بزرگنمايي:
چه خبر - کلمات زبان انگليسي را چگونه فراموش نکنيم؟
مشغول يادگيري زبان خارجي جديدي هستيد؟ ديروز چند کلمهي جديد ياد گرفيتد؟ امروز چند تا از آنها را به ياد ميآوريد؟ آيا کاربرد و قاعدهي استفادهشان را ميدانيد؟ در مکالماتتان چند بار از آنها استفاده کرديد؟
کاش ميشد اين کلمههاي بازيگوش در گوشهاي از ذهنمان بنشينند و جُم نخورند و هر وقت لازمشان داشتيم بيدرنگ و بدون تقلا خود را نشان دهند! خبر خوب اينکه روشهايي وجود دارند که يادگيري کلمات جديد را برايمان سادهتر، لذتبخشتر، سريعتر و مؤثرتر ميکنند. 7 روشي که در ادامه ميخوانيد يادگيري کلمات جديد زبان خارجي را برايتان سادهتر ميکنند.
ميان کلمات پيوند ايجاد کنيد
مغز ما آنچه را ميخوانيم به تصوير، ايده و احساسات تبديل ميکند و سپس اين دادههاي جديد را به دانستههاي پيشين پيوند ميدهد و اينگونه ما چيزها را به ياد ميآوريم. به عبارتي هر چيز جديدي جايش را در ميان دانستههاي قديمي پيدا ميکند. درختي بزرگ با شاخههاي فراوان و انبوهي از برگ در مقايسه با يک درخت کوچک با شاخههاي تُنُک آسانتر به چشم ميآيد. کارکرد مغز نيز مشابه است. وقتي کلمه يا ايدهاي تازه را با دانستههاي پيشين پيوند ميدهيد، يافتن آن در هنگام نياز آسانتر است.
اما چطور اين روش را براي کلمات به کار بگيريم؟
روش کار ساده است. تار عنکبوت را مجسم کنيد. چيزهايي را که ميخواهيد به ياد بسپاريد در وسط کاغذ بنويسد، سپس مانند تار عنکبوت خطهايي از مرکز به بيرون بکشيد و در انتهاي آنها، ايدهها، کلمات و حتي تصاويري را که با فکر کردن به کلمهي مرکزي به ذهنتان خطور ميکند، قرار دهيد. مهم نيست چه چيزي، هر چه به ذهنتان ميرسد يادداشت کنيد.
با اين کار که شايد تنها 2 دقيقه طول بکشد، پيوند ميان همهي اين کلمات در مغزتان نقش ميبندد و هر زمان يکي از اين کلمات را ببينيد با بشنويد به راحتي کلمات ديگر را به ياد ميآوريد. براي اثرگذاري بيشتر ميتوانيد دلايلي را که به نظرتان اين کلمات را به هم پيوند ميدهند، توضيح دهيد. هر چه بيشتر اين کار را بکنيد، پيوندهاي بيشتري ايجاد ميکنيد و پيوندهاي بيشتر به ياد آوردن کلمات را آسانتر ميکنند.
ترتيب و قواعد استفاده را فراموش نکنيد
به خاطر سپردن کلمات مهم است، اما انگليسي هم مانند چيني و مانند فرانسوي يک زبان است و زبان فقط مجموعهاي از کلمات نيست که با به خاطر سپردنشان کار تمام شود. زبان ابزاري است که انسان به وسيلهي آن افکارش را توضيح ميدهد و ارتباط برقرار ميکند. بنابراين شما بايد بدانيد هر کلمه چطور استفاده ميشود.
براي اين کار مثالهايي از چگونگي کاربرد کلمات پيدا کنيد، نوشتن کلمات مختلف، قبل و بعد از کلمهي مورد نظر، به ياد سپردن چگونگي استفادهي آن را آسانتر ميکند. مثلا کلمه «مغرور» را در نظر بگيريد، چيزي مثل اين بنويسيد: «… مرد مغرور قدبلند…» اين کار به شما کمک ميکند به ياد بسپاريد «مغرور» يک صفت است که در مورد انسانها به کار ميرود. پس از اين کار، براي تمرين بيشتر، با کلمهي مورد نظر 3 جملهي کامل بسازيد.
از عکس و تصوير استفاده کنيد
اگر ميتوانيد تصويري بکشيد که معني کلمه مورد نظر را برايتان تداعي کند. اين کار شايد عجيب به نظر برسد ولي واقعا مؤثر است. در ميان انبوه اطلاعاتي که مغز ما هر روز دريافت ميکند، يک تصوير عجيب و غريب مغزمان را غافلگير ميکند و ميدانيم که انسان به ندرت غافلگيريها را فراموش ميکند. همچنين ساختار مغز به گونهاي است که دادههاي ديداري را بهتر و سريعتر جذب و درک ميکند. با کشيدن يک تصوير بامزه که معني کلمه را نشان ميدهد، مغزتان به آساني آن را به خاطر خواهد سپرد.
داستان بسازيد
دانشآموزان من هميشه از تعداد زياد کلماتي که بايد به ياد بسپارند، شکايت ميکنند. براي اين مشکل يک ترفند به شما معرفي ميکنم؛ کافي است يک داستان عجيب و ديوانهوار بسازيد که همهي آن کلمات را در خودش داشته باشد. داستان را در ذهنتان مجسم کنيد.
ما معمولا داستانها را، مخصوصا داستانهاي عجيب و غريب را که تجسمشان لذتبخش است، راحتتر به ياد ميآوريم. داستان را چندين بار تعريف کنيد تا همهي کلمات را به ياد بياوريد. بهتر است در داستانتان، از جملات عجيب و بامزه استفاده کنيد. مثلا اين کلمات را در نظر بگيريد: «کفش، پيانو، درخت، مداد، پرنده، کتاب، راننده، سگ، پيتزا، گل، در، تلويزيون، قاشق، صندلي، پريدن، رقصيدن، رايانه، سنگ.»
داستان شما ميتواند به اين شکل باشد
يه «پيانوي» تنها که کفش پوشيده، روي يه «درخت» نشسته. درختِ ما خيلي عجيبه چون يه نفر يه «مداد» خيلي بزرگ توي اون فرو کرده. روي اين مداد، يه «پرنده» نشسته و به اتوبوسي پر از آدم نگاه ميکنه، آدمهاي توي اتوبوس در حال «کتاب» خوندن هستند؛ حتي «راننده» هم مشغول کتاب خوندنه و اين خيلي بده چون حواسش به رانندگي نيست!
براي همين، راننده با يه «سگ» که وسط خيابون داشت «پيتزا» ميخورد تصادف ميکنه و سگ ميميره. راننده يه گودال ميکنه و سگ رو دفن ميکنه و روي اون «گل» ميگذاره. راننده يه «در» روي قبر ميبينه و اون رو باز ميکنه. پشت در، يه «تلويزيون» هست که به جاي آنتن دو تا «قاشق» روي سرش داره! هيچکس تلويزيون تماشا نميکنه چون همه دارن «صندلي» رو نگاه ميکنند که در حال «پريدن» و «رقصيدنه» و به «رايانه» «سنگ» پرتاب ميکنه… .
اين کار را امتحان کنيد؛ حتما شگفتزده خواهيد شد!
کلمات را مانند يک پازل ببينيد
از ريشهي کلمه، پيشوند و پسوند آن براي حدس زدن معني کمک بگيريد. مثلا شايد معني کلمهي «microbiology» را ندانيد اما از قبل ميدانيد که «micro» به معني «خيلي کوچک» است، همچنين به خاطر داريد «ology» يعني «مطالعه و شناخت يک موضوع»، پس تا اينجاي کار به «مطالعهي چيزهاي کوچک» رسيديد. حال اگر يادتان باشد که «bio» به معني «موجود زنده» است، تبريک ميگويم، شما معما را حل کردهايد: microbiology يعني مطالعهي جانداران خيلي کوچک.
انگليسي و هر زبان ديگري مانند يک پازل يا معما است. کلمات جديد با کنار هم قرار دادن کلمات ديگر ساخته ميشوند، پس اگر فهرستي از پيشوندها و پسوندهاي مختلف تهيه کنيد و معني آنها را به ياد بسپاريد، ميتوانيد معني کلمات بسياري را حدس بزنيد.
اهميت زمان را فراموش نکنيد
به گفتهي روانشناساني که دربارهي چگونگي به ياد آوردن تحقيق ميکنند، روش بهتري براي يادگيري سريعتر و پايدارتر وجود دارد و آن اين است که کلمات جديد را به سرعت و بلافاصله به کار بگيريد. 10 دقيقه پس از آشنايي با لغت جديد، آن را در جملهاي به کار ببريد، 1 ساعت بعد اين کار را تکرار کنيد، همين طور 1 روز بعد و 1 هفته بعد. پس از اين مدت، آن کلمه براي هميشه در ذهنتان حک ميشود.
کلمات مترادف و متضاد را همزمان ياد بگيريد
مثلا همزمان روي دو کلمهي متضاد «شاد» و «عصباني» (angry/happy) يا کلمات مترادف (هممعني) «عصباني» و «کجخلق» (angry/cross) کار کنيد. به ياد آوردن موارد مشابه و متضاد براي ما آسانتر است، زيرا معمولا با هم و جفتِ يکديگر، در ذهنمان نقش ميبندند.
منبع : chetor.com