بزرگنمايي:
چه خبر -
تقريبا همه دوست دارند لاغر شوند. بعضيها هم دوست دارند لاغرتر شوند و افرادي هم خيلي لاغرند، اما لزوما اين افراد بيمار نيستند.
اختلال بياشتهايي عصبي ماجراي مهمي است که البته تعريف خاص خودش را دارد، گرچه در جمعيت عمومي شايع نيست اما بواسطه دشواري در تشخيص، درمان و از همه مهمتر آمار بالاي مرگ و مير در صورت درمان نشدن بموقع، نيازمند توجه ويژه است.
بياشتهايي عصبي چيست؟
اختلال بياشتهايي عصبي يا آنورکسيا نروزا از جمله بيماريهاي شديد رواني محسوب ميشود که مشخصه اصلي آن باور عميق به چاق بودن است. نکته عجيب در اين ميان آن است که براي اين افراد فرق زيادي نميکند که ترازو چه وزني را براي آنها نشان دهد، بلکه براي آنها مهم است که در آينه خودشان را چاق ميبينند.
اين اختلال که در زنان شايعتر است به دو نوع تقسيم ميشود. نخست افرادي که پس از خوردن مقدار کمي غذا اقدام به استفاده از روشهايي ميکنند که مانع جذب غذا شود، مانند استفاده از انواع روشها براي استفراغ. دوم گروهي که متعاقب مصرف مقدار اندکي غذا با فعاليت شديد، اقدام به سوخت و ساز انرژي ميکنند و در هر دو حالت فرد روز به روز لاغر و لاغرتر ميشود.
نقش فرهنگ و نظر خانوادهها در ابتلا به اختلال بي اشتهايي عصبي
اکثر اختلالات مهم روانپزشکي مانند دوقطبي و اسکيزوفرنيا چندان تابع فرهنگ و جامعه نيستند و در تمام اقوام و کشورها و فرهنگها تقريبا شيوع يکساني دارند. اما اختلال بياشتهايي عصبي از اين موضوع استثناست و کاملا تابع ديد غالب مردم جامعه و طبقه اجتماعي افراد است.
اين اختلال بويژه در طبقات اجتماعي بالا و در بين اقشاري که به اصطلاح لاغري را نشانه کلاس و زيبايي ميدانند، بسيار شايعتر است. در نتيجه خانوادههايي که به فرزندان خود مداوم توصيه ميکنند که لاغر شوند و از آنها بابت ميزاني حتي اندک از افزايش وزن انتقادهايي تند ميکنند، بايد بدانند که در حال سوق دادن فرزندان خود به سمت اين اختلال خطرناک هستند.
از کجا بايد به بياشتهايي عصبي شک کرد؟
اگر بويژه جواني در خانواده هست که روز به روز در حال لاغر شدن است و به سختي بر سر سفره غذا مينشيند و بويژه اگر به محض پايان غذا به حمام يا دستشويي ميرود، بايد خيلي جدي به اين اختلال شک کرد. البته اين افراد در موارد شديد بيماري، ممکن است علائم ظاهري ويژهاي داشته باشند، از جمله پف کردن گونهها، ساييدگي دندان و البته زخم شدن انگشتان.
دختران مبتلا به اين اختلال همچنين با بينظمي و سپس قطع عادت ماهانه مواجه ميشوند و همان گونه که ذکر شد، مهمترين ويژگي اين افراد آن است که با وجود لاغري مفرط، اصرار ميکنند که همچنان چاق و بدريخت هستند.
چه بايد کرد؟
مهمترين و اولين گام در اين ميان براي خانواده و خود فرد پذيرش مشکل است. همانگونه که ذکر شد، بويژه در جوامعي که لاغري يک ارزش و ايدهآل است ممکن است خانوادهها نپذيرند که فرزندشان بيمار است و همين انکار است که فرزندشان را تا پرتگاه مرگ ميبرد، اما در اکثر موارد حتي پس از پذيرش خانواده، خود فرد تا مدتها از پذيرش بيش از اندازه بودن و نامتناسب بودن تلاش خود براي لاغري سر باز ميزند و در چنين شرايطي نقش تيم پزشکي بسيار مهم ميشود.
در صورتي که فرد بسيار لاغر باشد و شدت لاغري در حدي باشد که احتمال آسيب جاني را براي وي مطرح کند بايد در بخش روانپزشکي بستري شود و اين مهم به هر نحو، حتي شده با استفاده از بستري اجباري، بايد انجام شود. همچنين روند درمان و بستري اين بيماران ممکن است چند ماه طول بکشد و اين اهميت صبر و حوصله خانوادهها در روند بهبود اين افراد را ميرساند.
درمان اين اختلال بايد توسط متخصصان مختلفي انجام شود، اما با توجه به اين که مشکلات اساسي اين افراد باورهاي اشتباه ذهني است، روانپزشک بايد رهبري تيم درمان را برعهده داشته باشد. پس اگر شما هم يکي از اعضاي خانوادهتان مبتلا به بياشتهايي عصبي است فورا او را نزد روانپزشک براي ويزيت و درمان ببريد تا چند سال و بلکه چند ماه بعد شاهد اتفاقهاي ناگوار براي او نباشيد.
دکتر محمدرضا شالبافان ـ عضو هيات علمي دانشگاه علوم پزشکي ايران
منبع:jamejamonline.ir