بزرگنمايي:
چه خبر - رامبد جوان از سختي هاي ساخت خندوانه گفت
با اتمام فصل سوم برنامه «خندوانه»، رامبد جوان مجري اين برنامه پرطرفدار مصاحبه‌اي انجام داده که در آن به نکاتي در مورد آينده اين برنامه، جناب‌خان، دکور برنامه، تغيير مديريت سازمان صداوسيما و... اشاره کرده است. رامبد جوان مي‌گويد که ممکن است در آينده اجراي اين برنامه پرطرفدار را به شخص ديگر محول کند تا بتواند کمي به زندگي خود برسد.
بخش‌هاي جذاب گفت‌وگوي رامبد جوان را بخوانيد:
-قرار نيست در «خندوانه» ما هر روز آکروبات کنيم يا بمب بترکانيم! به نظر من اساس برنامه سازي در دنيا اين شکلي نيست. الان تمام پروژه‌هايي که سال‌هاست در دنيا ساخته مي‌شوند يک فرمول و گرامر ثابت دارند و با همان فرمول جلو مي‌روند و ما هم قرار نيست هر دفعه فيل هوا کنيم! کليت اين برنامه همين است که تماشاچي بنشيند و از تماشاي يک برنامه انرژي بگيرد، حرف‌هاي مثبت بشنود و مهمانان برنامه از موفقيت‌ها و شادابي خود در زندگي حرف بزنند. کمي هم بخنديم و با مردم قرارهايي بذاريم و آنها را عملي کنيم.
- در گذشته قهقه زدن رفتار اجتماعي درستي نبود، الان ايرادي ندارد. الان ديگر اگر يکي قهقه بزند ديگران به او نمي‌گويند «زهر مار!»
- من دلم ميخواست که برنامه «خندوانه» در ابعاد بزرگتري اجرا شود و اين اتفاق براي من خيلي جذاب بود. بخشي از اين موضوع از جاه طلبي من نشات مي‌گرفت و بخشي ديگر از آن براي اين بود که دلم ميخواست با حضور تعداد بيشتري برنامه را اجرا کنم.
- فصل يک «خندوانه» را ما با سي و دو صندلي آغاز کرديم و تعداد اين صندلي‌ها به دليل اين‌که صندلي وجود نداشت، نمي‌توانست بيشتر شود. خاطرم هست، حتي در روزهاي اول برنامه، آدم کم مي‌آورديم و بچه‌هاي خودمان را روي صندلي مي‌نشانديم. يعني در بين 32 نفر هم ما باز مهمان کم داشتيم و مجبور بوديم از بچه‌هاي گروه توليد استفاده کنيم، چون کسي برنامه «خندوانه» را نمي‌شناخت و نمي‌دانست اين داخل چه خبر است!
- در فصل دوم تعداد صندلي‌هايمان به صد و بيست رسيد و اتفاقا در زمان پخش مسابقه «خنداننده برتر» دويست و سي نفر را هم در استوديو جا داديم که مجبور شديم فضا را کمي فشرده تر کنيم. حجم صداي اين تعداد نفر در زماني که بلند مي‌خنديدند بسيار تاثير گذار بود و کارکرد حضور تماشاچيان خيلي جواب مي‌داد.
- حالا با توجه به تمامي واکنش‌ها و تجربه‌اي که در زمان اجراي «خندوانه» بدست آوردم، به اين نتيجه رسيدم که براي فصل چهارم، بين صد و پنجاه تا دويست نفر مهمان داشته باشيم.
- نزديک به دو ميليون نفر براي حضور در برنامه «خندوانه» متقاضي شدند و پنجاه و دو هزار نفر در فصل سوم به استوديو «خندوانه» آمد از نزديک به تماشاي برنامه نشستند.
- ما با آقاي ضرغامي و دارابي بعد از صد و هفده برنامه به يک نقطه اشتراک رسيده بوديم و آنها هم متوجه شدند که «خندوانه» چه کارکردي دارد و از جملاتي که رامبد به زبان مي‌آورد قرار نيست بعدها چيز خاصي دربيايد، چون ديگر رامبد را در طول سال‌هاي گذشته مي‌شناختند و در نهايت به يک توافقي رسيديم. اما وقتي اين آقايان رفتند، دوباره به سر خط رسيديم . يعني ما با مديراني آشنا شديم که مي‌دانستند «خندوانه» چقدر اهميت دارد و برايشان خيلي مهم بود که «خندوانه» ساخته شود. به هر حال براي مديران تلويزيون يا هر مديري اهميت دارد که برنامه‌هايشان مخاطب داشته باشد، چون مديران، دلشان مي‌خواهد بگويند، ما برنامه‌‌هايي مي‌سازيم که ديده مي‌شود. اما سليقه، نگراني‌ها و اهم في الاهم کردن‌هاي مديران جديد باعث شد که ما مجددا اين پروسه‌اي را که قبلا طي کرده بوديم، دوباره طي کنيم تا به يک گرامر مشترک برسيم.
- در فصل سوم «خندوانه» خيلي به ما سخت گذشت. فشارهايي که در دوره رياست محمد سرافراز بابت نگراني‌هاي مديريتي به ما وارد مي‌شد، باعث شده بود که ما دست و بالمان بسته شود. قوانيني براي ما وضع شد که کار ما را بسيار سخت کرد.
- چرا بايد ما ناگهان به موجودات خنگ و بي استعدادي تبديل مي‌شديم که انگار بلد نيستند برنامه‌اي را توليد کنند؟! البته در پايان همه چيز دست به دست هم داد و مشکل ما حل شد. يکي از اين اتفاقات تغيير مديران سازمان صداوسيما بود. وقتي که مديريت تغيير پيدا کرد، انگار آب پشت سد به ناگهان باز شد!
- براي فصل چهارم، قرار نيست «خندوانه» خيلي تغيير لحن بدهد. دربخش کمدين‌ها بايد فکر و تصميم جديدي بگيريم، چون تعداد آنها کم شد و از سوي ديگر هم همه حاضر نيستند که اين تجربه را انجام دهند. شک نکنيد من به تمام بازيگران اين مملکت زنگ زدم، اما برخي از آنها فکر نمي‌کنند که بتوانند همچنين کارهايي را انجام دهند!
- مسابقه «خنداننده برتر» به يک اتفاق بزرگ و جذابي در تلويزيون تبديل شد ولي اصولا قرار نيست که لحن «خندوانه» مانند آن مسابقه باشد. يعني قرار نيست که «خندوانه» هر شب فرياد بزند که «مردم بياييد، قرار است يک کار عجيب بکنيم!!»
- وقتي شب‌هايي که «جناب خان» به برنامه نمي‌آيد، شک نکنيد که اين موضوع دليلي دارد. دليل آن هم اين است يک روز من و محمد بحراني با هم توافق کرديم و تصميم گرفتيم که بايد جناب خان را حفظ کنيم تا جناب خان يک شب معمولي نداشته باشد. جناب خان هميشه بايد بالاي هفتاد درصد باشد و شب پنجاه درصدي نداشته باشد. خب طبيعي هم هست که در برخي شب‌ها هم ايده‌اي براي حضور جناب خان نداشته باشيم.
- اين مراقبت کردن از جناب خان باعث شده که او تا الان جذاب باشد. اگر جناب خان هر شب به برنامه بيايد به شدت براي مردم عادي مي‌شود و براي مخاطبان ديدن جناب خان عادي مي‌شود. ما مي‌خواهيم کاري کنيم که مخاطبان تشنه جناب خان باشند و با خود بگويد «ايول امشب جناب خان هست» يا بگويند «اي بابا! امشب جناب خان نبود» اين خوشحالي و ناراحتي به درد مي‌خورد، چون سازنده برنامه بايد از مخاطب خود ري اکشن بگيرد.
- يک روزي ممکن است رامبد جوان در برنامه «خندوانه» نباشد و من به اين موضوع فکر مي‌کنم! من مي‌خواهم که «خندوانه» سرپا باشد. من آرزو دارم که «خندوانه» باشد و من عقب بکشم تا زندگي کنم. خدا شاهد است که من براي «خندوانه» موهايم سفيد شد!
منبع : asriran.com
