفع کارگران انجام شود. آن چه در دولت قبل آورده بودند که دولتهاي جديد هم متاسفانه، سياهه آن را آورده بود و در کميسيون به اتفاق آراء آن را بازگردانديم. براي جناح و بحث من نيست. هر 19-18 نفري که در جلسه کميسيون حضور داشتند و با جريانهاي مختلف و تعلقات مختلف بودند راي داديم اين بازگردد. چرا که اين قانون برنامهاي نوشته بود که هنوز هم قانون برنامه سرجايش است.
آن مواردي که در قانون برنامه ذکر شد رعايت نشد بلکه عکس آنها اعمال شده بود. کميسيون هم استدلالها را شنيد و هم نظرات گروههاي کارگر و کارفرما را شنيد، 6 جلسه کارگروه تشکيل داديم و دو جلسه انها شنيدند و در نهايت قانع شدند راي دادند بازگردانيم و هر زمان قانون رعايت شد بياورند. دوباره بردند و متاسفانه بعد از مدتي به همان ترتيب آوردند. طبيعتاً نظر من نميتواند تغيير کند.
سوال: عين همان را آوردند؟
محجوب: بدون کلمهاي تغيير آوردند. همه اين برنامه کاهنده است. حقوق کارگران را کم ميکند. مشکل امنيتي و شغلي اينها را بيشتر ميکند. دستمزد را ضعيفتر و کوچکتر ميکند. چطور من ميتوانم موافق باشم با قانوني که فلسفهاش حمايت از کار و کارگر نيست.
سوال: آخرش چطور خواهد شد؟
محجوب: کميسيون از هفته گذشته رسيدگي را آغاز کرده است. يک جلسه گذاشته است و نظرات مختلف را شنيد. جلسات متعدد ديگري رسيدگي خواهد کرد. بعد از رسيدگي راي گرفته ميشود که چه بايد کرد.
سوال: اقتصاد مقاومتي که رهبري بر آن تاکيد دارند، به مذاق برخي از سياستمداران خوش نيامده است يا نفهميدند يا درست برنامهريزي نميکنند. درست است؟
محجوب: يک باور را بايد بدانيم که اقتصاد مقاومتي نياز به توجيه ندارد. همه معلم ادبيات خوبي هستيم و شب و روز اين را توصيف مي کنيم. دريغ از عمل به او، نه دريغ از حرف در اين باب! يک سال هم رهبري درباره بهرهوري حرفي زده بودند. ما به مناسبت مجلس رفته بوديم و گفتند اين چيزي که من پارسال گفتم تلويزيون خوب رعايت کرد و روي همه سريالها و فيلمها نوشته ميشد، در همين حد خيلي خوب رعايت شد.
اين مسائل نه مقاله است و نه مطلب، زندگي کارگر زندگي اقتصاد مقاومتي است.
سوال: شما گفتيد اطلاعاتي دريافت کردم که الان شرکتهاي بزرگي هستند که صدها ميليون دلار از پول ملي ما را خارج کردند اما در ازاي آن کالا و خدماتي نيامده است.
محجوب: اين را به نام خروج سرمايه مي نامند. قبل از انقلاب مبتلا به اين امر بوديم. 52 نفري که ابتداي انقلاب سرمايه آنها مصادره شد و مشمول بند الف و ب قانون حفاظت صنايع قرار گرفتند و صنايع آنها را ما گرفتيم، به همين علت بود. يعني پول از بانک مرکزي ميگرفتند و به بهانه توسعه بود، توسعه يا کوچک بود يا انجام نميشد و پول خارج ميرفت و ميماند.
اين رفتار در يک دوره نزديک ما، چون توجهات کم شد خيلي زياد بروز کرد. از افراد بانکي متخصص پرسيدم، آنها از من بدبينتر بودند و من خوشبينانهتر را اعلام کردم. اتفاقاتي که رخ داده اين است که بسياري از پولهاي ما رفته و کالايي در ازاي آن نيامده است.
سوال: حتي در اين چند سال اخير؟
محجوب: جريان هنوز نخوابيده است و ادامه دارد. کنترلها بيشتر شد و ارز ما کمتر شد. از سال 90 که بحث تحريم پيش آمد کنترل بيشتر شد. تحريم شايد دليلي براي کنترل موضوع بود. به ما کمک کرد که کنترل کنيم. بعيد نبود شلوار ما را هم ثروتمندان ببرند. ريشه اصلي بسياري از بدهيهاي بانکها را دنبال کنيم، اين پديده خروج سرمايه است.
سوال: چه جرياني است که تلاش مي کند بدهکاران بانکي شناسايي نشود؟
محجوب: کساني که مي دانستند. بانکداران بيش از همه اطلاع داشتند و ميدانستند چه اتفاقي در حال وقوع است. کساني که به اين جريان کمک کردند. بسياري از بانکهاي خصوصي ما آلوده به اين موضوع هستند. بايد گلايه از مجلس کنم که ما درخواست تحقيق و تفحص از يکي از بانک هاي خصوصي کرديم و به اين منظور بود و بيشترين ارز آنجا بيرون رفته بود از ميدان. مخالفت شد.
سوال: چقدر؟
نرفتيم اگر مي رفتيم که عدد مي دادم خدمتتان. اطلاعاتي که به ما رسيده بود متفاوت بود و حق نداريم عددي که به دست را نياورده ايم اعلام کنيم.
حدس ما اين بود که بيشتر اين رقمها از طريق آن بانک، عملياتي شده است. متاسفانه به بهانه اين که بانک خصوصي است تحقيق و تفحص طرح نشد و ارجاع نشد و نهايتاً عقيم ماند. الان گلايه ما باقيست. آن بانک از همه بانکهاي دولتي و خصوصي بيشتر سود برد. به نظر ما از اين راه سود برد و اين سود از راهي حاصل شده است که يکي هميني است که من عرض کردم. بانکي ها بهتر از ما بلد هستند که خروج سرمايه يعني چه.
سوال: از رکود رد شديم؟
محجوب: رکود ما همين است که گفتيم. وقتي يک چيزي را از جايي بردند و ما نميتوانيم سرجايش بازگردانيم يعني ثروت ملي خارج شده است. ما با ثروت ملي ميتوانيم رشد کنيم. مي توانيم با ثروت ملي رکود را بشکنيم. وقتي همه چيز ما در جاي ديگر گردش کند، هر چه اندوخته عمومي و خصوصي داريم يک عدهاي جمع کنند و بروند، شما فکر ميکنيد رکود را مي توان شکست؟
سوال: چه کسي بايد نظارت کند؟
محجوب: ما به عنوان مجلس بايد نظارت کنيم. مردم بايد از ما طلبکار باشند. متاسفانه کانونهاي گزارش دهي و نظارتي ما هنو هم عددي ندادند. هنوز توجه هم نکردند که ما بزرگترين قسمتي که صدمه ديديم خروج سرمايه از کشور است. بزرگترين آفتي که در اين سالها متوجه ما شده است خروج سرمايه است.
همه دولتها هم از جذب سرمايه خارجي صحبت کردند. من گفتم جذب سرمايه خارجي نميخواهيم، آن چه داريم را نگاه داريد.
سوال: عملکرد دولت يازدهم چطور بود؟
محجوب: مجموعاً هر کسي و همه دولتهاي ما تلاش کردند خصوصاً دولت آقاي روحاني و شخص ايشان که از وزرايش قويتر و توانمندتر جلوه کرد. يک دوره کامل در مجلس خدمت ايشان بوديم. بيشتر و وسيعتر از آن چه که تصور کنيم عمل کردند. منتها بدانيد تک سرباز در هيچ جنگي پيروز نميشود هر اندازه توانايي او زياد باشد.
من تصور ميکنم خواستههاي بزرگ و خوب داشتند. ايشان تازه رئيس جمهور شده بودند که ما نزد ايشان رفتيم، جزو کساني بودند خيلي زود موضوع را گرفت و خيلي زود به آن پرداخت. مشکل ما در گذشته اين بود که مقامات ما حاضر نبودند به موضوع رکود بپردازند. ايشان پرداختند و توجه نشان دادند. حتماً بايد بدانيم که رکود يک مسئله بينالمللي است.
علم اقتصاد محصول کشورهايي است که دچار رکود هستند همانند انگلستان، فرانسه، امريکا و ... است. بانک و نظام پولي که مهمترين گلوگاه اين رکود است، آن ها استادش هستند، آقاي روحاني توانست از رشد منفي خلاص کند. اين چيزي که اقتصاددانها و صاحبنظران روي اين اذعان دارند. اين يک موفقيت است اما چشمگير و ديدني نيست. کسي نمي تواند آن را احساس کند، اندازه بگيرد و يا اين را لمس نمي کند.
سوال: در انتخابات گذشته، شما و 7 نماينده ديگر به دبير شوراي نگهبان نامهاي نوشتيد. تاکيد کرديد که الک ريز به جاي پالش سلائق سياسي!
محجوب: همه جريانها هم امضا کردند و براي يک جريان خاص هم نيست.
سوال: اقاي نادران، مصباحيمقدم و... امضا کردند. واکنش از آن سمت چه بود؟
محجوب: ما نديديم شوراي محترم نگهبان واکنش منفي نشان دهد . توجه اصلي ما در آنجا به جريانات اشرافيت زده يا اشرافيتگرا بود. مي گفتيم اينجا شما بايد حساس باشيد. شايد تلاش کردند. ما در جزئيات رسيدگيها نبوديم.
در اين بخش از برنامه دست خط به سراغ فرزندان ايشان رفت
سوال: دستخط فرزندان خود را بخوانيد.
محجوب: من از پدرم به نقل از آيتالله قاضي اسم اعظم که همان استقامت در مسير حق است را فراگرفتم.
سوال: اين را آقا فاضل نوشتند؟
محجوب: بله. پدر در يک جمله تمامش مي کنم. دوستت دارم.
سوال: فاطمه خانم هم فقط يک جمله نوشتند.
محجوب: بله. آن جمله آخر براي ايشان بود.
سوال: اسم آقا فاضل را از يکي از همرزمان جبهه خود گرفتيد. کدام شهيد بودند؟
محجوب: شهيد فاضل. نام خانوادگي ايشان فاضل بود.
سوال: کجا شهيد شدند؟
محجوب: در شلمچه شهيد شدند.
سوال: با آقا پسرها خيلي رفيق هستيد؟
محجوب: معمولاًبله.
سوال: ولي احتمالاً دختر خانم را خيلي دوست داريد؟
محجوب: معمولاً کمي بيشتر.
سوال: ازدواج کردند؟
محجوب: دو فرزندم ازدواج کردند. نوه هم دارم.
سوال: ازدواجها سياسي نبود؟
محجوب: خير. معمولي است. البته پسر دوم من با دوستان نزديک ما وصلت کردند.
سوال: شناخته شده هستند؟
محجوب: بله. مهندس سرخو، عضو شوراي شهر تهران هستند. ما با ايشان بيش از 20 سال همکار بوديم. ازدواج سياسي محسوب نميشد. به مدد سمت و ... اين ازدواج اتفاق نيفتاد. ما با هم رفتوآمد و ارتباط خانوادگي داريم.
سوال: گفتند اهل فوتبال هم هستيد؟
محجوب: بله. الان هم بازي ميکنم.
سوال: قرمز يا آبي هستيد؟
محجوب: من اهل اين گرايش ها هيچ وقت نبودم.
سوال: آقاي محجوب آخرين باري که مناطق محروم رفتيد چه زماني بود؟
محجوب: مرتب در شهر و اطراف شهر و روستاها در حال بازديد هستيم. گمان نکنيد تهران يک شهر غير محروم است. مناطق و روستاهايي وجود دارد که محروم هستند. هفته قبل در اسلامشهر بازديد داشتم.
سوال: بعد از 38-37 سال بايد منطقه محروم داشته باشيم؟
محجوب: تا موقعي که مصرف اميال در جهان وجود دارد، شما ثروتمندترين دولت عالم هم باشيد باز منطقه محروم داريد. هر موقع مصرف اميال بيرون رفت يعني مردم و ما ياد گرفتيم چيزهايي که همه مصرف نميکنند را ما هم مصرف نکنيم، يا چيزهايي را که ضروري نيست مصرف نکنيم اگر فقيرترين دولت دنيا هم باشيم منطقه محروم نداريم.
سوال: از مجلس حقوق نمي گيريد؟
محجوب: دوره قبل مجلس قانون کرد که نمايندگان بايد از مجلس حقوق بگيرند. منتها حقوق کارگري که دريافت مي کردم با همان محاسبات ادامه ميدهم و باقي را در صندوق در خانه کارگر –به نام صندوق حمايت از کارگران بيکار- واريز ميکنم. اين صندوق براي کساني است که زمان بيکاري از صندوق بيمه بيکاري نميتوانند استفاده کنند.
سوال: نمايندگان چه ميزان حقوق دريافت ميکنند؟
محجوب: نمايندگان فکر مي کنم 5 ميليون و 400 دريافت مي کنند.
سوال: به غير از امور دفتر و ... است؟
محجوب: آن امر جداگانه است. ما تهراني ها نه. بايد استثناء شويم. عموماً همکاران کمتر دريافت ميکنند. امروز يکي گلايه ميکرد که حقوق ما چرا اين گونه است چون خيلي ها مايل نيستند از مجلس حقوق بگيرد. يک وقع مجلس خيلي موضوعش شايع بود. اينجا بايد از از آقاي حداد تشکر کنيم که توجهاتشان فراتر از حد معمول نبوده است. ما باز انها را دعوت به کنترل مي کنيم. اگر کشوري بخواهد کنترل شود اول بايد مجلس و دولتش کنترل شوند.
سوال: آقاي محجوب شماره حساب را دريافت کردند و کمک ميکنند البته نخواستند ما بيان کنيم و من دلم نيامد نگويم. دست خطي براي ما بنويسيد و بخوانيد.
محجوب: کسي که تکليف دارد، نبايد تکليف او را يادآوري کرد و تبليغ هم نبايد کرد. همه ما مکلف هستيم.
سوال: به نظر من چون کار خوبي است بايد تبليغ هم بشود.
محجوب: شما رسانه تبليغي هستيد. ما کارهاي اساسي را زمين گذاشتيم و نبايد اين را بيان کنيم.
سوال: همين حرکات ميتواند موثر باشد. شما را با اقاي محجوب تنها ميگذارم تا دستخط خود را بنويسند و قرائت کنند.
محجوب: بسمه تعالي دوست دارم از دوستان خودم يعني عزيزان کارگر ياد کنم. دوستتان دارم ولي افسوس دوستي خود را نميتوانم به خوبي به نمايش بگذارم. انشاالله اين باشد تا زمان مناسبي که علائق دوست داشتنها متوجه آنها باشد که ما براي آنها هستيم و آنها براي همه.
منبع:snn.ir