بزرگنمايي:

چه خبر - مصاحبه با الهه حصاري بازيگر نقش يلدا در سريال هشت و نيم دقيقه

الهه حصاري يا همان يلداي عاصي شب هاي«هشت و نيم دقيقه» کار خود را با سينما و با بازي در فيلم«نطفه شوم» شروع کرد. حصاري جايزه اوراسيا را براي بازي درفيلم«نگران نباش سارا» به کارگرداني عليرضا اميني دريافت کرده است.

او يکي از علت هاي بازي در «هشت و نيم دقيقه» را اين مي داند که مخاطب امروز کمتر با شخصيت عاصي يلدايي که براي رسيدن به عشق خود همه چيز را فدا مي کند، رو به رو مي شود. در ادامه گفت و گوي اين بازيگر جوان از نظر مي گذرانيد:

*همکاري با آقاي شاه حسيني و پيشنهاد نقش يلدا به شما به چه نحوي بود؟

اين اولين سريال تلويزيوني ام محسوب مي شود و کمي از اين لحاظ نگران بودم و طي سال هايي که کار سينمايي انجام مي دادم، پيشنهاد براي ورود به تلويزيون بود، اما احساس مي کردم نقشي نيست که بتوانم با آن براي اولين بار به تلويزيون بيايم. زماني که فيلمنامه را خواندم؛ سيناپس کاملي داشتم که آن را هم مطالعه کردم. وقتي بابک کايدان به عنوان بازنويس فيلمنامه و آقاي شاه حسيني قصه را برايم تعريف کردند، بسيار برايم جذاب بود، اما هنوز فيلمنامه کامل نداشتم و نگران بودم که نقش يلدا به کجا مي رود. از جايي که کار شروع شد، نگراني ام کمتر شد و خيالم راحت بود که مي توانم خودم را به کارگردان بسپارم. خدا را شکر مي کنم از اولين تجربه تلويزيوني ام هم راضي هستم و هم اينکه نقش يلدا را به شدت دوست دارم.

*از اول قرار بود همين نقش را بازي کنيد يا جا به جايي نقش داشتيد؟

از اول قرار بود يلدا را بازي کنم؛ چون او تنها دختر کوچک خانواده است که به لحاظ مقتضيات سني به نقش نزديک است

*چه طور به نقش يلدا رسيديد و براي رسيدن به نقشتون تا چه اندازه با آقاي شاه حسيني و يا نويسنده تعامل داشتيد؟

جلسات ما با نويسنده نيز برگزار مي شد؛ آقاي شاه حسيني اصلا به اين توجه نداشتند که کار سريال و قرار است از تلويزيون پخش شود. منظورم اين است که به دليل فشردگي کار و زمان تحويل سريال، بسياري از کارگردانان مجبور مي شوند از بسياري مسائل چشم پوشي کنند اما آقاي شاه حسيني صادقانه زمان مي گذاشت و در خصوص سکانس ها صحبت مي کرديم. همه ما هر نظري داشتيم، مي داديم و اگر درست و منطقي بود، اعمال مي شد. براي رسيدن به نقش يلدا دوست داشتم همان چيزي باشد که کارگردان مي خواهد و طبيعي است که در اين روند بعضي جزئيات را بازيگر به کار اضافه مي کند، اما باز هم سعي مي کردم اين اضافه کردن ها در راستاي خواسته و ميل کارگردان باشد. وقتي نسبت به کارگردان اعتماد داشته باشيم، چندان نمي جنگيم تا به طور دقيق همان اتفاقي که مي خواهيم بيفتد.

*چه ويژگي شخصيت يلدا براي شما جذاب بود که شما را به بازي در«هشت و نيم دقيقه» ترغيب کرد؟

وقتي فيلمنامه را خواندم و با توجه به راهنمايي هايي که در خصوص نقش دريافت کردم، احساس مي کردم زمان زيادي است که چنين نقشي در تلويزيون ديده نشده است. اين دختر از ابتدا با وقار و با حجب و حياست، اما قصه که پيش مي رود، کمي ياغي تر مي شود و در خصوص خانواده سنتي اش ساختارشکني مي کند و اين مسائل برايم خيلي جذاب بود. به دليل فقدان حضور پدر در خانواده، نوعي زن محوري در اين سريال ديده مي شود. يکتا(شبنم قلي خاني) نقش حامي را در اين خانواده از جمله حامي يلدا ايفا مي کند و فکر مي کنم خانواده هايي که با اين شرايط زندگي مي کنند، کم نيستند. از يک جايي يلدا خط قرمزهاي خانوادگي را رد مي کند و اين برايم جذاب بود. اگر قرار بود يلدا همان دختر ساکت در ابتداي سريال باشد، قطعا جذابيتي ايجاد نمي کرد.

*چقدر از لحاظ فکري به جز رو به رو ي دوربين درگير نقش يلدا شديد و تا چه اندازه به ويژگي هاي شخصيتي خودتان نزديک است؟

يلدا يک دختر کم سن و سال است که 18 سال دارد و قصد شرکت در کنکور دارد. در اين سن دخترخانم ها اگر احساس کنند کسي نسبت به آن ها عشق واقعي دارد، پذيراي او مي شوند و احساسشان درگير مي شود. همه خانم ها از اين سن گذر کردند و مسائلي درباره اين شخصيت ها مي دانم و نمي توانم بگويم کاملا از من دور بوده است. يک جمله درباره يلدا مي توانم بگويم:«يلدا خالصانه و بسيار زلال، عاشق است و اين حس عشق را خيلي دوست داشتم.» نمي خواهم بگويم به طور کامل اين اتفاق را تجربه کردم اما خيلي احساس کردم که زلال بودن او به من نزديک است و به راحتي مي توانم با او ارتباط برقرار کنم. گاهي ممکن است از خود بپرسيم مگر امکان دارد يک نفر تا اين اندازه متوجه دروغي بودن يک نفر نشود اما به نظرم اين امکان وجود دارد؛ چون او خيلي عاشق است و راه برگشتي ندارد. بنابراين؛ او مجبور مي شود رو به روي خانواده اش بايستد و بي احترامي کند. او با زلالي خاص خود فکر مي کند مي تواند با اين روند به کارش ادامه دهد، اما بعد از آن عقيده اش تغيير مي کند

*نحوه ارتباط و تعامل با پارتنرها مثل خانم قلي خاني، مزدک رستمي و بهرنگ علوي چه طور بود و چقدر از اين دوستان براي رسيدن به نقش يلدا کمک مي گرفتيد؟

به شدت؛ من و خانم قلي خاني خيلي صميمي بوديم و همه چيز برايمان خوشايند بود. اندازه اين صميمت به اندازه اي بود که مخاطب مي توانست رو به روي دوربين نسبت خواهري ما را باور کند. به جز بازيگران، همه افراد پشت صحنه خيلي کمک مي کردند. ما قبل از شروع ضبط يک سکانس يا پلان تمرين داشتيم و با هم صحبت مي کرديم و نزديکتر مي شديم. بعد از اينکه تمريناتمان تمام مي شد، همان را براي آقاي شاه حسيني اجرا مي کرديم و اگر اشکالي وجود داشت، مي گفتند و بعد از رفع، رو به روي دوربين مي رفتيم

*به طور کلي دختران در اين سن و سال با چالش هاي شخصيتي متفاوتي رو به رو هستند. تعارض ورود به دانشگاه و احساسات مختلفي که درگير آن مي شوند در اين ميان وجود دارد. چه طور در اجرا به ويژگي هاي چنين شخصيتي نزديک شديد؟… به خودتان رجوع کرديد يا ما به ازاي بيروني در نظر گرفتيد؟

اين چالش ها براي هر دختري وجود دارد و چه بهتر که بتوانيم به خودمان رجوع کنيم. من دوست داشتم يلدا حالت دروني تر داشته باشد تا اينکه خواسته خود را با صداي بلند فرياد بزند. بايد سعي مي کردم از الهه حصاري که دختر بزرگ خانواده است، فاصله بگيرم. او خيلي چيزها را دوست دارد، اما نمي گويد و شايد بعضي مسائل را با نگاهش منتقل مي کند. بعدها اين تغييرات و پر و بال گرفتن در خلق و خو به دليل وجود فرزين است. سعي کردم به خودم مراجعه کنم و جست و جو کنم که براي خودم چه اتفاقي افتاده است. خواهر کوچکترم هنوز ازدواج نکرده و از نوع رفتارش کمک گرفتم. گاهي بعضي برخوردها به نظرم منطقي نبود، اما شبيه اين رفتار را مي ديدم و اين نوع برخورد را در سن يلدا طبيعي مي دانستم.

*يلدا در«هشت و نيم دقيقه» به خوبي ديده شد، زماني که فيلمنامه را مي خوانديد چه پيش بيني از کار و استقبال مخاطبان داشتيد و چه بازخوردهايي دريافت کرديد؟

اول همه چيز مثل يک هندوانه در بسته بود؛ چون بايد موسيقي و تدوين کنار هم قرار مي گرفت تا بدانيم چه اتفاقي خواهد افتاد و 70 درصد موافق اين نظر بودم. قبل از شروع کار ديدگاه مثبتي داشتم و حتي در بخش هايي مطمئن بودم که کار خوبي است؛ چون ميزانسن و دکوپاژ و کل گروه خيلي خوب بود. جدا از بازي ام، باقي بازي ها خيلي خوب بود و روابط خانوادگي در اين سريال پررنگ است و کلمه گرم را در مورد آن به کار مي برند. خودم نقش يلدا را دوست داشتم و اميدوارم مخاطب هم دوست داشته باشد که به نظر مي رسد بازخورد مثبتي دريافت کرديم. بازخوردهاي بيروني خيلي جذاب بود و در نظرات به يکديگر پاسخ مي دهند. در حال حاضر نظرات مختلفي دريافت مي کنم که مي گويند خانواده ما همين برخورد را داشتند و ما سکوت کرديم يا رفتيم يا ازدواج ديگري داشتيم.

*شما يلدا را يک دختر باهوش ديديد يا يک دختر شهرستاني تصور کرديد که به اولين پسر زندگيش دل مي دهد و او را حامي خود مي بيند؟

نه، هر فردي عقبه اي دارد و ديالوگي هم فروغ به او مي گويد که: «تو در شهرتون خواستگار زياد داشتي». به طور مطمئن افرادي بودند که به او ابراز علاقه کردند و نمي تواند به اولين ابراز احساسات پاسخ دهد. شخصيت فرزين براي دختران اين سن و سال به گونه اي است که احساس مي کنند مي توانند به يک کوه محکم تکيه کنند. تفاوت سني بين يلدا و فرزين خيلي جذاب است؛ چون اين تفاوت سني را خيلي در جامعه مي بينيم که دختران به آقايان با سن بالاتر گرايش دارند؛ چون تجربه بيشتري دارند و تفريحات خود را داشتند و مي خواهند يک زندگي داشته باشند. خود يلدا به گونه اي عاشق است که اگر فرزين از رستوران، پول و ماشين جدا شود، باز هم به سمت او مي رود.

*بيشتر به سينمايي بودن علاقه منديد يا قاب تلويزيون را ترجيح مي دهيد؟

100 درصد پرده نقره اي سينما برايم هميشه جذاب بوده است، اما هر دو برايم مقدس و قابل احترام است؛ کما اينکه قاب تلويزيون مخاطباني عجيب دارد و ممکن است طوري ديده شويد که در يک فيلم سينمايي ديده نشويد. اولويتم با سينماست، چون با سينما شروع کردم. در آن دوره که کلاس هاي بازيگري مي رفتم، پيشنهاد تلويزيوني هم داشتم، اما صبر کردم و اولين کارم سينمايي بود. در حال حاضر هم نمي توانم به طور مطلق معتقد به کار با سينما يا تلويزيون باشم؛ چون در درجه اول فيلمنامه و نقش خيلي اهميت دارد

*خيلي از بازيگران سينمايي با يک يا دو تجربه تلويزيوني دنبال بيشتر ديده شدن هستند و شما چه برداشتي داريد؟

بازيگري مسأله اي است که نمي شود آن از ديده شدن جدا کنيم. وقتي ما را نبينند حالمان خوب نيست و به همين دليل دنبال بازخورد تأثير ديدن اين سريال ها و فيلم ها هستيم. ديده شدن جزوي از بازيگري است و اين برايم جذاب است، اما از خدا خواسته ام اين جنبه و ظرفيت را به من بدهد که بتوانم اين احساس را مديريت کنم و هميشه حال خوبي داشته باشم.

*خانم حصاري بعد از اين سريال چه طور انتخاب مي کند و چه برنامه اي براي خود دارد؟

به طور مطمئن بايد صحيح انتخاب کنم. به دليل اينکه پله پله بالا آمدم، نمي‌خواهم از اين مسير خارج شوم و همان راهي که احساس مي کنم درست است را با مشورت بزرگان و کمک خداوند ادامه مي دهم. دو پيشنهاد دارم که هنوز قطعي نشده است. منتظر اکران فيلم«نگران نباش سارا» از عليرضا اميني هستم و فيلم ديگر به نام «دويدن در شب» دارم که نمي دانم کي اکران مي شود. در پايان بايد بگويم خيلي خوشحالم که با نقش يلدا در قاب تلويزيون ظاهر شدم.




منبع : banifilm.ir