بزرگنمايي:
چه خبر - 11 رفتاري که بايد به کودکتان بياموزيد
اينکه دائم به فرزندتان بگوييد اين کار را بکن و آن کار بد است، نميتواند راه مناسبي براي پرورش يک کودک شاد و سالم باشد. حتما ديدهايد کودکاني را که با هربار امر و نهي والدينشان، رفتار بد خود را تکرار ميکنند يا رفتار درست را ياد نميگيرند، همه اينها نشان ميدهد که صحبت کردن به تنهايي نميتواند چاره مشکل باشد، لازم است روش ديگري را امتحان کنيد.
ميگويند کودکان دوربين فيلمبرداري هستند يعني هرچه را «ببينند» انجام ميدهند نه آنچه را که «بشنوند.» پس بهترين روش براي اينکه راه و روش درست زندگي را به فرزندتان ياد دهيد اين است که اول از همه خودتان به آنچه ميگوييد عمل کنيد. مدلسازي از رفتارهايي که ميخواهيد فرزندتان در بزرگسالي داشته باشد، بهترين راه بزرگ کردن يک فرزند شاد و بالغ است. بسياري از حرکات و رفتارهاي ما بهعنوان پدر و مادر، به درک کودک از پديده نرمال بودن سمتوسو ميدهد.
از اين رو، متخصصان بر اين باورند که والدين نه وظيفه بزرگ کردن يک کودک که وظيفه بزرگ کردن يک فرد بالغ را برعهده دارند. مواردي که در ادامه اين مطلب مطرح ميشوند، از جمله اموري هستند که هر پدر و مادري بايد جلوي چشم فرزندشان انجام دهند.
گريه کنيد لطفا!
بسياري از کودکان فکر ميکنند گريه کردن آنها را ضعيف و آسيبپذير جلوه ميدهد، از اين رو احساسات منفي و غم و اندوه دروني خود را ناديده ميگيرند و وقتي اين احساسات بروز پيدا ميکنند، به شيوههاي ناسالمي با آن مقابله ميکنند. درحالي که انسان يک ماشين احساسي است. انسانها بايد با انواع احساسات خود روبهرو شوند، آنها را بهعنوان بخشي از وجود خود بپذيرند و شيوههاي سالمي براي بيان و بروز اين احساسات پيدا کنند. مدتهاست روانشناسان به اين نتيجه رسيدهاند که سرکوب احساسات و به اصطلاح خودخوري ميتواند سببساز مشکلات زياد ديگري ازجمله مشکلات ارتباطي و عاطفي شود.
اين موضوع تا آنجا مهم و ضروري است که راههاي زيادي هم براي برونريزي و اصطلاحا تخليه هيجاني پيشنهاد ميشود، بنابراين بايد از همين دوران کودکي به فرزندان خود بياموزيد که احساسات مختلف براي همه انسانها عادي و طبيعي محسوب ميشود و لازم نيست اگر از چيزي ناراحت هستند يا نياز دارند اشک بريزند، با آن مقابله کنند. به فرزند خود ياد بدهيد که صرفنظر از اينکه دختر است يا پسر، گاهي لازم است براي تخليه هيجاني خود اشک بريزد. يکي از بهترين راههاي ياد دادن اين مسئله هم رفتار والدين است. اگر والدين جلوي فرزندان خود اشک بريزند و احساسات دروني خود را بروز دهند، به آنها کمک خواهد کرد که در آينده با غم و اندوه خود بهتر کنار بيايند و آن را بروز دهند.
مبارزه کنيد
شايد بارها کودکان اصطلاحا نازک نارنجي را ديده باشيد که در برابر کوچک ترين سختي و مشکلي، بيتابي ميکنند، طاقت ندارند و زمين و زمان را بههم ميريزند. کودکاني که زياد نازپرورده بار ميآيند در آينده قادر نخواهند بود از پس حل کردن مشکلات خود برآيند. اينها همان افرادي خواهند بود که در برابر کوچکترين مشکلات ضعيف هستند يا منفعل يا راههاي غيرمنطقي براي رفع اين مشکلات انتخاب ميکنند. اما واقعيت اين است که زندگي سرشار از مشکلات مختلف است و در زندگي همه ما اجتنابناپذير است.
کودکان بايد از همان دوران کودکي بياموزند که قوي و مقاوم باشند و مشکلات را شکست بدهند. کودکان با ديدن تلاش و کشمکشهاي پدر و مادرشان ياد ميگيرند که اينها جزء لاينفک زندگي هستند. در اين شرايط، اگر با سختي و دشواري خاصي مواجه شوند، ميدانند که بايد در برابر آن ايستادگي کنند. توصيه ميشود والدين حين کار کردن کمي منعطفتر باشند تا کودکان از آنها ياد بگيرند. بگذاريد فرزندتان شما را حين تلاش و مبارزه با مشکلات ببيند و از واکنشهاي شما درس بگيرد.
به همسرتان محبت کنيد
برخي ازدواجها پس از تولد فرزند به يک رابطه ساده تبديل ميشوند، اما اگر ميخواهيد مدل درستي از عشق و دوست داشتن را به فرزندتان بياموزيد، بايد راه و روش دوست داشتن را به او نشان دهيد. مشاهده رابطه عاشقانه والدين حين خوردن شام، وقت خواباندن بچهها و در طول سفر به کودکان نشان ميدهد که عشق و دوست داشتن چيست و چطور بايد ديگران را دوست داشته باشند. به فرزندتان بياموزيد که ابراز علاقه و محبت، زشت يا باعث شرمساري نيست. به آنها بياموزيد که ابراز محبت يکي از اصليترين راههاي تحکيم خانواده و روابط و جزء ضروري ارتباط سالم است. فرزندتان بايد بياموزد که ميتواند در محيط امن خانواده به همسر و فرزندان خود عشق بورزد و مطمئن باشد که اين کار همه چيز را بهتر خواهد کرد.
ورزش کنيد
ورزش کردن نه تنها سلامت جسماني شما را تضمين ميکند، بلکه آرامش روحي و روانيتان را نيز تامين ميکند. اينکه به فرزندتان بگوييد ورزش کن، اما خودتان هر روز تا ظهر بخوابيد يا هميشه روي مبل لم بدهيد، نتيجهاي نخواهيد گرفت. از قديم گفتهاند که کودکان از رفتار شما بيشتر ميآموزند تا از صحبتهايتان. بنابراين بايد ورزش کردن را در والدين ببينند تا نسبت به آن رغبت پيدا کنند. اگر به بچهها نشان دهيم که ورزش نکردن و عدم جنبوجوش يک امر غيرطبيعي است، ميتوانيم فعاليتهاي بدني آنها را به يک عادت هميشگي بدل کنيم.
بدون برنامهريزي پول خرج نکنيد
بسياري از والدين دوست دارند از فرزندان خود در برابر مسائل مالي محافظت کرده و هرچه ميخواهند برايش فراهم کنند. مسلما همه ما دوست داريم فرزندانمان در رفاه بهسر ببرند اما توصيه ميشود پدر و مادر به کودک اجازه دهند درگير مسائل مالي شود تا ياد بگيرد چقدر پول دارد و چطور بايد از آن استفاده کند. از همين الان به او برنامهريزي مالي و پسانداز را ياد بدهيد.
گاهي اوقات به او پول کمتر از نياز بدهيد و بگوييد تنها پولي است که تا مدتي خاص دراختيار او ميگذاريد. با اين کار اگرچه تاحدي به او فشار وارد ميکنيد اما براي آيندهاش مفيد خواهد بود. به اين روش او ميتواند در همان حد کودکي خود، ياد بگيرد که چطور ميتواند با همان ميزان اندک پول خود چند روز را سپري کند يا چند کار را انجام دهد و در حقيقت اولويتبندي کند.
به معنويات بپردازيد
کودکان ذاتا معنوي هستند؛ آنها دوست دارند زندگي را درک کنند و بدانند براي چه زندگي ميکنند. بسياري از والدين از پاسخ دادن به سوالات کودکان طفره ميروند، چون جواب مناسبي براي آنها ندارند. اما گاهي اوقات سادهترين پاسخ همان رفتار والدين است. اجازه دهيد کودک با رفتارهاي شخصيتان در خلوت آشنا شود. اين رفتارها ميتوانند شامل نماز خواندن، مراقبه يا ساير فعاليتهاي معنوي باشند.
در اين صورت او ميتواند متوجه شود که دين و معنويات چيست و چطور ميتواند زندگي خود را بسازد. لازم است گاهي او را با خود به مراسم مذهبي ببريد يا مثلا درراه سورهاي از قرآن با لحني جذاب برايش بخوانيد. او را با داستانهاي مذهبي آشنا کنيد اما هيچوقت فشاري مبني بر الزام رعايت اصول مذهبي وارد نکنيد تا زماني که کودکتان به سن بلوغ نرسيده اجازه دهيد مشغول کشف ابعاد مختلف ديني باشد تا بعد بتواند از آن پيروي کند.
در امور خيريه داوطلبانه شرکت کنيد
کمک کردن به ديگران و مهرباني علاوه بر اينکه يک موضوع ذاتي محسوب ميشود اما تا حد زيادي به يادگيريهاي فرد نيز مربوط است. بايد به فرزندان خود بياموزيم که ديگران را دوست بدارد، به عقايد و شخصيت ديگران احترام بگذارد و ديگران را آنطور که هستند، بپذيرد. ياد گرفتن مهرباني از همان دوران کودکي آغاز ميشود. وقتي فرزندتان با کودک ديگري دعوا کرده و آن را برايتان تعريف ميکند به او نگوييد که کار خوبي کردي که او را کتک زدي يا تقصير او بوده و... سعي کنيد حقيقت را به او بگوييد و اگر در يک مشاجره ناعادلانه رفتار کرده، اين موضوع را بدون سرزنش کردن با او مطرح کنيد و بخواهيد براي رفتارش معذرتخواهي کند.
اگر حق با او بوده هم به او ياد دهيد که روشي غير از دعوا و جنجال و کتککاري براي مشکلش مطرح کند. در حقيقت آن جدل را تحليل کرده و راههاي مختلف برخورد با آن را بررسي کنيد. به او بفهمانيد که راههاي بهتري از کتککاري براي حل مشکلات وجود دارد. بهعلاوه سعي کنيد مهرباني را به او نشان دهيد. مثلا در کارهاي خير همراه فرزندتان شرکت کنيد. وقتي کودکان ميبينند که پدر و مادرشان در يک کار داوطلبانه شرکت ميکنند، از آن درس ميگيرند. اين لزوما به اين معني نيست که حتما براي کمکهاي آنچناني به خيريه داوطلب شويد. کمک کردن به پيرزن همسايه هم ميتواند سودبخش باشد. مثلا، وقتي حال همسايه خوش نيست، ميتوانيد سر راه برايش از سوپرمارکت خريد کنيد.
خلاق باشيد
اينکه بچهها ببينند والدين در دنياي سهبعدي امروز چقدر شاد و سرخوش زندگي ميکنند، از اهميت بسياري برخوردار است. به اين منظور، ميتوانيد از راهبردهايي استفاده کنيد که هنرمندانهتر و خلاقانهتر باشند. پيانو زدن، نقاشي کشيدن، طرح زدن، نوشتن، آشپزي کردن و گوش دادن به موسيقي ازجمله رايجترين راهبردهاي موجود است. با اين حال، لزومي ندارد در اين امور استاد باشيد.فقط کافي است در اين زمينه کارهاي خلاقانه انجام دهيد.
خشمتان را کنترل کنيد
اگر کوکتان دائم و در برابر هر موضعي بهشدت خشمگين ميشود احتمالا اين رفتار را بهعنوان الگو آموخته است. در چنين مواردي گفته ميشود که يکي از والدين يا هر دو افراد عصبي و تند مزاج هستند و کودک بارها و بارها چنين رفتاري را مشاهده کرده است. پس قدم اول اين است که ببينيد چه کسي اين رفتار را بروز داده و کودک از چه کسي اين را آموخته است. در مرحله بعدي والدي که خشمگين و عصبي است بايد تحت درمان قرار گرفته و رفتارهاي خود را اصلاح کند. در مرحله بعد است که بايد رفتارهاي درست را به کمک مشورت با متخصص در فرزندتان ايجاد کنيد.
با خودتان مهربان باشيد
والدين بيشتر از همه به خود سخت ميگيرند. آنها در پايان روز خود را مقصر اتفاقات بد ميدانند. مثلا ممکن است بگويند: «از اندامم بدم ميآيد» يا «نميتوانم باور کنم که تا اين حد چاق شدهام» يا اينکه «امروز احمقانهترين حرف ممکن را زدم!» کودکان در مواجهه با اين رفتارها ياد ميگيرند که چگونه با خود برخورد کنند. آنها به سرعت از اين رفتارها تقليد کرده و فکر ميکنند همه بزرگسالان با خود چنين برخوردي دارند. سعي کنيد خود را براي آنچه هستيد دوست داشته باشيد، به خود و ديگران احترام بگذاريد و اين را به فرزندان خود منتقل کنيد.
منظم باشيد
بارها وارد اتاق فرزند خود شده و با حجم زيادي از لباسها و وسايل روبهرو شدهايد که اينجا و آنجا ريختهاند، بارها به او تذکر دادهايد که منظم باشد و هر چيز را سر جاي خود بگذارد و... اما به گوش او نميرود که نميرود. بايد ببينيد اشکال کار کجاست که فرزندتان با نظم و انضباط ميانه خوبي ندارد. يکي از مسائلي که در اين ميان وجود دارد اين است که کودک منظم بودن را نديده است. وقتي والدين وسايل خود را منظم سر جاي خود نميگذارند، ساعت خواب و بيداري مشخصي ندارند، همه چيز درهم و برهم است و... مسلما کودک نياموخته که منظم و برنامهريزي شده زندگي کند. قبل از انواع و اقسام امر و نهي کردن، بايد ابتدا خودتان منظم باشيد.
کودکي که در يک محيط منظم رشد يافته، مسلما با همين شيوه بزرگ ميشود و زندگي خود را هم بر همين منوال پايهريزي خواهد کرد. اگر فرزندتان ببيند که اتاق شما منظم و مرتب است نسبت به اين قضيه مشتاق خواهد شد. براي بهتر شدن اوضاع، کارهاي خوب را تشويق کنيد و قاطع و استوار باشيد.
منبع : مجله سيب سبز