بزرگنمايي:

چه خبر - زندگي ساده ژاله صامتي

ژاله صامتي با اشاره به لزوم حمايت از کالاي ايراني گفت: من به خاطر مسئله انسانيت و همدلي با هموطنانم، ترجيح مي‌دهم از توليد ملي و کالاي داخلي استفاده کنم، اما علت پايين بودن کيفيت برخي از کالاي هاي ايراني را بايد به صورت ريشه اي بررسي کنيم.

وي ادامه داد: افرادي که در رأس امور اجرايي در کشور هستند وقتي کار خودرا درست انجام ندهند و مديري که در کارخانه براي کار دل نمي‌سوزاند، طبيعتاً عدم اعتماد و همدلي را به همراه دارد، بنابراين با همدلي و مسئوليت پذيري مي‌توانيم توليدات بسيار خوبي داشته باشيم، چرا که ما در ايران افراد متخصص و خلاق بسيار زيادي داريم.

* عدم مديريت باعث مي‌شود توليد کننده ايراني برچسب خارجي بر جنس خود بزند

اين بازيگر سينما و تلويزيون گفت: هيچ توليد کننده‌اي دوست ندارد به کار توليدي خودش برچسب خارجي بزند و آن را بفروشد اما شرايط طوري پيش مي‌رود که او مجبور به اين کار مي‌شود؛ ما خودمان وقتي يک بافتني با کيفيت مي‌دوزيم، دوست داريم آن را به همه نشان دهيم، طبيعتاً وقتي توليد کننده‌اي برچسب خارجي بر روي جنسي مي‌زند، حال خوبي ندارد. همه اين ها به علت عدم مديريت درست است.

وي با انتقاد از عدم حمايت از توليدات داخلي گفت: اگر مي‌خواهيم در زمينه توليد داخلي رشد کنيم مي بايست يک حمايت همه جانبه از يک ارگان و يا سازمان بزرگ صورت بگيرد؛ براي نمونه کارگر ايراني بايد داراي وجدان کاري باشد، براي اينکه اين وجدان در او تقويت شود بايد از همه لحاظ تامين باشد، وقتي اين کارگر يا کارخانه دار نمي‌تواند مواد اوليه خود را به راحتي و با قيمت مناسب تأمين کند، براي همين گاهي مجبور مي‌شود کم فروشي کند، همه اين‌ها منوط به اين است که دولت فروشنده و توليدکننده را حمايت کند.

* موج گرايش به اشرافيت بعد از جنگ تحميلي شروع شد

وي افزود: متأسفانه در جامعه ما اشرافيت و فاصله طبقاتي نمايان شده است. شرايطي به وجود آمده که طبقه آخر از لحاظ فرهنگي در طبقه اول اقتصادي قرار گرفته و طبقه اول و فهيم فرهنگي، جز طبقات آخر اقتصادي تلقي مي‌شود. اين ها همه به خاطر يک سري آدم هاي تازه به دوران رسيده‌اي است که قبل از آنکه فرهنگ يک چيزي را ياد بگيرند در معرضش قرار مي‌گيرند، اين فوج گرايش به اشرافيت براي امروز نيست بلکه از بعد از جنگ تحميلي شروع شد که متأسفانه تبعات زيادي به همراه داشته است.

ژاله صامتي ادامه داد: عدم مديريت درست، باعث شده است که هر کسي سر جاي خودش نباشد. حرف من اصلا سياسي نيست بلکه يک واقعيت را مي گويم، هر کسي با هر تخصصي مي‌تواند سر جاي خود مشغول باشد اما چون امکانش وجود ندارد اين امر محقق نمي شود.

*در مرکز شهر زندگي ميکنم، ساده پوشي را دوست دارم، اغلب با مترو اتوبوس تردد مي‌کنم، در عروسي خود آرايشگاه هم نرفتم

اين بازيگر سينما و تلويزيون در پاسخ به تجمل گرايي و تفاخر در بين برخي از بازيگران گفت: من انساني ساده پوش و ساده گردي هستم. در مرکز شهر زندگي مي‌کنم، نزديک به نصفي از رفت آمد هاي من با مترو و اتوبوس تاکسي است. دوست دارم با مردم معاشرت و رفت امد داشته باشم. به نظرم يکسري کمبودهاي باعث مي‌شود که يک شخصيتي که در مدت زماني که در رفاه است بدون آينده نگري سعي کند از تمام امکانات خود براي فخر فروشي استفاده کند.

وي ادامه داد: به عنوان نمونه براي من غير قابل فهم است که کسي براي يک شب عروسي هزينه هاي زياد مي‌کند، چه فرقي ميکند که 2 نوع غذا در عروسي باشد يا 20 نوع غذا، مهم اين است افرادي که آنجا هستند خوشحال و شاد باشند. شايد برايتان تعجب اور باشد، اما من در عروسي خودم حتي آرايشگاه هم نرفتم.

*اگر بدانيم يک روزي قرار است اين دنيا را ترک کنيم ديگر مال اندوزي نمي‌کنيم

ژاله صامتي گفت: به نظرم بهترين راه حل اين است که يادمان نرود از کجا آمده ايم و قرار است به کجا برويم، من با تازگي در خرداد ماه پدرم را از دست دادم. پدر من هميشه هم در محل کار و هم در خانه مدير بود، اما هيچ کدام از اين عنوان ها براي او نماند. همان روز در همان قطعه بهشت زهرا شايد نزديک 20 نفر مثل ما عزيزشان را ازدست داده بودند.

اين بازيگر سينما و تلويزيون گفت: آن روز فکر مي‌کردم که اگر ما بدانيم و باور کنيم که يک روزي از از اين دنيا مي‌رويم، ديگر نه دل کسي را مي‌شکنيم، نه دنبال مال اندوزي مي‌رويم، نه پشت سر کسي صحبت مي‌کنيم، در واقع به قاعده رفتار مي‌کنيم؛ من مثالي دارم که هميشه مي‌گويم، فرض کنيم از تهران به سمت اراک حرکت مي‌کنيم، اين دنيايي که زندگي مي‌کنيم شهر قم است، در واقع به هر حال هر چه قدر هم در قم بايستيم بايد از آن عبور کنيم و يادمان نرود که از تهران راه افتاده‌ايم و بايد در نهايت در اراک مستقر شويم.

وي ادامه داد: ما در اين دنيا آمده هايم که به نورانيت دست پيدا کنيم و بعد به جهان ديگر برويم، در واقع روح خامي را با خودمان آورده ايم تا در اين دنيا پخته شود؛ مأموريتمان اين است که کارهاي خوب و خدا پسندانه ياد خودمان بدهيم و به چيزهاي خوب فکر کنيم؛ ما يک بخش ناچيز و کوچک از يک بخش عالي هستيم و براي رفتن و رسيدن به اين بخش عالي بايد آنقدر تميز و نوراني باشيم که وقتي به آن جهان مي‌رويم سربلند باشيم.




منبع : seratnews.ir