بزرگنمايي:
چه خبر - چگونه به ديگران نه بگوييم؟انواع نه گفتن
اگر بخواهيم انواع مواردي را که در آنها ناچار به استفاده از اين مهارت هستيم دستهبندي کنيم، به دو طبقه کلي ميرسيم: نهگفتن به خود و نهگفتن به ديگران.
نهگفتن به خود
هر فرد براي خود اهدافي در نظر ميگيرد و بر اين اساس تصميماتي اتخاذ ميکند. بر اين اساس و براي عمليکردن تصميمات خود لازم است با هر آنچه که در ارتباط با خود و مانع عمليشدن تصميمات او ميشود، مبارزه کند. در چنين حالتي فرد بايد به خواستههاي خود نه بگويد تا بتواند به اهداف خود برسد. تصور کنيد فردي را که تصميم گرفته است با اجراي يک رژيم غذايي مناسب مقداري از وزن خود را کاهش دهد. کاهشدادن وزن هدف اساسي اوست که براي رسيدن به آن بايد دست از برخي رفتارهاي خوردن بردارد؛ بهعنوان مثال، از خوردن شيرينيها دست بردارد.
نهگفتن به ديگران
آيا در همه موارد بايد از اين مهارت استفاده کرد؟ آيا بايد هميشه در مقابل خواستههاي ديگران مقاومت کرد و با جديت جواب رد به آنها داد؟ مسلم است که بايد طبقهبندي مناسبي روي موارد و موضوعاتي که نهگفتن در آنها لازم بهنظر ميرسد، داشته باشيم. زماني که قبول درخواستها خطرات و مشکلات جدي براي فرد بههمراه دارد، لازم است فرد با قاطعيت رفتار کند؛ مثل درخواست فردي مبني بر استفاده از سيگار. در موارد ديگر چون امانتدادن کتاب به دوست وقتي که خودمان آن را نياز داريم يا موارد مشابه ديگر ميتوان در ابتدا بهدنبال راهکارهاي ديگر بود و در صورت عدم وجود اين راهکارها، از اين مهارتها استفاده کرد.
تقويت مهارتهاي نه گفتن
1. مشخصکردن اهداف و برنامهها ،گام اول در اين راه است. اهداف مشخصي داشته باشيد و مسيرهاي خود را براي رسيدن به اين اهداف معين کنيد؛
2. اعتماد به نفس خود را تقويت کنيد؛
3. نه گفتن را با تمرين در مسائل جزئيتر تکرار کنيد؛
4. به افرادي که قاطعيت و مهارتهاي خوبي در اين زمينه دارند؛ دقت کنيد و ويژگيهاي آنها را مورد توجه قرار دهيد؛
5. اطلاعات و آگاهيهاي خود را افزايش دهيد. خود را تقويت کنيد و مطمئن باشيد که نهگفتن، روابط اجتماعي شما را مختل نخواهد ساخت. در مواردي هم که نهگفتن به مسائل جدي و خطرناکي مربوط ميشود، ازدسترفتن رابطه بهنفع شما خواهد بود. با برقراري روابط سالمتر اجتماعي جايگزيني براي رابطه ازدسترفته خواهيد داشت.
چند جمله ساده که به نهگفتن کمک ميکند
1. نه، الان سرم شلوغ است و نميتوانم اين کار را انجام بدهم.
2. «الان وسط انجام فلان کار هستم . چهطوره در زمان x در اينباره حرف بزنيم.» خيلي پيش ميآيد که شما در ميان انجام کاري هستيد که ناگهان درخواست کمکي از شما ميشود: اول، به او اين اجازه را بدهيد که دريابد «الان زمان خوبي نيست»؛ چراکه شما در حال انجام چيزي هستيد. دوم، با پيشنهاد زماني ديگر به او بفهمانيد که شما مشتاق به کمک هستيد. از اين طريق او احساس بدي نخواهد کرد.
3. «اجازه بده ابتدا درباره آن فکر کنم، بعدا به تو خبر خواهم داد.» اين جمله بيشتر شبيه «شايد» گفتن است تا گفتن يک «نه» صاف و پوستکنده. اگر علاقهمند هستيد اما نميخواهيد همين الان «بله» را بگوييد، از اين جمله استفاده کنيد.
4. «اين ملاقات آن چيزي نبود که من دنبالش بودم.» اگر کسي در حال ايجاد يک معامله يا فرصتي است که از قضا آن چيزي نيست که شما بهدنبال آن هستيد، اجازه دهيد که او بداند اين ملاقات آن چيزي نبود که به آن نياز داشتيد؛ در غير اينصورت، مذاکره ميتواند خيلي طولاني شود. از طرف ديگر، اين جمله به طرف مي فهماند که هيچ ايرادي دربارۀ پيشنهادش وجود ندارد.
5. «من بهترين فرد براي کمک در اينباره نيستم. چرا آقا/خانم X را از درخواستت مطلع نميکني؟» اگر از شما درخواست کمک براي چيزي ميشود که نميتوانيد در آن شرکت کنيد، به او اين اجازه را بدهيد که متوجه اين موضوع شود که بهدنبال فرد اشتباهي ميگردد.
6. «نه، نميتوانم.» راحتترين و سادهترين راه براي «نه» گفتن استفاده از اين جمله است.
استفاده از روش مستقيم و ساده
وقتى شخصى از شما مىخواهد کارى را انجام دهيد که امکان آن وجود ندارد، خيلى مختصر و بهدور از هرگونه دليلتراشى، مخالفت خود را اعلام کنيد و حاشيهپردازي نکنيد؛ براى مثال، دوستى از شما مىخواهد تکاليف او را انجام دهيد. اگر امکان اين کار وجود ندارد خيلى ساده بگوييد: نه، متأسفم، من اين کار را انجام نميدهم.
روش بازتابى
رضايت و علاقهمندى خود را درباره اين پيشنهاد نشان دهيد و بهدنبال آن مشخص کنيد در حال حاضر شرايط پذيرش اين درخواست را نداريد.
- اگه شرايطم اجازه ميداد دوست داشتم تکاليفتان را بنويسم؛ اما الان نميتوانم و امکانش نيست.
منبع : روزنامه نسل فردا