بزرگنمايي:

چه خبر - تحقيقات بعد از 12 سال ادامه داردبا گذشت حدود 12 سال از مرگ دلخراش کارگر نوجوان سبزواري که در سقوط بالابر بدون حفاظ يک ساختمان نيمه کاره، جان سپرد رسيدگي به پرونده با فرار دو تن از متهمان همچنان ادامه دارد.19 آبان سال 83، داود 15 ساله در نخستين روز کاري‌اش براي کارگري به ساختمان نيمه کاره‌اي در يکي از مناطق تهران رفت. اين نوجوان که براي تأمين معاش پدر، مادر و خواهر کوچکترش از روستاي محل زندگي‌شان در سبزوار راهي تهران شده بود پس از روزها جست و جوي بي‌سرانجام براي يافتن کار، قرارشد به‌عنوان کارگر ساده دريک ساختماني درحال ساخت مشغول کار شود. اما نبود تجهيزات ايمني ساختماني باعث شد اين نوجوان در روز اول کارش از بالابر بدون حفاظ سقوط کرده و درپي آسيب شديد مغزي به کما برود. اين شرايط که کماي زندگي خانواده داود نيز بود سه ماه طول کشيد و سرانجام اين نوجوان، 7 بهمن 83 و درمقابل چشمان بهت زده خانواده‌اش تسليم مرگ شد. با مرگ داود، خانواده‌اش عليه صاحبکاران پسر‌شان شکايت کردند. پزشکي قانوني هم علت مرگ را جراحت‌هاي ناشي از سقوط اعلام کرد. در عين حال گزارش بازرسان اداره کار و امور اجتماعي استان تهران نيز نبود تجهيزات ايمني در محل کار را اثبات کرد و با صورتجلسه‌اي که نيروي انتظامي تنظيم کرده بود پرونده براي صدور قرار مجرميت به دادسراي عمومي و انقلاب ناحيه 19 تهران فرستاده شد. در اين مرحله با وجودي که سه مهندس مسئول ساخت اين ساختمان در جلسات دادرسي حضور نيافته بودند، قرار مجرميت و کيفرخواست قانوني‌شان صادر و با اثبات قصورشان، هر يک از آنها به پرداخت يک سوم از ارزش ديه کامل يک مرد مسلمان و يک سوم از ثلث ديه به پدر و مادر متوفي محکوم شدند. اما اين پايان کار نبود چراکه پرونده با فرار12 ساله متهمان همچنان بازاست و خانواده داود که درپي مرگ او با مشکلات شديد روحي ومالي روبه‌رو شده‌اند همچنان براي احقاق حق از دست رفته خود و خون پايمال شده فرزندشان در راهروي دادگاه‌ها و دادسراهاي تهران سرگردانند. عاطفه -خواهر کوچکتر داود- که پس از مرگ برادرش چندسالي است به‌عنوان مستخدم خانگي در تهران کار مي کند به خبرنگار حوادث «ايران» گفت: «چند سال از مرگ برادرم مي‌گذرد. مادر و پدرم با دلي شکسته در روستا زندگي مي‌کنند و من به تنهايي هم کار مي کنم تا مخارج آنها را تأمين کنم وهم دنبال پرونده مرگ برادرم هستم. دراين پرونده، سه مهندس ساختمان به‌عنوان متهم شناخته شدند اما آنها نه تنها هنگام دادرسي حضور نيافتند که سال‌ها است متواري هستند. ازطرف ديگر با سرنخ‌هاي کوچکي که داشتم توانستم رد يکي از آنها را بگيرم و در نهايت با پافشاري هايم، او با فرستادن وکيلش به دادگاه به صورت غيابي محاکمه شد. تا اينکه سال گذشته، دادگاه حکم به پرداخت يک سوم ديه کامل انسان و 4 ماه حبس تعزيري صادر کرد که من و خانواده‌ام به اين حکم اعتراض کرده و اکنون پرونده در شعبه 48 دادگاه تجديد نظرتحت بررسي قرار دارد.» دختر جوان با بيان اينکه از دست رفتن برادرش شوک سنگيني به خانواده‌اش واردکرده، افزود: «با توجه به حکم دادگاه هر يکي از متهمان موظف به پرداخت نزديک به 70 ميليون تومان ديه هستند. اما وکيل مهندس پس از صدور حکم دادگاه چندين بار با من تماس گرفت و خواست با پرداخت 20 ميليون تومان از شکايتمان صرفنظر کنيم اما به نظر من اين نهايت بي‌عدالتي است. شايد باورش سخت باشد اما به هر کجا که مي‌توانستم مراجعه کرده‌ام تا بتوانم ردي از دو متهم فراري پرونده پيدا کنم اما تاکنون به هيچ نتيجه‌اي نرسيده ام. برادر من درنوجواني، آن هم زماني که براي تأمين معاش خانواده‌اش سرکار رفته بود به دليل بي‌توجهي مهندسان ناظر دچار حادثه شد و فوت کرد. به نظرم احقاق حقوق برادر از دست رفته و خانواده‌ام حداقل خواسته‌اي است که ما مي‌توانيم داشته باشيم. اي کاش افرادي که دراين پرونده مقصر هستند يک لحظه خودشان را جاي پدر و مادرم بگذارند. شايد بتوانند بهتر شرايط ما را درک کنند و به جاي فرار از پرداخت خسارت، به فکر خانواده دردمند ونيازمندم باشند. ما فقط به دنبال احقاق حقوق‌مان هستيم و در اين راه اميدمان به همراهي مسئولان است.»

منبع: روزنامه ايران